تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۷۸۸۰۸

راهبرد کارگزاران؛ مذاکره ملی برای اتحاد ملی


محمدحسین مهرزاد/ کارگزارانی‌ها پنجشنبه شلوغ و پرکاری را پشت سر گذاشتند تا مرکز همایش‌های رایزن، در یکی از شمالی‌ترین و خوش آب و هواترین نقاط تهران شاهد تجدید عهد ٢٠ ساله تکنوکرات‌های سیاست باشد. ٢٠ سال قبل بود که اسحاق جهانگیری، محمد علی نجفی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، محمد، فائزه و محسن هاشمی به همراه چند کارگزار دیگر دولت هاشمی رفسنجانی تصمیم به راه‌اندازی حزب گرفتند؛ حزبی به نام کارگزاران سازندگی، هواخواه توسعه و پر از چهره‌های تکنوکراتی که می‌گویند لیبرال‌دموکرات مسلمان هستند، حتی اگر این مرام ابداعی باعث شود محمد هاشمی قدیمی‌ترین عضو هیات موسس عطای حزب را به لقایش ببخشد. از آن جمع ٢٠ سال پیش مهم‌ترین چهره‌هایی که از کارگزاران رفتند مرحوم نوربخش، رییس کل اسبق بانک مرکزی بود که اجل امانش نداد و محمد هاشمی که می‌گفت اعتقاد شخصی‌اش جلوی ادامه فعالیت را گرفت. با این حال کارگزارانی‌ها که به پشتوانه هاشمی حزب تاسیس کرده بودند در تمام این سال‌ها توانستند حیات حزب خود را حفظ کنند.

آنها این یک مورد را از هاشمی خوب آموخته‌اند که در هر زمینی حاکمیت ساخت باید بازی کرد. آنها در گذار از این ٢٠ سال توانسته‌اند حیات خود را حفظ کنند. روز پنجشنبه آنها در مرکز همایش‌های رایزن همین ٢٠ سالگی را بهانه کردند تا راهبرد نهضت مذاکره را به عنوان اصلی‌ترین پیشنهاد خود مطرح کنند. راهبردی که غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب در جلسه افطاری رییس‌جمهور مطرح کرد و به مذاق برخی خوش نیامد. در همایش سراسری کارگزاران که پیش کنگره هم به آن می‌گفتند سرشاخه‌های اصلی سراسر کشور این حزب هم حضور داشتند. آنها آمده بودند تا در فاصله سه ماه مانده به کنگره و هفت ماه مانده به انتخابات مجلس اصلی‌ترین مواضع حزب را دریافت کنند و خط سیاسی ابلاغی در تهران را برای اجرا به شهرستان محل فعالیت خود ببرند.

اما چهره شاخص همایش روز پنجشنبه کسی جز اسحاق جهانگیری نبود که نشان داد حتی اگر معاون اول رییس‌جمهور شده باشد فراموش نمی‌کند که رییس شورای مرکزی حزب است. به همین دلیل ساده اسحاق جهانگیری صبح پنجشنبه در مرکز همایش‌های رایزن حاضر شد تا با حضور او این گردهمایی رنگ و بوی رسمی‌تری به خود بگیرد. جهانگیری که از ابتدای مراسم حاضر بود تا پایان سخنرانی دبیرکل نشست و پس از آن به دلیل مشغله‌های فراوان با بدرقه اعضای اصلی حزب محل همایش را ترک کرد.

در این گردهمایی غلامحسین کرباسچی باز هم از مذاکره ملی گفت؛ مذاکره‌ای که می‌تواند پرونده‌های پیچیده‌ای مانند حصر و برخی محکومیت‌های قضایی را هم حل کند. او از لزوم تحزب گفت و باور و ایمان کارگزاران به اینکه قرار نیست هر کس پست و سمتی گرفت هم حزبی ‌اش را اتوبوسی سر کار ببرد. او البته شاید مهم‌ترین حرف‌های این سال‌هایش را هم به زبان راند. با صراحت دوره ٢٥ ساله بعد از امام را برای ایران درخشان توصیف کرد تا یکی از گام‌های اصلی اصلاح‌طلبان برای ترمیم رابطه با حاکمیت را او برداشته باشد.

کرباسچی از فرصت سخنرانی استفاده کرد و به نوعی مرام حزب را تشریح کرد تا اعضای شهرستانی هم بدانند که دبیرکل چگونه فکر می‌کند. اما آنچه کرباسچی گفت و کمتر شنیده شد «بازنگری در واضع کارگزاران، با توجه به شرایط جدید» بود. او البته این را هم گفت که هنوز در شورای مرکزی در این باره به نتیجه قطعی نرسیده‌اند. او شهادت داد که کارگزاران به دنبال تسلط بر مجموعه‌های دولتی و وزارتخانه‌ها و استانداری‌ها نیست. شاه‌بیت سخنان دبیرکل ٦٢ ساله کارگزاران اما جایی بود که دوباره از نهضت مذاکره ملی و حل مشکل محصورین سخن گفت. کرباسچی همان حرف‌هایی را در جمع اعضای حزب متبوعش به زبان آورد که چندی پیش در ضیافت افطاری حسن روحانی و در حضور اصولگرایان گفته بود «نهضت مذاکره ملی برای حل پرونده محصورین».

اگرچه این تکرار باعث دل‌آزردگی کسی نمی‌شد چرا که او در جمع لیبرال دموکرات‌هایی دم از نهضت مذاکره ملی می‌زد که همه‌شان هم و غم رفع حصر دارند.سخنان کرباسچی که به پایان رسید فائزه هاشمی شروع کرد. او در کنار سخن از مطالبات زنان جملاتی درباره انتخابات گفت که از همین حالا می‌تواند در کانون توجه قرار گیرد. در شرایطی که اصلاح‌طلبان نمی‌دانند در شورای نگهبان قرار است چگونه با کاندیداهایشان برخورد شود فائزه هاشمی از ثبت نام حداکثری گفت. گفت که هر کس که در توان خود می‌بیند باید ثبت نام کند اما به یک شرط؛ شرطی که وقتی به او گفتند به نفع دیگری کنار برو نظر جمع را بپذیرد. فائزه هاشمی در حالی که محسن هاشمی برادر بزرگ‌ترش با لبخند به او می‌نگریست از یکی از گفت‌وگوهای دونفره خود با غلامحسین کرباسچی برای اعضای کارگزاران تعریف کرد. از اینکه آقای دبیرکل به او گفته بود شما زنان کمتر در مورد زنان صحبت می‌کنید و فائزه در پاسخ تاکید کرده بود وقتی ما احساس خلأ می‌کنیم در این مورد صحبت می‌کنیم.

فائزه هاشمی که سخنرانی‌اش را تمام کرد اعضا با دیدن کلیپی از تصاویر و فیلم‌های مرحوم نوربخش، رییس کل اسبق بانک ملی یاد او را زنده نگه داشتند. در همین کلیپ کوتاه لحظاتی به نمایش اشک‌های رییس دولت اصلاحات در مراسم یادبود نوربخش اختصاص داشت که بلافاصله با ابراز احساسات حاضران روبه‌رو شد. محمدعلی نجفی، هم دولتمرد است و هم تئوریسین. از محدود اصلاح‌طلبانی است که از تئوری تا اجرا کارنامه دارد و کارنامه‌اش هم درخشان است. او که امروز به رییس‌جمهور مشاوره می‌دهد یکی از اصلی‌ترین چهره‌های اقتصادی دولت حسن روحانی است که عضویت در شورای مرکزی حزب کارگزاران را ترک نکره و همچنان کار حزبی را انجام می‌دهد. سخنان نجفی همان‌طور که پیش بینی می‌شد اقتصادی بود. نجفی آمده بود تا بگوید در پس پرده اقدامات اقتصادی دولت سابق چه بوده است.

همین بود که از بی‌تدبیری‌ها و توهم‌ها حرف زد؛ از اینکه تصمیمات پوپولیستی چه بلایی سر اقتصاد ایران آورد. هر چند بارها تاکید کرد که باز هم نمی‌شود گفت دولت سابق چه بر سر کشور آورد. اما سربسته گفت اگر روحانی سرکار نمی‌آمد معلوم نبود چه مصیبت اسفناکی بر سر کشور می‌آمد. پس از نجفی نوبت به احمد نقیب‌زاده و محمد طبیبیان رسید تا یکی درباره بن‌مایه‌های اصلی تحزب سخن بگوید و دیگری درباره مسائل اقتصادی. محمد طبیبیان استاد اقتصاد و مشاور اقتصادی دولت روحانی که به همراه نجفی مسوولیت راهبرد اقتصادی حزب کارگزاران را برعهده دارد همان ابتدا که پشت تریبون رفت ابراز امیدواری کرد دکترین هاشمی و خط فکرش به کمک حزب کارگزاران تبدیل به پارادایم هژمونی غالب شود. طبیبیان با همین رویکرد بود که در جمع هواداران حزبی هاشمی‌رفسنجانی از موفقیت‌های هاشمی گفت.

از اینکه پس از دولت هاشمی هر دولتی سرکار آمد محبور شد به سیاست‌های هاشمی بازگردد. اما او پس از این جملات بود که سونامی انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت قبل را آغاز و سعی کرد پرده دوم حرف‌های نجفی را او بالا ببرد. طبیبان در سخنانش طرح هدفمندی یارانه‌ها را نشانه گرفت و اعلام کرد که بازنگری در سیاست‌های اقتصادی یک ضرورت جدی است.آنها پس از پایان گردهمایی نزد آیت‌الله هاشمی رفتند تا در حسینیه جماران شنوای سخنان پدر معنوی‌شان باشند. همین بود که حسینیه جماران نه تنها شاهد هم‌نشینی مریدان سیاسی هاشمی‌رفسنجانی شد که اهالی یک خانواده را هم نه در قالب میهمانی خانوادگی که با شکل و شمایل حضور خانوادگی در یک هم نشینی سیاسی دورهم نشاند؛ جایی که مهدی هاشمی در کنار عفت مرعشی روی صندلی در همان ورودی حسینیه جماران نشست و محسن و فائزه با فاصله دو نفر کنار پدر نشستند. هاشمی‌رفسنجانی پس از خوش و بش با کرباسچی و دیگر مردان کارگزاران پشت تریبون رفت تا از نقش رهبری انقلاب در تولد کارگزاران برای کارگزارانی‌ها بگوید. حالا لیبرال‌دموکرات‌های مسلمان می‌خواهند در مواضع‌شان بازنگری کنند. این در کنار درخشان توصیف کردن دوران ایران بعد از امام مهم‌ترین پیام همایش سراسری حزب کارگزاران بود، بازنگری‌ای که از کیفیت آن خبری در دست نیست اما لازم است شاخه‌های مختلف استانی حزب کلیت آن را بدانند.

کرباسچی: مذاکره ملی برای رسیدن به اتحاد ملی

تحزب از دیدگاه اندیشه و ایدئولوژی اسلامی راه عبور از تفرعن و دیکتاتوری است. ما راهی نداریم که کشورمان با رای مردم به صورت واقعی اداره شود؛ باید احزاب را تقویت کنیم.

قبلا وقتی یکی از دوستان بحث مذاکره مستقیم را مطرح کرد انتقادات زیادی به او شد. اما امروز تعقل در جامعه فراگیر شده و همه رده‌ها به این نتیجه رسیدند که برای عبور از تنگناهای خود ساخته دولت گذشته باید به منطق قوی در مذاکره با دنیا روی آوریم.

ترجیح توسعه همه‌جانبه و تقدم مصالح ملی بر منافع شخصی و کوتاه‌مدت و گروهی از برنامه‌های مورد توجه حزب بوده است.

این اشکال را به حزب گرفته‌اند که گاه با اصلاح‌طلبان، گاه با معتدلین و گاه با افراد بیرون از حزب همراه شده‌اید. در حالی که من شهادت می‌دهم همیشه آنچه در شورای مرکزی و برنامه‌ریزی‌ها گفته می‌شده تقدم مصالح کشور بوده است. حتی وقتی منتقد رده‌های اجرایی و حکومتی به دلیل نحوه عملکردشان بوده‌ایم باز هم بحث ما مصالح کشور بوده است.

ما دنبال تسلط کارگزاران بر مجموعه‌های دولتی و وزارتخانه‌ها و استانداری‌ها نبوده و نیستیم.

اینکه حزب برای رسیدن به قدرت است و وقتی کسی به قدرت رسید باید بقیه اعضا را در قدرت ردیف کند، اصلا حرف درستی نیست.

گاه پرسیده می‌شود روحانی جزو اصلاح‌طلبان هست یانه؟ در حالی که باید نگاه کنید کشور را از چه پرتگاهی حرکت دادند در شرایطی که هر لحظه تهدید می‌شدیم و وضعیت اقتصادی و تورم و... به صورت نگران‌کننده‌ای بود.

دولت آقای روحانی با این هدف آمده که مشکلات انباشته کشور را حل کند. مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی کشور نیازمند یک تلاش فراجناحی و فراحزبی و یک اتحاد ملی است که در سایه همدلی ملی می‌تواند ایجاد شود. لذا شعار ما در این سال و تا وقتی تحقق یابد «مذاکره ملی» است. ممکن است خیلی‌ها مخالف باشند و نخواهند سر یک میز وارد مذاکره شوند اما ما باید تلاش خود را ادامه دهیم.

ما وظیفه خود می‌دانیم حرکتی را در کشور با دعوت از همه نیروها آغاز کنیم. مبنای گفت‌وگو و مذاکره هم منافع ملی و مصالح مردم است.

بر مبنای منافع ملی و مصالح مردم نه فقط با نیروهای همفکر اصلاحات بلکه از ائمه جمعه، نیروهای امنیتی و مخالفین خود برای مذاکره دعوت کنیم تا بتوانیم نهضت گفت‌وگو را راه بیندازیم. نهضتی که ثمربخش است. یکی از کارهایی که حزب می‌تواند موثر باشد در رابطه با مسائل امنیتی و برخوردهایی بوده است که امیدوارم هرچه زودتر بتوانیم با نهضت مذاکره آنها را رفع کنیم و مساله محصورینی که در شرایط ناگواری در زندان‌ها هستند، حل شود.

کشوری که از آلام بی‌شمار اقتصادی، گرفتاری‌های سیاسی داخلی و خارجی رنج می‌برد جز با اتحاد ملی نمی‌تواند بر مشکلات فائق آید. هر قدمی دولت برمی‌دارد از سوی جمعی به دلیل رقابت‌های سیاسی مورد تهاجم قرار می‌گیرد. ما وظیفه داریم در کشور برای توسعه گرایی، همه نیروها را دعوت کنیم و بر محور منافع و مصالح ملی بحث و مذاکره کنیم.

در شرایط گرفتاری‌های متعدد اجتماعی و مسائل اقتصادی به راحتی از بحران عبور نمی‌کنیم مگر بر مبنای همان منافع ملی؛ از صاحب‌نظران برای بحث و گفت‌وگو در این زمینه دعوت کنیم. نه تنها از همفکران خویش بلکه از ائمه جمعه، نیروهای سیاسی، امنیتی و حتی مخالفان‌مان دعوت کنیم تا برای حل مسائل منطقه، کشور و برنامه‌های کلان نهضت گفت‌وگو راه‌اندازی کنیم.

یکی از کارهایی که حزب می‌تواند در آن موفق باشد بحث منافع ملی است که می‌توانیم در این خصوص گفت‌وگو کنیم و باید به آن توجه و اهتمام داشته باشیم. کارگزاران از احزاب اصلاح‌طلبی است که به بسیاری از عملکردها درباره مسائل مختلف نقد داشته و امیدواریم با این نهضت مذاکره و گفت‌وگو بر مشکلات فایق آییم.

در کنار نقدها باید یک سیاستمدار مومن سیاسی باشد. سیاستمدار باید واقع‌گرا باشد و باید به گونه‌ای مومن سیاسی نیز تلقی شود. اگر بخواهیم ارزیابی از وضعیت کشور، انقلاب و نظام داشته باشیم باید اعتراف کنیم که این ٢٥ سال بعد از تاریخ رحلت امام خمینی(ره) تا امروز از دوره‌هایی است که می‌تواند در تاریخ ایران دوره‌ای درخشان تلقی شود. وی ادامه داد اینکه امروز در عراق، سوریه، یمن، افغانستان و به صورت نسبی در دیگر کشورها حرف آخر را بزنیم و توانمند ظاهر شویم کمتر در دوره‌ای از تاریخ ایران شاید اتفاق افتاده باشد.

اقتدار و امنیت ایران حایز اهمیت است. محمود دولت‌آبادی اخیرا اظهارات جالبی داشته است که من با اجازه خودش این نقل قول را می‌گویم. این آدم فرد سیاسی یا امنیتی نیست و حتی با کتاب هایش برخورد شده ولی دارای وجدانی آگاه است. او گفته ما همانقدر که به ظریف در کشور نیاز داریم به قاسم سلیمانی نیز نیازمندیم که این صحبت قابل تامل است.

باید واقع گرایی را از دست ندهیم. نقد به عملکردها در نیروهای مختلف داشته و داریم اما این وضعیت اقتدار و امنیت کشور دارای اهمیت است؛ اینکه ٦ کشور بزرگ بنشینند و در مذاکره رکورد ثبت کنند نشانگر توانمندی و هوشمندی ظریف و دولت است ولی نباید این موضوع را در کادر افراد محدود کنیم بلکه این اقتدار محصول جریانی است که ایران قدرتمند و توانمند به دست آورده و این‌گونه ظاهر شده است.

امروز برای مجموعه اصلاح‌طلبان و نیروهای حزب بهترین فرصت است که بر اساس مصالح و منافع ملی در کشور وارد مذاکره و گفت‌وگو شویم. مبنای مذاکره نیز بر این است که واقع‌گرایی را از دست ندهیم و دچار احساس و ترس نشویم که برخی بگویند این حزب محافظه کار شده است.

مصالح ملی آبرو و موقعیت ما است و باید بر مبنای منافع ملی همه نیروها را به همگرایی دعوت کنیم؛ مقدمه آن هم واقع گرا بودن است و بدون واقع‌گرایی، همگرایی اتفاق نمی‌افتد.

تحزب به عنوان پایه‌ای‌ترین عنصر دمکراسی محسوب می‌شود. در دوران ٨ ساله قبل از سال ٩٢ نگاه ویژه‌ای وجود داشت و رسما مخالفت با کار جمعی و حزبی تبلیغ می‌شد در حالی که به نوعی باندبازی و نوعی پوپولیسم در آن وجود داشت. اگر تحزب را به عنوان پایه‌ای‌ترین عنصر دمکراسی نداشته باشیم شعار دمکراسی و هر اقدامی که به نام آن انجام گیرد به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. امیدواریم این ضرورت اداره کشور بر مبنای فکرو اندیشه جمعی ناشی از فعالیت‌های فرهیختگان کشور روز به روز تقویت شود.

حتی قرآن کریم به پیامبر نیز اشاره کرده که دست خداوند با جماعت است. راهی نداریم جز اینکه کشور بر اساس رای و اراده مردم به صورت واقعی اداره شود، جز اینکه احزاب و حضور مردم در آنان را تقویت کنیم.

در سال‌های اخیر سرد و گرم بسیاری را چشیده‌ایم. در دوران هشت ساله قبل از ٩٢ رسما مخالفت با کار جمعی و حزبی تبلیغ می‌شد و به باندبازی و پوپولیستی روی آورده بودند. امروز خوشبختانه شعاری که کارگزاران درباره سازندگی، توجه به عمران و تلاش برای بهتر شدن زندگی مردم داده، همگانی شده است و اراده لازم برای بسیج در سازندگی کشور وجود دارد.

به دنبال این هستیم مواضع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حزب را بازنگری کنیم و جلسات متعددی در این خصوص داشته ایم اما این بحث‌ها نهایی نشده است و اساتید و صاحبنظران باید راهکارهای لازم را ارایه دهند.

ما بحث مشارکت سیاسی و صیانت از نهاد انتخابات را مد نظر داریم که بحث‌های نسبتا مفصلی را در کمیته سیاسی درباره انتخابات و مواضع حزب خواهیم داشت. بحث توسعه همه‌جانبه و تقدم مصالح ملی بر منافع شخصی و کوتاه‌مدت مورد توجه حزب بوده است و در شورای مرکزی نیز تقدم مصالح و منافع کشور مورد لحاظ قرار گرفته است.

توجه به منافع و مصالح کشور همیشه جزو اولویت‌های‌مان بوده است حتی در شرایطی که منتقد وضعیتی از وضعیت‌های حاکم بودیم و اشکال به عملکرد بعضی از رده‌های اجرایی یا حکومتی داشتیم باز هم این بحث منافع ملی و مصالح عمومی مدنظر بوده است. شخصیتی همانند دکتر روحانی در شرایط کنونی کشور به عنوان عضوهیچ یک از احزاب نداشته و یا نداریم. گاهی صحبت می‌شود که این مجموعه عضو اصلاح‌طلبان هست یا نیست؛ شما ببینید طی این دو سال رییس‌جمهوری و دولت کشور را از چه پرتگاهی نجات داد.

کشور از جایی که هر لحظه تهدید می‌شد یا اینکه دچار تحریم و یا تورم شده بود نجات پیدا کرد؛ در این دو سال با همه مشکلات، موانع، سمپاشی‌ها و کارشکنی‌ها دولت ایستادگی کرد و با روحیه، تدبیر، مقاومت و بهره‌گیری از نیروهای توانمند به پیش رفته است.

دولت روحانی در شرایط فعلی با این هدف آمده که مشکلات انباشته کشور را حل کند؛ مشکلات اقتصادی، داخلی و خارجی نیز نیازمند یک تلاش فراجناحی، فراحزبی و اتحاد ملی است که در سایه یک همدلی ملی می‌تواند محقق شود.

در همین راستا شعار ما بر همین رویکرد همدلی ملی است؛ درخواست ما نیز از دولت و دوستان سیاسی این است که نهضت مذاکره ملی برای رسیدن به اتحاد ملی برای حل مشکلات کشور پدید آید و این را مد نظر داشته باشیم.

فائزه هاشمی: «ثبت‌نام حداکثری» در انتخابات

زنان و مردان باید در انتخابات حضور حداکثری داشته باشند و برای حفظ منافع ملی باید ثبت نام حداکثری در انتخابات شکل بگیرد تا اگر برخی تایید صلاحیت نشدند برخی دیگر بمانند.

آقای کرباسچی به من گفته بودند که شما خانم‌ها کمتر در مورد حوزه زنان صحبت کنید. ما دغدغه‌های‌تان را می‌گوییم اثرگذاری صحبت‌های ما بیشتر خواهد بود. من در جواب ایشان گفتم وقتی که ما خلأ احساس کنیم در موردش صحبت می‌کنیم. زمانی که می‌بینیم مردان صحبتی نمی‌کنند می‌خواهیم از حقوق‌مان دفاع کنیم.

بیست و چندسال از فعالیت این حزب می‌گذرد، بعد از مدتی احساس کردیم که باید شورای مرکزی مجددا تامین شود. از آن پس بود که تعداد خانم‌ها و جوان‌ها در بین شورای مرکزی این حزب افزایش پیدا کرد. همین اتفاق هم در شوراهای استان‌ها اتفاق افتاد و با هیات موسس حدود ٢٠ جلسه در مورد هماهنگی استان‌ها صحبت کردیم و در نهایت یک لیست ٢٠ تا ٢٥ نفره برای هر استان به دست آمد که ما در شورای مرکزی در مورد تک‌تک آنها بحث و گفت‌وگو کردیم.

حساسیتی که در مورد حضور بانوان داشتیم را در این شوراها طرح کردیم و قرار بر این شد که بین دو تا چهار نفر از اعضای شوراهای هر استان را خانوم‌ها تشکیل بدهند.

کانون‌های استانی برای حزب کارگزاران سازندگی ایران اسلامی اهمیت بالایی دارد. کانون‌هایی در مراکز هر استان شکل گرفته است. این کانون‌ها بیشتر صنفی هستند. مثل کانون خبرنگاران، کانون پزشکان و غیره. توصیه‌ام این است که اعضا دراین کانون‌ها حضور داشته باشند زیرا برای حزب اهمیت زیادی دارد. نقش کانون‌ها در برنامه‌های آینده حزب موثر خواهد بود.

حزب را باید به عنوان تشکیلاتی مردمی در نظربگیریم که همه اعضای آن باید در امور مالی و اداری هزینه‌ها کمک کند. استان‌ها نباید انتظار داشته باشند که از مرکز برای‌شان پول بیاید.

احزاب باید کمتر تحت شعارهای جناحی قرار بگیرند. ما به عنوان حزب کارگزاران اعتقاد داریم که حزب ما باید در جهت تقویت منافع ملی باشد شورای مرکزی هم باید از افرادی قوی، سمت‌دار تشکیل شود که کمتر تحت تاثیر شعارهای جناحی قرار گیرد. مطلب بعدی آن است که ما فقط نباید به مسائل سیاسی بپرداریم. منافع ملی مساله‌ای کلان است.

زنان در تاریخ مورد ظلم تاریخی قرار گرفتند و همیشه برای گرفتن حقوق‌شان دچار مشکل شدند، اما باید توجه داشته باشیم که حقوق زنان امتیاز دادن به آنها نیست گرفتن حقوق با گرفتن امتیاز متفاوت است.

در انتخابات باید شاهد حضور بیشتر زنان باشیم. آقای هاشمی بارها تاکید کردند که زنان منتظر رای گرفتن از مردان نباشند، اگر خودشان به خودشان رای دهند حتما کرسی‌های مجلس را به دست می‌آورند. من می‌گویم ثبت نام حداکثری در انتخابات باید شکل بگیرد کسانی هم فکر می‌کنند ردصلاحیت می‌شوند یا کسانی که فکر می‌کنند توانایی حضور در مجلس را دارند باید در انتخابات شرکت کنند فرقی هم ندارد که از زنان باشند یا از مردان.

محمد علی نجفی: تغییرات اساسی پس از سال ٩٥ رخ می‌دهد

در واقع زمانی که در مورد تاسیس حزب تصمیمی می‌گرفتیم هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم که آنقدر فراز و نشیب‌های زیادی را پس از آن تجربه کنیم. در سال‌های گذشته حزب‌مان بسیار ایستادگی کرد و در مقابل ناملایمات و مشکلات روی پای خودش ایستاد و همین‌جا از نقش تاثیرگذار جناب آقای محمد هاشمی در گذر این سال‌ها در حزب تشکر می‌کنیم.

در فاصله‌ سال‌های ٨٤ تا ٩٢ دو آسیب و بلای بزرگ بر سر کشور آمد. اولینش کارهایی بود که دولت نهم و دهم انجام می‌داند. در این دولت‌ها برخی بر اساس نوعی ایده‌آلیسم مبتنی بر توهم، بی‌تدبیری‌هایی را به انجام رساندند که آثارش تا سال‌ها گریبان‌مان را خواهد گرفت. علاوه بر آن سوءاستفاده‌های عده‌ای برای کسب نفع شخصی، مشکلات زیادی را ایجاد کرد. طرح‌هایی مثل مسکن مهر، که طرحی پوپولیستی بود. هدفمندی یارانه‌ها که منابع کشور را به هدر داد، مساله سهام عدالت، بدهی‌های کلان بانک‌ها، بدهی کلا�� سازمان تامین اجتماعی، استخدام بی رویه، ورشکستگی صندوق بازنشستگی کشور از جمله آسیب‌هایی بود که دولت نهم و دهم به کشور وارد کرد و به نظر من تنها انگیزه‌اش هم سیاسی بود.

دومین بلایی که کشور ما طی این سال‌ها با آن درگیر بود اعمال تحریم‌های ظالمانه از سوی قدرت‌های بزرگ بود که زمینه‌اش دشمنی امریکا و اسراییل بوده است و برخی از کشورهای منطقه نیز هوشمندانه سعی کردند تا از این فضا در جهت تضعیف کشور ما استفاده کنند. صادرات نفتی کشور ما به نصف گذشته خود رسیده بود. با پول‌هایی که در شش ساله اول دولت آقای احمدی‌نژاد باید فرصت شغلی جدید برای ایران ایجاد می‌شد و جوان‌های تحصیلکرده بر سر کار می‌رفتند نفهمیدیم چه کردند. رشد اقتصادی در سال ٩١ زمانی که تحریم‌ها کاملا شکل گرفته بود منهای ٨/٦ دهم درصد شد و ما به دومین کشور دنیا در جدول کشورهای تورمی تبدیل شدیم و بر اساس آماری که مرکز آمار ارایه داد نیز تعداد شاغلان از سال ٨٤ تا ٩١ تغییری نکرده یعنی در این سال‌ها شغلی ایجاد نشده است.

امیدواریم با تغییر فضا شرایط بهتری بر کشور حاکم شود. خدا می‌داند که اگر این دولت بر سر کار نمی‌آمد چه وضعیتی بر کشور حاکم می‌شد. دولت خیلی حرف‌ها را نزد تا دشمنان سوءاستفاده نکنند. الان نمی‌شود در مورد خیلی از مسائل صحبت کرد همان‌طور که دولت این کار را نکرد تا دشمنان از آن سوءاستفاده نکنند. از طرفی هم مخالفین داخلی تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا در حد امکان از شرایط سوءاستفاده کنند. فرصت حاصله از توافق هسته‌ای حاصل مجموعه تلاش کل نظام بوده است. در راس آنها هم اگر حمایت مقام معظم رهبری نبود مذاکرات به نتیجه نمی‌رسید و تیم مذاکره کننده نمی‌توانست از پس دشمنان داخلی و خارجی بربیاید.

اساس این است که ما می‌خواهیم اقداماتی در جهت توسعه اقتصادی انجام دهیم. خیلی مهم است که دوران پسا تحریم را به عنوان گام دوم اقدامات دولت پس ازمذاکرات هسته‌ای بدانیم. توصیه ما به رییس‌جمهور این بود که در گام دوم حمایت رهبری باید همچنان حفظ شود و دوم آنکه شخص رییس‌جمهور در دوران پسا تحریم نظارت مستقیمی بر امور داشته باشد. مشکلات اقتصادی ما با تحریم‌ها شروع نشده که با توافق هسته‌ای برطرف شود. رفع تحریم‌ها روی بودجه دولت تاثیر می‌گذارد، بر روی صادرات نفت و افزایش واردات و صادرات حتما تاثیرگذار خواهد بود اما این بدان معنا نیست که همین امروز این اتفاق‌ها رخ دهد. ما باید به دنبال اقتصاد درونگرای برونزا باشیم که جزو همان ابلاغیه اقتصادی مقام معظم رهبری است.

اگر دوباره در پنج سال برنامه ششم هم وقت‌مان صرف دعواهای دلواپسان شود کار مملکت پیش نمی‌رود. دولت فرصتی لازم دارد تا بتواند مدیریتش را در دوران پس از تحریم اعمال کند. من فکر می‌کنم از سال ٩٥ تغییرهای اساسی در شاخص‌های کلان اقتصادی رخ می‌دهد و وضعیت اقتصادمان بهتر خواهد شد. مدیریت انتظار مردم نیز در دوران پساتحریم بسیار مهم است. دلواپسان تا دیروز می‌گفتند که تحریم‌ها اثری بر اقتصاد ایران ندارد و حالا هی فشار می‌آورند که چرا آثار لغو تحریم‌ها مشخص نمی‌شود.

محمد طبیبیان :امیدوارم دکترین هاشمی تبدیل به هژمونی غالب شود

امیدوارم با همت حزب کارگزاران دکترین هاشمی و خط فکری‌اش تبدیل به پارادایم و هژمونی غالب شود.

تمام دولت‌هایی که پس از دولت هاشمی‌رفسنجانی سرکار آمدند به همان سیاست‌های دولت هاشمی بازگشتند. دولت اصلاحات اول با گارد آمد و بعد از آن همان سیاست‌ها را در پیش گرفت و دولت بعدی هم به همین صورت در اواخر ناگزیر شده بود همان سیاست‌ها را در پیش بگیرد، چون راهی به‌جز اتخاذ رویکرد بازار در اقتصاد نداریم.

فهمی که ما از اقتصاد آزاد داشتیم با هرج مرج در سیستم اموال عمومی یکی نیست. حذف یارانه‌ها تبدیل به پرداخت پول به همه شد و خصوصی‌سازی، واگذاری به همه تلقی شد. بنابراین بازنگری سیاست‌ها و تهذیب ایده‌ها را باید جدی بگیریم که در مرحله ابتدایی رشد اقتصادی، نیاز اساسی جامعه ما است.

اگر رانت‌جویی مبنای ثروتمندشدن باشد، طبقه تن‌آسان شکل می‌گیرد که کارش تحمیل و ابزارش این است که با تحمیل خواست خود امورات خود را بگذرانند. بنابراین خودستایی می‌کند و این پدیده‌های اجتماعی ناخوشایند، نشان‌دهنده شکل‌گیری این طبقه تن آسان است. باید مراقب باشیم طبقه تن‌آسان از طریق مفت‌بری شکل نگیرد که سلامت سیستم سیاسی را تهدید می‌کند.

اوباما دیشب با درماندگی از توافق صحبت می‌کرد که مجلس آنها باید رضایت بدهد تا این توافق روبه جلو حرکت کند. این توافق از لحاظ سیاسی اقدام مهمی است اما از نظر اقتصادی این طور نیست و خبری برای اقتصاد نیفتاده است.

مهم‌ترین گرفتاری ما مشکل بانکی است. آن چیزی که اقتصاد ما را از جا بلند می‌کند و پیش می‌برد این است که مردم و بخش‌خصوصی باید بتوانند با تجارت جهانی تعامل کنند و تا تحریم‌های بانکی برداشته نشود، این موضوع عملی نخواهد شد. بنابراین نیاز داریم به دو خط فعالیت و حرکت در این دو جهت. اولی دیپلماسی و دیگری بحث حقوقی و قضایی که متاسفانه در هردو وضعیت، ضعیف هستیم.

چالش اصلی اقتصاد ایران مساله اشتغال است. از مارکس نقل قول می‌کنم؛ کار، آنجایی است که انسان، انسانیت خود را اثبات می‌کند. متاسفانه فرصت‌ها را در این حوزه از دست دادیم و مشاهده هم نمی‌کنیم دولت در این خصوص به صورت جدی گام برمی‌دارد.

یکی از دلایل تحریم، ضعف اساسی سیستم مالی و بانکی است. بخش مالی، قدرت آینده کشور است و باید در این زمینه برنامه‌ریزی مدبرانه‌ای داشته باشیم.

سرمایه‌گذار خارجی در کشوری که فساد اداری داشته باشد، شکل نمی‌گیرد. از این رو ما باید با فساد به صورت جدی مبارزه کنیم.

قوه قضاییه یک بخشی از مبارزه با فساد است، دستگاه قانونگذاری و اجرایی هم باید بسیج شوند تا زمینه‌های فساد را بخشکانند.

بیکاری و فقر دو مساله مهم کشور است که احزاب باید در چارچوب فعالیت‌های خود حقوق اساسی مردم را به قانون تبدیل کنند تا احدی نتواند آن را نقض کند و بر این اساس اقتدار دولت هم برای پایداری حقوق مردم شکل می‌گیرد.

احمد نقیب‌زاده: دولت هاشمی رفسنجانی هم سازندگی بود و هم اصلاحات

شکل‌گیری تحزب اگر در جامعه با مشکل مواجه شود، آینده سیاسی کشور را مورد ابهام قرار می‌دهد.

بیش از ١٠٠ سال است که در زمینه حزب قدم گذاشته‌ایم اما تا کنون توفیق چندانی نداشته ایم.

حزب کارگزاران ایران اسلامی بر اساس یک ضرورت و در یک فضای طبیعی شکل گرفت و من معتقدم که دولت هاشمی رفسنجانی هم سازندگی بود و هم اصلاحات. ما در آن دوران نیازمند کسانی بودیم که آستین بالا بزنند و کشور را بسازند.

امروز فراگیر شدن احزاب میسر نیست مگر آنکه زیرساخت‌های اجتماعی اصلاح شود. باید در راه توسعه طبقه متوسط جامعه قدم‌برداریم چرا که این طبقه، طبقه بالنده است نه میرا و آینده از آن این گروه است.

هرکسی که قصد فعالیت سیاسی دارد باید مبنای کار را روی این نیروی بالنده قرار دهد.

در فضای ملتهب و بحرانی گروه‌های رادیکال رشد می‌یابند و جامعه درگیر تامین مسائل فوری خود است و به امور زیربنایی توجهی ندارد.

توهمات خیلی‌ها را وسوسه می‌کند که سوار این اسب سرکش شوند. توهمات در جامعه وجود دارد و کسانی که می‌خواهند از آن بهره گیرند، از آن برای جلب توده‌ها استفاده می‌کنند. از این رو انجام کارهای فرهنگی ضرورت دارد.

نقش رهبر در تاسیس حزب کارگزاران به روایت هاشمی

در جلسات روحانیت مبارز در آستانه مجلس پنجم اکثریت آنها مایل بودند هر ٣٠ نفر نامزد مورد حمایت در تهران از یک جناح و آن هم جناح راست انتخاب شود. اما من می‌گفتم این درست نیست و باید این ٣٠ نفر بین دو جناح تقسیم شود تا روحانیت تقسیم نشود. چرا که روحانیت نفوذش در این وحدتی است که تا به حال داشته، حالا اگر در مقابل هم قرار بگیرند و رقابت کنند این چیز خوبی نیست. آنها قبول نکردند و کم‌کم از ١٥ تا آمدیم پایین. از آن طرف آقای دکتر حبیبی هم از اعضای کابینه برای من پیغام آورد که آقایان می‌گویند اگر برای ما سهمی به این جناح داده نشود، ما خودمان جداگانه لیست می‌دهیم. من نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد. به هر حال هرچه گفتیم کار پیش نرفت تا اینکه رسیدیم به پنج کاندید. این پنج نفر هم از معتدلان جناح چپ مانند آقایان دعایی، انصاری، محجوب و کمالی بودند. جامعه روحانیت این موضوع را پذیرفتند و تصویب شد. اعضای کابینه هم برای من احترام قایل بودند و به تصمیم اعتراضی نکردند.

بعد از دو سه روز آقای ناطق نوری پیش من آمد و گفت آقایان نمی‌پذیرند این پنج نفر نامزد شوند و می‌گویند چرا ما باید رای‌مان را به دیگران بدهیم. من گفتم ضرری که به روحانیت می‌خورد برای شما اهمیت ندارد؟ اینها می‌خواهند تفرقه ایجاد کنند؟ من گفتم در این صورت این پنج نفر و دوستان‌شان می‌روند در لیست دیگری وارد می‌شوند حالا نمی‌گویم که همه لیست شما شکست می‌خورد اما قطعا آنها موثرند و بخشی از آرا را به سمت خود می‌برند. آقای ناطق گفت من دوباره می‌روم با آنها صحبت می‌کنم. ایشان رفت و صحبت کرد و گفت نمی‌پذیرند. من گفتم چون کار دارم و نمی‌توانم دیگر در جلسه بیایم، می‌توانیم این موضوع را به قضاوت «آقا» محول کنیم. ایشان رفت با رهبری صحبت کرد. رهبری هم گفتند چرا دست آنها را ببندیم، خوب آنها بروند تشکیلات خود را داشته باشند. البته تشکیلاتی نبود و یک گروه دولتی بودند از معاونین و وزرای من و یک نفر هم آقای کرباسچی به عنوان شهردار تهران.

وقتی این پنج نفر از حمایت جامعه روحانیت مایوس شدند و به آنها هم چراغ سبز داده شد خودشان اعلامیه دادند. اعلامیه هم خیلی گرفت. طرف مقابل ترسیدند. متوسل به «آقا» شدند که «آقا» هم دستور دادند وزرا حق ندارند نماینده پیشنهاد کنند. وزرا خودشان از مجلس بیرون آمدند و نباید مجلس‌ساز باشند. اما معاونان می‌توانند فعالیت خود را داشته باشند. وقتی این خبر را دادیم سرشب آقای دکتر نوربخش و دیگر آقایان پیش من آمدند و گفتند معلوم می‌شود «آقا» راضی نیست. اگر ایشان راضی نیستند ما به کلی صرف‌نظر می‌کنیم و بیانیه‌ها را ادامه نمی‌دهیم. من هم همانجا به ره��ری تلفن کردم و نقل قول آنها را منتقل کردم. ایشان گفتند نه من اجازه نمی‌دهم این کار را بکنند. اعلام کردند معاونان می‌توانند بیایند اما وزرا نه. من گفتم به معاونان می‌گویم اما به شهردار که نمی‌توانم دستور بدهم، خودش صاحب‌نظر است. ایشان گفتند او با من. به هر حال آقای کرباسچی هم آمد و این هفت نفر کار را ادامه دادند. تا اینجا می‌خواهم نتیجه بگیرم که حزب کارگزاران را در حقیقت آقای ناطق و رهبری تاسیس کردند!

رهبری می‌گفتند انتخابات که رقابتی باشد مردم بیشتر تشویق می‌شوند تا پای صندوق‌های رای حاضر شوند. همینطور بحث‌ها ادامه داشت تا یک روز در دولت آقایان داشتند اولین بیانیه‌شان را امضا می‌کردند. همانجا در جلسه دولت به رهبری تلفن کردم گفتم ببینید اینها دارند امضا جمع می‌کنند. گفتند می‌دانم. بعدا عده‌ای اینها را به عنوان اختلاف من و شما مطرح می‌کنند. این خوب نیست. شما بگویید آن پنج نفر در لیست جامعه روحانیت پذیرفته شوند و این مساله حل شود. ایشان گفتند یعنی می‌گویی که ٢٧٠ نفر وارد مجلس نمی‌شوند؟! گفتم می‌روند اما عوارض آن این خواهد بود که روحانیت در برابر هم قرار می‌گیرد. به هر حال ایشان در همان تلفن به من گفتند تردید نکن، همین روال خوب است. بگذار رقابتی باشد تا انتخابات شکل جدی‌تری پیدا کند. ما هم همین کار را کردیم. این جمعیت تازه تاسیس شده توانستند نزدیک به نیمی از کرسی‌ها را از آن خود کنند.

بعد از اینکه این‌ها در مجلس قدرت پیدا کردند آنها دیدند بد رقیبی برای‌شان خواهند بود، لذا تبلیغات علیه کارگزاران شروع شد.

ما در دولت سازندگی دو تا انتخابات برگزار کردیم. هم مجلس و هم ریاست‌جمهوری که یک ذره هم اعتراض تقلب در آن نبود و بیشترین حضور مردم را هم داشت و کاملا سالم بود. دیگر در انتخابات‌های بعدی به آن وسعت نرسید.

بوش با تریلیون‌ها هزینه جنگ در عراق را آغاز کرد اما در نهایت عراق را تحویل ایران داد و رفت. البته تحویل داد به ما و ما هم زحمت آن را می‌کشیم. برق و گاز و آب می‌دهیم و مواد خوراکی می‌دهیم. در این جنگ اخیر به آنها اسلحه دادیم. تا الان ما یک میلیارد اسلحه به آنها فروختیم چون آنها با تروریست‌ها می‌جنگند.

پس از جنگ از مجلس برای ریاست‌جمهوری آمدم. سعی کردم کابینه دو دولت من معتدل و فراجناحی باشد و نیروهای چپ و راست و مستقل در کابینه باشند. برخلاف حرف‌هایی که می‌گویند، وابستگی به چپ و راست هیچ مشکلی در دولت نداشت، چون واقعا کابینه کار بود.

درخصوص طبقات اجتماعی نیز مخالفان سیاسی سال‌های سال است که تبلیغ می‌کنند در دولت سازندگی فقرا فقیرتر و اغنیا، قویتر شدند، اما مستندات رسمی می‌گوید برای اولین بار در آن دولت بود که جدول جینی به نفع فقرا اصلاح شد.

[در پاسخ به انتقاد کسانی که می‌گویند دولت سازندگی کار سیاسی نکرد] انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ٧٦ بدون شایبه تقلب برگزار شد که در نوع خود بی نظیر بود.

در جامعه پس از «هشت سال افراط‌کاری‌های دولت نهم و دهم» تحول ایجاد شد. مردم با توجه به شناختی که از مسوولان داشتند، به این نتیجه رسیدند که افراط و تفریط کار به جایی نمی‌برد و باید با افکار اعتدالی کشور را اداره کرد.

اگر مردم ببینند مسوولان با رای آنها می‌آیند، صبوری می‌کنند. اگر انتخابات سالم باشد، همه‌چیز در کشور ما آماده است که ایران الگوی جهان باشد.

[با تاکید بر نقش انتخابات و حضور مردم و اشاره به جمله رهبری مبنی بر حق الناس بودن رای مردم] گرفتن حق انتخاب از مردم گناه بزرگی است و تا خود صاحب حق نبخشد، فرد خطاکار در بارگاه الهی بخشیده نمی‌شود. باید برای تبیین مبانی فقهی این جمله رهبری تحقیق و پژوهش کرد. رهبری می‌توانستند این جمله را نگویند، ولی با هدف خاصی گفتند و باید روی آن کار و پژوهش شود.

می‌توان از مخالفان توافق هسته‌ای فهمید که کار مهمی برای احقاق حق مردم ایران و جلوگیری از تداوم ظلم آنان در تحریم‌های بین‌المللی انجام شد. عصبانیت اسراییل، لابی صهیونیسم و استکباریون نشانه اهمیت کار است. ایران همیشه می‌گفت که براساس فتوای رهبری، ساخت بمب هسته‌ای را حرام می‌داند و الان همان قدرت‌هایی که به خاطر کمترین کار هسته‌ای جلسات بین‌المللی می‌گرفتند و قطعنامه می‌دادند، به عضویت ایران در باشگاه هسته‌ای رسمیت بخشیدند.

این جمله اوباما و کری بسیار مهم است که تحریم تارنما شده و ایران از تحریم نمی‌ترسد و اگر توافق را کنگره رد کند، اعتبار دیپلماسی امریکا در دنیا مخدوش می‌شود.

اسناد بالادستی ما بر تقویت بخش خصوصی تاکید می‌کند. متاسفانه در برخی واگذاری‌ها از دولت گرفتند، با قیمت‌های غیرواقعی به شبه‌دولتی‌ها دادند که به هیچ جا جواب نمی‌دهند.

هرکس با هر توجیهی مردم را از انقلاب دور کند، خیانت به امام و آرمان‌های شهداست. هنوز هم حرف اصلی را مردم می‌زنند. جوانان، تحصیلکرده و آگاه هستند و نمی‌توان با شعارهای تبلیغاتی و بیان آمار غیرواقعی آنها را فریب داد، چون در بطن حوادث هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات