نادر مازوجی
ایالات متحده آمریکا در حالی رسماً پس از 35 سال سفیر این کشور در لیبی را معرفی کرد که این منصب از سال 1972 در پی تنشهایی که در روابط دیپلماتیک دو طرف به وجود آمد، خالی مانده بود. جرج بوش دو روز پیش اعلام کرد که «جین کریتز» را به عنوان سفیر آمریکا در طرابلس تعیین کرده است. کریتز در حال حاضر نایب رئیس هیات نمایندگی آمریکا در تلآویو است و پیش از این نیز نایب رئیس هیات نمایندگی آمریکا در دمشق بود. اقدام آمریکا حاکی از بهبود در روابط با لیبی به ویژه بعد از ارسال نامه دوشنبه گذشته بوش به معمر قذافی رهبر لیبی است که در آن از لغو برنامه تسلیحات کشتار جمعی لیبی قدردانی کرد. اگرچه از نیاز به حل برخی مسائل پیچیده و موانع در روابط دو کشور سخن گفته بود. به نظر میرسد قضیه پنج پرستار بلغاری و یک پزشک متهم به ابتلای 426 نوزاد لیبیایی به ایدز که دولت لیبی آنها را به اعدام محکوم کرده است از جمله مشکلاتی است که آمریکا در روابط با لیبی از آن سخن گفته است. بوش ماه گذشته در جریان سفر به بلغارستان اعلام کرد که آزادی اتباع بلغاری در لیبی از اولویتهای مهم آمریکا است. لیبی که دارای روابط سنتی با غرب است برای از سرگیری روابط حسنه با مجموعه غرب مورد توجه ویژه اروپا از یک سو و ایالات متحده از سوی دیگر قرار گرفته است. در حالی که اروپا و آمریکا هر یک تلاش میکنند لیبی را به خود نزدیکتر کنند به نظر میرسد دولت قذافی نزدیکی به آمریکا را در دستور کار خود قرار داده است. تایید حکم اعدام اتباع بلغاری توسط دادگاه عالی لیبی تنها یک روز پس از نامه تشکرآمیز بوش به قذافی حاکی از نزدیکی سیاستهای وی به واشنگتن و نادیده گرفتن تلاشهای اروپا برای آزادی این 6 بلغاری است. لازم به ذکر است آخرین سفیر آمریکا در لیبی «جوزف بالمر» بود که در هفتم نوامبر 1972 سمت خود را ترک کرد.
تنشها از کجا آغاز شد
اولین نشانههای تنش در روابط میان آمریکا و لیبی از زمان برچیده شدن پایگاههای آمریکا از خاک لیبی در 11 ژوئن 1970 و به دنبال آن ملی شدن شرکتهای نفتی لیبی در تابستان 1973 بود. لیبی در عین حال سیاست خارجی خود را بر حمایت از جنبشهای آزادیخواهی در جهان متمرکز کرد که آمریکا آن را تهدیدی علیه منافع خود برشمرده بود، در دسامبر 1972 آمریکا تصمیم گرفت کارمندانش را از سفارت این کشور در طرابلس خارج و آن را تعطیل کند به ویژه پس از حمله گروههای مردمی لیبی به این سفارتخانه و تیراندازی در آن. اما سفارت لیبی در واشنگتن در ماه مه 1981 در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان تعطیل شد. آمریکا با پرواز هواپیماهایش بر فراز آسمان لیبی طی دهههای 1970 و 1980 بر این تنشها افزود و با انجام رزمایشهای نظامی در سواحل لیبی اعتراضات دولت قذافی را برانگیخت. همچنین به رغم توافقنامهیی که میان دو کشور برای خرید هواپیما امضا شده بود و حتی لیبی 60 میلیون دلار برای خرید هشت فروند هواپیما در سال 1972 به آمریکا پرداخت کرده بود واشنگتن این هواپیما را تحویل طرابلس نداد. آمریکا در سال 1977 لیبی را در لیست دشمنان خود قرار داد و لیبی نیز در 27 ژوئن 1980 آمریکا را متهم کرد که قصد ساقط کردن هواپیمای حامل قذافی را داشته است. در 1981 واشنگتن دستور تحریم واردات نفت خام از لیبی و صادرات مواد و تجهیزات استراتژیک به این کشور را صادر کرد. اوج تنشها نیز در آوریل سال 1986 بود که آمریکا دو شهر طرابلس و بنغازی در لیبی را بمباران کرد. سیل اتهامات آمریکا به لیبی نیز همچنان ادامه داشت و از جمله این کشور را به گروههای فلسطینی و ارتش جمهوریخواه ایرلند متهم میکرد. همچنین لیبی را به انفجار در کافه لابیل در برلین در آوریل 1986 که طی آن چند تفنگدار دریایی آمریکا کشته شدند متهم کرد. در 21 دسامبر 1988 کلکسیون اتهامات آمریکا علیه لیبی کامل شد زیرا واشنگتن مستقیماً طرابلس را به دست داشتن در انفجار هواپیمای پان آمریکن بر فراز لاکربی اسکاتلند متهم کرد. این هواپیما 38 دقیقه پس از بلند شدن از فرودگاه هیشرو در لندن به مقصد نیویورک در آسمان منفجر و تمامی 259 مسافر و خدمه آن کشته شدند. در پی این مساله، آمریکا و انگلیس در صف واحدی به ضدیت با لیبی در شورای امنیت برخاستند و در پی تحریم اقتصادی و انزوای آن کشور بر آمدند. در ژانویه 1989 نیز جنگندههای آمریکایی دو هواپیمای لیبیایی را در آسمان شهر «درنه» در لیبی ساقط کردند. لازم به ذکر است یکی از دو متهم لیبیایی در قضیه لاکربی به نام «عبدالباسط المقرحی» که تحویل مقامات قضایی اسکاتلند شده، چندی قبل درخواستش برای تجدیدنظر در پروندهاش مورد قبول واقع شد که به گفته تحلیلگران، این امر حاکی از احتمال تبرئه وی است.
تحول در روابط
افقهای روشن در روابط میان آمریکا و لیبی از اکتبر 2001 آشکار شد زمانی که از دیدارهای رسمی میان آمریکا و انگلیس با مسوولان لیبیایی برای شفافسازی برخی مسائل از سوی طرابلس با هدف رفع تحریمها از این کشور که به حمایت از تروریسم متهم شده بود خبر داده شد. حل و تسویه مساله لاکربی نیز در آگوست 2003 به وقوع پیوست که به موجب آن لیبی ملزم شد به هر یک از خانوادههای قربانیان این حادثه مبلغی به عنوان غرامت پرداخت کند. از آن زمان روابط میان آمریکا و لیبی رو به بهبود نهاد و شورای امنیت نیز تحریمهای لیبی را در 12 سپتامبر 2003 لغو کرد. البته آمریکا به رغم استقبال از رفع تحریمهای لیبی، این مساله را برای خود غیرالزامآور دانست. اعلام ناگهانی و غیرمنتظره لیبی مبنی بر توقف برنامه تسلیحات کشتار جمعی خود در 19 دسامبر 2003 نیز در بهبودی روابط میان واشنگتن و طرابلس تاثیر به سزایی داشت. به همین دلیل آمریکا در فوریه 2004 بخش حافظ منافع آمریکا در طرابلس را دایر کرد و در ژوئن همان سال این بخش را به دفتر روابط گسترش داد. نزدیکیها و بهبودی در روابط با تصمیم آمریکا مبنی بر رفع تحریمهای اقتصادی لیبی در سپتامبر 2004 به اوج خود رسید. واشنگتن در سال 2005 به شرکتهای خود اجازه داد با لیبی معاملات تجاری داشته باشند. این تصمیم آمریکا نام لیبی را از لیست حامیان تروریسم حذف کرد. در 31 مه 2006 نیز آمریکا روابط دیپلماتیک خود با لیبی را از سر گرفت و بخش حافظ منافع آمریکا به سفارت تبدیل شد.
آیا موانع برطرف شده
بازگشایی سفارت آمریکا و تعیین سفیر این کشور در لیبی موجب بر طرف شدن تمام اختلافات میان دو کشور نشده است. قذافی به شدت به تلاشهای آمریکا برای ایجاد پایگاه نظامی در کشورهای مغرب عربی با هدف حمایت از کشورهای جنوب مدیترانه در برابر خطر القاعده معترض است. قذافی همچنین با سیاستهای واشنگتن در مساله دارفور سودان که خواهان برجسته کردن نقش سازمان ملل در آن است اختلاف نظر دارد. در عین حال در بسیاری کشورهای غربی به طور عام و آمریکا به طور خاص افراد و شخصیتهای برجستهیی وجود دارند که مخالف لیبی هستند و این میتواند آینده روابط آمریکا با لیبی را تحتالشعاع قرار دهد. به نظر میرسد آمریکا از خواستههای خود برای ایجاد دموکراسی در لیبی و سرنگونی نظام استبدادی آن چشمپوشی کرده و مصالح و منافع خود را مدنظر قرار داده است. گفتنی است لیبی حدود 40 میلیارد بشکه ذخایر نفتی و 15 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی دارد. این کشور دومین تولیدکننده نفت در آفریقا پس از نیجریه است.