فرهنگی >>  فیلم وسریال >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۹۶۵۲۹
نگاهی به فیلم «یتیم خانه ایران»

بازخوانی بزرگ ترین هولوکاست تاریخ در وسترن ایرانی

«یتیم خانه ایران» نخستین أثر سینمایی مستقل است که به طور جدی و همه جانبه، قحطی بزرگ را به تصویر کشیده است و در این دوران که سینمای ایران محل جولان پر تعداد آثار صرفا تجارتی و جشنواره ای است، جدیدترین کار ابوالقاسم طالبی یک درخشش امید بخش محسوب می شود
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/آرش فهیم
بازخوانی بزرگ ترین هولوکاست تاریخ در وسترن ایرانی«یتیم خانه ایران» فیلمی خوش نما و فاخر از کارگردان فیلم جنجالی «قلاده های طلا» درباره واقعه ای تکان دهنده و گمشده از تاریخ ایران است.
«گذشته، چراغ راه آینده است.» این عبارت کوتاه و گویا، علاوه بر تعریف حقیقی علم تاریخ، رسالت هر فیلم و أثر هنری با موضوع تاریخی هم هست. اصولا فیلم ها و سریال های تاریخی، اگر با هدفی غیر از تجریه و تحلیل شرایط روز و پیش بینی آینده در آینه گذشته، ساخته شوند، بی راهه رفته اند. فیلم «یتیم خانه ایران» نیز در کنار روایت واقعیت هایی کمتر گفته و شنیده شده از گذشته ای نه چندان دور، نیم نگاهی هم به برخی موضوعات و چالش های جامعه امروز ما دارد.
وقایع مهم و تراژیک تاریخی، همواره یکی از سوژه های مهم و پرطرفدار نزد فیلمسازان بزرگ جهان بوده است. وقایعی مثل پرل هاربر، جنگ های جهانی اول و دوم، هولوکاست ادعایی علیه یهودیان، بمباران شیمیایی هیروشیما و ناکازاکی و ... از جمله تلخ ترین اتفاقات تاریخ بشر در سده اخیر هستند که تاکنون ده ها فیلم درباره آن ها در مغرب و مشرق عالم ساخته شده است. 
قحطی بزرگی که در ایران، همزمان با جنگ جهانی اول رخ داد نیز بدون تردید یکی از وقایع تلخ و تکان دهنده تاریخ است. براساس آنچه در منابع نوشته شده، در این قحطی که در نتیجه اشغال ایران توسط قوای انگلیسی رخ داد، بیش از 9 میلیون نفر به خاطر بیماری و گرسنگی از دنیا رفتند. یعنی طی مقطع زمانی 1917 تا 1919 میلادی (۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷شمسی) و در أثر اعمال سیاست های اشغالگرانه استعمارگران انگلیسی در ایران، حدود نیمی از مردم کشورمان قتل عام شدند، اما نکته دردآور این است که تاکنون در کمتر کتاب یا فیلمی به این موضوع مهم و غمبار تاریخ کشورمان پرداخته شده است. 
مستند «خاطرات خانه متروک»، قسمتی از مجموعه «اشغال» و یکی از قسمت های برنامه «راز» از معدود اشارات به این بخش از سرگذشت وطن ما در رسانه ها و آثار هنری محسوب می شود! این درحالی است که کارشناسان تاریخ، از این قحطی بزرگ به عنوان گسترده ترین هولوکاست تاریخ بشر یاد می کنند که از سوی استعمارگران و به ویژه انگلیس بر ایران تحمیل شد. اگر این اتفاق در کشورهای غربی رخ داده بود، تاکنون صدها فیلم سینمایی، رمان، نمایشنامه و سریال تلویزیونی درباره آن خلق شده بود. اما در ایران، به خاطر غلبه جریان شبه روشنفکری غربگرا، عموم حوادث مهم و به ویژه اتفاقات تراژیک تاریخی که با دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت های غربی به این کشور تحمیل شدند، سانسور شده است.
«یتیم خانه ایران» نخستین أثر سینمایی مستقل است که به طور جدی و همه جانبه، قحطی بزرگ را به تصویر کشیده است. ابوالقاسم طالبی که در فیلم قبلی خودش «قلاده های طلا» نیز به فتنه سال 88 و نقش موثر سرویس جاسوسی بریتانیا در این اتفاقات پرداخته بود، این بار هم به فاجعه دیگری که توسط انگلیس در یک قرن قبل اتفاق افتاده پرداخته است. داستان فیلم از جنگل های شمال ایران آغاز می شود، جایی که مأموران انگلیسی در پی شکار یکی از مبارزان ضداستعماری با نام محمدجواد (با بازی علیرام نورایی) هستند. آن ها محمدجواد را دستگیر می کنند، اما او در فرصتی از دست آن ها می گریزد. این تعقیب و گریز و تقابل، در ادامه با وقوع قحطی و گرسنگی، ادامه می یابد. 
ساختار روایت در این فیلم، بر اساس الگوهای روایی فیلم های کلاسیک وسترن شکل گرفته است. یعنی همچون فیلم های وسترن کلاسیک، قهرمانی تنها و تک افتاده در شرایطی بغرنج و دشوار و در میان جنایتکارها و خبیث ها به مبارزه بر می خیزد. او، یا با سرافرازی کشته می شود، یا دشمنان خود را می کشد و پیروز می شود. به همین دلیل هم می توان «یتیم خانه ایران» را یک وسترن ایرانی دانست. یعنی ابوالقاسم طالبی در این فیلم، فرم و روایت وسترن را به زبان بومی و ملی ترجمه کرده است؛ یک طرف، محمدجواد قرار دارد که نماد و نمودی از بغض فروخورده ایرانیان در برابر قوای اشغالگر بیگانه است و یک طرف هم مستشاران انگلیسی به عنوان موجوداتی پلید و متوحش به تصویر کشیده شده اند. فیلم سعی دارد تا در کشمکش بین این دو جبهه، عاقبت دل بستن به دولت های غربی را نشان دهد. نشان دهد که سکوت و همراهی غرب زده ها و آدم های به ظاهر روشنفکر با این دولت ها، چه فجایعی را بر سر ایران آورده بود و اینکه فقدان حاکم حکیم و شجاع و به قول شخصیت محمدجواد، نبود «علمدار» می تواند چه بر سر یک کشور آورد.

بازخوانی بزرگ ترین هولوکاست تاریخ در وسترن ایرانی

 فیلم «یتیم خانه ایران» از این نظر فیلمی برای امروز و آینده محسوب می شود که در این دوران نیز عده ای چشم امید به آن سوی مرزها دارند و دچار این توهم هستند که رفاقت با گرگ ها و روباه ها می تواند مشکلات کشور را حل کند. این فیلم، نتیجه چنین تمایل و رویکردی را براساس اسناد و حقایق تاریخی نشان می دهد.
اوج هنرنمایی ابوالقاسم طالبی در این فیلم، خلق نماهای وسیع و باز و پر از جمعیت و جنب و جوش است. بازسازی شرایط، فضاها و موقعیت های جغرافیایی و اجتماعی ایران صد سال قبل در این فیلم، واقع گرا و باورپذیر است. بازسازی صحنه های مرگ و میر و تلمبار شدن انسان های قحطی زده و گرفتار به طاعون و وبا به فیلم های هالیوودی تنه می زند. در مجموع، فیلم «یتیم خانه ایران» از نظر ساختاری، فیلمی قابل اعتنا و چشم نواز است. از این نظر، این فیلم علاوه بر نخبگان و علاقه مندان به مباحث تاریخی و سیاسی، مخاطب عام و طالب تفریح و سرگرمی را نیز راضی می کند.  به طور مثال، سکانس انتقال جسم مجروح و به بند کشیده محمدجواد توسط نیروهای انگلیسی در زیر باران، یکی از تکنیکال ترین سکانس ها در سینمای سال های اخیر ایران است. همچنین است، صحنه فرار و سقوط او با اسب به رودخانه که از نظر فنی، یک سر و گردن از بسیاری از فیلم های سینمای ما بالاتر است.
البته «یتیم خانه ایران» به ضعف هایی هم مبتلاست. از جمله اینکه در پاره ای از لحظات، شخصیت ها در فیلم شعار می دهند که مفاهیم مدنظر فیلمساز را به طور گل درشتی از قاب روایت و درام خارج می کند. به هر حال، وقتی یک فیلمساز، انواع تمهیدات فاخر و چشم نواز را برای بیان حرف های خود گردآوری کرده و داستانی نفس گیر و پرجاذبه ای را خلق کرده، به نظر می رسد که دیگر نیازی به فریاد زدن شعارها نباشد. همچنین قصه و روایت، به ویژه در یک سوم ابتدایی فیلم، کمی مخاطب را دچار سردرگمی می کند. اما این روند در دو سوم پایانی، قوام می یابد و مخاطب کاملا با فیلم و شخصیت های آن همراه می شود.
به هر حال، در این دوران که سینمای ایران محل جولان پر تعداد آثار صرفا تجارتی و جشنواره ای است، «یتیم خانه ایران» یک درخشش امید بخش محسوب می شود./

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات