بلای بزرگ در اقتصاد ایران

در زمینه اقتصاد دولت آمارهای متفاوتی ارائه می کند که به نظر می سد گاهی آمارها نادرست و گاهی در آنها دستکاری و اعمال نفوذ می شود. که در رابطه با این موضوع مقام معظم رهبری عصاره و جان کلام در بخش اطلاعات و آمار اقتصادی را به بهترین شیوه بیان کردند " اختلاف در آمارهای مراکز آماری (بلایی بزرگ است) " این فرمایش حضرت آقا به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی که اساس فعالیت اقتصادی است ذکر شده است. ایشان می فرمایند: گاهی مراکز مختلف در خصوص نرخ بیکاری یا تورم و رشد اقتصادی، آمارهای متفاوتی بیان می کنند که این مسئله موجب بی اعتمادی در بین مردم می شود. مقام معظم رهبری با نادرست خواندن برخی آمارهای دولت قبلی توسط دولت های بعدی، افزودند: باید منشا این دوگانگی ها مشخص شود؛ یعنی یا در آن دوره در بیان آمارها اشکالی وجود داشته است یا در دوره پس از آن؛ و در هر صورت، دستکاری در آمارها که در معرض قضاوت مردم فهیم نیز قرار دارد، گناهی کبیره است.
به عنوان مثال جناب آقای رئیس جمهورو وزیر اقتصاد اعلام کرده اند که رشد اقتصادی شش ماه اول به 7 درصد رسیده است، اما گزارش های دیگری از خود دولت داریم که این نرخ 6 درصد می باشد؛ اما سوال اصلی اینجاست که چه تحولی در این شش ماه صورت گرفته است، نرخ بیکاری که افزایش پیدا کرده، قیمت ارز هم که در حال افزایش است، هچ اقتصادی در دنیا وجود ندارد که وقتی رشد اقتصادی افزایش پیدا می کند، بیکاری هم افزایش پیدا کند. چون رشد اقتصادی معنایش این است که مشاغل زیادتری در جامعه به وجود آید و مردم آن را لمس کنند و علامت دومش این است که سرمایه گزاری افزایش پیدا کند ولی درا ین شش ماه چه سرمایه گزاری صورت گرفته است که رشد اقتصادی بالا رفته باشد؟
اما برای رهایی از این وضع نابسامان اقتصادی راههایی وجود دارد و حرکت اول را باید از پول و بانک آغاز کرد، باید عرضه و تقاضا در جامعه درست شود، اگر عرضه و تقاضا اصلاح نشود،محصولات به وجود نمی آید و درآمد شکل نمی گیرد و به تبع آن هم معضل بیکاری و مشکل ارزش پایین پول کشور حل نخواهد شد، بنابراین باید اصلاح اقتصادی را از پول و بانک شروع کرد. اولین مشکل ما در بانک این است که بانک ها دچار رکود هستند؛ باید یک طرح نجات بانکی یا نجات پولی طراحی شود، و اولین کار در این طرح نجات بانکی، افزایش سرمایه بانک ها از طریق ایجاد نقدینگی مفید در کشورمی باشد.

اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند نه تنها مشکل اقتصاد کشور بلکه کشورهای دیگر را نجات داده اند و برای آنها الگو خواهند بود. در واقع هدف اصلی از نفی استقلال، پیروی از نظم های ترسیمی قدرت های سلطه گر است که متاسفانه عده ای از مسئولین و مدیران دانسته یا ندانسته در حال تکرار این موضوع هستند. نفی مفهوم استقلال و مساوی دانستن آن با انزوا یکی از تحریف ها و دروغ های بزرگ در گفتمان جهانی است.
اما نکته ای که در اجرای اقتصاد مقاومتی نیز باید مسئولان به آن توجه کنند تا اقتصاد مقاومتی سریع تر جواب دهد این است که برای تهیه یک مدل بومی توسعه و پیشرف در کشور ابتدا باید محور توسعه هر استان را مشخص کرد و سپس به برنامه ریزی پرداخت، باید از درون هر استان با توجه به توانایی ها و استعدادها و تنوع اقلیمی آن محل طرح آمایش و پیشرفت بیرون بیاید. و از طرف دیگر مردم و بخش خصوصی باید به صورت پر رنگ تری در اقتصاد نقش داشته باشند. در همین سال جاری، بخش اعظم بودجه عمومی مربوط به شرکت های دولتی است و این زیبنده اقتصاد مقاومتی نیست، زیرا مردم سهمی در این مقاومت ندارند و انتظار دارند خود دولت مقاومت کند، در حالی که نظر مقام معظم رهبری این نیست وهمه باید در برابر فشارهای دشمنان نظام مقاومت کنند.
در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در گام اول می بایست تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان اشتغال و تولید کشور در اقدامی هماهنگ سمت و سوی اشتغال زایی را از بنگاههای کوچک به سمت بنگاههای تعاونی تولیدی متوسط و تخصصی سوق دهند. که مزایای این اقدام به این شرح می باشد:1- جلوگیری از خروج منابع عظیم مالی از کشور 2- گردش چندیدن و چندباره پول در چرخه تولید و فروش محصول در داخل کشور و ایجاد ارزش افزوده در هر بار گردش پول 3- ایجاد رقابت بین تولید کنندگان داخلی که ماحصل آن افزایش بهره وری و بالا رفتن کیفیت محصولات می شود 4- به وجود آمدن بازار پر رونق برای صنایع مادر و بالادستی مانند فولاد، آلومینیوم ، چوب و...