ناصر بهرامیراد
دیدار دوروزه رئیسجمهوری اسلامی ایران از الجزایر دیروز در حالی به انجام رسید که شبکههای تلویزیونی و روزنامههای دولتی و خصوصی این کشور به طور ویژهای دیدارهای متعدد مقامات کشورشان با احمدینژاد را پوشش خبری دادند و مراد مدلیس وزیر خارجه الجزایر اعلام کرد از حالا درباره 22 موافقتنامه همکاری بین دو کشور فعالیت خواهد شد تا بزودی نهایی شوند. محمد سعیدیکیا رئیس کمیسیون همکاریهای مشترک دو کشور از مبادله موافقتنامههای معاضدت قضایی، فرهنگی، حمل و نقل هوایی و راه و ساختمان بین دو کشور و نیز آغاز فعالیت بانکها و شرکتهای خودروساز ایرانی در الجزایر و آمادگی برای همکاری در زمینه بازرگانی، صنعت، سیمان، شیلات و انرژی خبر داد.
یکی از مهمترین بخشهای همکاری دو کشور مهم آسیا و آفریقا در زمینه نفت و گاز بود که احتمالاً به دلیل حساسیت ویژه کشورهای مصرفکننده اروپایی و آمریکایی، مسئولان دو کشور مانور تبلیغاتی کمتری روی آنها دادند اما هم رئیسجمهور کشورمان اعلام داشت که همکاری گسترده دو کشور مهم نفتخیز و گازخیز در ارتباط با تولید و فرآوری و مدیریت انرژی در دنیا امری طبیعی است و هم عبدالعزیز بل خدم نخستوزیر الجزایر از شرکتهای نفتی ایران و الجزایر دعوت کرد پا در عرصه سرمایهگذاریهای مشترک بگذارند و علاوه بر آن خواستار بهرهگیری از توانمندی شرکتهای ایرانی در پروژههای دهها میلیارددلاری تأسیسات زیربنایی این کشور شد.
علاقهای که از سوی مقامات دولتی و پارلمانی و نیز گروههای مختلف مردمی بخصوص خانوادههای مجاهدان ضداستعماری الجزایر به رئیسجمهوری اسلامی ایران و هیئت همراه وی ابراز شد، خبر از وجود ظرفیت عظیمی در قاره آفریقا میدهد که شاید به نحوه شایسته مورد اقبال قرار نگرفته باشد. الجزائر به عنوان یکی از چند کشور نفتخیز آفریقا در شمال این قاره قرار گرفته و بویژه اروپا نیاز عمدهای به روزانه یک میلیون و چهارصد هزار بشکه نفت خام و سالانه 80میلیارد مترمکعب گاز آن دارد، اما به نمایندگی از دیگر کشورهای آفریقایی به معنای واقعی کلمه آغوش خود را به روی نمایندگان جمهوریاسلامی گشود و آمادگی خود را برای گسترش همکاریهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی به صدای رسا اعلام کرد. نگرانی از همین نوع استقبال بود که رسانههای غربی را به موضعگیری منفی واداشت، چنانچه رادیو بیبیسی در گزارشهای خود از سفر احمدینژاد بیش از هر چیز سعی کرد روی مسائلی مانند جزائر سه گانه ایرانی و حجم روابط تجاری دو کشور مانور دهد، و رادیو فرانسه هم که گویی از پا گذاشتن جمهوریاسلامی به حیاط خلوت کشورش وحشت دارد، ادعا کرد مسئولان الجزایر درباره تشکیل اوپک گازی با ایرانیها هم عقیده نیستند. قاره آفریقا پیش از این شدت علاقه خود را به جمهوریاسلامی به انحای مختلف نشان داد، چنانکه در تیرماه سال گذشته سران 53 کشور اتحادیه آفریقایی بر خلاف سنت قارهایشان از احمدینژاد دعوت کردند تا به عنوان میهمان ویژه نشست هفتم اتحادیه در گامبیا شرکت و برای میزبانان اجلاس سخنرانی کند. در پایان این سفر بود که یحیی جامه رئیسجمهور گامبیا به عنوان میزبان نشست هفتم در یک گفتو گو تلویزیونی با تاکید بر این که روابط با کشورهایی مثل ایران میتواند از غارت و استثمار منابع عظیم آفریقا جلوگیری کند، تصریح کرد: احمدینژاد با سخنان خود در نشست سران اتحادیه توانست نظرات بسیاری از سران آفربقایی را به طور کلی تغییر دهد. او پنج ماه بعد به تهران آمد تا ضمن تقدیر از حضور احمدینژاد در اجلاس سران «که موجب تقویت آن شد» به صراحت بگوید: توسعه و تعمیق روابط نه تنها به سود دو ملت ایران و گامبیا بلکه به سود امت اسلامی است. سه ماه پیش از این دیدار اسماعیل عمر جیبه رئیسجمهوری جیبوتی در دیدار همتای ایرانیاش گفت: همه میدانند ایران هیچ تهدیدی برای کشورهای دیگر نیست و ما میخواهیم از تجربیات آن در تمام بخشهای استفاده کنیم؛ همان طور که خرداد ماه امسال الفا عمر کناره رئیس اتحادیه آفریقایی با ایران برادرانه است و آنها بدون هر واسطهاش با هم تعامل و مذاکره میکنند.
اعتمادی که مقامات آفریقایی به جمهوری اسلامی ایران ابراز میکنند و حتی به کرات شنیده شده که در دیدارهای خصوصی با مسئولان ایرانی بر اعزام مبلغان دینی از سوی جمهوری اسلامی به کشورهایشان تأکید و اصرار دارند، به پیش زمینه گستردهای از تلاشهای عمرانی و اقتصادی متخصصان کشورمان اتکا دارد.
مقامات و مردم کشورهای آفریقایی که تنها سابقه ذهنیشان از اروپاییها و آمریکاییها، عزیمت میسیونرهای مذهبی و سپس غارت گسترده منابع انسانی و زیرزمینی آنان است، طی چند سال اخیر فعالیت عمرانی و اقتصادی متخصصان ایرانی در بخشهایی مثل استخراج نفت در نیجریه و سودان و فعالیتهای زیربنایی و راهسازی در این دست از کشورها، به این جمعبندی عمومی رسیدهاند که امالقرای انقلاب اسلامی آنها را فقط به خاطر وجود خودشان میخواهد و نه تنها زیرساختهایشان را آباد و منابع فسیلیشان را استخراج میکند بلکه به کارکنان آنها نیز آموزش میدهد تا بتوانند با تکیه بر نیروهای انسانی خود، این کارها را انجام دهند. این چنین اعتمادی باعث آن شد تا به عنوان مثال بهمن ماه پارسال در اوج درگیریهای تحمیلی سودان در دارفور ارتشبد عبدالرحیم محمد حسین وزیر دفاع این کشور به ایران بیاید و هدف رسمی سفرش را هم توسعه همکاریهای نظامی اعلام کند؛ بحرانی که چند روز پیش دبیرکل سازمان ملل در مقالهای ریشه آن را بحران اکولوژیک ناشی از گازهای گلخانهای و دخالت عامل انسانی (کشورهای صنعتی) ذکر کرد.
شاید نگرانی از گسترش رویکرد به ایران و توسعه نفوذ معنوی ـ و اقتصادی ـ جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهد انقلاب اسلامی ـ در آفریقاست که رایان هنری معاون وزیر دفاع آمریکا را واداشت در خرداد ماه امسال عازم کشورهای مختلف آفریقا شود تا به بهانه مبارزه با تروریسم آنها را مجاب کند اجازه دهند از شهریور ماه فرماندهی نیروهای نظامی این کشور را تحت عنوان آفریکوم در کشورهایشان استقرار دهند ولی در اولین گامها، این سفر با واکنش سرد مقامات الجزایر مواجه شد که اعلام کردند هیچ نقشی در میزبانی آفریکوم نخواهند داشت.
آفریقا به همان اندازه که مشتریان پروپاقرص ایران و انقلاب اسلامی را در خود جا داده، از رفتار غرب دلتنگ و مجروح است. راویندررنا استاد مؤسسه تکنولوژی اریتره با همین دلتنگی بود که خرداد ماه امسال در مقالهای نوشت: قاره 900میلیون نفری آفریقا که 99 درصد منابع کروم، 70درصد اکسیدآهن و منگنز، 68درصد کبالت و 54 درصد طلای جهان را داراست ولی میلیونها جمعیت آن از بیماری، فقر و مصایب دیگر رنج میبرند، نیازمند توسعه است، نه آن که فقط منابع آن از سوی کشورهای توسعه یافته مورد استثمار قرار گیرد.