سیاسی >>  انقلاب اسلامی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۱۸  ، 
کد خبر : ۳۱۱۷۰۹

جنگ اراده ها و تدبيرها

تقابل اراده ها تا آنجايي اهميت پيدا کرده است که کشورها سعي مي کنند به هر طريق ممکن بر سيستم محاسبات رقيب يعني اراده آنها تأثير بگذارند به گونه اي که اين تغيير محاسباتي منجر تسليم کشور مقابل شود و از طرفي ديگر رقيب را به اين باور برسانند که خود اراده اي مصمم بر رفتار خويش دارند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / علی کارگر

تقابل بين کشورها مي تواند به شکل هاي مختلفي بروز و ظهور پيدا کند. گاهي اوقات اين تقابل به شکل جنگ نظامي رخ مي دهد و زماني تقابل در قالب تحريم و محاصره اقتصادي نمايان مي شود. اما پشتوانه هرگونه تقابلي را بايد تقابل اراده ها دانست. يعني تا زماني که اراده مصممي براي تقابل وجود نداشته باشد جنگ، تحريم و ... رخ نخواهد داد. تقابل اراده ها تا آنجايي اهميت پيدا کرده است که کشورها سعي مي کنند به هر طريق ممکن بر سيستم محاسبات رقيب يعني اراده آنها تأثير بگذارند به گونه اي که اين تغيير محاسباتي منجر تسليم کشور مقابل شود و از طرفي ديگر رقيب را به اين باور برسانند که خود اراده اي مصمم بر رفتار خويش دارند.

شرايطي که امروز بين کشور ما و آمريکا وجود دارد را مي توان تقابل اراده ها دانست و هرکدام از طرف ها سعي مي کنند به طرف مقابل ثابت کنند که اراده آنها براي اقدام جدي است. براي اثبات اين ادعا مي توان دو دليل و چند شاهد مثال را مطرح کرد. آمريکايي ها توان حمله نظامي به ايران را ندارند و حتي متحدان منطقه اي آنها جرأت چنين اقدامي را نيز به خود نمي دهند. ترامپ پس از رسيدن به قدرت تمام ناوهاي نظامي خود را از خليج فارس خارج کرد، در يمن و سوريه در بعد نظامي نتوانست کاري انجام دهد تا با تغيير معادلات ميداني در عرصه سياسي دست برتر داشته باشد و اين در حالي است که تبعات حمله نظامي به ايران تا حدي است که فرماندهان عالي نظامي آمريکا هرگز چنين موضوعي را مطرح نکرده اند. حتي رژيم صهيونيستي که بارها جمهوري اسلامي ايران را تهديد به حمله نظامي کرده بود بعد از دريافت پاسخ قاطع ايران به حمله "تي فور" و هدف قرار گرفتن چند مرکز نظامي خود در جولان بلافاصله از مواضع خود عقب نشيني کرد.

در موردي ديگر آمريکا مدعي است که جلوي صادرات نفت ايران را به طور کامل مي گيرد در حالي که کارشناسان نفتي دنيا اظهار مي کنند که اگرچه کاهش شديد صادرات نفت ايران ممکن است وليکن قطع صادرات نفت ايران و حتي کاهش آن به زير يک ميليون بشکه در روز براي آمريکا امکان پذير نيست.

در دو مورد بالا در حالي آمريکا تهديد مي کند که عملا امکان تحقق آنها وجود ندارد. همانطور که گفته شد هدف تحقق "تهديد" نيست بلکه "باور تهديد" است و دقيقا همين باور بسياري از مشکلات را حل کرده و يا تشديد مي کند. براي نمونه زماني که آمريکا از برجام خارج شد اعلام کرد که تحريم ها پس از يک دوره 90 روزه و برخي 180 روزه بر مي گردند و پاسخ ايران به اين تهديد يعني ادامه برجام با همکاري اروپا به گونه اي بود مردم احساس کردند اراده آمريکا در تحريم ايران مصمم تر است و لذا قبل از وقوع تحريم، چالش‌هاي بسيار زيادي را براي کشور ايجاد کرد. اما درست در زماني که ايران در مقابل تهديدات آمريکا قاطعانه ايستاد و پس از رئيس جمهور فرماندهان نظامي نيز از بستن تنگه هرمز در صورت ايجاد ممانعت در صدور نفت ايران خبر دادند، ترامپ در يک عقب نشيني آشکار گفت که حاضر است بدون هرگونه پيش شرطي با ايران مذاکره کند در حالي که قبل از آن 12 پيش شرط براي مذاکره با ايران مطرح کرده بود. واکنش افکار عمومي ايران به اين تقابل مثبت بود.

اين روند مي تواند در عرصه ديپلماسي بسيار کارآمد باشد؛ مثلا در تغيير کابينه معرفي وزراي جديد براي بازيگران منطقه و افکار عمومي داخل ايران حاوي پيام هاي بسيار مهمي است. اگر در اين تغيير طرف مقابل اينگونه برداشت کند که تغيير وزرا باعث تقويت بنيه اقتصادي ايران و کاهش آسيب پذيري آن مي‌شود احساس مي‌کند که نمي‌تواند فشارها را براي مدتي طولاني به ايران وارد آورد و ادامه آن باعث قدرتمندتر شدن رقبايش مي‌شود و در نتيجه در تصميمات خود تجديدنظر مي کند. به همين ترتيب کشورهاي اروپايي اگر اينگونه تحليل کنند که تحريم هاي آمريکا در کوتاه مدت مؤثر نيست به طرق مختلف در صدد تغيير اين وضع بر مي‌آيند و در نهايت افکار عمومي داخل نيز از نمايش اراده دولت تأثير زيادي مي‌پذيرند. اما از طرف ديگر اگر تغيير کابينه مانند تغيير رئيس بانک مرکزي اين پيام را به همه متنقل کند که اراده‌اي بر تغيير وجود ندارد و صرفا چند نفر جابجا مي‌شوند اما روندها ثابت مي‌مانند، تأثيرات بسيار منفي بر اقتصاد ايران خواهد گذاشت. اينگونه است که معرفي چند وزير بدون اينکه حتي مراحل قانوني را بگذرانند و مسئوليت را بر عهده بگيرند تأثيرات بسيار بزرگي خواهد داشت و در اين شرايط است که بايد گفت جنگ امروز جنگ اراده هاست.

نکته پاياني اينکه با توجه به فرمايش صريح مقام معظم رهبري(مد ظله العالي) که مي فرمايند: «جنگ ، جنگ اراده هاست جنگ عزم هاي راسخ است، هر كه عزمش بيشتر بود او برنده است» مردم و مسئولين بايد با هوشمندي تمام اراده مصمم خود براي تسليم نشدن در مقابل فشار را به دشمن نشان دهندو اميدوار به نصرت الهي و با عزمي راسخ در اين مسير ايستادگي کنند.


نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات