تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۱:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۱۴۰۵

چرا بوش به اشتباهاتش در عراق اعتراف نمی‌کند؟


"ژانویه‌ی سال 2007 بوش با پافاری بی‌شمارش سرانجام تصمیم افزایش نیروهای‌آمریکایی در عراق را به‌رغم داشتن هیچ‌گونه امیدی نسبت به پیروزی و موفقیت جنگ عراق عملی ساخت و پس از آن فرمانده نیروهایش در عراق و سفیر آمریکا در بغداد به پیروزی و موفقیت این طرح تاکید کردند، دریغ از آن که به اشتباهاتش در عراق که وی در تنگنا قرار داده، اعتراف کند." "بارها از زبان ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده‌ نیروهای آمریکایی در عراق، رایان کروکر، سفیر آمریکا در بغداد و شخص جورج بوش، رییس‌جمهور آمریکا شنیده‌ایم که طرح افزایش نیروهای آمریکایی در عراق با موفقیت همراه بوده ‌است و باید دید آیا این موفقیت در 12 ماه باقی‌مانده از دوره‌ی ریاست‌جمهوری بوش با دست کم 3600 کشته‌ی آمریکایی و هزینه‌ی ماهانه 13 میلیارد دلاری ادامه خواهد یافت؟"

"تنها هدف استراتژیکی بوش در ژانویه‌ی گذشته هنگامی‌که به فکر افزایش نیروهای آمریکایی در عراق از 130 هزار سرباز به 170 هزار سرباز افتاد این بود که قصد دارد تصمیم‌گیری درخصوص پایان جنگ عراق را که هیچ راهی برای موفقیت آن وجود ندارد، به شخصی دیگر واگذار کند. با گذشت چهار سال و نیم از حمله‌ی آمریکا به عراق که بنا به کبر و نادانی تصمیم گیرندگان آن و اطلاعات نادرست سازمان‌های اطلاعاتی صورت گرفت و با وجود شواهد موجود، کاخ سفید در قانع ساختن افکار عمومی‌آمریکا نسبت به علت انجام این جنگ شکست خورده است. ادامه‌ی این جنگ تنها این موضوع را به اثبات می‌رساند که بوش در اعتراف به این مساله که صرفا یک خطاکار بوده، ناتوان است."

"چنانچه تمامی ‌حرف و حدیث‌های امیدوار کننده مبنی بر این که اوضاع امنیتی عراق بهبود یافته را نشنیده گیریم، یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد و آن این است که هدف از افزایش نیروهای آمریکایی ایجاد فرصتی برای دولت نوری المالکی، نخست وزیر عراق جهت جلب اعتماد و روحیه بخشیدن به ملت عراق است که با توجه به نقض فاحش در عملکرد پارلمان این کشور در پیشبرد امور کاملا به دولتمردان خویش بی اعتماد شده بودند و در این بیان دولت عراق ماموریت داشت تا از این فرصت با قیمت کشته شدن سربازان آمریکایی و پرداخت هزینه‌های هنگفت از خزانه‌ی آمریکا به مردمش روحیه بخشد." "از ابتدا هر یک از فرماندهان آمریکایی در عراق با یک حقیقت روشن رو به رو بودند و آن این بود که جنگ علیه عراق از طریق نظامی‌  به موفقیت نخواهد رسید و تنها عراقی‌ها می‌توانند به این جنگ و بحران پایان دهند.

هنگامی ‌که بوش از بازگشت ثبات و امنیت به خیابان‌های بغداد سخن می‌گفت، سکوت حاکم بر خانه‌های خالی از سکنه را امنیت قلمداد کرده و مدعی پیشرفت در این جنگ شده بود. وی جدا کردن شیعه از سنی و محاصره کردن طوائف مختلف در پشت دیوارهای بلند را نشانه‌ی موفقیت و پیشرفت می‌دانست در حالی بیش از 3 میلیون عراقی از خانه و کاشان‌شان آواره شده‌اند، بوش و همراهانش پترائوس و کروکر این را پیروزی در استان الانبار می‌دانند. رییس‌جمهور آمریکا همچنان سعی دارد تغییر موضع‌گیری‌های شیوخ قبایل سنی در استان الانبار را ناشی از تاکتیک‌ها و استراتژی‌های آمریکا بداند در حالی که مسلما با اعتراف تفنگداران آمریکایی نسبت به شکست در این استان سران عشایر و قبایل آن برای دفاع از منافع شخصی‌شان مجبور به رویارویی با عناصر القاعده و مشارکت در امر مبارزه با آنها شدند." "در این میان خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق با اعمال فشارهای دموکرات‌ها آمریکا شاید بتواند راه نجاتی برای بوش باشد و همه به خوبی می‌دانند که ارتش و تفنگداران آمریکایی نمی‌توانند با این تعداد مدت زیادی در عراق باقی بمانند و در این شرایط دموکرات‌های کنگره تنها کسانی هستند که باید با صلابت و شجاعت تمام بایستند و بر تصمیم‌های تصمیم‌‌گیرنده‌ی اصلی کاخ سفید (بوش) سیطره یابند. اما در هر صورت تا 20 ژانویه‌ی 2009 راه طولانی در پیش است و هنوز فرصت برای ریخته شدن خون تعداد بیشتری از آمریکایی و عراقی‌ها باقی است و دستهای کسانی که مجوز صدور این جنگ جنون‌آمیز را صادر کرده‌اند بیش از پیش به خون آغشته خواهد شد."

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات