صبح صادق >>  نگاه >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۷  ، 
کد خبر : ۳۱۵۴۷۳

فرهنگ مقاومت یا مقاومت فرهنگی!

نمی‌توانیم به طور قاطع بگوییم مقاومت ما طی این سال‌ها دستاوردهایی داشته یا نداشته است. در برخی مواقع بیشتر داشته و متأسفانه در برخی مواقع نداشته است. در مقاومت سیاسی بد نبوده‌ایم؛ چون استقلال خود را حفظ کرده‌ایم. اما در مقاومت فرهنگی نهادهای فرهنگی گام‌های عملی برنداشته‌اند که امروز این مقاومت در حد قابل توجهی باشد.
پایگاه بصیرت /  گفتاری از دکتر عماد افروغ

فرهنگ مقاومت به خود مقاومت برمی‌گردد، در واقع باید ابتدا یک مفهوم‌شناسی یا گفتمان‌شناسی مناسب از مقاومت صورت گیرد و بعد بررسی کنیم که مؤلفه‌های نرم، ذهنی یا فرهنگی متناسب با این مقاومت چیست. بنابراین به میزانی که مقاومت، گستره سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشد، فرهنگ هم قدرت مانور پیدا می‌کند. مقاومت فرهنگی جزئی از فرهنگ مقاومت است. فرهنگ مقاومت دربرگیرنده مقاومت فرهنگی است، اما برعکس نیست. 

مقاومت فرهنگی، یعنی عرصه‌ای از صفات اجتماعی را که فرهنگ باشد، لحاظ می‌کنیم و بعد به مقاومت، ایستادگی، پایداری، تقویت و تحکیم آن می‌اندیشیم؛ اما دیگر به این توجه نداریم که عوامل غیر فرهنگی مانند اقتصاد، سیاست و غیره می‌‌توانند در فرهنگ و بالطبع مقاومت فرهنگی مؤثر باشند. بنابراین اگر قرار است یک پروژه مبنایی و جامعی را دنبال کنیم، بهتر است همان فرهنگ مقاومت باشد تا مقاومت فرهنگی.

نمی‌توانیم به طور قاطع بگوییم مقاومت ما طی این سال‌ها دستاوردهایی داشته یا نداشته است. در برخی مواقع بیشتر داشته و متأسفانه در برخی مواقع نداشته است. در مقاومت سیاسی بد نبوده‌ایم؛ چون استقلال خود را حفظ کرده‌ایم. اما در مقاومت فرهنگی یعنی توجه به داشته‌های تاریخی، هویت فرهنگی، دیداری و توجه و باور به قابلیت‌های خودمان، نهادهای فرهنگی گام‌های عملی برنداشته‌اند که امروز این مقاومت در حد قابل توجهی باشد. نهادهای فرهنگی و به اصطلاح مقاومت فرهنگی ما، بیشتر حرف زده و منشور تحویل داده و سیاست‌گذاری کرده‌اند. قطع نظر از اینکه این سیاست‌ها عملیاتی بوده یا نبوده، اقدام عملی متناسب با این سندها برداشته نشده است. 

این یک مسئله مهم فرهنگی است، یعنی اگر ما امروز در مقاومت فرهنگی توفیق داشتیم، باید در عمل توفیق می‌داشتیم و در اینجا عمل یک مسئله فرهنگی است، چه اقتصادی، چه سیاسی و چه اجتماعی باشد. اگر جامعه‌ای ببیند که نظام سیاسی و مراکز فرهنگی به عمل توجه نمی‌کنند و فقط حرف و سند تحویل می‌دهند، نشان می‌دهد از بنیان، مشکل فرهنگی در ارتباط با عمل داریم.

چرا ابتدای هر سال که نام‌گذاری می‌شود و در پسوند بیشتر آنها بحث اقدام و عمل می‌آید، چیزی در عمل نمی‌بینیم؟! اینها نشان می‌دهد یک مشکل فرهنگی در کشور وجود دارد و این مشکل فرهنگی بی‌ارتباط با مقاومت در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیست. مسئولیت آن در وهله اول بر عهده نهادهای فرهنگی است که متأسفانه آنها توجه آنچنانی به عمل نداشته‌اند. اگر به عمل توجه شایسته‌ای می‌کردیم، الآن وضعیت ما در این مورد روشن‌تر بود و با وجود همه تهاجم‌هایی که می‌شود، اقدامات متناسب‌تری انجام می‌دادیم. این مشکل بی‌عملی خیلی حساس است و به نظر من این مشکل قبل از اینکه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد، فرهنگی است. نهادهای متولی فرهنگ باید برای این چاره‌اندیشی می‌کردند؛ اما وقتی نهادهای فرهنگی ما بیشتر خودشان اهل نظر هستند تا عمل، دیگر نباید توقع داشته باشید مشکل بی‌عملی حل شده باشد.

ما در استقلال سیاسی توفیق داشته‌ایم، یعنی امروز تمامیت ارضی ما حفظ شده است و کسی نمی‌تواند اراده خود را دیکته کند و این بیش از اینکه به رفتارها و نظام سیاسی ما برگردد، به همان عقبه فرهنگی ما برمی‌گردد. جامعه ما جامعه‌ای نیست که به راحتی به استعمار تن بدهد. در طول تاریخ هم که نگاه کنید، ملت ما روی تمامیت ارضی حساس بوده است. یکی از علایم و شاخصه‌های حساسیت این است که ما ایرانی‌ها روزی به نام روز ملی نداریم، چون هیچ‌گاه مستعمره نبوده‌ایم. البته سیاست‌های جمهوری اسلامی که متأثر از انقلاب اسلامی هم است، به حفظ این استقلال خیلی کمک کرده است. 

اما این استقلال سیاسی بی‌ارتباط با استقلال فرهنگی و اقتصادی نخواهد بود؛ چون ما در عالم ایزوله به سر نمی‌بریم. اگر به استقلال نسبی اقتصادی و فرهنگی توجه نکنیم، به ویژه استقلال فرهنگی که مبنای دیگر استقلال‌ها است به تعبیر حضرت امام(ره)، کسی نمی‌تواند چک سفید امضا به شما بدهد که استقلال سیاسی شما حفظ می‌شود. برای حفظ استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی و حفظ خودباوری، تقویت ارکان و مبانی هویتی ما لازم است. ما نمی‌توانیم با یک اقتصاد نفتی خاصی که به راحتی مشمول تحریم‌های دشمن قرار می‌گیرد، حتی استقلال سیاسی خود را در درازمدت حفظ کنیم؛ یعنی اقتصاد مقاومتی به نظر من فقط وجه اقتصادی ندارد و وجه فرهنگی و سیاسی هم دارد.

در اصل، اقتصاد مقاومتی یعنی استقلال سیاسی و اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت فرهنگی که متأسفانه تاکنون دچار بی‌مهری بوده است. اگر به اقتصاد مقاومتی توجه شایسته‌ای می‌کردیم، تحریم‌ها برای ما بهترین فرصت بودند و ما این فرصت‌ها را در گذشته از دست داده‌ایم. اما الآن امیدوار هستیم که بتوانیم در این وضعیت بحرانی خاص به فکر چاره بیفتیم؛ یعنی به این نتیجه برسیم که هر چه سریع‌تر به این اقتصاد مقاومتی سامان بدهیم و از اقتصاد نفتی خارج شویم و همه ظرفیت‌های نهفته در کشور را استفاده کنیم و به سمت آمایش سرزمین برویم که این اقتصاد مقاومتی می‌شود.

*متن کامل مصاحبه با دکتر عماد افروغ بزودی منتشر خواهد شد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات