تعامل، گفتوگو و مذاكره، يك اصل و روش معقول و تجربه شده در روابط بينالملل، براي تأمين منافع و حل منازعات است. اين اصل و شيوه معمول براي تأمين منافع ملي، در سياست خارجي جمهوري اسلامي از جايگاه ويژهاي برخوردار است؛ اما در اين ميان، جمهوري اسلامي به دلايل گوناگون، مذاكره با آمريكا را استثنا كرده، آن را نه تنها مفيد و تأمينكننده منافع ملي نميداند، بلكه خسارتبار ارزيابي ميكند.
منطق اين استثنا چيست؟ چرا نبايد با آمريكا مذاكره كرد؟ مگر آمريكاييها با ديگران چه تفاوتهايي دارند؟ واقعيت اين است كه مذاكره، مقدمه رابطه و تعامل با هدف تأمين منافع براي طرفين است. سؤال اين است كه طرفين در اين بحث، يعني ايران و آمريكا چه ويژگيهايي دارند كه جمهوري اسلامي مذاكره با آمريكا را برنميتابد؟ پاسخ همه اين پرسشها، در عباراتي كوتاه، ولي پرمعنا و به يادگار مانده از رهبر كبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) وجود دارد؛ عبارتهايي از قبيل، ما رابطه با آمريكا را ميخواهيم چه بكنيم؟ اين رابطه، رابطه ظالم و مظلوم و رابطه گرگ و ميش است. بر همين مبناي شناختي بود كه رهبر معظم انقلاب اسلامي چند سال پيش فرمودند كه ملت ايران اهل گفتوگو و مذاكره است؛ اما نه با آمريكا! حكمت استثنا كردن آمريكا از مذاكره، همان منطق حضرت امام(ره) است. براي عدهاي اين استثنا كردن قابل فهم نبود و در نهايت با تصور تأمين منافع ملي از طريق مذاكره با آمريكا، برجام را پديد آوردند. در حالي كه حاميان برجام در انتظار رشد هشت درصدي اقتصاد كشور با رفع تحريمها و ورود سرمايه شركتهاي اروپايي بودند، آقاي «اوباما» رئيسجمهور وقت آمريكا، با صراحت هرچه تمام گفت، ايران هنگامي از منافع اقتصادي برجام بهره خواهد برد كه به «روح برجام» عمل كند. وي تغيير سياست و رفتار ايران در همه حوزهها از قبيل هستهاي، موشكي، منطقهاي و حقوق بشر را از مصاديق عمل به روح برجام برشمرد. با اندك تأملي در همين نگاه اوباما، يعني كسي كه دولتش برجام را امضا كرده بود، تفاوت آمريكا با ديگر كشورها قابل فهم بود. آمريكا يعني كشوري كه نظام سياسياش خلق و خوي استكباري و زيادهخواهي دارد. آنها قصد داشتند برجام را به وسيلهاي براي سلطه بر جمهوري اسلامي تبديل كنند؛ اما رهبر حكيم انقلاب اسلامي فرمودند: «ما در هيچ موضوعي به جز هستهاي با آمريكا مذاكره نخواهيم كرد.» به اعتقاد نگارنده، اجازه معظمله براي مذاكره هستهاي هم براي اين بود كه مسئولان و مردم شناخت بهتري نسبت به آمريكا پيدا كرده و از اين تصور كه از طريق مذاكره با آمريكا ميتوان مشكلات كشور را حل كرد، فاصله بگيرند. بعد از اوباما، آقاي ترامپ آمد و مبتني بر يك تحليل غلط از شرايط ايران، آمريكا را از برجام خارج كرد تا به زعم خود، برجام يا برجامهايي بهتر و ديگري را در راستاي اهداف ايالات متحده، با وارد كردن «فشار حداكثري» به جمهوري اسلامي تحميل كند. تصور تيم ترامپ آن بود كه با تشديد فشارها بر جمهوري اسلامي، ايران به مذاكره و دادن امتياز به آمريكا تن خواهد داد. اين تيم به قدري به نتيجهبخش بودن سياست فشار حداكثري اطمينان داشت كه آقاي پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده خواستههاي دوازدهگانه را مطرح كرد و تنها راه كاهش تحريمها و برداشتن فشارها از روي اقتصاد ايران را پذيرش اين دوازده خواسته از سوي جمهوري اسلامي اعلام كرد.
ناگفته نماند كه اين دوازده خواسته، در واقع همان تفسير «روح برجام» مورد نظر اوباما، رئيسجمهور سابق آمريكاست. اكنون بيش از يك سال از خروج آمريكا از برجام و اعمال سياست فشار حداكثري بر ايران ميگذرد؛ اما نه تنها جمهوري اسلامي به خواستههاي آمريكا تن نداده، بلكه در مسير كنار گذاشتن محدوديتهاي پذيرفته شده طبق برجام در برنامه هستهاي به حركت درآمده است. در پيش گرفتن چنين سياستي از سوي ايران، خارج از محاسبات آمريكاييها بود.
اكنون ترامپ در آستانه يك شكست راهبردي در حوزه سياست خارجي و در قبال ايران قرار دارد. تلاش او براي جلوگيري از اين شكست، زمينهسازي براي مذاكره با ايران و انجام ملاقات با دكتر روحاني يا حتي آقاي ظريف در نيويورك است. آقاي ترامپ به اين مذاكره و ديدار، سخت نيازمند است تا اثبات كند سياست فشار حداكثرياش بر ايران نتيجه داده است.
سيدحسن نصرالله سطح نياز ترامپ براي ديدار با روحاني را اينچنين توصيف ميكند و خطاب به سران عرب درمانده در مقابل قدرت مقاومت ميگويد: «ترامپي كه شما روي او حساب باز كردهايد، خودش براي اينكه با حسن روحاني رئيسجمهور ايران ديدار كند، گدايي ميكند.»
اما در شرايطي كه منطق ردّ مذاكره و نپذيرفتن هر نوع ديدار آقاي ظريف يا آقاي روحاني با ترامپ در حاشيه اجلاس سازمان ملل قابل فهم است، عدهاي در داخل كشور آن را مفيد ارزيابي كرده، تقاضاي ترامپ براي مذاكره و ديدار را يك فرصت ارزيابي ميكنند. در چنين فضايي رهبر حكيم و دورانديش انقلاب اسلامي روز سهشنبه 26/6/1398 در ابتداي درس خارج فقه خود با اشاره به طرح مجدد مذاكره با ايران از سوي آمريكا فرمودند: «همه بايد بدانند و توجه كنند كه اين يك ترفند است.» معظمله با اشاره به مواضع متفاوت مقامات آمريكايي در خصوص مذاكره افزودند: «گاهي ميگويند مذاكره بدون پيششرط، گاهي نيز ميگويند با 12 شرط، اينگونه سخنان يا ناشي از سياست آشفته آنهاست يا ترفندي براي سردرگم كردن طرف مقابل؛ البته جمهوري اسلامي سردرگم نميشود؛ چرا كه راه ما روشن است و ميدانيم چه ميكنيم.»
رهبر معظم انقلاب هدف آمريكا از مذاكره را نه يافتن راهحل عادلانه، بلكه تحميل خواستههاي گستاخانه خود دانستند و فرمودند: «الآن آمريكاييها به صراحت از اين تحميل اراده به ايران سخن ميگويند.» ايشان در همين راستا فرمودند: «اخيراً يك مقام آمريكايي گفته بود بايد با ايران سر ميز مذاكره بنشينيم و ما فلان چيزها را بگوييم و ايران قبول كند.» رهبر فرزانه انقلاب اسلامي با اشاره به چنين خواستههايي از مذاكره، خاطرنشان كردند: «براي اين نوع مذاكره بايد به سراغ همان كساني بروند كه به عنوان گاو شيرده آنها عمل ميكنند. جمهوري اسلامي، جمهوري مؤمنين، جمهوري مسلمين لله و جمهوري عزت است.»
معظمله علت اصرار آمريكاييها و واسطه كردن برخي اروپاييها براي مذاكره را اثبات نتيجهبخش بودن سياست فشار حداكثري ارزيابي كرده و فرمودند: «ما در مقابل بايد ثابت كنيم كه سياست فشار حداكثري در مقابل ملت ايران پشيزي ارزش ندارد.» در واقع اكنون سياست جمهوري اسلامي، نفي هرگونه مذاكره با آمريكا تحت فشار و تحريم است. اين سياست را رهبر معظم انقلاب اينگونه تشريح كرده و فرمودند: «براي همين است كه مسئولان كشور از رئيسجمهور و وزير امور خارجه و ديگران، يك صدا اعلام كردند كه با آمريكا مذاكره نخواهيم كرد، نه مذاكره دوجانبه و نه چندجانبه.»
رهبر معظم انقلاب استمرار مذاكرات هستهاي را تنها در يك صورت ممكن ارزيابي كرده و فرمودند: «چنانچه آمريكا حرف خود را پس گرفت و توبه كرد و به معاهده هستهاي كه آن را نقض كرده است، بازگشت، آن وقت در جمع كشورهاي عضو معاهده كه شركت و با ايران صحبت ميكنند، آمريكا هم ميتواند شركت كند؛ اما در غير اين صورت هيچ مذاكرهاي در هيچ سطحي بين مسئولان جمهوري اسلامي و آمريكاييها اتفاق نخواهد افتاد، نه در نيويورك و نه غير آن.»
نكته پاياني آنكه، برخي جريانهاي سياسي داخلي و همچنين شبكههاي رسانهاي خارجي، مانند «بيبيسي فارسي» سخنان اخير رهبر معظم انقلاب مبني بر بازگشت مشروط به مذاكره را، نوعي تغيير لحن و انعطاف در مواضع معظمله ارزيابي كردهاند. در اين زمينه بايد گفت، مواضع رهبري در قبال برجام و مذاكره با آمريكا، كاملاً شفاف و از ثبات برخوردار بوده و هيچ تغييري در آن ايجاد نشده است. در موضع اخير هم تأكيد رهبر معظم انقلاب اسلامي آن است كه آمريكاييها فقط در صورت بازگشت به برجام ميتوانند در مذاكرات احتمالي در قالب مذاكرات ايران با گروه 1+5، مانند ديگر اعضا شركت كنند و لا غير.