نشست سهجانبه ايران، تركيه و روسيه درباره سوريه در آنكارا و در راستاي برگزاري نشستهاي صلح آستانه برگزار شد. نشستهاي آستانه، نشستهايي هستند كه به ابتكار سه كشور براي رسيدن به توافق سياسي و فراگير ميان سه كشور درخصوص سوريه برگزار ميشوند. نشستهاي كارشناسي در آستانه و ميان كارشناسان سه كشور برگزار ميشود؛ اما جمعبندي و رسيدن به حصول نتيجه ميان رؤساي سه كشور صورت ميگيرد.
موضع جمهوري اسلامي ايران در اين نشستها معلوم و مشهود است. در نشست اخير نيز ايران سه هدف كوتاهمدت و بلندمدت را ذكر و بر آن تأكيد كرد: 1ـ ادامه جنگ با تروريستها در منطقه ادلب؛ 2ـ حل مشكل شرق فرات و پايان دادن به حضور مداخلهگرانه آمريكا؛ 3ـ ضرورت حمايت از دولت مشروع و قانوني دمشق.
آنچه اكنون محل اختلاف ميان سه كشور و تاحدودي ميان ايران و روسيه با تركيه است، گزينه اول و سوم است. تركيه بنا بر مخالفت با پيشروي و حضور اقتدارزاي كردها در مناطق شمالي و تا حدودي شرقي سوريه با گزينه دوم موافق است.
در مورد گزينه اول نيز تروريستهايي كه اكنون در منطقه ادلب حضور دارند، گرچه به كشورهاي مختلف وابسته هستند؛ اما از نظر اكثريتي به تركيه وابستگي دارند. به همين منظور مشاهده ميشود تركيه در مقاطع مختلف كمكهاي تسليحاتي متعددي را به اين تروريستها صورت ميدهد. حضور اين تروريستها در منطقه ادلب بهانهاي براي حضور نظامي تركيه شده و چنانچه موجوديت آنها با خطر مواجه شود، موجوديت نظامي و فيزيكي تركيه نيز محلي از اعراب نخواهد داشت؛ به همين دليل تركيه تاكنون بارها مخالفت خود را با عمليات نظامي در تركيه اعلام كرده است.
درباره گزينه سوم ميتوان گفت كه سه كشور، اجماع خاصي بر اين موضوع دارند و آنچه تاكنون محل اختلاف بوده، حضور افرادي خارج از حزب بعث در داخل دولت كنوني است.
با برگزاري نشست فوق، سه كشور درباره بيانيهاي 14 بندي به توافق رسيدند كه مهمترين بندهاي آن تأكيد بر حاكميت، استقلال، وحدت و تماميت ارضي جمهوري عربي سوريه، امنيت و ثبات در شرق و شمال سوريه و تكميل موفقيتآميز كار تركيب كميته قانون اساسي بود.
بنابراين در شماي كلي دلايل تشكيل نشست اخير را ميتوان در دو گزينه زير خلاصه كرد:
1ـ هويت بخشيدن به كميته قانون اساسي سوريه؛ اين كميته در جهت تدوين قانون اساسي سوريه ايفاي نقش خواهد كرد و محل اختلاف سه كشور در نشستهاي آستانه است. دليل اصلي مخالفت ايران حضور گروههاي تروريستي در آن بود (گروههايي كه از منظر غرب ميانهرو محسوب ميشوند). اكنون اين كميته با حضور اكثريت گروههاي سياسي و اقليتي هويت يافته است.
2ـ مخالفت با اقدامات آمريكا در شمال و شرق سوريه؛ آمريكا اكنون در شمال و شرق تحركات همزماني را آغاز كرده است. در شمال سوريه تحركات نظامي آمريكا همراه با كردها براي تصرف مناطق سرزميني و بسط موقعيت جغرافيايي كردهاست، از سوي ديگر حمايتهاي آمريكا از تروريستها در ادلب كه در قالب ائتلاف مبارزه با داعش صورت ميگيرد.
تحركات آمريكا در شرق به مراتب بيشتر و مهمتر از تحركات شمالي است. آمريكا با همراهي عربستان تمام توان خود را در ايجاد شبكههايي از گروههاي باديهنشين و مركزي در سوريه قرار داده و هدف از تشكيل اين گروهها را جايگزيني آنها با كردها در آينده و جلوگيري از ارتباطات مرزي بين عراق و سوريه ميداند.
در مجموع روند سياسي سوريه چشمانداز روشني را پيش روي خود دارد؛ هرچند روند مذاكرات كند پيش ميرود؛ اما همين ابتكارات سهجانبه منجر به خارج شدن ابتكار عمل از دست ساير بازيگران مانند آمريكا شده است.