سیاسی >>  تاریخ معاصر >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۹  ، 
کد خبر : ۳۱۷۳۰۷
مروري بر ويژگي‌هاي هشت سال دفاع مقدس

دفاع مقدس در جنگ احزاب

يك وقت بين دو كشور جنگي اتفاق مي‌افتد، اين يك‌طور است؛ يك وقت هم يك اتحاد نانوشته و اعلام‌نشده و بعضاً اعلام‌شده از سوي همه‌ي قدرت‌هاي بين‌المللي - قدرت‌هاي حاضر در جهان - عليه يك نقطه و يك كانون و يك مركز است؛ اين دو با هم فرق دارند

جنگ در نگاه بشر، با مفاهيمي چون قتل و کشتار و جنايت و تجاوز و نابودي و سياهي همراه است، لذا از جمله واژگاني است که به ظاهر نمي‌تواند تقدس يابد و بدان نگاه مثبت شود. بيشترين روزگار بشر نيز متاسفانه به جنگ گذشته است و تاريخ بشري نيز مملو از جنگ هايي است که در آن زياده خواهان براي ارضاء شهوت قدرت، دست به اسلحه شده و انسان کشته‌اند!
اما آن روي سکه جنگ، دفاعي است که در برابر جنگ شکل مي‌گيرد. دفاع ازجان و مال و ناموس و سرزمين که جملگي امري مقدس به حساب مي‌آيند. و اين دوگانه جنگ و دفاع در معرکه نزاع، هرچند ظاهري شبيه به هم دارند، اما ماهيتي کاملا متضاد دارند که يکي را آنچنان مقدس و ديگري را منفور و غيرمقدس کرده است. به گفته شاعر؛ «فاصله سعادت و شهادت به اندازه يک تفنگ است تا در در کدام سوي آن ايستاده باشي»
با اين مقدمه نگاهي داريم به ويژگي‌هاي دفاع هشت ساله ملت ايران در برابر تجاوز رژيم بعثي که به در نگاه ملت ايران مقدس گرديد. اين ويژگي ها از نگاه حکيم انقلاب اسلامي است، که با نگاهي دقيق و تيزبين، ابعاد اين حماسه بزرگ را مورد کاوش قرار داده است.
 
1.   گنجينه‌اي عظيم و پايان ناپذير
هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً يك امتداد زماني و فقط يك برهه‏ي زماني نيست؛ گنجينه‏ي عظيمي است كه تا مدتهاي طولاني ملت ما مي‌تواند از آن استفاده كند، آن را استخراج كند و مصرف كند و سرمايه‏گذاري كند. حادثه‏ي عظيم اين هشت سال، مجموعه‏اي است از صفات والا، فرهنگهاي پسنديده و برگزيده و ممتاز، عقايد و معارف والائي كه ملت ما در طول تاريخ ارث برده يا استعدادش را در خودش حفظ كرده بوده، كه با انقلاب اسلامي اين استعدادها بروز كرد. يك گنجينه‏اي از همه‏ي اينهاست. (بيانات در ديدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس‏، 24/6/88)
ما تا پنجاه سال ديگر هم اگر درباره‌ي اين هشت سال دفاع مقدّس حرف بزنيم و کار کنيم و کارهاي نو انجام بدهيم، زياد نيست؛ و گمان مي‌کنم تا پنجاه سال ديگر هم به آن انتها نرسيم. البتّه از شيوه‌هاي خوب بايست استفاده کرد، از شيوه‌هاي هنري بايد استفاده کرد. (بيانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس، 3/3/96)
 
2.   اقيانوس عظيم معرفت
هر تک تک و قسمت‌قسمت قضاياي دفاع مقدّس برجسته است؛ يعني واقعاً هرچه انسان بيشتر غور مي‌کند، بيشتر دقّت مي‌کند، بيشتر اطّلاع پيدا مي‌کند، عظمت اين پديده‌ي عجيب و حادثه‌ي مهمّ هشت‌ساله در چشم انسان بيشتر روشن مي‌شود. ما که حالا آن‌وقت در جريان مسائل قرار مي‌گرفتيم، فرماندهان مي‌آمدند به ما گزارش مي‌دادند، خيال مي‌کرديم که همه چيز را مي‌دانيم؛ وقتي انسان اين کتابها را مي‌خوانَد، معلوم مي‌شود که ما يک چيز خيلي مختصري را از آن اقيانوس عظيم فعّاليت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتيم؛ واقعاً خيلي فوق‌العاده است. (بيانات در ديدار راوي، نويسنده و برخي از دست‌اندرکاران کتاب لشکرخوبان، 15/7/92)
 
3.   اقيانوس بي‌پايان معنويت
شما جواناني كه جنگ را ديديد؛ شما جواناني كه در جنگ تجربه‌هايي را گذرانديد؛ شما جواناني كه لحظه‌لحظه‌ي خطرها را با پوست و گوشت و استخوانتان حس كرديد و در آن لحظه‌ها به خدا پناه برديد، بدانيد كه از يك اقيانوس بي‌پايان معنويّت استفاده كرديد و بهره برديد. (بيانات در مراسم صبحگاه مشترك نيروهاي سپاه در پادگان انصارالحسين، 7/7/72)
 
4.   يکي از الطاف خفيه الهي
دوران دفاع مقدّس را حقيقتاً بايستي گرامي شمرد، عزيز شمرد و پاسداري کرد، چون آن هشت سال - هشت سال دفاع مقدّس- تضمين‌کننده‌ي حيثيت کشور و هويت ملّت و امنيت فعلي و عزّت ملّت ايران شد. هرچه مي‌توانيد در اين زمينه مطالعه کنيد، دقّت کنيد، پيگيري کنيد، مطمئنّاً به اين نتيجه خواهيد رسيد که اگر اين هشت سال دفاع مقدّس با آن خصوصيات در اين قطعه‌ي از تاريخ کشور ما وجود نميداشت، امروز کشور ما و ملّت ما مطمئنّاً نه از عزّت، نه از امنيت، نه از سلامت، نه از استقلال و نه از آزادي برخوردار نبود. آن هشت سال - هشت سال بظاهر جنگ و فشار و ترس و هول و مشکلات فراوان- در باطن خود يک نعمت الهي بود؛ يکي از الطاف خفيه‌ي الهي بود که به اين کشور و اين ملّت عطا شد. (بيانات در ديدار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده در کاروان‌هاي راهيان نور، 19/12/96)
 
5.     تاريخ يک ملت
«جنگ هشت‌ساله فقط همان هشت سال نبود، بلكه جنگ هشت‌ساله و قهرماني‌هاي يك ملّت، يك تاريخ است.» (بيانات در ديدار با اعضاي شوراي سياستگذاري و مسئولان اجرايي صداوسيما، 14/12/69)
 
6.     دوران سرتاپا افتخار
دفاع مقدس، جنگِ سرتاپا افتخار است؛ از همان روزي كه رژيم صدام به تهران حمله كرد و فرودگاه را زد، و تا روزي كه امام قطعنامه را قبول كردند و تا بعد از آنكه صدام دوباره حمله كرد و باز مردم مبارز و مجاهد ما ريختند و تمام صحراي اين منطقه را پُر كردند و جوانان بسيجي از سرتاسر كشور كه نمايش عجيبي نشان دادند و عراق را در اين نوبت دوم، مجبور به عقب‌نشيني كردند، سرتاسر اين دوران، دوران افتخار است. (بيانات در ديدار جمعي از رزمندگان، ايثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس 29/7/85)
 
7.     دوران بي‌نظير تاريخ ايران زمين
اين ملت آنچه كه داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستايي و زن روستايي، مرد و زن مستضعف شهري، خانواده‏هاي گوناگون، جوان‌هاي فراوان، قشرهاي مختلف، سازمان‌هاي رزمنده كشور- ارتش، سپاه، حتي نيروي انتظامي و بسيج عظيم مردم- همه اينها آمدند وارد ميدان شدند. حقيقتا ملت ايران در آن هشت سال، كار بزرگي را انجام داد. در تاريخ‏ اين چندين قرني كه مي‌تواند به مسائل امروز ما متصل بشود، بنده سراغ ندارم كه ملت ايران اين‏جور با طوع و رغبت اين‏جور وارد يك ماجراي عظيم نظامي شده باشد و از دل و جان مايه گذاشته باشد با ايمان خود، با عاطفه خود، با دست خود، در دورانهاي مختلف، حتي در دوران صفويه كه جنگهاي بزرگي هم شد، كارهاي بزرگي هم شد، اين چيزهايي كه امروز ما مشاهده مي‌كنيم، اصلا در آن‏وقت وجود نداشته است. دلايل روشني هم دارد نه اين كه نشود اينها را تحليل كرد معلوم است چرا. به هرحال اين پديده در تاريخ ايران ما يك پديده حقيقتا بي‏نظير يا حالا اگر احتياط كنيم، بگوييم كم‏نظير بود. (بيانات در ديدار با جمعي از هنرمندان و مسؤولان فرهنگي دفاع مقدس، 6/7/79)
 
8.     حاصل ايمان راسخ به حقانيت انقلاب اسلامي
نوع دفاع ما يک دفاع فوق‌العاده‌اي بود؛ همراه بود با عزم و اراده‌ي قوي؛ در ميدان‌هاي جنگِ ما اراده و عزم و تصميم قاطع موج ميزد؛ [همراه بود] با ايمان؛ يعني باور نسبت به حقّانيت خود و بطلان دشمن؛ اين خيلي مهم است. در يک ميدان، آن کسي که دارد مبارزه مي‌کند اگر داراي ايمان باشد يعني به حقّانيت خود معتقد باشد، به حقّانيت اين راه معتقد باشد، اين به پيشرفت او کمک خواهد کرد. اگرچنانچه اين ايمان، ايمان بالله باشد، ايمان به غيب باشد که ديگر فوق‌العاده است؛ اين همان عاملي است که در صدر اسلام آن پيروزي‌ها را نصيب مسلمانها کرد. در زمان ما هم همين اتّفاق افتاد. عزم بود، ايمان بود، فداکاري [بود]. نتيجه‌ي آن ايمان فداکاري است؛ يعني برايشان جان دادن مسئله‌ي اصلي نبود؛ يعني واقعاً آماده بودند که جانشان را در راه خدا و در راه جهاد في‌سبيل‌الله از دست بدهند؛ فداکاري. اين خاطره‌هايي که نوشته مي‌شود، سرشار از حوادث فداکارانه است که حقيقتاً براي همه‌ي ما درس است. بنده هروقتي که مي‌خوانم يکي از اين کتابها را -زياد هم مي‌خوانم- حقيقتاً نسبت به آن عظمتي که در اين کارها و در اين فداکاري‌ها وجود دارد، احساس کوچکي مي‌کنم در خودم. (بيانات در ديدار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده در کاروان‌هاي راهيان نور، 19/12/96)
 
9.   سرچشمه غنا بخشي به فرهنگ کشور
 اگر چنانچه ما در زمينه‌ي دفاع مقدّس‌‌، کار فرهنگي کرديم، توليد فرهنگي کرديم، اين توليد، کشور را غني خواهد کرد، نيروهاي انساني ما را غني و قوي خواهد کرد و در مقابل توطئه‌هاي دشمنان قوي مي‌شوند. ما براي اقتصاد هم نيرو بخواهيم بايد قوي باشد، براي فرهنگ هم نيرو بخواهيم بايد قوي باشد، براي مسائل مديريتي کشور هم نيروي خوب بخواهيم بايد قوي باشد؛ اين فرهنگ است که انسانها را تقويت مي‌کند و انسانهاي قوي به ‌وجود مي‌آورد. سرچشمه‌ي قوّت فرهنگي، از جمله همين سرچشمه‌ي فياض نيروهاي دفاع مقدّس است. اگر توانستيم از اين استفاده کنيم، فرهنگِ کشور قوي خواهد [شد]؛ اين توليد فرهنگي است. (بيانات در ديدار دست‌اندرکاران راهيان نور، 16/12/95)
 
10.  داراي ظرافت‌هاي شگفت انگيز
 من بارها اين را گفته‌ام؛ اين تابلو، تابلوي زيبايي است امّا از دور ديده‌ايم اين تابلو را؛ هرچه انسان به اين تابلو نزديک‌تر بشود، ريزه‌کاري‌هاي اين تابلو را ببيند، بيشتر شگفت‌زده مي‌شود. (بيانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس، 4/7/97)
 
11.  بوته‌ي آزمايش ملت ايران
اين جنگ چند ساله، بوته‌ي آزمايشي براي ملت ما بود. همه را - مگر يك عده‌ي معدود - در بوته‌ي آزمايش خود وارد كرد، گداخت و تلطيف نمود و جانهاي مستعد، از آن روزهاي سخت و ملتهب، بهره‌ها گرفتند. (بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 29/7/71)
 
12.  نمايشگر قله‌ي ظرفيت‌هاي انساني مردم ايران
حماسه‌ي ملت ايران در دفاع مقدس، نمايشگر قله‌ي ظرفيتهاي انساني مردم اين سرزمين خدايي است. قدرت ايستادگي و شجاعت، قدرت ابتكار و خلاقيت، عمق هوشمندي و فطانت، پيوندهاي فكر و عاطفي، صفاي باطن و زلال انديشه‌ي ايراني، و برتر از همه: ايمان عميق و عمل‌آفرين و تحول‌ساز اين ملت موحد در جام جهان‌نماي اين دوران پرحادثه، نشان داده شد. (پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران 31/6/84)
 
13.  به مثابه تابلويي باشکوه و تحسين برانگيز
بنده يک وقتي تشبيه کردم دفاع مقدّس را به يک تابلوي خيلي بزرگ و باشکوهي که آن بالا نصب کرده‌اند؛ ما از اين پايين آن تابلو را مي‌بينيم و تحسين مي‌کنيم؛ امّا اگر نزديک برويم، ريزه‌کاري‌هايي که در اين تابلو به‌کار رفته، هنرمندي‌هايي که به‌کار رفته، جزئياتي که در اين تابلو هست، آن به‌هم‌آميختگي رنگهاي مختلف، نقشهاي مختلف، قلم‌هاي مختلف را ببينيم، ده‌برابر تحسين ما بيشتر خواهد شد. (بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امام حسين عليه‌السلام، 3/3/95)
 
14.   دوران ظهور اعماق جوهره‌ي ملت ايران
به نظر من مسأله‌ي دفاع مقدس و آنچه در اين دوران بروز كرد، يك مسأله‌ي عادي نيست؛ براي همه‌ي ملت‌ها اين‌طور است؛ در مورد ملت ما به دلايل گوناگون بيشتر از ديگران است؛ لذا اين را نمي‌شود جزو روال عادي زندگي ملت‌ها به حساب آورد. دوران دفاع مقدس براي ملت ما ظرفيت و موقعيتي بود كه اين ملت بتواند اعماق جوهره‌ي خودش را در ابعاد مختلف نشان دهد، و نشان داد. (بيانات در ديدار جمعي از پيشکسوتان جهاد و شهادت و خاطره‌گويان دفتر ادبيات و هنر مقاومت 31/6/84)
 
15.  مظهر برترين صفات جامعه انساني
بالاخره آن‌چه كه در جمع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندي دفاع مقدس، انسان مي‌تواند بگويد، اين است كه اين هشت سال، مظهري از برترين صفاتي است كه يك جامعه مي‌تواند به آن‌ها ببالد و از جوانان خودش انتظار داشته باشد. يعني دفاع مقدس مظهر حماسه است، مظهر معنويت و دينداري است، مظهر آرمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهي است، مظهر ايثار و از خودگذشتگي است، مظهر ايستادگي و پايداري و مقاومت است، مظهر تدبير و حكمت است. (بيانات در ديدار فعالان عرصه‌ي هنر دفاع مقدس 24/6/88)
 
16.  دوران حرکت به‌سوي تعالي معنوي و خودسازي
آنچه كه ما بيشتر از همه‌ي مقولات و همه‌ي عرصه‌ها بايد در آن پيشروي مي‌كرديم و نكرديم، همين عرصه‌ي معنويات و خودسازي و دل را آراستن و اخلاق را زيور دادن است. ما در اين زمينه‌ها انصافاً عقبيم. اگر بخواهيد يك نمونه براي آنچه كه شايسته‌ي ماست، پيدا كنيد، نگاه كنيد به دوران دفاع مقدس. ببينيد آن جوان‌هائي كه در جبهه بودند، آن پدر مادرهائي كه اين جوان‌ها را اينجور مي‌فرستادند، آن خانواده‌هائي كه آنجور با شوق و ذوق جبهه را پشتيباني مي‌كردند، چه حالتي، چه احساساتي داشتند. آنها نمونه‌هاي خوبي است. البته نمي‌گوئيم نمونه‌ي اعلاست، اما نمونه‌هاي بسيار خوبي بود. ما بايد به همان سياق، با همان آهنگ و نواخت، پيش مي‌رفتيم؛ ما پيش نرفتيم. البته آنها را هم گاهي داريم فراموش مي‌كنيم. بعضيهامان فراموش مي‌كنيم، بعضيهامان متأسفانه انكار مي‌كنيم! و بدتر، بعضيها آن حالات را تخطئه مي‌كنيم! اين مسائل را در بعضي از اظهارات مي‌بينيد. نسنجيده‌گوئيها و ياوه‌گوئيهائي كه گاهي گوشه كنار شنيده مي‌شود؛ حتي تخطئه‌ي آن حالات زيبا و مقدس رزمندگان ما و جوانان ما در دوران دفاع مقدس.
البته ماها غالباً از آن جزئيات خبر هم نداريم؛ حتي من هم كه دارم مي‌گويم و حتي آن كساني هم كه در جنگ بودند - فرماندهان - آنها هم از همه‌ي آنچه كه اتفاق افتاده، خبر ندارند. اينقدر ميدان صيرورت و تحول و پيشرفت به سمت صفات عاليه و فضائل انساني در آنجا زياد بوده - تقريباً به عدد افرادي كه آنجا بودند - كه واقعاً احصاء آنها ممكن نيست. (بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام 31/6/86)
 
17.  پتانسيلي براي توسعه کشور
تاريخ و دوران دفاع مقدّس، يک ذخيره است که از اين ذخيره بايستي براي پيشرفت کشور، براي رشد ملّي، براي آمادگي در ميدان‌هاي فراواني که هر ملّتي در مقابل خود دارد، استفاده کرد. (بيانات در ديدار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده در کاروان‌هاي راهيان نور، 19/12/96)
 
18. دوران درس‌آموز براي ساير ملت‌ها
جنگ ما، جنگ دفاعي بود. ملت ايران نشان نداد كه مايل به تجاوز و تعرض است؛ و ملت ايران نشان داد آنجايي كه پاي دفاع از هويت ملي و آرمانهاي عزيزتر از هويت ملي در ميان است، ايستادگي او، ايستادگيِ درس‌آموز است؛ ايستادگيِ معمولي نيست، ايستادگي‌اي است كه مي‌تواند براي ملت‌هاي ديگر، به عنوان الگو و سرمشق به حساب بيايد؛ كما اينكه به حساب آمد؛ هم فلسطينيها به ما گفتند كه ما از شما ياد گرفتيم؛ هم لبنانيها در طول اين سالها مكرر به ما گفتند كه ما از شما ياد گرفتيم؛ هم ملت‌هايي كه نامسلمان بودند و مسلمان شدند يا مسلمان بودند و پيرو مكتب اهل‌بيت شدند، مكرر در مكرر از جاهاي مختلف گفته‌اند كه ما از جنگ شما، از دفاع شما و از ايستادگي شما، به صدق شما پي برديم. حقيقتاً دوران دفاع مقدس، چنين دوراني بود و دفاع مقدس، حامل يك چنين مضموني بود. حالا اين بخشي از مقوله‌ي نگرش در دفاع مقدس و مضامين آن است. (بيانات در ديدار جمعي از رزمندگان، ايثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس 29/7/85)
 
19.  جنگ دفاعي
اين دفاع مقدس و دوران هشت‌ساله، مثل جنگهاي معمولي و بقيه‌ي جنگهاي دنيا نيست؛ بلكه خصوصياتي دارد... اولاً اين جنگ، يك جنگ دفاعي بود. جنگ دفاعي با جنگ تهاجمي دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ يك فرق اين است كه جنگ تهاجمي، حاكي از خوي تجاوزطلبي است؛ اما جنگ دفاعي اين‌طور نيست. دوم اينكه جنگ تدافعي و دفاعي، محل بروز غيرت و تعصب و وفاداري عميق انسانها به آرمانهايي است كه به آنها پايبند است؛ حالا يا اين آرمانها وطن است يا بالاتر از آن؛ يعني دين و عقيده و اسلام. (بيانات در ديدار جمعي از رزمندگان، ايثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس 29/7/85)
 
20.  شبيه به عاشوراي حسيني
خدا را سپاسگزاريم كه يك نمونه‌اي از آنچه كه در ماجراي بزرگ عاشورا ديده شد، نقل شد براي ما، در دوران ما به وجود آمد؛ مردان و زنان و جواناني كه به هدف انديشيدند، از جان، از مال، از تعلقات زندگي چشم پوشيدند؛ اين را ما در دوران دفاع مقدس به چشم ديديم و امروز ادامه‌ي آن و بركات آن را داريم مشاهده مي‌كنيم. (بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان و فعالان طرح «صالحين» 1/9/91)
 
21.  جنگ عقيده
 امروز خميني آغوش و سينه خويش را براي تيرهاي بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشكهاي دشمنان باز كرده است و همچون همه عاشقان شهادت، براي درك شهادت روزشماري مي‌كند. جنگ ما جنگ عقيده است، و جغرافيا و مرز نمي‏شناسد. و ما بايد در جنگ اعتقادي‏مان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم. (صحيفه امام، ج‏21، ص: 88، 27/4/67)
 
22.  صحنه رويارويي همه دنيا با جمهوري اسلامي
ما يک چنين افتخار بزرگي داريم: همه‌ي دنيا با ما مقابله کردند، همه در يک جبهه قرار گرفتند - اينکه ديگر خلاف واقع نيست، اينکه جلوي چشم همه‌ي ما بوده است - همه‌ي دنيا در مقابل ما صف کشيدند، همه‌ي قدرت‌هاي نظامي به‌نحوي در جبهه‌ي مقابل نظام جمهوري اسلامي در جنگ تحميلي، در هشت‌سال، ايستادند؛ و جمهوري اسلامي فائق آمد، پيروز شد؛ اين خيلي چيز بزرگي است، اين خيلي چيز عظيمي است، اين خيلي پديده‌ي مهمّي است در تاريخ يک ملّت. (بيانات در ديدار عوامل توليد فيلم سينمايي «شيار ۱۴۳»، 26/3/93)
 
23.  جنگ بين المللي
يک جور حمله‌هاي سخت است؛ جنگ سخت؛ اين را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشت‌ساله‌اي که عليه ما به راه افتاد، ازاين‌قبيل بود؛ جنگ بين‌المللي بود؛ يکي به صدّام ابزار شيميايي داد، يکي هواپيماي ميگ داد، يکي هواپيماي ميراژ داد، يکي امکانات ضدّ هوايي داد، يکي نقشه‌هاي جنگي داد؛ حتّي نقشه‌هاي جنگي و ساخت سنگرها هم با کمک ديگران بود. اينها همه کمکش کردند که بلکه اين جنگ را او ببرد؛ و نتوانست. (بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري، 6/3/95)
 
24.  جنگ احزاب به معناي واقعي کلمه
در دفاع مقدس، حادثه‌اي كه اتفاق افتاد، چه بود؟ يك وقت بين دو كشور - حالا همسايه يا غيرهمسايه - جنگي اتفاق مي‌افتد، اين يك‌طور است؛ يك وقت هم يك اتحاد نانوشته و اعلام‌نشده و بعضاً اعلام‌شده از سوي همه‌ي قدرت‌هاي بين‌المللي - قدرت‌هاي حاضر در جهان - عليه يك نقطه و يك كانون و يك مركز است؛ اين دو با هم فرق دارند. اين جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ يعني همه‌ي كانونهاي قدرت بين‌المللي - قدرت نظامي و سياسي و پولي و امنيتي و غيره - متفق‌القول و متحدالعمل بر سر ايران ريختند؛ جنگ احزاب به معناي واقعي كلمه؛ يعني همه‌ي احزاب قدرت دنيا و باندها و مجموعه‌هاي قدرت، بر سر ايران ريختند. (بيانات در ديدار جمعي از رزمندگان، ايثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس 29/7/85)
 
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات