با وجود بیوفاییها و بدعهدیهای اروپاییها در قبال برجام و وظایفی که این توافق در بند ۱۱ بر دوش آنها درباره نقض و بیعملی به مفاد آن از سوی اعضای برجام از جمله آمریکا گذاشته و اروپاییها بارها تعلل کرده و تاکنون عملاً کاری به نفع ایران و حتی برای حفظ برجامـ که آن را پیمانی جهانی و الگویی برای دیپلماسی چندجانبهگرایانه بین بازیگران عرصه بینالملل میدانندـ انجام ندادهاند، دولت آقای روحانی همچنان به حفظ برجام اصرار دارد. روحانی حتی در پیش گرفتن سیاستهای گام به گام تعدیل تعهدات هستهای ایران را برای حفظ برجام و بازگرداندن کشورهای عضو آن به تعهدات درون برجامی تحلیل میکند. چرایی اصرار و ابرام روحانی به ماندن در برجام و اینکه فعالسازی کانالهای رسمی و غیررسمی برای دادن تنفس مصنوعی با هدف احیای برجام چه معنا و مفهومی در عالم دیپلماسی و سیاست دارد، در این نوشتار ارزیابی میشود.
کارشکنیهای اروپایی
آقای روحانی در سفر به نیویورک هنوز بر فراز آسمان بود که بیانیه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه علیه ایران منتشر شد؛ بیانیهای که دقیق و مؤثر نبود و آنقدر استناداتش ضعیف بود که هر یک از سران تروئیکای اروپایی آن را بر گردن دیگری و سرانجام فرانسه میانداختند و میگفتند مستقلاً تحقیقاتی درباره انفجار آرامکو انجام ندادهاند و متکی به آمریکاییها ایران را به دست داشتن در آن متهم کردهاند؛ در حالی که مبارزان یمنی به صراحت مسئولیت آن را پذیرفته بودند. با وجود این بازی اروپاییها که در رتبهبندی فعلاً آخرین حرکت آنهاست و قبل از آن نیز آنها رفتارهای عهدشکنانه داشتهاند و هیچگاه در عمل به تعهداتی که قائل به جبران ضرر و زیان برجامی ایران بودند، وفا نکردند و تنها با سامانه مالی دروغین «اینستکس» زمان را به نفع آمریکا مدیریت کردند، برخی به طور طبیعی عیان شدن دست اروپا در بازی برجام را تمامکننده اعتماد دولت تحلیل میکردند و دیگر راهی برای تأثیرگذاری دیپلماسی متصور نبودند؛ اما رئیسجمهور کشورمان خونسرد و با قهقهههای مستانه در دیدار با «بوریس جانسون» و سایر سران قاره سبز وانمود میکرد که اهمیتی برای بیانیه اروپا قائل نیست و هنوز به اکسیر دیپلماسی امید بسته است.
بررسی مجموعه نظرات و دیدارهای وزیر خارجه فرانسه در امارات و اظهارات سفیر انگلیس در تهران نشان میدهد، اروپاییها نیز به سیاستها و اظهارات دولت روحانی هنوز امیدوارند و حتی برای کمک به باورپذیر شدن نظرات دولت، چاشنی رقیقی از تهدید ایران به فعالسازی «مکانیسم ماشه» و برگرداندن تحریمهای چندجانبه بینالمللی را اعلام میکنند تا ضمن ترسیم مجدد دوگانههای دروغین تحریمـ سازش و جنگـ مذاکره، فضای حمایت غرورآمیز ملی از حقوق هستهای در داخل ایران را به ضد خود تبدیل کنند و بازگشت آرامش، امنیت، رونق در اقتصاد و... را تنها در گرو نگاه به بیرون و همکاری با اروپا و از آن طریق با آمریکا و آنچه نظام اقتصاد جهانی مینامند، منوط کنند.
بزرگنمایی تهدید و اشتباه محاسباتی
اروپاییها در بازی برجام هیچگاه رو بازی نکردهاند و همواره نقش دوگانهای را ایفا کردهاند که در نهایت امر، به نفع کلیت غرب در برابر انقلاب اسلامی و آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران تمام شده است. با وجود این نظر آقای روحانی و تیم مذاکراتیاش که اگر مزاحمت ترامپ نبود، کار مذاکره و برجام از نظر اروپاییها تمام شده بود، اروپا در خوشبینانهترین حالت ترمز ایران اسلامی در مسیر توسعه و پیشرفت با الگوی انقلابی بوده است. آنها در حالی امروز مرموزانه از فعالسازی مکانیسم ماشه سخن میگویند و ایران اسلامی را تهدید میکنند که ماهها و بلکه سالها فرصت را به بهانه نداشتن توانمندی یا اراده در برابر آمریکا به باد دادند و امروز نیز با بزرگنمایی در آثار و پیامدهای برداشتن گام چهارم هستهای از سوی ایران، به دنبال تغییر محاسبات ایران و در واقع، واداشتن مسئولان دولت به اشتباه محاسباتی در تصمیمگیریها هستند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی به دیپلماسی فرصت داده و اگر قرار بر نتیجهبخشی بود، باید تاکنون نتایج برد ـ برد برای طرفین حاصل میشد.
روحانی در حالی به امید برجام و گشودن راهی با اروپاییها نشسته و از دیدارها و رایزنیهای مجدد با فرانسویها خبر میدهد که افکار عمومی و رسانههای داخلی چندان در جریان آن قرار نمیگیرند که ادعاها و تلاشهای هیجانی مکرون جوان و جویای نام در عرصه دیپلماسی بینالمللی نتوانست حتی اجازه ۱۵ میلیارد دلار تسهیلات مالی برای ایران را از آمریکا بگیرد؛ چیزی که «ولادیمیر پوتین» درباره آن مردد بود و «آنگلا مرکل» درباره منابع آن از فرانسه سؤال کرده بود. چالش دیگر روحانی در این زمینه، اعتماد به ترامپ است؛ چرا که تجربه کره شمالی پیش چشم مسئولان دولتی قرار دارد. موقعیت سیاسی متزلزل ترامپ در آمریکا (قرار گرفتن در معرض استیضاح) و موقعیت اخلاقی متزلزلتر او (در عمل به تعهدات) باید درس عبرتی برای وی باشد تا به اعلام وی قبل از اقدام اعتماد نکند. بازی دوگانه اروپاییها نیز در این مرحله محل تأمل است؛ آنها در بازهای چنان با برجام به صورت ایدئولوژیک، مقدسمآبانه و حیثیتی برخورد کردند که گویی چیزی مهمتر از آن برای اروپاییها در برابر آمریکا نیست؛ اما زمانی که ایران در راستای حفظ برجام و مطابق با مفاد آنـ که به تأیید اروپاییها نیز رسیدهـ میخواهد با برداشتن گامهایی در تعهدات هستهای خود و سایر اعضا تعدیل و توازن ایجاد کرده و از طریق قانونی و مسالمتآمیز اعضای دیگر را وادار به برگشت به برجام کند، به صورت تند و افراطی از فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای گذشته سخن میگویند.
چرا اعتماد مجدد؟
به نظر میرسد با تجارب زیادی که آقای روحانی در جایگاه رئیسجمهوری و مناصب قبلی خود داشته و دارد، دولت دوازدهم هوشمندتر از آن است که بیثمر بودن سیاست «صبر و انتظار» برای ثمردهی درخت برجام را ادراک نکند؛ بلکه میتوان سراغ یکسری علل و عوامل داخلی دیگر را گرفت که هم برای دولت مهمتر است و هم میتواند توجیهکننده رفتار دولت در اصرار و ابرام بر تداوم اعتماد بر اروپاییها و رایزنی برای دیپلماسی پنهان با فرانسویها به عنوان نماینده توأمان اروپا و آمریکا باشد.
وضعیت امروز دولت، همانند وضعیت کسی است که در اتوبان یک طرفهای افتاده و گریزی از ادامه آن متصور نیست؛ چرا که دولت یازدهم و دوازدهم ابرپروژهای به جز برجام نداشته و ندارد و اشتباه آن در این بود که به تعبیر سیاستمداران، همه تخممرغها و مزیتهای دولت خود را در سبد برجام گذاشته و امروز با تکانههای شدیدی که در طول کمتر از یک سال و نیم به پایان این دولت احساس میکند، اساساً تخممرغ سالمی برایش نمانده است! و انبان دولت تهی از دستاوردهایی است که در سال ۱۳۹۲ به مثابه وعده انتخاباتی به مردم داده شده و در سال ۱۳۹۶ با تَکرار برخی تضمین شده بود. البته به تعبیر رهبر معظم انقلاب هنوز هم با وجود خسارت محضی که برجام بر ما وارد کرد، میتوان جلوی ضرر بیشتر را گرفت و از فرجام برجام برگی برای استکبارستیزی و بصیرت بیشتر جوانان و مردم ایران ساخت، به شرط آنکه از رویکرد انقلابی که از اول انقلاب تاکنون جواب داده و به عامل پیشرفت کشور تبدیل شده، بهره گرفت. از این رو، تداوم سیاستهای کاهشی تعهدات برجامی با قدرت و زبان واحد توصیهای در این راستاست؛ ولی اگر چند صدا و تحلیل به نام بخش انتخابی و انتصابی و این قبیل موارد از کشور صادر شودـ که متأسفانه در پارهای موارد خود دولت، رسانهها و منسوبان به دولت به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه این کار را انجام میدهندـ دشمن را به اشتباه محاسباتی خواهد انداخت و به واسطه شکافی که احساس میکنند بر تصاعد فشارها خواهند افزود.
البته برخیها نیز معتقدند این اصرار بر برجام از انگیزههای انتخاباتی تهی نیست و هنوز هم از ظرفیت جذب و جلب آرای انتخاباتی به نفع خرده گفتمان اعتدال و دولت در انتخابات دوم اسفند مجلس یازدهم و حتی خرداد ۱۴۰۰ ریاستجمهوری سیزدهم برخوردار است. البته منوط به شروطی که دوقطبیسازیهای دروغین و ماشین تبلیغات روانی و جنگ نرم رسانهای در این زمینه روی جامعه تمرکز کنند و شمشیر داموکلس «مکانیسم ماشه» و تهدید «سایه جنگ» را همچنان بر سر ایران اسلامی افراشته نگه دارند. در چنین فضایی میتوان امید داشت که بخشی از جامعه با باورمندان به این راه همراه شوند که تنها راه مسالمتآمیز تداوم صلح از گذرگاه مذاکره و برجام عبور میکند.
ذرهبین
۱ـ اروپاییها در بازی برجام هیچگاه رو بازی نکردهاند و همواره نقش دوگانهای را ایفا کردهاند که در نهایت امر، به نفع کلیت غرب در برابر انقلاب اسلامی و آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران تمام شده است.
2- روحانی در حالی به امید برجام و گشودن راهی با اروپاییها نشسته و از دیدارها و رایزنیهای مجدد با فرانسویها خبر میدهد که افکار عمومی و رسانههای داخلی چندان در جریان آن قرار نمیگیرند.
3- دولت یازدهم و دوازدهم ابرپروژهای به جز برجام نداشته و ندارد و اشتباه آن در این بود که به تعبیر سیاستمداران، همه تخممرغها و مزیتهای دولت خود را در سبد برجام گذاشته است.
4- این اصرار بر برجام از انگیزههای انتخاباتی تهی نیست و هنوز هم از ظرفیت جذب آرای انتخاباتی به نفع خرده گفتمان اعتدال و دولت در انتخابات دوم اسفند مجلس یازدهم و حتی خرداد ۱۴۰۰ ریاستجمهوری سیزدهم برخوردار است.