درمان بیماری اقتصاد ایران نیازمند اقدامات متعدد و متفاوتی است. در این میان، اگر اقدامی کلیدی که این بیماری را بهبود میبخشد، داروی بهرهوری است. طبیعتاً مسائل کلان اقتصاد ایران فراوانند؛ اما بیماری اقتصاد کشور را میتوان با ترمیم سلولهای آن، جان تازهای بخشید. در واقع، لازم است به مسایل خُرد اقتصاد کشورـ در سطح بنگاهها و شرکتهاـ توجه بیشتری کنیم؛ زیرا بهرهوری اقتصاد ایران ناچیز است و یکی از ریشههای بیماری اقتصاد ایران، همین ویروس بیبهرهوری است.
«بهرهوری» به معنای کاهش دادهها و افزایش ستاندههاست. به زبان ساده مالی، بهرهوری موجب کاهش هزینهها و افزایش بازدهها میشود. افزایش بازدهی و سودآوری، سبب تشویق آن واحد شده و در یک نظام رقابتی، قیمت تمام شده را پایین میآورد و قیمت را برای مصرفکننده کاهش میدهد. همچنین افزایش بهرهوری سرمایهگذاریها را موجهتر کرده، تقاضا برای نیروی کار را افزایش داده و موجب اشتغالزایی میشود. سودآوری ناشی از افزایش بهرهوری علاوه بر ایجاد اشتغال، مزایای عمده دیگری هم دارد که تا به حال به آن توجه کافی نشده است. از سوی دیگر، چگونه میتوان از مزیتهای نسبی یک کشور صحبت کرد؛ اما از بهرهوری غافل بود؟ بدون بهرهوری، مزیتهای ایران از بین میروند. نگاه کنید به صنعت فرش، صنعت نساجی و...
موانع و مشکلات موجود به دو دسته درونسازمانی و برونسازمانی تقسیم میشوند.
مهمترین مشکلات برونسازمانی عمدتاً به محیط کلان اقتصاد مربوط است؛ چون تعامل ما با اقتصاد جهانی کم و اقتصادمان بسته است؛ از این رو رقابتپذیر نیستیم و در نتیجه بهبود بهرهوری امری حیاتی به شمار نمیرود. در این راستا، عمده صنایع کشور از جمله خودرو، پتروشیمی، مخابرات و... حتی در صورت بازدهی منفی از سوی دولت حمایت میشوند. در واقع، چون بستر فعالیت شرکتها و سازمانهای اقتصادی در ایران رقابتی نیست، افزایش بهرهوری هنوز جایگاه ویژه خود را نیافته است. این مشکلات ناشی از اقتصاد دولتی است.
مهمترین مشکلات برون سازمانی عمدتاً به محیط کلان اقتصاد مربوط است؛ چون تعامل ما با اقتصاد جهانی کم و اقتصادمان بسته است، رقابتپذیر نیستیم و در نتیجه بهبود بهرهوری امری حیاتی به شمار نمیرود. در این راستا، عمده صنایع کشور از جمله خودرو، پتروشیمی، مخابرات و... حتی در صورت بازدهی منفی، از سوی دولت حمایت میشوند. در واقع، چون بستر فعالیت شرکتها و سازمانهای اقتصادی در ایران رقابتی نیست، افزایش بهرهوری هنوز جایگاه ویژه خود را نیافته است. این مشکلات ناشی از اقتصاد دولتی است.
در میان عوامل درونسازمانی، مهمترین عامل نیروی انسانی است. در حوزه مدیریت، مشکل اساسی وجود مدیران غیرمتخصص است. مدیرانی که دروس و دورههای دانشگاهی لازم درباره مدیریت را نگذراندهاند و با مفاهیم مدیریتی از جمله بهرهوری آشنایی کافی ندارند. آنها عمدتاً در پی حفظ و گسترش ارتباطات شخصی هستند تا بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند. به موازات، تفکرات نادرست موجود مبنی بر انتظار دستیابی سریع به نتیجه و بازگشت سرمایه بر مدیریت کشور سایه افکنده است؛ در حالی که پروژههای افزایش بهرهوری در بلندمدت به نتیجه میرسند.
الگوی ملموسی از یک شرکت ایرانی موفق در بهبود بهرهوری وجود ندارد و شرکتهای ایرانی همه در سطح پایین و تقریباً همتراز در حال فعالیتاند، حتی فرهنگ درونسازمانی شرکتها هم بحث برانگیز است؛ به طوری که کارکنان مقاومت عجیبی در برابر تغییر از خود نشان میدهند؛ در حالی که در مدلهای بهرهوری کار گروهی و تیمی بسیار اهمیت دارد و مشارکت فکری و عملی باید جدی گرفته شود؛ اما کارکنان در ایران اصلاً تمایلی به کار تیمی ندارند. رابطه و اعتماد متقابل میان کارمندان و مدیران هم وجود ندارد.
به ویژه مشارکت علمی در فرهنگ سازمانی کشورمان بسیار کمرنگ است و افراد از تواناییهای علمی خود به عنوان یک ابزار رقابت شخصی استفاده میکنند. به علاوه، ضعف فناورانه چه از نظر سختافزاری و چه نرمافزاری مانع رشد بهرهوری، به ویژه بهرهوری نیروی انسانی میشود. بهبود بهرهوری بر پایه کنترل روند رشد به مدد آمارها و گزارشها به روز شده و سیستم اطلاعرسانی فعال، سریع و مؤثر است که متأسفانه در ایران معدود شرکتهایی چنین سیستم اطلاعاتی دارند. تا زمانی که سیستم یکپارچه برنامهریزی منابع (ERP) در سازمانها اجرا نشود، بحث رشد و ارتقای بهرهوری در بنگاهها در حد شعار باقی خواهد ماند.
رقابتی کردن محیط اقتصاد، افزایش تعاملهای بینالمللی، بهسازی و اصلاح فرهنگ درونسازمانی، انتخاب و ارزیابی مناسب مدیران، اجرای سیستمهای اطلاعرسانی و فرهنگسازی در راستای شناساندن مفاهیم بهرهوری و گسترش آن، مهمترین راهکارهای رشد بهرهوری به شمار میروند. ستون اصلی بهرهوری، مدیریت فرایندهاست که در ایران شناخته شده نیست.
از سوی دیگر، به جای اینکه با توانمند کردن سازمان بهرهوری در گسترش فرهنگ بهرهوری و بسترسازی برای آن تلاش شود، در آستانه برنامه چهارم و علیرغم تأکید این برنامه بر رشد بهرهوری، در اولین گام انحلال سازمان ملی بهرهوری صورت گرفته و وظایف آن بین سازمانها و نهادهای دیگر تقسیم شده است؛ در حالی که در سایر کشورها سازمانهای بهرهوری از فعالترین و با نفوذترین سازمانها به شمار میروند که با برگزاری سمینارها و نشستهای داخلی و بینالمللی، همواره در حال تبادل اطلاعات و تجربیات هستند؛ در حالی که با انحلال سازمان ملی بهرهوری در عمل ارتباط ما با سازمان بهرهوری آسیایی (APO) و همچنین سازمانهای بهرهوری سایر کشورها قطع خواهد شد.
منبع: برهان