روش انبیا در دستیابی به اهداف دین، متناسب با گستره موضوع آن، یعنی همه انسانها در طول تاریخ، روشی کلان و گسترده به شمار میآید که عبارت است از ساختن بستر رشد و تربیت انسانها و این هدف همان جامعهسازی و نظامسازی است؛ یعنی انبیا تنها از روش انذار و تبشیر برای تحقق اهداف کلان شان استفاده نمیکردند. «انبیا كه نیامدند مردم را فقط نصیحت كنند. نصیحت و تبلیغ، بخشى از كار پیغمبران است. پیغمبران همه آمدند تا جامعهاى را بر اساس ارزشهاى الهى به وجود آورند؛ یعنى در واقعیتِ زندگىِ مردم تأثیر بگذارند.» (۲۸/۲/۱۳۷۴)
کمرنگ کردن اهمیت روش تهذیب نفس و انذار و تبشیر در روش انبیا به معنای نفی آن نیست، بلکه اشاره به این حقیقت دارد که این روش که روش تربیت فردی است، برای هدف جهانی و ساختن جامعه بشری، به تنهایی پاسخگو نیست؛ و الا قطعاً انبیا برای تربیت انسانها و به ویژه ساختن هسته اصلی جامعه و کادر اولیه نظام، راهی جز همین موعظه و منبر ندارند. به واقع آغاز دعوت پیغمبران الهى با زبان نصیحت است؛ اما در این روش محدود نمیماند.
در دکترین انتظار، فکر اسلامی که پیامبر به جامعه عرضه کردند، بدون داشتن قدرت و تشکیلات اداره جامعه نمیتواند مؤثر واقع شود؛ اما این قدرت و تشکیلات حکومتی از راه غیرعادی ایجاد نمیشود و راه آن تربیت افرادی است که عناصر اصلی تشکیلات اداره جامعه و دفاع از آن در برابر تجاوز دشمنان باشند.
پیغمبر برای اینکه بتواند جامعه مورد نظر را که همان کارخانه انسانسازی است، تشکیل دهد، به یک جمع به هم پیوسته متحد دارای ایمان راسخ، مؤمن و معتقد به این مکتب، با گام استوار، پویا و جویای آن هدف احتیاج دارد؛ بنابراین ایشان به ساخت این جمع و فراهم آوردن آن اقدام میکنند و با آیات قرآن، با مواعظ حسنه و با نفوذ کلام نبوی، دلهای مسلمانی را در اول کار در اطراف خود به وجود میآورند و یک جمعیت، صف و یک جبهه در مقابل جبهه کفر ایجاد میکنند.
از سوی دیگر در روش کلی و عمومی برای ساختن جامعه، یکی از ابزارها همین منبر و تبلیغ است. نظام عدل، تنها به دست خود مردم و با اراده آنها تحقق مییابد؛ زیرا چنین نظامی مبتنی بر رشد و تعالی انسانهاست و مقدمه آن، حداقل رشدی است که بر اساس آن، مردم اجمالی از سعادت واقعی خود و ضرورت قدرت بخشیدن به دین برای ساختن جامعه و فضای رشد و تعالی را دریابند و برای تحقق آن به پا خیزند؛ از این رو رهبران الهی وظیفه اصلی خود را ایجاد و تقویت آگاهی و اراده مردم یا همان انذار و تبشیر میدانند. ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارتدهنده و بیمدهنده، نمىفرستیم، آنها كه ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مىشوند.(انعام/ ۴۸)