تبعیت از کفار خطر ارتداد و انحراف را در پی دارد

دشمن همواره در صدد تضعیف روحیه، اراده و باور(اعتقاد) ما بوده و برای نیل به این هدف از هیچ کوششی شبانه‌روز دریغ نمی‌کند. در مقابل، وظیفه ما این است که در فراز و نشیب ها مراقب تبلیغات و وسوسه های دشمن باشیم و بدانیم که تبعیت از گفتار و کردار کفار خطر ارتداد و انحراف از راه حق را در پی دارد.

خداوند در کلام‌الله مجید چنین دستور می‌دهد: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطيعُوا الَّذينَ کَفَرُوا يَرُدُّوکُمْ عَلي‏ أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرينَ

ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از کافران پیروی کنید، شما را از دینتان به کفر پیشین باز می‌گردانند و آنگاه شما از زیانکاران خواهید شد. (آل عمران آیه ۱۴۹).

در تفسیر آیه فوق به سه نکته باید شود:

۱- وجه تناسب آیه مورد بحث با آیات قبل این است که در آیات گذشته خداوند به طاعتی امر کرد که سبب پیروزی و پاداش و محبّت الهی است و آن طاعت، اقتدا به ربّیّون امّت‏های گذشته است در یاری پیامبرانشان که ثمره‏اش پاداش دنیا و آخرت برای آن‏ها بود. در این آیه مؤمنان را از اطاعت کافران، یعنی مشرکان عرب و یهود و نصارا و منافقان که نتیجه آن خزی دنیا و آخرت است، نهی می‏کند. چه زیانى از این بالاتر که انسان، اسلام را با کفر و سعادت را با شقاوت و حقیقت را با باطل معاوضه کند.

۲- چنین به نظر مى رسد که بعد از پایان جنگ احد دشمنان اسلام با یک سلسله تبلیغات مسموم کننده در لباس نصیحت و دلسوزى تخم تفرقه در میان مسلمانان می‌پاشیدند و با استفاده از وضع نامساعد روانى عده‌اى از مسلمانان تلاش مى کردند که آنها را نسبت به اسلام بدبین کنند، شاید یهود و مسیحیان نیز در این قسمت با منافقان همکارى داشتند، همانطور که در میدان احد نیز با دامن زدن به شایعه بى‌اساس کشته شدن پیغمبر (ص) براى تضعیف روحیه مسلمانان کوشش مى کردند. (در شأن نزول این آیه میخوانیم که در جنگ اُحد، وقتى که مسلمانان شکست خوردند، رهبر منافقان عبداللَّه‏ بن اُبىّ فریاد زد: به برادران مشرک ملحق شوید و همان بت‏ پرستى را ادامه دهید) این آیه به مسلمانان اخطار مى کند و از پیروى آنها بر حذر مى دارد و مى گوید: اگر از کفار پیروى کنید شما را به عقب بر مى گردانند و پس از پیمودن راه پر افتخار تکامل معنوى و مادى در پرتو تعلیمات اسلام، به نقطه اول که نقطه کفر و فساد بود سقوط مى دهند و در این موقع بزرگترین زیانکارى دامن‌گیر شما خواهد شد. چه زیانى از این بالاتر که انسان اسلام را با کفر و سعادت را با شقاوت و حقیقت را با باطل معاوضه کند. سپس در آیه بعد تأکید مى کند که شما بالاترین پشتیبان و بهترین یاور را دارید، مى گوید: (خدا پشتیبان و سرپرست شما است و او بهترین یاوران است)(بل الله مولاکم و هو خیر الناصرین)؛ یاورى است که هرگز مغلوب نمى شود و هیچ قدرتى با قدرت او برابرى ندارد؛ در حالی که یاوران دیگر ممکن است گرفتار شکست و نابودى شوند.

۳- پیام های آیه:

الف: خطر ارتداد و انحراف در کمین مؤمنان است. «الّذین آمنوا...یردّوکم على اعقابکم»

ب: در فراز و نشیب‏ها، مراقب تبلیغات و وسوسه‏هاى دشمن باشید، مبادا کم‏کم به آنان گرایش پیدا کنید. «ان تطیعوا الّذین کفروا»

 ج: کفر پس از ایمان، ارتجاع و سقوط است. «على اعقابکم... خاسرین»

 د: خسارت واقعى، به هدر دادن سرمایه‏هاى ایمانى، فکرى و روحى است، از دست دادن بهشت و گرفتن دوزخ است. «فتنقلبوا خاسرین»

ه: شکست در میدان جنگ خسارت نیست، شکست اعتقادى و ارتداد، خسارتى بس بزرگ است. «فتنقلبوا خاسرین(تفسیر نور ذیل آیه)

بعد از توجه به سه نکته فوق، اینک به عنوان مصداق بارزی از توجه به این دستور مهم الهی در این عصر، بد نیست که نگاهی به عکس العمل برخی، نسبت به مقابله با فتنه سالهای اخیر داعش و در امتداد آن، القائات انحرافی کفار و معاندین و منافقین در جامعه، بیندازیم:

در همین ماجرای داعش و تجاوزگری‌های غاصبانه و وحشیانه آنها به خاک عراق و سوریه، خیلی از رجال سیاسی و غیر سیاسی در لباس دلسوزی و بعضا منافقانه و معاندانه در صدد القای این مطلب بودند؛ خاک عراق و سوریه چه ربطی به ما دارد و چرا باید جوانان ما در آنجا بجنگند. برخی هم شهدای مدافع حرم را جوانانی می‌خواندند که در جنگ مسلمان با مسلمان برادرکشی می‌کند و کشته می‌شود و... برخی هم اینگونه در پی دلسردی جامعه برآمدند که اگر دفاع از سوریه و عراق در مقابل داعش خوب و پسندیده است، پس چرا فرزندان مسئولین به آنجا نمی‌روند و اخیراً هم که داعشیان از تظاهرات و اوضاع آشفته عراق نهایت بهره را میبرند و اظهار موجودیت

 دوباره کرده اند، برخی زبان به سرزنش گشوده اند که این همه شهید دادی که داعش ریشه کن شود و اینک با ظهور داعش باز از جوانان مایه نگذارید که کاری بیهوده است، و هزاران مورد سرزنش دیگر که در جهت دلسردی مقاومت اسلامی منطقه و جامعه اسلامی و حزب اللهی ایران در جامعه رواج می‌دهند. بهتر این است که از بیان ولی امر زمانمان به پاسخ یاوه گویی این افراد بپردازیم. آنجا که معظم له در پاسخ به نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش فرمودند: این نصرت الهی و مصداق و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی بود. تأکید میکنم که از کید دشمن غفلت نشود. آنهایی که با سرمایه گذاری سنگین این توطئه‌ شوم را تدارک دیده بودند، آرام نخواهند نشست. سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند. حفظ انگیزه، حفظ هوشیاری، حفظ وحدت، زدودن هر پسماند خطرناک، کار فرهنگی بصیرت افزا و خلاصه، آمادگی‌های همه جانبه نباید فراموش شود.

 اما در خصوص استناد به عدم حضور فرزندان مسئولین در نبردهای علیه داعش و ...

 در جواب میگوییم:

 اولا: اطلاع دقیقی از حضور یا عدم حضور آقازاده ها (به دلایل مختلف) در جبهه مقاومت در عراق و سوریه و سایر بلاد درگیر نداریم ...

ثانیا: اگر فرزندان مسئولین لیاقت حضور در جمع مدافعان حرم و جبهه های مقابله با تروریست ها را نداشتند، دلیل بر سرزنش و دلسرد کردن جامعه نمیشود.

ثالثا: آنها الگوی ما نیستند و ما عقاید و آرمانهای دینی و انقلابی مان را از آنها نگرفته ایم تا الان چشممان به عمل آنها باشد.

نکته پایانی

 در مورد مقابله با افکار و القائات کفار، معاندان و منافقان در حوادث اخیر جامعه اسلامی

مقام معظم رهبری با استناد به امثال این آیه مورد بحث و اعتقادی صحیح که برگرفته از آیات و روایات است، تخم نفاق و سرزنش و دلسردی جامعه توسط کافران، منافقان و معاندان را در نطفه خفه کردند؛ آنجا که فرمودند: میگویند(داعش) به کلّی از بین نرفتند،خیلی خوب، دوباره‌ هم بیایند دوباره همان است؛ «اِن عَادَتِ العَقرَبُ عُدنَا لَها»؛ عقرب را با کفش زد له کرد، گفت اگر دوباره هم بیاید دوباره همین کفش دستم است، باز هم میزنم.» این صلابت در کلام ولی فقیه زمانمان به جهت این است. از آنجا که راه و آرمان نهضت و انقلاب اسلامی ایران بر پایه اصل غیر قابل خدشه حکومت الله در جامعه تدوین شده، پس در این جهت در مقابل کفار، معاندین و منافقین قد علم کرده و اجازه تحریف مبانی دین و تضعیف ایمان و باور جامعه را نخواهیم داد، چرا که؛ بل الله مولاکم و هو خیر الناصرین؛ والحمدلله رب العالمین