صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۶:۴۸  ، 
کد خبر : ۳۲۴۷۶۵
گفتاری از دکترصفارهرندی

جریان تحریف و نسبت آن با تحریم

تحریم برای جا افتادن و اثربخش شدن به تحریف نیاز دارد. در واقع تحریم به تنهایی کفایت نمی‌کند بلکه گاهی باید ابتدا تحریم اعمال شود .
تحریف در معنای تحت اللفظی آن به معنای حرف را برگردانیدن و جابجایی کلام است و به تعبیر قرآن "یحرفون الکلام عن مواضعه" یعنی حرف را از جای خودش عوض کردن، می‌باشد. 
یهود و نصارا در قرآن متهم به این کار بودند، زیرا در تحریف گری ید طولایی داشتند. این بلایی بود که بعد‌ها بر مسلمانان هم آمد و کسانی بر سر آیین و مضامین عالی اسلام آوردند.
یکی از مصادیق این بلا قصه کربلا است که دستگاه خبیث بنی امیه علیه خاندان عصمت و طهارت به بهانه تحریف ایجاد کرد. بهانه‌ای که ظاهرش هم درست بود یعنی این که خروج علیه امام مسلمین مجازات مرگ را دارد، ولی در تحریف آمدند و امام حسین علیه السلام را متهم به این خروج کردند. خروج علیه چه کسی؟ امام مسلمین در این جا چه کسی است؟ یزید! در واقع یک مفهومی را که معنای اسلامی دارد به لحاظ تطبیق مصداق روی امام برحق آوردند و ایشان را امام خروج کرده‌ی بر علیه دین جدش معرفی کردند. همانطور که قبلاً نیز در مورد امیرالمومنین علی علیه السلام این کار را کرده بودند ایشان را طوری جلوه داده بودند که با دین و مسجد و محراب و نماز اصلاً نسبتی ندارد؛ لذا وقتی امام شهید شد عده‌ای گفتند مگر علی مسجد هم می‌رفته؟ مگر علی نماز هم می‌خوانده؟

تحریف معنوی خطرناک‌ترین نوع تحریف
خطرناک‌ترین بخش تحریف جایی است که تحریف معنوی صورت می‌گیرد، زیرا در تحریف ظاهری، خیلی زود موضوع روشن و برملا می‌شود، چون عیان و آشکار است، اما گاهی تحریف ناظر به یک واقعه‌ای است با یک روایت جعلی. مثلاً در همین موضوع تحریفات عاشورا از استاد شهید مطهری، که می‌گوید چطور جماعتی رشادت آل الله را دستمایه‌ای برای اغراق گویی قرار دادند.
پیچیده‌ترین بخش تحریفات، تحریفات معنوی است مثلاً در دوره خودمان یکی از این نوع تحریف‌ها مطرح کردن مذاکره امام حسین علیه السلام با عمر سعد در روز عاشورا برای جا انداختن موضوعی مثل برجام و مذاکرات بود. حال آن که مضمون مذاکره از ناحیه امام در واقع دعوت عمر سعد به ترک فعل دنیا طلبی بود. صورت دعوت، مذاکره است، اما محتوای آن نهی از دنیا طلبی است، اما حالا یک کسی می‌خواهد ثابت کند که مذاکره با دشمن و برای سازش از سوی اولیای خدا هم اتفاق افتاده است؛ لذا می‌آید یک چنین دروغی را به سالار شهیدان نسبت می‌دهد. این تحریف خیلی خطرناک است، چون ساحت وا قعیات را هدف قرار می‌دهد.

نسبت تحریف با تحریم
نسبت تحریف با تحریم چیست؟ معتقد هستم که گاهی تحریف مقدمه تحریم است. یعنی تحریم برای جا افتادن و اثربخش شدن به تحریف نیاز دارد. در واقع تحریم به تنهایی کفایت نمی‌کند بلکه گاهی باید ابتدا تحریم اعمال شود و سپس بلندگو‌هایی راه بیفتند و این تحریم را در افکار عمومی جا بیاندازند مثل این که بگویند مردم می‌دانید چرا تحریم شکل گرفته است؟ برای این که شما بر سر موضع انقلاب بر سر موضع حق، مبارزه و مقاومت ایستاده‌اید و تاوان این ایستادگی، تحریم شدن است.

تحریم‌های سنگین در موج جدید عملا بعد از ۹ دی سال ۸۸ آغاز شد. این نکته‌ای که می‌خواهم عرض کنم مستند به سندی است که وزرای دفاع ناتو در یک نشست در اروپا در همان سال ۸۸ اعلام کردند مبنی بر این که آمار‌هایی که از ایران می‌رسد نشان می‌دهد که مردم ایران علیرغم آشوب‌ها و شورش ها، در ۹ دی به خیابان‌ها آمده و آنقدر جمعیت زیاد است که دیگر نمی‌توان گفت فقط یک گروه از مردم برای حمایت از نظام آمده اند بلکه گویی همه مردم آمده اند و خط بطلان روی همه اتفاقات حوادث چند ماه گذشته کشیده‌اند؛ بنابراین ما دیگر روی انقلاب رنگی در ایران نمی‌توانیم حساب کنیم و این موضوع تقریباً تمام شده است. در آن جلسه می‌گویند حالا باید دنبال راه‌های دیگری باشیم و از میان چند راه پیشنهادی مسئله تحریم را موثرتر یافتند. برای این که تجربه سایر اقدامات مثل تجزیه طلبی یا جنگ تمام عیار را ناموفق دیده و حالا رسیده اند به تحریم.

 این که تحریم‌ها چه اثری می‌تواند داشته باشد سه مسئله مطرح می‌شود:
۱-تحریم، هیبت رهبری ایران را به عنوان یک منجی که معادلات را به نفع کشور و مردم تغییر می‌دهد جابجا می‌کند.
در این جلسه مطرح می‌شود که رهبری در ایران می‌گوید مقاومت سبب موفقیت میشود، ولی ما با تحریم ثابت می‌کنیم که مقاومت باعث فلاکت می‌شود. در این وضعیت صدای مردم در می‌آید و می‌گویند گویی رهبری دارد اشتباه می‌کند. در واقع درست مانند آن چیزی که برای بعضی خواص اتفاق افتاد. خواصی که بعضا در گذشته سوابق خوبی هم داشتند، ولی آرام آرام نسبت به رهبری در فتنه ۸۸ دچار تردید و تشکیک شدند. پس اول متزلزل کردن ایمان مردم نسبت به رهبری و مرکزیت نظام.

۲- مردم نسبت به صحت راه اصلی و اصیل انقلاب دچار تردید می‌شوند.
اینگونه القا می‌کنند که اصل انقلاب، اشتباه بوده و یک عده‌ای هم که واقعاً در اثر افزایش فشار‌ها به سختی و بن بست رسیده اند می‌گویند بله اصلا اشتباه کردیم که انقلاب کردیم در واقع بدبختی‌ها را محصول انقلابی‌گری معرفی می‌کنند پس دوم آن که تحریم سبب می‌شود مردم به این ارزیابی غلط برسند.

۳- تحریم موجب تشدید اختلاف میان مسئولان و زمامداران می‌شود.
در این جا مثلاً یک عده‌ای در داخل کشور آمدند گفتند این راه حل‌هایی که تا الان بوده جواب نداده است، حالا یک بار هم بیاییم مذاکره را امتحان کنیم، برویم حرف بزنیم شاید نتیجه داد، که در این حالت، جماعتی رندانه این نگاه را غالب کردند و نماد تحریف برای غلبه بر تحریم شدند. این جماعت گفتند، کسانی که قبلا انتخاب شده بودند زبان سخن گفتن با دنیا را بلد نبودند و مسبب این شرایط شدند، ولی ما حرف زدن با دنیا را بلد هستیم و می‌توانیم شرایط را عوض کنیم. اینجا یک تحریف خیلی بزرگ اتفاق افتاد گویی مصائبی که بر مردم وارد شده محصول ندانستن زبان دنیا بوده است. محصول حرف نزدن با زمامداران مسلط عالم بوده است. گفتند، چون شما رابطه با کد خدا! را نادیده گرفته اید پس حالا باید تحمل کنید! البته امروز خلاف بودن این حرف‌ها در هفت سال اخیر بر همگان آشکار شده است، ولی در عین حال یک عده‌ای که نمی‌خواهند از حرف‌های قبلی شان پایین بیایند می‌گویند دیگران نگذاشتند که این‌ها کار کنند، اگر می‌گذاشتند کار را تمام کرده و نتیجه می‌گرفتند، یعنی تحریف دیگری روی تحریف قبلی، یک دروغ روی دروغ‌های قبلی.

اختلاف میان مسئولان و مقامات زمینه‌های قبلی دارد، اما وقتی فشار تشدید می‌شود آن زمینه‌ها برجسته می‌شود مثلاً یک فردی آدم انقلابی تمام عیاری نبوده است، اما به هر تقدیر خودش را همراه انقلاب می‌کشیده، ولی حالا وقتی فشار‌ها خیلی سنگین می‌شود این آدم کم می‌آورد و بریده می‌شود مثل یک دسته از کوهنوردانی که در طول مسیر گروه گروه می‌شوند یک عده آن جلو با سرعت حرکت می‌کنند یک عده در میانه راه آرام‌تر می‌روند یک عده هم اصلاً کم می‌آورند و می‌گویند ما دیگر نمی‌توانیم برویم خلاصه از حرکت می‌افتند.
 
کاری که تشدید تحریم‌ها انجام داد این بود که بعضی از مسئولان را که زمینه‌های سازش در آن‌ها وجود داشت، اما زمینه بروز نداشت را به جایی رساند که گفتند آب خوردن ما هم محتاج به بیرون است.
 
یعنی مجبوریم دستمان را به بیرون دراز کنیم. اگر چه آن‌ها را بد می‌دانیم، ولی چاره‌ای جز دست به بیرون دراز کردن نداریم! در واقع شدت تحریم اینگونه خصلت‌های پنهان شده در پس ذهن و دل افرد را در این مقاطع آشکار می‌کند تحریف در رساندن افراد به این نقطه بسیار موثر است یا مثلاً این که گفته می‌شود اگر آمریکا یک بمب بیاندازد تمام تاسیسات دفاعی ما از بین می‌رود پس ما در مقابل آمریکا قدرتی نداریم این تحریف واقعیت است، واقعاً اگر چنین اتفاقی هم رخ می‌داد تمام ظرفیت‌های دفاعی ما از بین می‌رفت؟ بعدا وقتی این آقا را بردند و بخشی از تاسیسات و توان دفاعی کشور را به وی نشان دادند گفته بود من از این مسائل خبر نداشتم!

تحریف محصول ناآگاهی افراد نسبت به واقعیات است.
تحریف محصول ناآگاهی افراد نسبت به واقعیات است. واقعیت آن است که ما امکانات دفاعی مان را در نقطه‌ای بنا نهاده ایم که اگر در آن نقطه ده تا هم آسیب هم ببیند، صد‌ها مورد دیگر همچنان فعال است. واقعیت این است که اگر به ما ضربه بزنند ما می‌توانیم ضربه متقابل را بزنیم.

مثلا در دوران دفاع مقدس یک تحریف از واقعیت را به صدام القا کردند به گونه‌ای که فکر می‌کرد اگر به ایران حمله کند کار ایران تمام است، ولی وقتی وارد تهاجم شد با واقعیت صحنه مواجه شد واقعیت صحنه چیزی غیر از آن تحریف بود. در پایان جنگ هم تحریف دیگری کردند و گفتند نامه مرحوم آقای هاشمی به صدام بود که باعث شد صدام همه‌چیز را دودستی تحویل ایران بدهد. یعنی اثر این نامه بود که صدام را تسلیم کرد.
تحریف یعنی این. البته صورت ظاهر کار درست بود یعنی در واقع بعد از این نامه نگاری است که صدام می‌گوید هواپیماهایم را برای امنیت به ایران می‌فرستم یا تمام شرط‌های شما را می‌پذیرم یا اسرا بلاشرط آزاد می‌شوند یا شروط مرزی شما را قبول دارم این‌ها درست است، اما سخن این است که آیا این‌ها همه محصول یک نامه بود یا محصول ۸ سال مقاومت و ایستادگی؟ این‌ها محصول کوتاه نیامدن در ۸ سال دفاع مقدس بود.
 
جنگ و مقاومت را می‌توان تحریف کرد دستاورد‌های جنگ را هم می‌توان تحریف کرد، ولی وقتی شما واقعیات را درست بازخوانی کنید زمینه تحریف از بین می‌رود وقتی جلوه مقاومت و ایستادگی از ایران ظاهر شد دشمن به این نتیجه رسید که ایران شیر خفته‌ای بوده حالا بیدار شده است و دیگر نمی‌توان با آن درگیر شد لذا عقب‌نشینی کرد و از آن زمان به بعد هم دیگر هیچ جنگی علیه ایران شکل نگرفت.

بزرگنمایی در قدرت آمریکا یک نمونه تحریف است
یکی از کار‌هایی که در تحریف گری به خصوص در دوره اخیر خیلی زیاد انجام می‌شود بزرگنمایی قدرت آمریکا است ما در این موضوع تردید نداریم که آمریکا یک کشور قدرتمند است، ولی مقام معظم رهبری یک تعبیری داشتند و آن این که ما به نسبت ۴۰ سال پیش خیلی قوی‌تر شده ایم و آمریکا نسبت به گذشته خودش خیلی ضعیف‌تر شده است.
 
این یک واقعیت است که شما باید کد‌های آن را فراهم کنید که من در این جلسه چند کد به شما نشان می‌دهم در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی آمریکا به ۳ هزار میلیارد دلار می‌رسید یعنی ۳ تریلیون دلار، همان زمان وقتی صحبت از بدهی‌های آمریکا می‌شد این رقم یک دهم تولید ناخالص داخلی بود مثلاً ۳۰۰ میلیارد دلار، اما امروز تولید ناخالص داخلی آمریکا ۷ برابر آن زمان شده است یعنی ۲۱ هزار میلیارد دلار یا ۲۱ تریلیون دلار، اما بدهی‌هایش چطور شده است؟  آیا ۷ برابر شده؟ امروز بدهی‌های امریکا به ۲۶ هزار میلیارد دلار یا ۲۶ تریلیون دلار رسیده است یعنی ۱۰ برابر بیشتر. پس به لحاظ اقتصادی آمریکا قوی‌تر نشده بلکه ضعیف‌تر شده است برای همین است که امروز آمریکا آن خاصه خرجی‌هایی که در دهه ۶۰ یا ۷۰ میلادی داشت را دیگر ندارد امروز هر جا می‌رود اول می‌گوید پولش را بدهید، به گاو شیرده یعنی عربستان هم می‌گوید پول بده تا امنیتت را تامین کنم امروز آمریکا در باتلاق گیر افتاده و کسی که در باتلاق در حال فرو رفتن است و دستش را دراز میکند در واقع می‌خواهد خود را نجات دهد لذا به کسی که در حال غرق شدن در باتلاق است نباید نزدیک شد آمریکای پیشین آمریکایی بود که وقتی اراده می‌کرد حکومت یک کشوری عوض شود عوض می‌شد حالا یا با کودتا یا با هر مسئله دیگری، اما در دوره جدید چطور؟ آمریکا اراده کرده بود در منطقه غرب آسیا حکومت‌های محلی را تجزیه کند و ۴۰ کشور در منطقه ایجاد کند، در جنگ و فتنه سوریه اراده کرده بود سوریه را به ۴ کشور تبدیل کند عراق را به ۴ کشور یا ایران و افغانستان هم همین طور، ولی موفق نشد یا تجزیه یمن به چند کشور، ولی در هیچ کدام موفق نشد و این یعنی امریکای امروز آمریکای دیروز نیست.

در تحریف، واقعیت امروز آمریکا را نمی‌گویند بلکه می‌گویند مگر می‌توان با آمریکا سرشاخ شد؟ بله می‌شود. این که حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز ما فرمود «من برای شما کافی هستم»، این عرض اندام و رجزی که حاج قاسم می‌خواند می‌خواست بگوید من که یک سردار تحقق بخش جریان انقلاب و مقاومت هستم این مقدار از من بر می‌آید.
 
حالا ببینید اگر همه این ظرفیت‌ها کنار هم قرار بگیرد چه اتفاقی می‌افتد؟ پس آمریکا به لحاظ سیاسی هم آمریکای سابق نیست در همین قضایای اخیر ببینید آمریکا می‌خواست در شورای امنیت با تمدید تحریم تسلیحاتی ما را زمین بزند، ولی کمر خودش با خاک آشنا شد، آمریکا سر سوژه کشور دومنیکن خیلی مضحکه شد. آمریکا سابقا منویاتش توسط وتوی ابرقدرت‌ها به هم می‌ریخت به واسطه کشور‌هایی که متحدانش بودند، ولی حالا همین کشور‌ها می‌گویند با تو در این مسیر نمی‌آییم.

البته در مورد اروپا هم نباید ساده‌لوحی به خرج داد باید مراقب بود که اروپا دنبال چه شیطنتی است که این گونه رفتار می‌کند؟ به هر حال آمریکا کارش به جایی رسیده که متحدی مثل دومنیکن در کنارش قرار گرفته است پس آمریکای سیاسی هم دیگر آمریکای سابق نیست و این یک واقعیت است.

واقعیت در مورد جمهوری اسلامی ایران این است که امروز وقتی گزارش اوضاع و احوال کشور‌های جهان ثبت می‌شود می‌گویند ایران رتبه چهارم نانو تکنولوژی، رتبه هشتم هوافضا، رتبه دهم بیوتکنولوژی، رتبه پانزدهم پیشرفت علمی در جهان است و این یعنی ایران عوض شده است و ما دیگر ایران سابق نیستیم بلکه یک ایران جدید هستیم قدرت علمی ما قدرت تبدیل شونده به تکنولوژی و فناوری است و حاصل آن این می‌شود که هواپیمای فوق استراتژیک آمریکا را می‌زنیم و همه می‌گویند چگونه زدید؟ می‌گوییم تازه ما با تکنولوژی روزآمدمان نزدیم بلکه با یک سامانه معمولی سوم خرداد قدیمی زدیم، سامانه‌های بعدی ما به مراتب از این پیشرفته‌تر هستند که این موضوع حتی دوستان ما را هم به حیرت وا داشته بود.

اینستکس و F.A.T.F مصادیق دیگر تحریف
تحریف می‌گوید رمز حل مسائل و مشکلات ما در پیوستن و ارتباط با اروپا است. همان اروپایی که می‌گوید از طریق اینستکس مشکلات پولی و مالی شما را حل می‌کنم و حال آن که کل اینستکس یک ظرفیت چند میلیون دلاری است. یعنی در حالی که ما این جا حرف از میلیارد می‌زنیم اروپا به ما حواله چند میلیونی می‌دهد!

یکی دیگر از موارد تحریف تلاش برای پیوستن ما به F.A.T.F بود و حال آن که در واقع این مسئله برای پیدا کردن رد پای مالی ما بود برای آن بود که ما دیگر نتوانیم پول به داخل کشور منتقل کنیم، ولی جماعتی در داخل کشور می‌گفتند به F.A.T.F بپیوندیم تا بتوانیم پول وارد کشور کنیم که این یک تحریف بود.

رابطه تحریف با تحریم در این مسئله چگونه است؟ جریان تحریف می‌گوید حاصل تحریم‌های من در گذشته این شده است که ایرانی‌ها الآن به این نقطه برسند که عطش برای چند میلیون دلار در اینستکس دارند پس اگر شدت تحریم‌ها بیشتر شود حرص و ولع در ایرانی‌ها برای ارتباط گرفتن با ما بیشتر می‌شود و این همان اثر بخشی تحریف در موضوع تحریم است.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات