صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۶  ، 
کد خبر : ۳۲۷۶۵۳

یادداشت روزنامه‌ها 25 دی ماه

روزنامه کیهان **

تیرهای غیبی راهکار اخراج / کمال احمدی

 1- خردادماه سال85 همراه تیم رسانه‌ای وزیر خارجه وقت کشورمان عازم عراق شدیم. در آن ایام شرایط امنیتی این کشور خصوصا بغداد به دلیل‌ اشغالگری آمریکایی‌ها به شدت آشفته و بحرانی بود؛ انفجارات سریالی روزانه و ترورهای پشت سر هم، هرروزه ده‌ها و شاید صدها کشته و زخمی برجای می‌گذاشت. در این اوضاع ناامن وقتی به اتفاق چند تن از خبرنگاران پای در خیابان‌های بغداد گذاشتیم نعمت امنیت به‌غایت برایمان ملموس شد. در مقابل ساختمان وزارت خارجه عراق، سنگری قرار داشت که درونش یک سرباز آمریکایی با پوشش جلیقه ضدگلوله و کلاهخود و... پناه گرفته بود. وقتی از او درباره چرایی این حجم از پوشش آن هم در گرمای خردادماه بغداد پرسیدیم بلافاصله با لحن خاصی پاسخ داد «هر لحظه ممکن است تیری غیبی از جایی نامعلوم شلیک شود!»

پاسخ این نظامی آمریکایی نشان می‌داد آمریکایی‌ها که حضور ‌اشغالگرانه‌شان را با وعده ایجاد امنیت توجیه می‌کردند نه تنها به چنین وعده‌ای پایبند نبودند بلکه حتی از ایجاد امنیت برای سربازان خودشان هم عاجز بودند و هر ثانیه احتمال داشت با شلیک تیری غیبی از مکان نامعلومی یک یا چند ‌اشغالگر هلاک شوند. البته این فقدان امنیت برای آمریکایی‌ها، بی‌دلیل هم نبود زیرا آنها به بهانه‌های واهی به عراق لشکرکشی کرده بودند؛ اما در عمل علاوه‌بر غارت منابع نفتی عراق مشغول کشتار مردم بی‌گناه این دیار بودند مثلا در ۲۱ اسفند ۱۳۸۴ (2006) پنج سرباز نیروی زمینی آمریکا به یک دختر ۱۴ ساله عراقی تجاوز کرده و سپس او را به همراه پدر و مادر و خواهر شش‌ساله‌اش به قتل رساندند و در نهایت هم جنازه دختر را آتش زدند تا مثلا آثار جرم را از بین ببرند. یا در سال 2007 چهار عضو شرکت آمریکایی بلک‌واتر در نزدیکی میدان «نسور» بغداد، 17 شهروند غیرنظامی عراقی را به رگبار بستند و کشتند و برخی دیگر را زخمی کردند. حالا نکته عجیب اینکه تروریست‌های آمریکایی شرکت مذکور با این سابقه جنایت‌بار اخیرا با دستور ترامپ مورد عفو واقع شدند!

جولان نظامیان ‌اشغالگر آمریکایی در عراق به قدری در آن ایام فاجعه‌بار شده بود که حتی جرأت کرده تا نزدیکی‌های حرم امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نجف هم آمده بودند اما با این وجود هنوز برخی افراد و جریانهای خوش‌خیال عراقی که گمان می‌کردند تروریست‌های زبان‌نفهم آمریکایی، منطق سرشان می‌شود مشغول گفت‌وگو با آنها بودند ولی افزایش کشتارهای مردمی که طبق برخی آمارها به بیش از 150هزار نفر رسید، نشان داد این راهکار آب در هاون کوبیدن است تا اینکه بالاخره همان تیرهای غیبی که سرباز آمریکایی نگرانش بود به کمک مردم مظلوم عراق آمد و سبب شد تا اولا تلفات آمریکایی‌ها روزبه‌روز زیادتر شود تا جایی که حداقل طبق آمارهای خودشان که خیلی با واقعیت میدانی فاصله داشت طی سال‌های ‌اشغال عراق بیش از 5هزار نظامی آمریکایی داخل تابوت به خانه برگشتند، ثانیا تیرهای غیبی که برگرفته از همان خشم جوانان عراقی بود، آمریکایی‌ها را مجبور به کاهش تعداد نیروها در یک برنامه زمانبندی‌شده کرد و این نشان می‌داد مقامات تروریست آمریکایی فقط زبان زور را می‌فهمند و بس.

مردم دنیا نمونه‌ای از عمق خشم مردم عراق از آمریکایی‌ها را در صحنه پرتاب کفش‌های «منتظر الزیدی» خبرنگار تلویزیون البغدادیه در 13 دسامبر سال 2008 به سمت جرج بوش رئیس‌جمهور آمریکا به خوبی به یاد دارند. این صحنه به وضوح نشان داد که ملت مظلوم عراق از هر فرصتی و به هر وسیله‌ای برای نمایش خشم‌شان از تروریست‌های آمریکایی بهره می‌گیرند.

2- سال گذشته در پی جنایت تروریستی آمریکایی‌ها در فرودگاه بغداد و شهادت سردار محبوب جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و هشت همراهشان، پارلمان عراق اقدام به تصویب قانونی برای اخراج نظامیان آمریکایی کرد. الان بیش از یک سال از این مصوبه می‌گذرد اما با وجود خواسته عمومی مردم عراق که در راهپیمایی‌های میلیونی امسال و پارسال بغداد علنی آن را فریاد زدند، هنوز چشم‌انداز روشنی برای عملیاتی شدن آن وجود ندارد. مقامات دولتی بارها وعده‌هایی درباره زمان اجرا داده‌اند اما هر یک از این وعده‌ها در سررسیدش به وعده دیگری موکول شده است، البته شاید علت اصلی این ماجرا به بی‌اعتنایی آمریکایی‌ها به قول و قرارهایشان در مذاکرات با مقامات خوش‌باور عراقی برمی‌گردد که طبق خوی شیطانی‌شان هربار وعده‌ای سرکاری درباره زمان خروج به این مقامات می‌دهند و بعد به بهانه‌های واهی زیرش می‌زنند. در این رابطه حجت‌الاسلام «سید حمید حسینی» رئیس ‌اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های عراق چندی پیش درباره علت اجرایی نشدن مصوبه پارلمان گفت: تجربه نشان داده آمریکایی‌ها اهمیتی برای قوانین کشورها قائل نیستند و علت عدم اجرای مصوبه مذکور هم همین است. وی تاکید کرد تنها با زبان زور و مقاومت می‌توان آمریکایی‌ها را از عراق و کل منطقه اخراج کرد.آیت‌الله «سید یاسین الموسوی» امام جمعه بغداد هم اخیرا در سخنانی در بصره به مناسبت اولین سالگرد شهادت سرداران مقاومت تصریح کرد «نیروهای آمریکایی باید با زور و بازوی فرزندان ما از عراق خارج شوند».

3- بحث اخراج آمریکایی‌ها فقط به عراق محدود نمی‌شود بلکه با راهبرد رهبر هوشمند و بصیر انقلاب اسلامی که از سال گذشته و پس از جنایت تروریست‌های آمریکایی بیان فرمودند، انتقام اصلی و سیلی سخت‌تر به آنها «اخراج از کل منطقه» است. در حال حاضر تمام ملت‌های رنج‌کشیده از جنایات غربی‌ها در سراسر منطقه از پاکستان و افغانستان گرفته تا عراق و لبنان و سوریه و حتی

شاخ آفریقا خواهان اخراج آمریکایی‌ها از بلادشان هستند و خوشبختانه توان، روحیه و عزم آنها هم خصوصا پس از جنایت فرودگاه بغداد برای ضربه به تروریست‌های آمریکایی صدها برابر دو دهه قبل است. به طور مثال ملت زجرکشیده یمن علی‌رغم بیش از 5 سال مقاومت مظلومانه و مجاهدانه در برابر تجاوز و محاصره جنایتکارانه سعودی‌ها که با انبوهی از تسلیحات پیشرفته آمریکایی و اسرائیلی همراه است همچنان آماده مقابله و انتقام از آمریکایی‌ها هستند تا حدی که مقامات پنتاگون وحشت دارند که مبادا نظامیانشان در منطقه از طریق یمن مورد اصابت قرار گیرند. هرچند ولگردی آنها در کل منطقه سبب شده تا آمریکایی‌ها به سیبل‌ها و اهداف متحرک تمام نیروهای مقاومت تبدیل شوند و برهمین مبنا وحشت سرتاپای وجودشان را فرا گرفته و به اعتراف نشریه آمریکایی «پالیتیکو» نزدیک به ۵۰ روز است که ارتش آمریکا در حالت آماده‌باش شدید قرار دارد.

این وحشت به عنایت الهی روزبه‌روز مضاعف خواهد شد، تروریست‌های آمریکایی از محلی که گمان نمی‌کنند ضربه خواهند خورد و تیرهای غیبی که تنها راهکار و زبان قابل فهم یانکی‌هاست به سمتشان روانه خواهند شد. خلف صالح شهید سلیمانی،

سردار قاآنی عزیز چندی پیش در سخنانی مقتدرانه و باصلابت این وعده را اینگونه بیان کرد که «شاگردان مکتب شهید سلیمانی اول استخوان آمریکایی‌ها را خرد خواهند کرد و بعد از منطقه بیرونشان خواهند کرد».

*********************************

روزنامه وطن امروز **

امهال ربوی تسهیلات نظام بانکی

حجت‌الاسلام والمسلمین جواد عبادی، کارشناس ارشد فقه بانکی اظهار داشت: بر اساس تحقیقات میدانی متقن به این نتیجه رسیدیم که بیش از ۹۵ درصد امهال‎هایی که در نظام بانکی صورت می‌گیرد، به صورت ربوی است.

وی در گفت‌وگو با «وطن امروز» گفت: اگر بانک‌ها به تمام آنچه در «آیین‌نامه وصول مطالبات غیرجاری» که مورد تایید شورای فقهی بانک مرکزی قرار گرفته و توسط بانک مرکزی نیز ابلاغ شده، عمل می‌کردند شاهد گسترش ربا در کشور نبودیم. حجت‌الاسلام عبادی افزود: بانک مرکزی نسبت به عملکرد بانک‌ها در این زمینه حساسیت کافی نشان نمی‌دهد و شورای فقهی بانک مرکزی هم ابزار کافی را برای نظارت و ملزم کردن بانک‌ها در جهت رعایت قانون ندارد.

مدرس فقه بانک در ادامه گفت: از عوامل ورشکستگی بنگاه‌های اقتصادی که از بانک‌‎ها تسهیلات دریافت کرده‌اند، این است که برخی بانک‌ها در دریافت جریمه تأخیر، قانون تسهیم بالنسبه را رعایت نمی‌کنند و این موجب ورشکستگی فعالان اقتصادی می‌شود. توضیح اینکه اگر تسهیلات‌گیرنده به هر دلیلی نتواند اقساط خود را به‌موقع پرداخت کند، مطابق قانون بانک‌ها از او جریمه تاخیر دریافت می‌کنند.

وی تشریح کرد: قانون «تسهیم بالنسبه» می‌گوید بانک‌ها باید هر گونه قسط یا اقساط دریافتی بعدی را به ۳ قسمت تقسیم کنند؛ اصل مبلغ تسهیلات و سود تسهیلات و جریمه تأخیر. در حالی ‌که برخی بانک‌ها نرم‌افزار حسابداری خود را طوری تنظیم می‌کنند که از هر گونه قسط یا اقساط دریافتی، ابتدا جریمه‌ها را بردارد و بعد از اینکه جریمه‌ها تمام شد مبلغ تسهیلات و سود را محاسبه کنند. کارشناس فقه بانکی اظهار داشت: همین موضوع موجب می‌شود افرادی که چند قسط تاخیر داشته باشند، پرداخت‌های بعدی آنها به عنوان جریمه لحاظ شود و دوباره آن اقساط هم به تاخیر افتاده و مشمول جریمه می‌شود به طوری که گاهی تسهیلات‌گیرنده حتی ۳ برابر مبلغی که از بانک دریافت کرده است را به بانک برمی‌گرداند ولی باز هم تسهیلات تسویه نمی‌شود و هنوز به بانک بدهکار است. وی افزود: از دیگر عوامل ورشکستگی فعالان اقتصادی که از بانک تسهیلات دریافت کرده‌اند این است که با وجود اینکه عنوان تسهیلات مواردی نظیر مضاربه یا مشارکت مدنی است اما به مقتضای شرعی و قانونی این قراردادها از سوی بانک عمل نمی‌شود.

عبادی ادامه داد: برای مثال وقتی بانک به یک فعال اقتصادی تسهیلات مضاربه پرداخت می‌کند، مفهومش این است که تسهیلات‌گیرنده به عنوان عامل با کل مبلغ تسهیلات به خرید و فروش کالای ذکرشده در قرارداد بپردازد و سود حاصله بین بانک و تسهیلات‌گیرنده تقسیم شود اما وقتی شرایط ناخواسته‌ای مثل تحریم اقتصادی اتفاق می‌افتد و تسهیلات‌گیرنده نمی‌تواند کالای موضوع مضاربه را وارد کشور کند یا نمی‌تواند صادر کند طبیعتا سودی حاصل نمی‌شود، در این شرایط به مقتضای قرارداد مضاربه، بانک نمی‌تواند سود دریافت کند و حداکثر این است که اصل مبلغ تسهیلات را وصول کند اما بانک‌ها به طور غیرشرعی و غیرقانونی به هیچ‌وجه زیر بار نمی‌روند و کشور را سیل هم ببرد باز هم سود تسهیلات را دریافت می‌کنند. کارشناس فقه بانکی در پایان اظهار داشت: وقتی کشور تحت تحریم‌های ظالمانه دشمنان قرار دارد باید تمام بخش‌های کشور فشار وارده را تحمل کنند نه اینکه بخشی از کشور (یعنی بانک) شانه خالی کند و به طرف قرارداد خود بگوید به من مربوط نیست که کشور در تحریم است و شما نتوانستید کالا وارد کنید یا صادر کنید و باید سود تسهیلات را پرداخت کنید. نتیجه این رفتارها باعث می‌شود بخش واقعی اقتصاد که چاره‌ای جز ارتباط با بانک ندارد، زیر فشار تحریم‌ها له شود و این را نه شرع می‌پذیرد، نه قانون.

*********************************

روزنامه خراسان**

راه پرخطای آمریکا در یمن/امیر مسروری

دولت ایالات متحده آمریکا   که «تنها پنج روز» تا پایان عمرش باقی مانده، چند روز قبل  انصارا... را در فهرست گروه های تروریستی قرار دارد. همان فهرستی که پیشتر سازمان منافقین خلق با ترور بیش از 13 هزار نفر و جنایت جنگی در کردستان و عملیات های مختلف علیه شهروندان ایرانی از آن خارج شد. وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز همزمان با تصمیم دولت این کشور اعلام کرده رهبران جنبش انصارا... از جمله عبدالملک حوثی، عبدالخالق بدرالدین الحوثی و عبدا... یحیی الحاکم را در فهرست تحریم‌های جدید خود قرار خواهد داد. با این حال این اقدام می تواند تبعات مختلفی داشته باشد که در ادامه به آن می پردازیم:

1 -  گروهی این اقدام را آخرین کمک ترامپ به گروه بی (نتانیاهو، بن زاید و بن سلمان) در منطقه می دانند و معتقدند این تصمیم می تواند در دولت بایدن تعدیل شود یا تغییر کند. این گروه با تحلیل آمریکای خوب- آمریکای بد بیش از آن که با واقعیت پرونده یمن آشنا باشند به کاخ سفید خوش بین هستند. این تصمیم در حالی گرفته شده است که بایدن و دولت اوباما مجوز حمله عربستان را صادر کردند  و اولین حامی جنگ در یمن بودند. بر همین اساس بعید است که بایدن در این پرونده عقب نشینی کند و تصمیم وزارت خارجه آمریکا به طور حتم با هماهنگی تیم بایدن صورت گرفته است.

2 - قرار گرفتن نام انصار ا... در فهرست می تواند پرونده های مذاکرات سیاسی را با چالش مقبولیت از سوی آمریکا مواجه سازد. برخلاف ترامپ که قدرت بسیج عمومی علیه محور مقاومت نداشت، بایدن خوب می تواند اروپایی ها را همراه سازد و پرونده جدید سیاسی علیه مقاومت بگشاید. این موضوع برای آینده مذاکرات سیاسی یمن مسئله ساز خواهد بود. به طور مثال برای تبادل زندانیان، مذاکرات قدرت و حتی تعیین دولت توافقی یا احتمالی آینده صنعا با بازیگری انصار ا... هزینه های سیاسی ایجاد می شود. به ویژه آن که عربستان تمایل دارد پس از شکست هایش در میدان، طرح تجزیه یمن را با سناریوی تقسیم قدرت در صنعا و عدن اجرایی کند.

3 - مسئله دیگر، قدرت انصارا... در میدان است. آمریکا در این سال ها از اقدام نظامی و اطلاعاتی تا تحریم های سیاسی، اقتصادی، دارویی و غذایی علیه انصارا... و یمن حمایت و به این موضوع مستقیم ورود کرد، با این حال در میدان شکست خورد، در صنعا پیروز نشد، در بندر الحدیده مجبور به عقب نشینی شد و هم اکنون پیروزی ها در الجوف و مأرب به نفع انصارا... است.

عملا این خبر تاثیری در میدان ندارد و بعید به نظر می رسد با جایگاه انصارا... این گروه از قدرت یمن حذف شود؛ راهپیمایی های یمنی ها زیر آتش موشکی و توپخانه عربستان گواه این ادعاست. البته باید اذعان کرد، پس از وابستگی و تزلزل گروه هایی چون طرفداران علی عبدا... صالح و عبدربه منصور هادی، مردم یمن دریافتند که آینده یمن تنها در صورتی درخشان است که با محور مقاومت به ویژه انصار ا... همراه شوند. این موضوع در همراهی قبایل با مقاومت و کمیته های مردمی در استان الجوف کاملا مشخص است.

4 - برخلاف خبر اعلامی، انصارا... وارد دولت سازی در یمن شده است. انصارا... تنها یک گروه نظامی یا شبه نظامی نیست. بخش قابل توجهی از کادر این گروه پس از فرار عناصر سرسپرده هادی و صالح به عربستان، در ساختار قدرت یمن وارد شدند و اتفاقا موثر عمل کردند. در حوزه های درمانی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی، دستاوردهای کادر انصارا... غیرقابل انکار است و عملا انصارا... در دولت سازی یمن وارد شده و در کنار احزاب با سابقه این کشور، بیش از پنج سال است که صنعا را اداره می کند.  اگر تصمیم آمریکا می خواست کارآمد یا حتی موثر باشد می بایست قبل از جنگ علیه یمن گرفته می شد. در حقیقت مقاومت در یمن ریشه دار شده و نمی توان به این موضوع بی توجه بود. هر چند که آمریکا در روزهای اخیر بیشترین هجمه را علیه مقاومت به کار گرفته است. در یمن نام انصارا... را به فهرست تروریستی ادعایی خود اضافه می کند و در عراق علیه فالح الفیاض رئیس سازمان الحشدالشعبی عراق تحریم هایی در نظر می گیرد. آمریکا در حال فشار برای بقاست و این فشار حداقل در میدان موثر نخواهد بود. ضمن آن که تحریم های آمریکا تنها برای آمریکاست و هنوز سازمان ملل و نمایندگان این سازمان با دولت مستقر در صنعا ارتباط دارد که رئیس دولتش از کادرهای ارشد انصارا... است.

*********************************

روزنامه ایران **

فاطمه(س) نماد ایستادگی در برابر یک انحراف/علی‌مطهریاستاد دانشگاه

در ریشه یابی دلایل انحراف در تاریخ خلافت اسلامی ، محققان مختلف به نکات گوناگونی اشاره کرده اند. به موازات این ریشه یابی های تاریخی ، پژوهشگران به ذکر تاریخچه مقاومت ها در قبال این انحرافات هم پرداخته اند. به نظر می رسد در هیچ یک از این دو حوزه نمی توان بحثی دقیق و جامع داشت مگر آنکه وجود بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(ع) را در این عرصه محل توجه قرار دارد. به بیان دیگر، می توان ادعا کرد که از نخستین حلقه‌های زنجیره معترضان به وقوع انحراف در سنت خلافت اسلامی، حضرت زهرا بوده است. بی مناسبت نمی دانم که برای تقریر این نکته ابتدا به ذکر خاطره ای بپردازم.

مرحوم دکتر حمید عنایت از استادانی بود که در درس شرح منظومه استاد مطهری شرکت می‌کرد. این درس در واقع یک درس فلسفه تطبیقی بود، یعنی ضمن بیان مطالب کتاب حاج ملاهادی سبزواری به‌نظرات فیلسوفان مغرب زمین نیز اشاره می‌شد و حضار نیز اظهار نظر می‌کردند. آقای عنایت مترجم کتاب فلسفه هگل بود.

در یکی از این جلسات استاد مطهری به آقای عنایت می‌گوید فلان مطلب در این کتاب باید اینگونه باشد و اشتباه ترجمه شده است. این در حالی است که آیت‌الله مطهری به زبان انگلیسی مسلط نبودند و از روی قرائن به این نظر رسیده بودند. در جلسه بعد آقای عنایت با اعجاب اذعان کرد که مطلب به همان صورتی است که استاد مطهری می‌گویند. غرض اینکه با شرکت آقای عنایت در این درس، ارتباط و دوستی میان این دو بزرگوار افزون شد به طوری که مرحوم عنایت در ابتدای کتاب «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» که در آن به موضوع خلافت و حکومت و اندیشه‌های سیاسی از زمان پیغمبر اسلام(ص) تا دوره معاصر پرداخته است چنین می‌گوید: «اگر دوستی اینجانب با مرحوم مرتضی مطهری استاد فلسفه اسلامی دانشگاه تهران نبود، اندیشه اصلی این کتاب به‌خاطرم خطور نمی‌کرد. مطهری متفکری اصیل و خلاق، مسلمانی به تمام معنی و انساندوست بود».

 در این کتاب، دکتر حمید عنایت نگاه شیعه و اهل سنت و نیز خوارج به مسأله خلافت و سیر آن تا دوره معاصر را تشریح می‌کند. ریشه اختلاف دیدگاه شیعه و سنی را در مسأله امامت و خلافت، قائل بودن و نبودن به عصمت برای امام و خلیفه معرفی می‌کند.

 به بیان استاد مطهری، امامت از نظر اهل سنت مساوی است با زعامت سیاسی و رهبری اجتماع و در نتیجه امام و خلیفه بعد ‌از پیامبر اسلام(ص) می‌تواند توسط مردم انتخاب شود. اما از نظر شیعه امامت علاوه بر زعامت سیاسی شامل مرجعیت بیان دین و ولایت معنوی نیز می‌شود. مرجعیت بیان دین مستلزم عصمت است و عصمت امری است پنهان، بنابراین امام و خلیفه بعد از رسول خدا(ص) باید از ناحیه خداوند تعیین و معرفی شود.  باری، مرحوم عنایت پس از بیان حوادث بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) در خصوص تعیین خلیفه و جانشین او، به سیر در حوادث تاریخی بعدی می‌پردازد تا آنجا که حکومت شیعی صفویه و حکومت سنی عثمانی را نیز مورد تحلیل قرار می‌دهد و بیان می‌دارد که چگونه در دوره جدید، توسط مصطفی کمال (پاشا آتاتورک)، خلافت عثمانی جای خود را به یک حکومت لائیک در ترکیه داد.

 اما اختلافاتی که امروز میان مسلمانان درباره مسأله حکومت و خلافت وجود دارد، ریشه در همان حوادث صدر اسلام دارد. شیعه معتقد است که خداوند جانشین رسول خدا را تعیین کرد و توسط پیامبر(ص) در آخرین حج ایشان در مکانی به‌نام غدیر خم اعلام شد. اهل سنت این اتفاق تاریخی را تأیید می‌کنند اما برداشت دیگری از سخن رسول خدا در آنجا دارند.

 این موضوع مورد توجه محققان اسلامی بوده است که چگونه شد که دستور پیغمبر اسلام(ص) درباره امامت علی علیه‌السلام بعد از خود، پس از رحلت رسول اکرم(ص) به فاصله دو ماه و نیم از واقعه غدیر خم توسط مسلمانان اجرا نشد. برخی گفته‌اند به این دلیل بود که بسیاری از مسلمانان مرتد شدند. برخی دیگر گفته‌اند افراد زیادی از قبایل مختلف در غزوات توسط علی علیه‌السلام کشته شده بودند و این قبایل زیر بار خلافت علی(ع) نمی‌رفتند. برخی دیگر علت را در انعطاف‌ناپذیری علی علیه‌السلام در اجرای احکام الهی دانسته‌اند و عده دیگر گفته‌اند علت این امر این بود که عرب خوش نداشت که وقتی نبوت در بنی هاشم بوده، امامت و خلافت نیز در بنی هاشم باشد بلکه باید در بنی امیه باشد. اما به‌گفته استاد مطهری هیچ کدام از اینها دلیل سرپیچی مسلمانان از دستور پیغمبر اکرم(ص) درباره امامت علی علیه‌السلام نبود بلکه مسأله این بود که عده‌ای منافق زیرک که پس‌از فتح مکه در ظاهر اسلام آورده بودند اکثریت مؤمن را فریب دادند.

 امام علی علیه‌السلام در خطبه شقشقیه از ضایع شدن حق خود در موضوع امامت و خلافت سخن می‌گوید و البته رفتار ایشان در این موضوع که به‌خاطر حفظ اساس اسلام و حفظ وحدت اسلامی قیام نکرد و حتی در مواردی با خلفا نیز همکاری می‌کرد و به آنها مشاوره می‌داد، باید برای همه ما خصوصاً شیعیان درس باشد و از اختلاف افکنی و ایجاد تفرقه و شق عصای مسلمین بپرهیزیم.

حضرت زهرا سلام‌الله علیها در مقابل انحراف مسأله خلافت از مسیری که رسول خدا تعیین کرده بود ساکت ننشست. ایشان نزد مهاجرین و انصار می‌رفت و حادثه غدیر و سخن پیامبر(ص) در این خصوص را به آنها یادآوری می‌کرد. حتی در مسجد مدینه خطبه‌ای در این موضوع ایراد کرد و مردم را به اجرای دستور رسول خدا ترغیب کرد. بسیاری از محققان تاریخ اسلام علت اصلی رحلت زودهنگام دختر پیامبر اسلام را گذشته از رنجی که ایشان در موضوع فدک تحمل کرد، غم و اندوهی می‌دانند که از اجرا نشدن دستور رسول اکرم(ص) در خصوص امامت و خلافت بر قلب ایشان سنگینی می‌کرد.

*********************************

روزنامه شرق **

آلودگی هوا و حکمروایی یکپارچه شهری/محمدحسین شریف‌زادگان*

آلودگی هوای شهری که هر‌از‌چندی در پاییز و زمستان با سرد‌شدن زمین شهرها، وارونگی هوا را ایجاد می‌کند، یکی از چالش‌های مداوم شهرهای بزرگ ایران شده است. علت وارونگی هوای شهرها در پاییز و زمستان، ‌سرد‌شدن دمای بستر زمین شهرها و وارونگی لایه‌های هوا و پایین‌آمدن آلودگی‌هایی است که در بهار و تابستان به شکل طبیعی اتفاق نمی‌افتد. از سوی دیگر وجود آلاینده‌هایی که شامل خودروها، کارخانه‌های تولید برق، کارخانه‌های آسفالت در اطراف شهرها به‌ویژه تهران موجب افزایش انواع مواد اضافی معلق از نوع گوگرد، کربن و گازهای SO2 ،SO ،CO2 و CO می‌شود که به خاطر غلظت زیاد آن برای سلامتی و تنفس مضر است و دست‌کم هشت شهر ایران از‌جمله تهران، کرج و اصفهان را از حالت «زیست‌پذیری» خارج کرده است. به نظر می‌رسد علت اصلی بروز چنین مشکلاتی برای شهرهای ایران در مدیریت این شهرها نهفته است. در واقع قوانین مدیریت شهری در ایران به شکلی طراحی نشده است که شهرها دارای مدیریتی باشند که همه عوامل تأثیر‌گذار روی فعالیت‌های آن شهر را در بر بگیرد. مثلا بخشی از ترافیک در وزارت کشور، پلیس راهنمایی و حتی پلاک اتومبیل‌های جدید که یکی از عوامل آلایندگی هواست، در اختیار نیروی انتظامی، آب و برق و فاضلاب در اختیار ادارات نیرو، نفت و گاز در اختیار وزارت نفت و محیط ‌زیست در اختیار ریاست‌جمهوری است.

این در حالی است که ماهیت حیات و توسعه شهری امری یکپارچه و تلفیقی از همه عوامل بخشی در دستگاه‌های اجرائی مختلف است. ماهیت مدیریت بر پدیده شهری که امری تلفیقی و بین‌بخشی است، نمی‌تواند متفرق و جداجدا و بخشی باشد؛ بلکه ‌باید کاملا پکپارچه عمل کند. در همه کشورهای توسعه‌یافته و حتی در کشورهای شبه‌قاره هند این امور نه در حد حاکمیتی بلکه در حد حوزه تصدی در اختیار مدیریت شهری است و به طور یکپارچه سیاست‌گذاری و مدیریت می‌شود.

چند سال پیش یکی از شهرداران تهران گفت که اگر دولت به او اختیار بدهد، می‌تواند آلودگی شهر تهران را حل کند. این نشانه آن است که آلودگی هوای تهران در اختیار یک مدیریت شهری یکپارچه نیست. البته مدیریت یکپارچه در قوانین ایران محتاج تغییرات قانونی لازم است که بتواند با به‌رسمیت‌شناختن روابط افقی اختیارات تلفیقی و بین‌بخشی مقامات محلی، اختیارات شهرها را گسترده‌تر کند. امروز اثبات شده که برای اداره مؤثر و کارآمد مناطق و شهرهای یک کشور باید اختیارات منطقه‌ای و شهری تا حد دولت‌های محلی افزایش یابد؛ ولی در ایران چون قانون اساسی اجازه دولت‌های محلی به شیوه معمول آن را نمی‌دهد، می‌توانیم با قوانین عادی اختیارات حداکثری استانداری‌ها، فرمانداران، شهرداران و شوراهای شهر را افزایش دهیم؛ به‌طوری‌که دامنه آن به آموزش‌و‌پرورش، حمل‌ونقل شهری و منطقه‌ای، آب و فاضلاب، گاز، محیط زیست، پلیس راهنمایی و به‌ویژه مالیه مستقل شهری و درآمد پایدار ناشی از مالیات اختصاصی در شهرها، گسترش یابد. اگر مدیریت یکپارچه شهری باشد، همه مسائل شهری و از‌جمله آلودگی شهرها یکجا دیده می‌شود و با اختیار کامل امکان سیاست‌گذاری مؤثر و اجرای آنها فراهم می‌شود.

حکمروایی شهری که اداره شهر با همکاری و مشارکت مردم به طور یکپارچه است، جزئی از تجربه کنونی جهانی است و آن را برای اداره شهر‌ها بعد از فراز‌و‌فرودهای فراوان برگزیده‌اند. ما ایرانی‌ها چرا در بعضی از امور مثل پزشکی و مهندسی از تجارب جهانی استفاده می‌کنیم؛ ولی در حکمروایی شهری که تجربه همه ملت‌های جهان است، نه‌تنها از آن تجارب استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه خودمان را به ناشنوایی و ندیدن می‌زنیم؛ بنابراین چاره کار آلودگی هوای شهرها دادن اختیار به مدیریت شهری تا حد یکپارچگی است. البته اول باید ارکان دولت، دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها، اصل تجربه جهانی حکمروایی یکپارچه شهری را بپذیرند و سپس از طریق اصلاحات قانونی در وظایف و اختیارات شورای شهر و شهرداری‌ها اقدام کنند. مشکلاتی که در تدوین لوایح قانونی مدیریت یکپارچه شهری از سوی دولت و مسیر دشوار تصویب در مجلس فراهم شده، نشانگر آن است که مفاهیم اصلی حکمروایی یکپارچه شهری هنوز محل تردید است؛ بنابراین به نظر می‌رسد ابتدا این امر ‌باید در معرض تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مجدد در سطح سه قوه قرار گرفته و سپس در مجلس تصویب شود.

*استاد دانشگاه شهید بهشتی

*********************************

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات