صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۶  ، 
کد خبر : ۳۲۸۰۲۲

یادداشت روزنامه‌ها 12 بهمن ماه

روزنامه کیهان **

فضاسازی‌های برجامی و عبرت از گذشته! / دکتر محمدحسین محترم

  هرچه از آغاز بکار بایدن بیشتر می‌گذرد فضاسازیهای رسانه‌های غربی درباره ضرورت بازگشت آمریکا به برجام به شرط تن دادن ایران به مذاکرات جدید بیشتر می‌شود!. جهت تنویر و پیشگیری از فریب افکارعمومی، در این خصوص چند نکته مهم:

۱- آمریکا و سه کشور اروپایی با طرح «فشار هوشمند و متناقضِ دیپلماتیک» با هدف «بازگشت با عجله و مذاکرات بدون عجله»! بدنبال توافق چند مرحله‌ای هستند. در ماه گذشته اندیشکده آمریکایی ویلسون با حضور هماهنگ کننده ارشد وزارت خارجه آمریکا در برجام و اندیشکده موسسه واشنگتن با حضور دنیس‌راس مسئول پرونده ایران در شورای امنیت ملی دولت اوباما از رویکرد به اصطلاح خلاقانه‌ای با نام «سیاست گام‌به‌گام و تبعیت در ازای تبعیت» در دولت بایدن رونمایی کردند. دنیس‌راس خلاصه این رویکرد خلاقانه را در یک جمله بیان کرد: «این رویکرد نقطه برآینده همه فشارهاست»! مرحله اول طرح سه مرحله‌ای بایدن «احیاء سریع برجام» تا اواسط فوریه (پایان اسفند) است که ایران باید تمام گامهای برجامی خود را متوقف و زمینه را جهت لغو برخی تحریمها برای بایدن فراهم کند! بلینکن وزیر جدید خارجه آمریکا ادعا کرده «اگر ایران به برجام برگردد ما یک تیم تخصصی برای گفتگو درباره بازگشت به برجام تشکیل می‌دهیم»!. سالیوان معاون امنیتی بایدن گفته «علت بازگشت سریع به برجام، خطر نابودی آن است». اشتون مسئول سابق سیاست خارجی اروپا هم گفته «بازگشت سریع موجب جلوگیری از فعالیتهای هسته‌ای جمهوری اسلامی و اجرای مصوبه راهبردی پارلمان ایران قبل از انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد». در مرحله بعد بایدن فقط «فرمان بررسی لغو تحریم برخی مقامات ایرانی و برخی کالاهای بشردوستانه را برای حصول «توافق موقت» صادر و فرآیند پیوستن به برجام را آغاز می‌کند!». بگفته تیم بایدن «فرصت رسیدن به توافق موقت تا ژوئن، پایان ریاست‌جمهوری روحانی خواهد بود». در مرحله سوم با وعده سر خرمنِ برداشتن تحریمهای بیشتر در آینده، «گفتگوهای گسترده‌تر در مورد برجامِ جامع‌تر که مسائل موشکی و منطقه‌ای را در برمی‌گیرد، بدون عجله از اواخر ۲۰۲۱ آغاز می‌شود که تا آن زمان بایدن بتواند اوضاع داخلی را سر و سامان دهد»

۲-آنچه که از سخنان صریح بایدن و اعضای تیم او در کنگره آمریکا درباره ایران آشکار و غیرقابل انکار می‌باشد اینست که همگی بر القاء ایران بعنوان حامی تروریست، محدود کردن برنامه موشکی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی و حفظ تحریمها با برگشت به برجام اتفاق نظر دارند. اولاً می‌گویند می‌خواهیم فشارهای به اصطلاح حداکثری یکجانبه شکست خورده را چند جانبه کنیم تا به زعم خودشان مؤثر باشند. حرف سر این است که ترامپ می‌خواست کیک فشارحداکثری برجامی را خودش بخورد و هیچی هم به اروپایی‌ها ندهد که نتوانست اما بایدن مثل اوباما می‌گوید سهم اروپایی‌ها محفوظ!، حالا باهم فشار حداکثری بر ایران را با فشار سیاسی و دیپلماتیک همراه می‌کنیم، این یعنی فشار هوشمند!، همانگونه که در دولت قبلی‌شان تحریم‌های کاتسا و... را ضمیمه برجام کردند. ثانیاً تاکید دارند هدف موضوعات غیرهسته‌ای با حفظ تحریمهاست نه برداشتن آنها! دنیس‌راس تاکید کرده «باز اهرمهای تحریم را با فشارهای دیپلماتیک بر ایران حفظ خواهیم کرد تا بتوانیم به موضوعات دیگر ایران بپردازیم». بگفته وزیرخارجه بایدن «آغاز این مذاکرات مرحله‌ای سرنوشت‌ساز برای جو بایدن است». اروپایی‌ها هم از خجالت برخی برجامی‌های داخلی بیرون آمدند و صریح گفتند «البته تحریمهای حقوق‌بشری و تروریسمی اروپا پابرجا خواهد ماند». کاترین اشتون نیز در همراهی با بلینکن تاکید کرده «فضای دیپلماسی در مذاکرات بعدی امکان اعمال مجدد سریع تحریمهای چندجانبه را فراهم می‌کند». ثالثاً دراین طرح منظورشان از لغو تحریمها چنین بیان شده است: «بایدن به ایرانیها نشان خواهد داد که منافعی برای آنها ایجاد خواهد شد، مثل ساز و کار مالی اروپاییها بنام اینستکس برای اهداف بشردوستانه»!. لذا خروجی بایدن هم که دولت قبلی‌اش برجام را برای برداشتن تحریمها امضا کرد، با خروجی ترامپ فرقی ندارد؟!

۳-آمریکایی‌ها مقابله با ایران را یک مسئله فراحزبی برای خود فرض می‌کنند. اندیشکده‌های مختلف آمریکایی به بایدن توصیه کردند برای احیای برجام با حفظ تحریمها، حمایت جمهوری‌خواهان را هم جلب کند. شماری از نمایندگان جمهوری‌خواه کنگره نیز به بایدن نامه نوشتند که ما آماده هرگونه همکاری برای مقابله با جمهوری اسلامی هستیم. نکته قابل توجه اینکه قبلاً نیز دمکراتها در نامه‌ای به ترامپ از اقدامات او برای تداوم‌بخشی به تحریم تسلیحاتی ایران حمایت کرده بودند. این درحالیست که دمکراتها در مجلس نمایندگان و سنا اکثریت را دارند و نیازی به رأی جمهوری‌خواهان برای تصویب طرحهای خود ندارند. لذا این تلاش دمکراتها برای جلب نظر جمهوری‌خواهان و نامه نوشتن جمهوری‌خواهان به بایدن برای همکاری بسیار قابل تأمل و نیاز به رمزگشایی از سوی بزک‌کنندگان آمریکا دارد.

۴-در این فضاسازیها ادعا کردند «تیم بایدن مذاکرات محرمانه‌ای برای چگونگی اجرای این طرح سه مرحله‌ای را آغاز کرده». خبرهای رسانه‌های غربی–عربی–عبری در کنار مقاله مشترک کاترین اشتون مسئول سابق سیاست خارجی اروپا با چاک هیگل وزیردفاع سابق آمریکا در نشریه هیل و مصاحبه سفیر سابق فرانسه در تهران با روزنامه فرانسوی زبان لاکروا نیز نشان می‌دهد «در نیویورک درباره بازگشت بدون پیش‌شرط آمریکا و ایران به برجام به توافق رسیدند». اما آنچه که تکذیب این موضوع را با ابهام روبه‌رو می‌کند اینست که وزیرخارجه فرانسه گفته «من به‌طور محرمانه در جریان زمانبندی گفتگوهایی در مورد کنترل موشکهای بالستیک و نقش ایران در منطقه قرار دارم» و برخی مقامات دولت ایران از جمله معاون اول رئیس جمهور نیز از برداشتن برخی تحریمها به‌زودی خبر دادند و گفتند «روزهای زمستانی تحریم در حال پایان است و روزهای بهاری در پیش راه»!

۵- اما به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها و اروپاییها با پالسهای منفعلانه‌ای که از سوی برخی داخلی‌ها دریافت می‌کنند، گستاخ‌تر و در مورد اراده ملت ایران برای احقاق حقوق مسلم هسته‌ای خود دچار توهم شده‌اند. شبکه‌های تلویزیونی فرانس پرس و رویترز و الجزیره این پیام وزیرخارجه ایران را برجسته کردند که گفته «پنجره برجام تا ابد باز نخواهد ماند و آمریکا فرصت را از دست ندهد». لارپوبلیکا پر تیراژترین روزنامه ایتالیایی هم تیتر زد: «عراقچی گفته آمریکا به گفتگو با ما ایرانیها بازگردد». معاون وزیر خارجه در مصاحبه با این روزنامه ادعا کرده «اما در مورد دیگر موضوعات مربوط با امنیت خلیج (فارس)، همه چیز بستگی به برگشت آمریکا به برجام دارد»!. هماهنگ کننده دولت آمریکا در برجام و مسئول میز ایران در دولت اوباما گفته‌اند «برخی در آمریکا تصور می‌کردند که اگر فشارها بر ایران را بیشتر کنیم آنها از برجام خارج می‌شوند اما با اینکه فشارهای آمریکا بعداز برجام بیشتر از قبل از برجام شد، رفتار دولت ایران تاکنون نشان داده چنین تصوری نادرست است!». براین اساس فرانسه که به نقش پلیس بد بازگشته، وزیر خارجه‌اش بدون هیچگونه سندی ایران را متهم به تولید بمب هسته‌ای و نماینده فرانسه در شورای امنیت هم گستاخانه‌تر ملت ایران را به «پیامدهای نظامی خطرناک» تهدید کرده است.

۶-نکته عبرت‌آمیز مهمی که در این فضاسازی‌های دشمنان ملت ایران بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند و باید مورد توجه قرار گیرد اینست که مهمترین علت مشکلات اقتصادی کشور و فشارهای خارجی این اعترافات صریح و بدون تفسیر مذاکره کنندگان هسته‌ای می‌باشد. رییس سازمان انرژی اتمی که پای ثابت مذاکرات محرمانه و غیر محرمانه هسته‌ای و از مدافعین سرسخت برجام در مجلس بود، اخیراً در مصاحبه با پایگاه KHAMENEI.IR  در مجله اینترنتی نگار با بیان اینکه «بی اعتمادی رهبری به آمریکا براساس واقعیت‌هاست»، و با اشاره به تذکرات مکرر رهبری در خصوص بی‌اعتماد بودن به آمریکا تاکید می‌کند «رهبری این را تذکر داده بودند و در جریان مذاکرات تاکید داشتند حواستان جمع باشد که چگونه باید عمل کنیم که جلوی بدعهدی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها را بگیریم، خیلی تاکید داشتند، ولی خُب تأمین این نظر سخت بود»!؟ وزیر خارجه هم قبلاً اذعان کرده بود که برای امضاء برجام از خطوط قرمز ترسیمی رهبری عبور کرده است. لذا اگر به توصیه‌های رهبری عمل می‌شد اکنون با این حجم از مشکلات اقتصادی داخلی و در سیاست خارجی مواجه نبودیم. براین اساس مؤمن از یک سوراخ چند بار گزیده نمی‌شود. رهبرمعظم انقلاب که دست آمریکایی‌ها برای برگشت سریع و مذاکره جدید بدون عجله را خوانده‌اند، به‌عنوان موضع قطعی جمهوری اسلامی تاکید کردند «ما هیچ اصرار و عجله‌ای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه منطقی و عقلانی ما است، رفع تحریمهاست». نشریه آمریکن کانسروتیو هم اذعان کرد «آمریکایی‌ها به مسئله هسته‌ای تا زمانی متوسل می‌شوند که بتوانند از آن بعنوان بهانه‌ای برای اعمال تحریمها و فشارها استفاده کنند واگر این مسثله حل شود، به مسائل دیگری متوسل می‌شوند». این دقیقاً همان سخن حضرت آقاست که سالها قبل دست آمریکایی‌ها را خوانده بودند و حالا خودشان به آن اذعان می‌کنند، هرچند برخی در داخل قدرت درک این واقعیتهای سیاست خارجی را چه جاهلانه و چه خبیثانه و خائنانه ندارند و آن را کتمان می‌کنند.

*********************************

روزنامه وطن امروز **

بودجه شلخته و پرمشکل اصلاح می‌شود/احمد راستینه*

لایحه بودجه 1400 را باید سیاسی‌ترین لایحه بودجه تاریخ انقلاب نامید، یعنی با وجود آگاهی رئیس‌جمهور و کابینه وی از اینکه مشکلاتی در تامین و تنظیم منابع بودجه وجود دارد اما آنها منابع را به‌ گونه‌‌ای دیده‌اند که مجلس را وارد تقابل جدی با بودجه کنند، چرا که آنها بخوبی می‌دانستند نمایندگان زیر بار منابعی که از نظر عملیاتی امکان تحقق آن وجود ندارد، نمی‌روند. یا اینکه نوع قیمت‌گذاری نرخ ارز را به گونه‌ای در نظر گرفته‌اند که مجلس را درگیر سردرگمی برای اصلاح لایحه بودجه کنند.

برای نخستین‌بار است که 4 نوع قیمت‌گذاری نرخ ارز در لایحه بودجه رخ داده است؛ به طوری که در این لایحه ارز 4200 تومانی، ارز 11500 تومانی، ارز 17500 تومانی و ارز بازار آزاد که حدود 24 یا 25 هزار تومان است آمده و باید گفت معنای این تعداد نرخ‌ ارز آن است که وقتی مبنای قیمت‌گذاری دولت شفاف نیست، رصد اعتبارات، دریافت و هزینه‌کرد هم شفاف نخواهد بود، لذا به وضوح روشن بود نمایندگان مجلس زیر بار چنین قیمت‌گذاری‌ای در موضوع ارز نخواهند رفت.

قریب به 8 سال سیاست‌گذاری دولت موجب آن شده ارزش پول ملی بشدت کاهش یابد و به عبارتی سرمایه ملی ما در پی لجبازی دولت در استقراض از صندوق توسعه، خلق پول و قیمت‌گذاری ارز، نابوده شده است.

از نوع شکل‌دهی به ساختار بودجه مشخص بود دولت به دنبال یک بازی سیاسی برای تقابل با مجلس بوده است و از طرف دیگر به دنبال اینکه خود را منجی اقتصاد کشور معرفی کند و مجلس به عنوان ترمز توسعه و پیشرفت قلمداد شود.

به عنوان مثال در حالی که 6 ماه قبل همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اجرایی شده و به 90 درصد حقوق شاغلان ارتقا پیدا کرده است - البته بدون آنکه منابع واقعی برای پرداخت آن وجود داشته باشد- ولی همین همسان‌سازی برای بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی که باید اجرا شود، حتی به مرحله عملیاتی نرسیده و در نتیجه لایحه بودجه فشار زیادی برای پرداخت بدهی دولت به این سازمان وارد می‌شود و عملا توپ در زمین مجلس می‌افتد تا مجلس در نهایت مجبور شود اشکالی را که درباره همسان‌سازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی وجود دارد، ترمیم کند.

لایحه بودجه 1400 از اساس دارای اشکالات متعددی است که یک ماه کار شبانه‌روزی کمیسیون تلفیق منجر به آن شد تا لایحه بودجه‌ای که پیش از این در سال‌های قبل به آن آب بسته بودند اما در سال جاری در آب غرق بود را اصلاح کند. این اصلاحات ساختاری و شجاعت مثال‌زدنی کمیسیون تلفیق همچنین منجر به اصلاح قیمت‌گذاری ارز، صادرات نفت و هدفمندی یارانه‌ها شد و از یک لایحه بودجه بسیار ناکارآمد هم‌اکنون به لایحه نسبتا همتراز نزدیک شده‌ایم و امیدوارم ان‌شاءالله ادامه مسیر را در صحن علنی مجلس و در دفاع از مصوبات کمیسیون تلفیق پیش ببریم.

* عضو کمیسیون تلفیق

*********************************

روزنامه خراسان**

بازی دو جانبه ماکرون با بایدن و بن سلمان/میرزا رضا توکلی

سیاست مهار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران که از سوی آمریکا و غرب از چنددهه قبل پیگیری می شود، به فراخور شرایط زمانی، بازیگران متفاوتی نیز پیدا کرده است. این روزها دولت بایدن با سیاست چند جانبه گرایی در جهت پیاده کردن سیاست های آمریکا در جهان و افزایش فشار پلکانی علیه ایران در حال حرکت است. اساسا دموکرات ها برخلاف جمهوری خواهان که معتقد به فشار حداکثری علیه ایران و سپس مذاکره با کشوری هستند که به اصطلاح آن ها از پا درآمده است، براین باورند که باید به مرور زمان و پلکانی با افزایش مستمر فشار از ایران امتیاز گرفت و در این مسیر به جای رویارویی مستقیم و هزینه ساز با ایران دیگر کشورهای منطقه را علیه سیاست های راهبردی ایران متحد کرد. در این میان به نظر می رسد امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه  نقشی جدی در پیشبرد این سیاست جدید واشنگتن به عهده گرفته است. نقشی که البته او برای خود منافع موازی بسیاری را نیز در آن تعریف کرده است. از سوی دیگر سعودی ها نیز که حساب ویژه ای روی ترامپ و سیاست فشار حداکثری او علیه ایران باز کرده بودند، این روزها در حال دست وپا زدن برای تعریف جایگاهی در سیاست دولت جدی آمریکا هستند. حالا همسایه جنوبی ایران به هر طنابی چنگ می زند که از این  انزوا خارج شود به طوری که به تازگی در یک زیاده خواهی کاملا غیر معقول  و منطقی  خواستار مشارکت در گفت وگوهای برجامی شده است. این خواسته به حدی غیر دیپلماتیک  بود که هیچ یک از مقامات رسمی کشورهای دخیل در برجام در خصوص آن موضع نگرفتند تا این که «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه که این روزها در قامت پلیس بد مذاکرات برجامی دوباره به صحنه بازگشته تا پازل فشار و مذاکره بایدن علیه ایران را تکمیل کند، روز گذشته در یک اقدام عجیب خواستار حضور عربستان سعودی در مذاکرات برجامی شد!  درخواستی که البته با پاسخ صریح وزارت خارجه ایران رد شد، اما اهمیت این اظهارات جدید رئیس جمهور فرانسه وقتی مشخص می‌شود که بدانیم در حدود دو هفته قبل نمایندگانی از سوی تروئیکای اروپا (فرانسه، انگلیس و آلمان) با سفر به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، گفت وگوهایی با مقامات این کشورها داشتند در خصوص مذاکرات جدیدی که قرار است با ایران درباره برجام انجام شود. اما این که چرا فرانسه در این شرایط  سنگ عربستان را به سینه می زند، دلایل گوناگونی دارد: 1- بخشی از دریافتی های دولت ترامپ دلارهایی بود که آل سعود بابت مواضع ضد ایرانی آمریکا،  به واشنگتن پرداخت می کرد. این امر به قدری بارز بود که برخی کارشناسان اذعان می کردند دولت ترامپ در فاکتورهایی که برای عربستان صادر می‌کند موردی با عنوان مواضع ضد ایرانی دارد و ریاض با پرداخت مبلغ آن، کاخ سفید را متقاعد به اتخاذ رویکردهای ضد ایرانی می‌کند. حالا در نبود ترامپ و فشار حداکثری اش علیه ایران، امانوئل ماکرون کیسه خود را دوخته و گوی سبقت را از بقیه کشورهای اروپایی ربوده است. رئیس جمهور فرانسه سعی دارد با موضع‌گیری علیه ایران و تقویت دیپلماتیک آل سعود در منطقه و در برابر همسایه شمالی، مسیر دلارهای سعودی را از واشنگتن به پاریس منحرف کند.2- یکی از اقدامات جو بایدن در همین چند روز گذشته، تعلیق قراردادهای فروش سلاح و تجهیزات نظامی به عربستان بود؛ در این بین اگرچه بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی معتقدند که این اقدام به منظور «تطهیر وجهه حقوق بشری آمریکا» و همچنین  «استفاده از اهرم تعلیق فروش تسلیحات برای باج خواهی - یا به تعبیر ترامپ - دوشیدن سعودی»  است، اما به نظر می رسد پاریس هیچ بدش نمی آید که از این فرصت به دست آمده کمال استفاده را ببرد و با عربستانی که نیمی از صادرات تسلیحاتی آمریکا را به خود اختصاص داده است، وارد مذاکرات گسترده تسلیحاتی شود. 3- ماکرون با توجه به ظرفیتی که فرانسه در حوزه علم و فناوری دارد،  نیم نگاهی هم به  حضور در مگا پروژه شهر خطی نئوم عربستان دارد شهری که با پیشرفته ترین فناوری های دنیا قرار است تا چند سال دیگر تاسیس شود. هزینه ساخت شهر «نئوم» ۵۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است و برای نمونه شرکت‌های فرانسوی در جریان این پروژه به ساخت ۱۰۰۰ کیلومتری جاده خورشیدی مبادرت می‌ورزند. این می تواند بخشی از پشت پرده حمایت لفظی ماکرون از بن سلمان و اعطای نقش ویژه به سعودی در منطقه باشد.

 4 - حدود یک سال دیگر انتخابات ریاست جمهوری فرانسه برگزار خواهد شد و ماکرون می تواند با ثبت قراردادهای سنگین نظامی با ریاض و همچنین موضع گیری های هم‌سو با این کشور، دلارهای سعودی را به حساب فرانسه واریز کند، این موضوع هم به معنای گشایش اقتصادی در فرانسه است و هم می‌تواند یک امتیاز مثبت برای وی در برابر رقیبانش در انتخابات پیش روی فرانسه باشد. در واقع این را نباید از یاد برد که ماکرون برای پیروزی در انتخابات به یک حامی مالی قوی نیازمند است و با وجود این چه کسی بهتر از بن سلمان؟!

بازی سیاست در زمین برجام این روزها الزاما هدفش احیای برجام نیست و خیلی ها مثل ماکرون کیسه خود را برای آن دوخته اند.

*********************************

روزنامه ایران **

فجری در کردستان/رضا اردکانیان

وزیر نیرو

دوازدهم بهمن 1399، درست 42 سال پس از فجری در تاریخ مردم ایران، هفته سی و نهم پویش هر هفته_الف_ب_ایران، با فجری در توسعه زیرساخت‌های استان کردستان همراه شده است. دوازده طرح صنعت آب و برق در روز دوازدهم بهمن در استان کردستان و در محدوده شهرستان‌های سنندج، سقز، کامیاران و مریوان افتتاح می‌شوند. شماری از طرح‌های صنعت برق شامل بهره‌برداری از نیروگاه مقیاس کوچک مریوان و پست‌های برق 63 و 230 کیلوولت در سنندج، کامیاران و مریوان برای توسعه ارائه خدمات برق در این استان به بهره‌برداری می‌رسند، اما مهم‌ترین اتفاق در این هفته از پویش، آغاز بهره‌برداری از سد رمشت، شبکه آبیاری و زهکشی رمشت- امیرآباد، آب‌اندازی شبکه آبیاری و زهکشی گاران، بهره‌برداری از تصفیه‌خانه آب و آبرسانی به سقز از سد چراغ‌ویس و تصفیه‌خانه فاضلاب کامیاران است.

سد رمشت در فاصله سال‌های 1390 تا 1398 با حجم مخزن 5.8 میلیون مترمکعب با هدف اشتغالزایی، بهبود وضعیت آب زیرزمینی و شرایط معیشتی مردم منطقه در محدوده شهرستان کامیاران ساخته شده است. این سد آب ضروری برای اراضی به میزان 500 هکتار در پایین‌دست، آب شرب شهرستان موچش و ضمن تأمین نیاز محیط‌ زیستی رودخانه را تنظیم و تأمین می‌کند. اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم این سد در زمینه‌های باغداری، کشاورزی، دامداری و پرورش ماهی معادل هزار و 300 نفر در سد و شبکه است. شبکه آبیاری و زهکشی امیرآباد-رمشت هم که در فاصله‌ سال‌های 1395 تا 1399 ساخته شده سبب بهبود 800 هکتار اراضی و توسعه 342 هکتار دیگر می‌شود.

شبکه آبیاری و زهکشی گاران هم در محدوده شهرستان مریوان قرار دارد و در فاصله سال‌های 1396 تا 1399 با سرمایه‌گذاری 132 میلیارد تومان در دست احداث بوده است و هزار و 100 هکتار را تحت پوشش قرار می‌دهد. هدف از این طرح تأمین آب اراضی کشاورزان پایاب سد گاران به مساحت کلی 4 هزار و 556 هکتار است که در حال حاضر بخش‌هایی از واحدهای یک و دو آن به مساحت هزار و 100 هکتار به بهره‌برداری می‌رسد. سد گاران با مخزن 92 میلیون مترمکعبی روی رودخانه گاران از سرشاخه‌های سد سیروان احداث شده و به کمک آن 100 میلیون مترمکعب آب تنظیم می‌شود.

تصفیه‌خانه‌های آب و فاضلاب نیز در سقز و کامیاران به بهره‌برداری می‌رسد. احداث تصفیه‌خانه آب و آبرسانی به سقز از سد چراغ‌ویس، در سال 1389 شروع شده و بعد از 10 سال افتتاح می‌شود. ظرفیت آبرسانی خط لوله احداث شده 400 لیتر در ثانیه است و تأمین بلندمدت آب شرب جمعیت 140 هزار نفری سقز تا سال 1425 را انجام می‌دهد. تصفیه‌خانه فاضلاب کامیاران هم با ظرفیت 12 هزار و 840 مترمکعب در شبانه روز، فاضلاب جمع‌آوری شده از شبکه‌ای به طول 80 کیلومتر را تصفیه می‌کند. این تصفیه‌خانه فاضلاب جمعیت 87 هزار نفر در کامیاران را تصفیه کرده و پساب دارای کیفیت منطبق بر استانداردهای سازمان حفاظت محیط‌زیست را تولید می‌کند.

اگرچه کردستان در هفته سی و نهم پویش از نظر طرح‌های صنعت آب و با هدف‌گذاری توسعه امکانات معیشتی و اشتغالزایی بارز است اما احداث نیروگاه مقیاس کوچک 14 مگاواتی در شهرستان مریوان نیز به جهات مختلف حائز اهمیت است. این نیروگاه توسط بخش خصوصی احداث می‌شود و برق مورد نیاز توسعه صنعتی منطقه را نیز تأمین می‌کند. این گونه نیروگاه‌ها به لحاظ کوچک بودن در نزدیکی محل مصرف برق ساخته می‌شوند و به همین علت هزینه انتقال برق در مسافت‌های طولانی برای آن‌ها وجود ندارد. راندمان تولید موتورهای گازسوز این نیروگاه نیز 56.2 درصد است. تأمین برق از این نیروگاه برای مصارف گلخانه‌ای امکان توسعه تأسیسات تولیدی کشاورزی گلخانه‌ای در سطح 50 نفر ایجاد می‌کند. این نوع نیروگاه‌های مقیاس کوچک به لحاظ پراکنده بودن و اثر آن بر بهبود پدافند غیرعامل و کاهش آلایندگی ناشی از سوخت‌های مایع نیز اهمیت دارند.

سایر تأسیسات برقی که در استان کردستان به بهره‌برداری می‌رسند همچنین ضمن بالا بردن قابلیت اطمینان شبکه برق، کاهش تلفات و جبران افت ولتاژ، تعدادی اشتغالزایی مستقیم فراهم کرده و به صورت غیرمستقیم این امکان را فراهم می‌کند که توسعه تأسیسات صنعتی و احداث تجهیزات برقی لازم برای توسعه آبیاری برای باغداری و آبزی‌پروری در منطقه صورت گیرد. این دستاورد بالاخص با توجه به بیکاری در منطقه و توأمان وجود ظرفیت تولید به مقصد صادرات در منطقه مرزی با کشور عراق حائز اهمیت است. وجود ظرفیت‌های طبیعی توسعه گردشگری در منطقه و ضرورت برق برای ایجاد زیرساخت‌های گردشگری، وجه دیگری از اثر غیرمستقیم تأسیسات برقی ایجاد شده در توسعه منطقه است.

هفته سی و نهم پویش همچنین شاهد افتتاح رسمی واحد شماره 3 بخش بخار سیکل ترکیبی نیروگاه شیروان در استان خراسان شمالی نیز هست. این طرح که با هزینه 4 هزار و 100 میلیارد تومان در فاصله‌ سال‌های 1393 تا 1399 ساخته شده، ظرفیت 160 مگاوات را به نیروگاه شیروان و کل صنعت برق کشور می‌افزاید. تأمین برق برای توسعه اقتصادی در منطقه، افزایش ظرفیت تولید شبکه نیروگاه‌های کشور و بهبود پایداری تأمین برق در کشور از جمله دستاوردهای واحد شماره 3 نیروگاه شیروان است.

طرح‌های هفته سی و نهم پویش هر هفته_الف_ب_ایران با ارزش سرمایه‌گذاری 4 هزار و 776 میلیارد تومان، نقطه شروع دلپذیری برای مردم کردستان، خراسان شمالی و همه ایرانیان در آغازین روز از چهل ‌و دومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران است. فجری در کردستان را در آغاز دهه فجر چهل ‌و سوم، شادمانه گرامی می‌داریم.

*********************************

روزنامه شرق **

افراط و تفریط تحریم/حجت‌اله صیدی

از میان شاخص‌های ارزیابی وضعیت اقتصادی کشورها و معیشت ملل، شاخص درآمد سرانه، با تمام نارسایی‌هایش، هنوز یکی از معتبرترین و مربوط‌ترین ابزارهای برآورد است. بررسی داد‌ه‌‌های مختلف، اعم از آنچه بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران اعلام کرده تا آنچه ازسوی صندوق بین‌المللی پول یا بانک جهانی منتشر شده، نشان می‌دهد که در بازه‌ای 10‌ساله از ابتدای سال 89 تا پایان سال گذشته، درآمد هر ایرانی براساس قدرت خرید وی به‌طورمیانگین، دست‌کم کاهشی در حد 30 درصد داشته که به معنی کوچک‌ترشدن سفره خانواده‌هاست. نیازی به توضیح بیشتر نیست که اگر بر سر رقم دقیق این کاهش یا مدل محاسبه شاخص یاد شده، ملاحظه یا نقدی وجود داشته باشد، بر سر اصل تحقق این واقعیت، بحثی نمی‌توان کرد.‌بدیهی است که علل کاهش درآمد سرانه که می‌توان از آن به افت سطح معیشت تعبیر کرد، تابعی ساده و تک‌متغیره نیست و برای بررسی متغیرهای اثرگذار بر این شاخص و میزان آنها، باید پژوهشی دقیق و جامع انجام شود. اما در رویکردی کلی، می‌توان با بررسی نقطه‌نظر‌های صاحب‌نظران و پژوهشگران و واقعیت‌های موجود به این نتیجه رسید که از میان عوامل داخلی، شیوه حکم‌رانی و از میان عوامل خارجی، تحریم‌های آمریکا دو متغیر مهم و اثرگذار بوده‌اند. جست‌وجوهای نویسنده این سطور، اطلاعات متقنی را مبنی‌بر اینکه سهم هر کدام از دو عامل در این کاهش چقدر بوده است، به دست نمی‌دهد و از این روی پژوهشی مستقل لازم است تا میزان اثر هر کدام از عامل‌های دوگانه پیش‌گفته را بر کاهش سطح معیشت برآورد کند. بدیهی است که در این مسیر نمی‌توان اظهارات سیاسی ازسوی جناح‌های مختلف را قابل اتکا دانست؛ اظهاراتی که به خطا، گاه تنها علت تنگنای معیشتی‌ را، تحریم‌ها عنوان می‌کند و گاه همه را به شیوه اداره کشور نسبت می‌دهد و اداره کشور را نیز به خطا، به قوه مجریه محدود می‌کند، درصورتی‌که در بازه مورد نظر دو کابینه‌ با دو رویکرد متفاوت مسئولیت اجرائی را به عهده داشته است.‌در اینکه باید ارزیابی علمی دقیقی از متغیرهای داخلی اثرگذار بر تنگنای اقتصادی و سهم هر کدام از قوا و ارکان اداره کشور صورت پذیرد تا تصمیم‌گیری بهینه تحقق یابد تردیدی نیست و اتفاقا این امر، در آستانه ورود به سال انتخابات ریاست‌جمهوری کشور، ضرورتی انکارناپذیر دارد، اما به‌دلیل افزایش مباحث مختلف درخصوص تحریم‌ها و رویکرد افزایش فشارهای حداکثری ایالات‌متحده بر ایران در روزهای اخیر که به دلیل تغییر دستگاه حاکمه در واشنگتن، جدی‌تر شده است، موضوع محوری این نوشته، تحریم‌های آمریکاست. جای تأکید دوباره دارد که پرداختن به تحریم‌ها در این نوشته را نباید به‌مثابه بی‌اثر یا حتی ضعیف‌شمردن اثر شیوه‌های اداره کشور بر بروز مسائل اقتصادی تلقی کرد.

تجربه دو دهه گذشته نشان می‌دهد که هرگونه افراط یا تفریط در ارزیابی اثر تحریم‌های بین‌المللی، به‌ویژه آنچه از سوی آمریکا اعمال شده است، خطای تصمیم‌گیری را به دنبال دارد. نعمت دانستن تحریم‌ها و کاغذپاره تلقی‌کردن قطع‌نامه‌های تحریم به همان اندازه خطایی بزرگ است که انتظار معجزه داشتن از رفع تمامی تحریم‌ها. از‌این‌رو، اتخاذ رویکردی واقع‌بینانه در قبال تحریم‌ها به‌شدت ضروری و سودمند است. بررسی درآمدهای کشور از محل معاملات بین‌المللی اعم از صادرات نفت و فراورده‌ها تا صادرات غیرنفتی در 10 سال گذشته، میزان و چگونگی دستیابی به ارز حاصل از صادرات، هزینه مبادله و نقل و انتقال ارز و همچنین واردات فناوری و کالاهای اساسی، مواد اولیه ضروری و سایر کالاهای واسطه‌ای نشان می‌دهد که تحریم‌ها اثر مهم و غیرقابل انکاری بر کوچک‌ترشدن اقتصاد کشور داشته‌اند. ازاین‌رو، نگارنده بر این باور است که آغاز مذاکره برای رفع تحریم‌ها باید به گفتمان غالب در کشور تبدیل شود؛ همان‌گونه که عدم تسلیم در مقابل زورگویی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها و بدرفتاری‌ها‌ی آمریکایی‌ها که ریشه در خوی استکباری و راهبرد امپریالیسمی آنان داشته و محدود به ایران هم نیست، گفتمان غالب جامعه ایرانی است. رواج این گفتمان که مذاکره هیچ‌گاه به معنی سازش نبوده و در راستای منافع ملی، امری ضروری نیز به شمار می‌رود، نیاز اضطراری این‌ روزهای کشور است. به عبارت دیگر، باید مذاکره بی‌درنگ برای رفع تحریم‌ها مورد حمایت تمام جناح‌ها و ارکان اثرگذار سیاسی و مدنی کشور باشد و هرگونه اخلال در روند مذاکره که مراد اصلی کشورهای رقیب ایران و بدخواهان منطقه‌ای و جهانی است، گناهی بزرگ به حساب آید. تیم دستگاه سیاست خارجی ایران که از آزمون‌های قبلی سربلند بیرون آمده و تقوا، عزت‌مداری و وفاداری به منافع ملی آنان مورد تأیید رهبر بزرگوار انقلاب نیز قرار گرفته، نباید کار امروز را به فردا افکنده و به‌دلیل برخی هیاهوهای داخلی یا منطقه‌ای تردیدی به دل راه دهند. دلیل دیگر بهنگام‌بودن آغاز مذاکرات آن است که از یک ‌سو، جهانیان و آمریکایی‌ها، تاب‌آوری ایران را در مقابل فشارهای ستمگرانه و حداکثری رئیس‌جمهور تروریست قبلی آزموده و یقین پیدا کرده‌اند که باید با زبانی مناسب‌تر و از موضعی برابر با جمهوری اسلامی ایران تعامل کنند و از سوی دیگر، تصمیم‌گیران و تحلیلگران ایرانی نیز ارزیابی شفاف‌تری از آثار تحریم‌ها به دست آورده‌اند که تجربه‌ای گران‌سنگ برای ساختن فردای ایران و ایرانی است. دقایقی ز زمانه هنوز در پیش است/ که از سراسر بگذشته قیمتش بیش است.

*********************************

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات