صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۲۸۱۴۰
دکتر فضائلی مطرح کرد:

مقایسه انقلاب اسلامی با انقلاب های دیگر

کشور ما در شراطی بود که حتی برای سیم خاردار به دیگران وابسته بود. ولی در عین حال بیش از 40 کشور به عراق کمک می کردند.
دکتر مهدی فضائلی، مدیر عامل اسبق خبرگزاری فارس در گفت و گویی به مناسبت چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سخنان خود را با این نکته مهم شروع کردند که یکی از راه های شناخت انقلاب اسلامی مقایسه آن با انقلاب های بزرگ دنیا است.
 
چه از نظر میزان حضور گروه های مختلف در شکل گیری انقلاب یا مقایسه رهبران انقلاب ها، برخوردی که انقلاب ها با گذشته خود و افراد رژیم گذشته داشتند، ثبات و پایداری انقلاب ها، تکیه به اصول و آرمان های انقلاب و از جهات دیگر می توان با یکدیگر مقایسه کرد. در این مقایسه انقلاب اسلامی یک شرایط منحصر به فرد و استثنایی دارد.

ایشان ادامه دادند، یکی دیگر از تفاوت های انقلاب اسلامی با انقلاب های دیگر جهان، تفاوت در دشمنان انقلاب اسلامی است. هیچکدام از انقلاب ها دشمنانی با این حجم و کینه نسبت به انقلاب ما نداشتند.
انقلاب اسلامی در شرایطی شکل گرفت که همه دنیای شرق و غرب با همه اختلافاتی که با یکدیگر داشتند در یک موضوع اتفاق نظر داشتند و آنهم مقابله با انقلاب اسلامی بود. دو بلوک شرق و غرب با دین مشکل داشتند اما روش برخورد آنها با مسئله دین متفاوت بود اما هر دو بلوک معتقد بودند دین نباید در عرصه اجتماع و سیاست حضور داشته باشند.
 
بلوک شرق کلیسا و اماکن مذهبی را به انبارهای تسلیحات تبدیل کردند و بلوک غرب زیرکانه تر دین را یک امر شخصی جلوه دادند و مخالف حضور آن در اجتماع و سیاست شدند.
شاهد مثال این قضیه، تردد سفیرکبیر بریتانیا پس از اشغال عراق بود که صدای اذان می شنود و از اطرافیان خود می پرسد این صدای چیست؟ در پاسخ اطرافیان سعی می کنند مسئله را توضیح دهند اما سفیر جمله ای تامل برانگیز می گوید، با این مضمون که تا زمانیکه اذان(یا به نوعی دین) به منافع انگلستان(استکبار) در عراق لطمه نزند مهم نیست!!

بنابراین از نگاه دنیای استکبار تا زمانیکه منافع آنها در خطر نباشد دینداری هیچ مشکلی ندارد. شهید مطهری تعبیر زیبایی دارند که می گویند؛ لیبرالیسم و سوسیالیسم اگرچه مخالف هم هستند اما در مخالفت با دین یک چیز هستند.
در چنین شرایطی انقلاب اسلامی با شعار دین و با رهبری یک مرجع دینی شکل گرفت. لذا همه قدرت های شرق و غرب مقابل انقلاب اسلامی صف آرایی کردند که اوج آن را در زمان جنگ تحمیلی تجربه کردیم.
آقای دکتر ولایتی برای بنده نقل میکردند در یکی از دیدارها با سفیر شوروی، سفیر این بلوک با انگیزه زیادی به بنده گفت خبر خوشی برایتان دارم.
آقای ولایتی گفتند چه خبر خوشی؟ در پاسخ سفیر شوروی گفتند کشورم اجازه داده کامیون حمل سیم خاردار از مرزهای شوروی عبور کرده و به ایران برسد! در این جمله حرف هایی زیادی نهفته است.
 
کشور ما در شراطی بود که حتی برای سیم خاردار به دیگران وابسته بود. ولی در عین حال بیش از 40 کشور به عراق کمک می کردند.

دکتر فضائلی در ادامه گفتند؛ هر کشوری به چهار عامل برای سربلندی نیاز دارد که عبارتند:
یک، داشتن آرمان های بزرگ، هر چقدر آرمان ها بزرگ تر باشد ملت باعظمت تری خواهیم داشت و قدم های جدی تر و بلندتری برای رسیدن به آن برداشته خواهد شد.

دوم، داشتن مشکلات بزرگتر است. انقلاب با دسته و پنجه نرم کردن با مشکلات بزرگتر پخته تر و محکم تر می شود. به مانند گلی که در گلخانه رشد کرده با گلی که در کویر و سختی رشد کرده باشد. جامعه و مردم نیز به همین شکل هستند.

سوم، داشتن دشمنان بزرگ است. دشمنان بزرگ چون مشکلات بزرگ ایجاد می کنند آنها هم عامل رشد هستند. انقلاب اسلامی از این حیث نیز با انقلاب های دیگر متفاوت است.

چهارم، رهبر بزرگ، آرمان های بزرگی دارد و به پشتوانه این رهبر کاریزما است که ملت مشکلات بزرگ و دشمنان بزرگ خود را ناکام می گذارد. پس از حمله عراق به ایران امام(ره) با خونسردی تمام از آن با تعبیر انداختن یک سنگ توسط یک دیوانه کردند و در طول جنگ هیچ گاه متزلزل نشدند.
 
نقل است وقتی خرمشهر سقوط می کند یکی از اطرافیان امام(ره) با عجله و استرس وارد می شود و به امام می گوید خرمشهر سقوط کرده است. امام(ره) با خونسردی می گوید جنگ است دیگر... و با خونسردی به نماز خواندن ادامه می دهد.
 
این عظمت و صلابت در کمتر رهبر انقلاب ها دیده می شود. این روحیه و صلابت به نیروها و مردم عادی هم منتقل شد. با چنین رهبری قطعا مشکلات بزرگ نیز از بین خواهد رفت. امروز دشمنان ما اعتقاد دارند کشور ما یک ابر رهبر دارد که تمامی دسیسه های آنها توسط ایشان برملا می شود.

ایشان در ادامه به انواع استراتژی های دشمنان جمهوری اسلامی در سالیان پس از انقلاب پرداختند و اشاره داشتند؛ یکی از ویژگی هایی که دشمنان کشور ما دارند این است که با ترکیبی از دشمنی ها وارد می شوند.
هیچ وقت با یک استراتژی عمل نمی کنند. از جنگ سخت تا نیمه سخت و اکنون که جنگ نرم و عملیات روانی و تحریم ها ( جنگ نیمه سخت) بیشتر مطرح است.
 
انواع و اقسام تحریم های بی سابقه را به اجرا گذاشتند. در اوایل انقلاب چند رادیو محدود بودند که علیه انقلاب فعالیت می کردند اما اکنون انواع شبکه های رسانه ای در تلاش اند تا نظام را از پا دربیاورند.
یکی از کانونی ترین اهداف دشمنان که در گذشته دنبال می کردند و هنوزم با تلاش بیشتر پیگیر آن هستند گرفتن امید از جامعه است. مایوس کردن جامعه است. اما امروز دشمنان انقلاب اسلامی به مراتب بیشتر از گذشته ضعیف شدند و برعکس اقتدار جمهموری اسلامی بیشتر شده است.

وی ادامه داد؛ برای بهتر شدن باید دولت انقلابی بوجود بیاید که مولفه های انقلاب اسلامی را به پیش ببرد و این یک عنصر کلیدی است. این دولت انقلابی فقط قوه مجریه نیست بلکه قوه مقننه و قضائیه نیز بخشی از آن است. هر چند در راس آن قوه مجریه با توجه به گستردگی امکانات نقش برجسته تری دارد.
 
این مورد با کار انقلابی و افراد انقلابی به ثمر می رسد. منظور از فرد انقلابی فردی نیست که ریش بزرگ داشته باشد یا تسبیح و نماز و..ظاهرنمایی کند، هرچند اینها هم باشد خوب است، بلکه منظور از انقلابی بودن، عقلانیت انقلابی است که حضرت آقا در بیان ویژگی های شهید حاج قاسم سلیمانی بیان داشته اند.
 
ویژگی که مقام معظم رهبری درباره حاج قاسم ذکر می کنند طراز یک مدیر نمونه انقلابی است که باید در دولت انقلابی وجود داشته باشد. از جمله اینکه، شجاع باشد، با تدبیر باشد، اهل دیانت باشد، دل بسته جریان های سیاسی نباشد اما به شدت انقلابی باشد و سایر مواردی که نشاندهنده یک مدیر موفق انقلابی است.
 
بنابراین برای انتخاب درست جهت تشکیل یک دولت انقلابی به این مولفه ها باید توجه داشت نه معیارهایی که بی بی سی و شبکه های معاند ارائه می دهند.
 
در پایان ایشان بحث شان را با جمله ای از حاج قاسم درباره رهبری بینظیر مقام معظم رهبری به پایان رساندند. ایشان گفتند؛ در طول 20سالی که من در محضر آقا بودم نتیجه تقوا را که حکمت می شود در آقا به طور کامل دیدم در هر چیزی که ایشان شبهه می کنند مطمئن می شوم که در انتها رخ می دهد.
 
و به هر چیزی که یقین می کنند مطمئن می شوم موفقیت به دست می آید. افرادی که رهبری را زیر سوال می برند یکی از این دو حالت هستند، افرادی که آرمان ها را فراموش کردند و کاملا درگیر واقعیت ها هستند در برخی موارد واقعیت های جعلی، لذا در برخی موارد می گویند چرا رهبری با آمریکا دشمنی می کند و واقعیت اقتصاد را نمی بیند یا برعکس به نادیده گرفتن آرمان ها متهم می کنند. در صورتیکه رهبری همیشه بین آرمان ها و واقعیت ها تعادل برقرار کردند.                                   
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات