صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۳  ، 
کد خبر : ۳۳۸۶۹۹

چرا لحن سران عرب در قبال ایران تغییر کرده است؟

با وجود سفر رئیس‌جمهور آمریکا به عربستان و برخلاف دفعات پیش کشورهای عرب منطقه نه‌تنها به تهدید غیرواقعی ایران نپرداختند، بلکه هرکدام به زبان خاص خود خواستار بهبود روابط و همکاری با تهران شدند. لحن مثبت سران دولت‌های عربی نسبت به ایران نشان‌دهنده مسیر صحیح مذاکرات بغداد برای رفع سوءتفاهمات میان تهران و جهان عرب است.

 شنبه 16 ژوئیه سران 9 کشور عربی به همراه جو بایدن، رئیس جمهور دموکرات آمریکا در شهر بندری جده جمع شدند تا درباره آخرین تحولات مربوط به بحران انرژی و امنیت منطقه به رایزنی بپردازند. بایدن به مانند رؤسای جمهور پیشین آمریکا لفاظی‌های تکراری درباره تعهد واشنگتن برای حفظ صلح و امنیت در منطقه و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران و دستیابی تهران به سلاح اتمی را تکرار کرد. این بار به نظر می‌آید روندهای منطقه‌ای که به تنش‌زدایی وکاهش تخاصم میان بلوک‌های منطقه منجر شده است به قدری جدی باشد که حتی سفر مستأجر فعلی کاخ سفید به خلیج فارس نتواند تأثیر جدی بر سیاست‌های قدرت‌های منطقه داشته باشد.
لحن نسبتا مثبت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان درباره کاهش تنش‌ها و پیشنهاد همکاری ایران با دولت‌های خاورمیانه عربی و تأکید بر راه حل سیاسی در بحران‌های سوریه و یمن حاکی از حرکت روبه جلوی روند عادی‌سازی روابط میان تهران و ریاض دارد.
کشورهای عرب منطقه به خوبی می‌دانند با کمرنگ شدن حضور آمریکا، هیچ کشور یا ائتلاف منطقه‌ای نمی‌تواند در برابر ایران ایستادگی کند
بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل و غرب آسیا معتقدند هدف اصلی بایدن از سفر به منطقه جلوگیری از تداوم بحران انرژی و همچنین ایجاد مانع بر سر راه گسترش نفود مسکو و پکن در میان متحدان سنتی خود در منطقه خلیج فارس است. رئیس جمهور آمریکا به صراحت در جمع کشورهای عرب منطقه گفت که آمریکا از غرب آسیا خارج نخواهد شد و واشنگتن اجازه نخواهد داد خلأ شکل بگیرد تا چین، روسیه و ایران آن را پر کنند. این ادعا در حالی مطرح می‌شود که آمریکا از مدتها قبل به دنبال خروج نیروهای خود از منطقه و تمرکز بر روی چین بوده است.
دیگر موضوع نشست جده، امنیت منطقه، آبراهه‌ها و به شکل ویژه ادعای تهدید ایران بود. واشنگتن بنا بر سیاست سنتی خود قصد دارد تا تهران را به عنوان تهدید شماره یک دولت‌های عرب منطقه معرفی کند تا به این وسیله زمینه برای حضور نظامی در خلیج فارس، سلطه بر شریان نفت و فروش انواع تسلیحات به شیخ‌نشین‌های خلیج فارس را فراهم کند؛ اما این بار برخلاف دفعات پیش کشورهای عرب منطقه نه تنها به تهدید (غیر واقعی) ایران نپرداختند، بلکه هر کدام به زبان خاص خود خواستار بهبود روابط و همکاری با تهران شدند.
لحن مثبت سران دولت‌های عربی نسبت به ایران نشان دهنده مسیر صحیح مذاکرات بغداد برای رفع سوء تفاهمات میان تهران و جهان عرب است. هفته گذشته بشار الخصاونه، نخست وزیر اردن با استقبال از روابط سالم با تهران گفت: هیچ وقت با ایران به عنوان منبع تهدید برای امنیت ملی کشورمان برخورد نکردیم. روند تهدیدات ایران علیه کشورهای همسایه کاهش یافته و از این قضیه خرسندیم.
انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجه با بیان همکاری نکردن با آمریکا برای هدف قرار دادن ایران گفت: امارات در حال اعزام سفیر خود به تهران است و نیاز به تنش‌زدایی با ایران وجود دارد. ما باید راه و حل‌هایی پیدا کنیم و همچنین باید از همکاری‌های اقتصادی در زمینه‌های مختلف بهره ببریم.
رقایت میان امریکا و چین موجب افزایش تمرکز سیاسی، نظامی و اقتصادی واشنگتن از غرب آسیا نسبت به منطقه آسیا پاسیفیک شده است. در سال‌های اخیر با افزایش ضرباهنگ رقابت میان قدرت‌های بزرگ، آمریکا حضور نظامی خود در منطقه غرب آسیا را کاهش داده و سعی کرده است تا منافع خود را با سیاست «برون سپاری» حفظ کند. به عنوان نمونه، در دوران جدید قطر به نماینده سیاسی، اردن نماینده لجستیکی-امنیتی، بحرین پایگاه نیروی دریایی، پاکستان و ترکیه مسئول امور نظامی-امنیتی در افغانستان تبدیل شدند.
مسیر گفت و گوهای امنیتی میان ایران با سه کشور عربی عربستان، مصر و اردن با میانجی‌گری بغداد به خوبی پیش رفته و حال به ایستگاه پایانی خود رسیده است
در چنین شرایطی کشورهای عرب منطقه به خوبی می‌دانند با کمرنگ شدن حضور آمریکا، هیچ کشور یا ائتلاف منطقه‌ای نمی‌تواند در برابر ایران ایستادگی کند. بر همین اساس دولت‌های غرب آسیا به واسطه میانجی گری قطر، عمان و عراق به دنبال کاهش تنش‌ها با تهران و آغاز فصل جدید از تعامل و همکاری با همسایه بزرگ خود هستند.
بهره سخن
با آغاز بیداری اسلامی در دهه ابتدایی قرن بیست و یکم، رقابت میان قدرت‌های منطقه آشکار و نقاط تنش میان قطب‌های قدرت در غرب آسیا و شمال آفریقا افزایش یافت. اکنون پس از گذشت یک دهه از رقابت نفس‌گیر میان دولت‌های منطقه، نسیم صلح در روابط میان بلوک‌های قدرت وزیدن گرفته است. در دو سال گذشته روابط میان بلوک محافظه‌کار به رهبری سعودی و محور اخوانی به رهبری ترکیه به حال عادی درآمده و دو طرف در حال تعریف نقاط مشترک برای تأمین حداکثری منافع خود هستند.
علاوه بر این، مسیر گفت و گوهای امنیتی میان ایران با سه کشور عربی عربستان، مصر و اردن با میانجی‌گری بغداد به خوبی پیش رفته و حال به ایستگاه پایانی خود رسیده است. بی‌شک عادی‌سازی روابط میان تهران و ریاض و ازسرگیری روابط دیپلماتیک می‌تواند زمینه لازم برای پایان دادن به بحران‌‌های منطقه‌ از یمن تا لبنان را فراهم آورد. همچنین با بهبود روابط میان ایران و دولت‌های عربی فرآیند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به حاشیه رفته و بار دیگر فلسطین به موضوع شماره یک جهان اسلام بدل خواهد شد. 
منبع: راهبرد معاصر

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات