صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۸۷ - ۱۴:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۵۳۷۲

ویژگی های حزب الله در قرآن کریم


حسین سیف الهی

امروزه گروهی مومن، به نام «حزب الله» با سرسخت ترین دشمن اسلام و مسلمین، متجاوزان صهیونیزم، در جبهه های سیاسی و نظامی مجاهده می کنند و با مقاومتی شجاعانه بر آرمان ها و اصول اسلام پای می فشرند و از حریم و ناموس خود در برابر دشمنان خدا دفاع می کنند. قطعا شناخت حزب الله و حزب الشیطان در قرآن و شناخت مختصات این دو حزب، اعم از ماهیت، اوصاف، اهداف و عواقب آنها، تاثیری مستقیم در هدایت و قضاوت انسان ها دارد. خداوند متعال در قرآن کریم، در دو آیه شریفه؛ مائده. 56 و مجادله.22، به صراحت از حزب الله نام برده و ویژگی های آنان را بیان کرده است. همچنین در مقابل، در دو آیه شریفه؛ مجادله.19 و فاطر.6، به وجود حزب الشیطان در عالم تصریح و به بیان اوصاف آن پرداخته است.

در این نوشتار سعی بر آن است که اوصاف و مختصات حزب الله از منظر قرآن کریم، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. طبیعی است وقتی که ویژگی های یک حزب شناخته شود، تطبیق آن در هر عصر و زمان، با احزاب و گروه ها، کار دشواری نیست. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

پیدایش حزب الله

حزب به مفهوم اصحاب، گروه و لشگر است. بنابراین تابعان خدا و لشکر او حزب الله، و پیروان و جنود شیطان، حزب الشیطان هستند. در کتاب لغت آمده است:«به پیروان و اصحاب کسی که مطابق نظر و دستور وی عمل می نمایند را حزب او می گویند و مومنان حزب الله و کافران حزب الشیطان هستند.» (1)

بنابراین از زمانی که اولین مومن در عالم پیدا شد، حزب الله نیز پا به عرصه وجود گذاشته است. همچنین از بدو پیدایش شیطان و اولین پیرو او حزب شیطان نیز پدید آمده است. پیامبر اعظم (ص) می فرمایند:«ای مردم! همانا خدا است و شیطان، حق است و باطل، هدایت است و گمراهی، راه راست و رشد است و کجی، دنیا است و آخرت، حسنات و سیئات، پس هر چه حسنات است از خدا است و هرچه سیئات است از شیطان که لعنت خدا بر او باد!» (2)

ویژگی های حزب الله

آیه 55 و 56 سوره مائده، حزب الله را چنین معرفی کرده است:«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون؛ سرپرست و ولی شما، تنها خدا است و رسول او و کسانی که ایمان آوردند، همان ها که نماز را به پا می دارند و درحال رکوع زکات می دهند.و کسانی که ولایت خدا و پیامبر و افراد با ایمان را بپذیرند، ]حزب الله هستند[ وحزب الله پیروزند.» (مائده 56)

ویـژگی های حزب الله

دراین آیات، سه ویژگی مهم و اساسی: ایمان به خدا، ایمان به رسول او و ایمان به ائمه (ع) برای حزب الله اثبات شده است که به اختصار مورد بحث قرارمی دهیم.

1- ایمان به خدا

ایمان به خداوند متعال، اولین جداکننده مؤمنان و کافران از هم و مهم ترین رکن مکتب توحیدی است. عقیده حق بدون ایمان به خداوندی که خالق همه موجودات است، شکل نمی گیرد. مکاتب و آیین های مختلف در دنیا کم نیستند، لکن همین که این شرط اساسی و اولیه را نداشته باشند، با هر اسم و نشان و با هر آداب وعقایدی که باشند، حزب و طرفدار شیطان هستند. و این نکته از حدیث پیش گفته، رسول گرامی (ص) نیز به روشنی استفاده می شود.لذا از مستضعفان فکری که بگذریم اگر کسی اولین و مهم ترین شرط یعنی اعتقاد به توحید را نداشته باشد، خواه ناخواه در زمره اهل باطل قرارمی گیرد؛ چرا که مهم ترین نقش شیطان درگمراهی انسان ها این است که یاد خدا را از آنها بگیرد و کسی که رو به خدا نیاورد قطعا حزب الشیطان است. خداوند متعال به این نکته چنین تصریح فرموده است:«استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکرالله اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون؛ شیطان بر آنها مسلط شده و در نتیجه یاد خدا را از خاطر آنها برده، آنان حزب شیطان اند. بدانید حزب شیطان، زیان کاران اند.» (مجادله 19)

و اما حزب الله به تصریح آیات کریمه قرآن، کسانی هستند که سرپرستشان خدا است و تحت ولایت خداوند متعال تنفس می کنند و دل درگرو فرامین او دارند. از مهم ترین آثار این تولی مبارک این است که خداوند متعال هدایت آنان را برعهده گرفته و آنان را از ظلمت خارج نموده و به نور رهنمون می شود؛«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند، آنان را از ظلمت ها به سوی نور می برد، و کسانی که کافر شدند. اولیای آن ها طاغوت ها هستند که آنان را از نور به ظلمت ها می کشانند، آن ها اهل آتش اند و همیشه درآن خواهند ماند.» (بقره 257)

از آیات فوق و آیات دیگر، چنین بر می آید که خداوند متعال از طرفی مؤمنان را به دلیل تولی و پیروی از خداوند متعال،حزب الله نامیده و از سوی دیگر خود متولی و عهده دار هدایت و نجات آن ها از تاریکی های شرک، بت پرستی، جهالت و طغیان شده است. از این رو هیچ کس درعالم وجود، نمی تواند مانع اراده شود بر هدایت مؤمنان تعلق گرفته است. در نتیجه با تحقق شرط اول یعنی ایمان به خدا که وظیفه بندگان خدا است- البته با لوازم این ایمان که به برخی از آن ها اشاره خواهد شد - آن اثر یعنی نورانیت و نجات از ظلمت ها، به دلیل آن که فعل خداوند تعالی است و او خلف وعده نمی کند، قطعا تحقق می یابد.

2- ایمان به رسول (ص)

دومین ویژگی حزب الله، ایمان به رسالت پیامبر اعظم (ص) است. لکن این ایمان نشأت گرفته از ایمان به خداوند متعال است. زیرا رسولان خدا و در صدر آن ها رسول اکرم (ص) واسطه خدا و خلق هستند و. لذا به تصریح آیات متعددی از قرآن کریم، لازمه به خدا و اطاعت از او، ایمان به رسول خدا و اطاعت از وی است. و همچنین لازمه ایمان و اطاعت از رسول، ایمان اطاعت از خدا است و هیچ گونه دوگانگی در این جهت بین خدا و رسول او وجود ندارد. به عنوان نمونه قرآن می فرماید:

من یطع الرسول فقد اطاع الله؛ کسی که از پیامبر اطاعت کند قطعاً از خدا اطاعت کرده است.» (نساء 80)

و نیز می فرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم و الله غفور رحیم؛ بگو اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهان شما را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» (آل عمران 13)

به همین جهت، بینش دوگانه نسبت به خدا و رسول را قرآن کریم از صفات کافران شمرده و آنان را به خاطر این صفت مشرکانه سرزنش کرده است: «ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا¤ اولئک هم الکافرون حقا... کسانی که به خدا و رسولان او کفر می ورزند، و می خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می گویند به برخی ایمان می آوریم و برخی را انکار می کنیم و می خواهند میان این دو راهی را برای خود برگزینند، آنان در حقیقت کافرند.» (نساء 150)

3- ایمان به امامت ائمه اطهار (ع)

سومین صفت حزب الله به اشاره قرآن، ایمان و اعتقاد به امامت ائمه اطهار (ع) و پیروی از آن بزرگواران است. به دلالت روایات متواتر و اتفاق شیعه، مقصود از «والذین امنوا»، در دو آیه پیش گفته (مائده55. و 65)، امیرالمؤمنین و اولاد معصومش (ع) هستند. حتی بسیاری از اهل سنت نیز اعتراف دارند که کسی که در حال رکوع صدقه داد و این آیه در شأن او نازل شد، علی بن ابی طالب (ع) است.

مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، پس از طرح مباحث نسبتاً مفصلی در این باره نوشته است: «و علاوه بر همه وجوهی که گفته شد روایات بسیاری از طریق امامیه و هم از طریق خورد اهل سنت هست که همه دلالت دارند بر اینکه این دو آیه در شأن علی بن ابی طالب (ع) وقتی که در نماز انگشتر خود را صدقه داد نازل شده است، بنابر این، این دو آیه متضمن حکم خاصی هستند و شامل عموم مردم نیستند.(3)

در تفسیر نمونه نیز آمده است: «در بسیاری از کتب اسلامی و منابع اهل تسنن، روایات متعددی دائر بر اینکه آیه فوق در شأن علی(ع) نازل شده نقل گردیده که در بعضی از آنها اشاره به مسئله بخشیدن انگشتر در حال رکوع نیز شده و در بعضی نشده، و تنها به نزول آیه درباره علی(ع) قناعت گردیده است.

این روایت را «ابن عباس» و «عمار یاسر» و «عبدالله بن سلام» و «سلمه بن کهیل» و «انس بن مالک» و «عتبه بن حکیم» و «عبدالله ابی» و «عبدالله بن غالب» و «جابربن عبدالله انصاری» و «ابوذر غفاری» نقل کرده اند. به کتاب احقاق الحق جلد دوم صفحات 399 تا 410 مراجعه شود- و علاوه بر ده نفر که در بالا ذکر شده از خود علی(ع نیز این روایت در کتب اهل تسنن نقل شده است- به کتاب المراجعات صفحه 155 رجوع شود- جالب اینکه در کتاب غایه المرام تعداد 42 حدیث در این باره از طرق اهل تسنن و 91 حدیث از طرق شیعه نقل کرده است.- منهاج البراعه جلد دوم صفحه 053- کتاب های معروفی که این حدیث در آن نقل شده از سی کتاب تجاوز می کند که همه ازمنابع اهل تسنن است.»(4)

به نقل یک روایت در این زمینه اکتفا می کنیم:

امام صادق(ع) از جد بزرگوارش امام سجاد(ع)، چنین نقل کردند که فرمودند: «زمانی که آیه شریفه «انما ولیکم الله...» نازل شد، عده ای از مسلمانان در مسجد مدینه جمع شدند و در مورد این آیه شریفه نظر یکدیگر را جویا شدند. برخی گفتند: اگر ما به این آیه کافر شویم به سایر آیات نیز کافر شدیم و اگر به این آیه مؤمن شویم، تسلط علی بن ابی طالب برای ما مذلت است و گفتند ما می دانیم محمد(ص) راست گفته است، ولی ما به او مؤمن می شویم و از علی بن ابی طالب اطاعت نمی کنیم. لذا این آیه نازل شد: «یعرفون نعمت الله ثم ینکرونها؛ نعمت خدا را شناختند سپس منکر شدند.» بعد حضرت در تفسیر این آیه فرمود: «ولایت علی بن ابی طالب را شناختند و با این حال اکثر شأن به ولایت کافر شدند.»(5)

بنابراین خداوند متعال در آیه شریفه «و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون» (مائده 65) شناخت و پیروی از ولایت را سومین رکن اساسی حزب الله شمرده است. و همان طور که راجع به رسالت و توحید ثابت شد که رسالت لازمه توحید است، قطعاً ولایت نیز لازمه رسالت و تداوم نمایندگی خدا در بین خلق است، لذا اگر کسی ولایت را نپذیرد نمایندگی و خلافت خدا در عالم را نپذیرفته و همان طور که آن مسلمانان- در حدیث پیش گفته- فهمیدند، اگر کسی به این آیه کافر شود در حقیقت به سایر آیات و به تمامیت دین کافر شده است.

از دیگر آیاتی که به تصریح به معرفی حزب الله پرداخته است، آیه 22 سوره مجادله است: «لا تجد قوما مؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حادالله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون؛ (مجادله 22) هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هرچند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از طرف خودش آن ها را تقویت فرموده و آن ها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن می مانند خدا از آن ها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنود هستند، آن ها حزب الله هستند بدانید حزب الله پیروزان و رستگاران اند.»

در این آیه شریفه به دو ویژگی دیگر حزب الله تصریح شده که در ادامه سه ویژگی گذشته، بیان می شود:

4. ایمان به آخرت

ایمان به آخرت از لوازم ایمان به خدا است. باور کردن آخرت و حضور در پیشگاه عدل الهی، موجب می شود که انسان جز به امر الهی، به چیزی نیندیشد و در حرکت به سوی حق تعالی، هیچ چیز نتواند مانع او شود حتی اگر پدر یا مادر یا فرزندان او و یا اقوام او باشند. و در نهایت بهشت خدا و رضوان الهی در انتظار او خواهد بود.

5. بیزاری از دشمنان خدا و مجاهده با آنان

خداوند متعال در آیه شریفه فوق با تعبیر «لاتجد...» تأکید کرده است که امکان ندارد حزب الله که به خدا و آخرت ایمان دارند، با دشمنان خدا دوستی کنند، حتی اگر پدر، مادر، فرزندان یا اقوام آنان باشند. این ویژگی موجب می شود که حزب الله مقاومت را در برابر دشمنان خدا که همان جنود ابلیس هستند، سرلوحه زندگی خود قرار دهند و از هیچ گونه تلاش و مجاهده در راه خدا کوتاهی نکنند.

حال سؤال این است که مفهوم غلبه چیست؟ حزب الله بر چه کسی و در چه چیزی غالب اند؟ آیا پیروزی فقط در امور معنوی و دینی است یا در امور دنیوی پیروزند؟ و بالاخره راز و سر غلبه حزب الله چیست؟

مفهوم پیروزی حزب الله

خداوند متعال کسانی را که به این ارکان اعتقادی، ایمان دارند و در صحنه عمل نیز به مقتضیات آن ها پایبند باشند «حزب الله» نامیده و حزب الله را در دو آیه مورد بحث، با چندین تأکید، غالب، پیروز و رستگار معرفی کرده است.

مرحوم علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان، آیه 65 سوره مائده را چنین معنا کرده است: «و من یتول الله و رسوله والذین امنوا فان حزب الله هم الغالبون» تولی به معنای گرفتن ولی است و «الذین امنوا» افاده عهد می کند و درآن اشاره است به مؤمنین معهود، یعنی همان مؤمنین که در «انما ولیکم» ذکر شد و جمله «فان حزب الله هم الغالبون» در جای جزای شرط قرار گرفته ولیکن درحقیقت جزا نیست و جزا در تقدیر است و این جمله از باب به کار بردن کبرای قیاس در جای نتیجه در اینجا ذکر شده است تا علت حکم را برساند، و تقدیر آیه چنین بوده: «و من یتول فهو الغالب لانه من حزب الله و حزب الله هم الغالبون- هرکه خدا و رسول را ولی خود بگیرد غالب و پیروز است چون که از حزب خداست و حزب خداوند همیشه غالب است.»(6)

وی همچنین در ذیل آیه فوق، به معنای آیه 22 مجادله: «... أولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون» نیز اشاره کرده و فلاح را نیز به معنای غلبه دانسته و نوشته است: «و الفلاح الظفر و ادراک البغیه التی هی الغلبه و الاستیلاء علی المراد...»(7)

آنگاه فرمود: «معنای پیروزی، رسیدن به مقصد و استیلای برخواسته خویش است، و این استیلای بر مراد و فلاح همان است که خداوند متعال آن را از جمله بهترین نویدها برای مؤمنین قرار داده و آنها را به نیل به آن بشارت داده و فرموده است: «قد افلح المؤمنون» و آیاتی که این نوید را می دهند زیادند و در همه آنها این لفظ بطور مطلق بکار رفته و معلوم است که «فلاح» مطلق هم رسیدن به سعادت را و هم رستگاری به نیل به حقیقت را و هم غلبه بر شقاوت و باطل و دفع آن را هم در دنیا و هم در آخرت شامل می شود. اما در دنیا برای اینکه مردمی رستگارند که مجتمعشان صالح و افراد آن مجتمع همه اولیای خدا و صالح باشند و معلوم است که در چنین مجتمع که پایه اش بر تقوا و ورع است و شیطان در آن راه ندارد می توان مزه زندگی واقعی را چشیده و به عالی ترین درجه لذت و برخورداری از حیات نائل شد و اما در آخرت برای اینکه چنین مردمی در آخرت در جوار رحمت خدایند.»(8)

در تفسیر نمونه نیز آمده است: «آیا منظور از پیروزی» حزب الله که در این آیه به آن اشاره شده، تنها پیروزی معنوی است یا هرگونه پیروزی مادی و معنوی را شامل می شود؟

شک نیست که اطلاق آیه دلیل بر پیروزی مطلق آنها در تمام جبهه ها است و براستی اگر جمعیتی جزء حزب الله باشند یعنی ایمان محکم و تقوا و عمل صالح و اتحاد و همبستگی کامل و آگاهی و آمادگی کافی داشته باشند بدون تردید در تمام زمینه ها پیروز خواهند بود و اگر می بینیم مسلمانان امروز به چنان پیروزی دست نیافته اند، دلیل آن روشن است، زیرا شرایط عضویت در حزب الله که در بالا اشاره شد در بسیاری از آنها دیده نمی شود و به همین دلیل قدرت ها و نیروهایی را که برای عقب نشاندن دشمن و حل مشکلات اجتماعی باید مصرف کنند غالباً برای تضعیف یکدیگر بکار می برند.(9)

بنابراین حزب الله در دنیا و در آخرت و در همه امور دینی و دنیوی خود، و به خصوص در برابر دشمنان در صحنه نبرد حق علیه باطل، پیروزند، به دلیل آن که خواست و اراده آن ها، جز خواست و اراده خدا نیست. و همان طور که قبلاً گفته شد، حزب الله در برابر حزب الشیطان است، بنابراین حزب الله، بر شیطان و حزبش غلبه می کنند و با آن که شیطان لشکرش را برای نابود کردن مؤمنان فرا می خواند ولی در حقیقت به تصریح قرآن کریم، این فراخوان به سوی عذاب سعیر یعنی آتش سوزان است:«ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا انما یدعوا حزبه لیکونوا من اصحاب السعیر؛ در حقیقت شیطان دشمن شماست. شما ]نیز[ او را دشمن بگیرید. او فقط حزب خود را می خواند تا آنها از یاران آتش باشند.»(فاطر6)

لذا شیطان در تمامی اهدافش شکست خورده است، زیرا هدف شیطان مقابله با همان ارکان اعتقادی یعنی توحید و رسالت و ولایت است ولی هیچ گاه نور خدا خاموش نمی شود و خدا نورش را در عالم تمام می کند؛ «یریدون لیطفؤا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون؛ می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا- گرچه کافران را ناخوش افتد- نور خود را کامل خواهد کرد.»(صف 8)

بنابراین حزب الله به سبب بهره مندی از پنج ویژگی بیان شده در آیات قرآن؛ یعنی ایمان به خدا و رسول و ائمه(ع) و پیروی از فرامین آن ها، ایمان به آخرت و تبری از دشمنان خدا و مجاهده با آنان پیوسته بهره مند از تأییدات الهی هستند:

و این نکته از مهم ترین رموز پیروزی آنان است. لذا خدا درباره آنان فرموده است؛ «و أیدهم بروح منه».(مجادله22) بنا براین خداوندی که قدرتی فوق قدرتش نیست و عظمتی فوق او نیست، همراه مؤمنان مجاهد و صبور است؛ «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین؛ بسا گروه اندک که بر گروهی بسیار به اذن خدا پیروز شدند و خداوند با صابران است.» پس معیت خداوند با مجاهدان صابر، بدون شک بر پیروزی قطعی آنان در برابر شیطان و لشکرش خواهد انجامید. و این همان تأیید خداوندی است که همواره پشتیبان حزب خدا است.

مرکز فرهنگ و معارف قرآن

پی نوشت ها

1) کتاب العین، ج3، ص461.

2) کافی، ج2، ص51، ح2؛ بحارالأنوار، ج76، ص822، ح3؛ المحاسن، ج1، ص152، ح862.

3- ترجمه تفسیر المیزان، ج6، ص8؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، ج6، ص8.

4- تفسیر نمونه، ج4، ص524.

5- کافی، ج1، ص724.

6- ترجمه تفسیر المیزان، ج6، ص91؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص51.

7- المیزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص51.

8- ترجمه تفسیر المیزان، ج6، ص02.

9- تفسیر نمونه، ج4، ص434.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات