نوشیروان کیهانیزاده
۱۳سپتامبر 2005 «جد هووارد» تاریخدان آمریکایی به پاس 36 سال تدریس تاریخ، تالیف چندین کتاب تاریخ و ابراز نظرات متعدد درباره تحولات جهان و وقوع رویدادها، رعایت حقوق و شئون انسان و دادن این اندرز که تاریخنگاران به بررسی و انعکاس گمنامانی هم که فداکاری و کارهای بزرگ از آنان سرزده است بپردازند و تنها سراغ معاریف و مشاهیر نروند، جایزه انساندوستی گرفت. وی تفسیر جالبی از اظهارات هیتلر در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم به دست داده که رسانهها در مقالات خود بارها به آن استناد کردهاند. هیتلر در آوریل 1945 خطاب به باقیمانده همکاران خود گفته بود: پس از ما، جهان دارای دو قدرت خواهد بود؛ مسکو و واشنگتن، که قادر خواهند بود با هم معارضه کنند و این معارضه آشتیناپذیر در طول خود نوعی «نظام جهانی» به وجود خواهد آورد، ولی همزمان با کنار رفتن یکی از این دو قدرت (به هر طریق) نظام دیگری بر جهان حکمفرما خواهد شد که ادامه این نظام بستگی به رفتار این ابرقدرت واحد خواهد داشت و رفتار این ابرقدرت ارتباط مستقیم با شخصیت فردی دارد که در راس آن قرار داشته باشد و ...
پروفسور هوارد سه دهه پیش (اواخر حکومت برژنف و پدیدار شدن علائم انحطاط شوروی که عمدتاً ناشی از انتصابات نادرست مدیران و فساد اداری بود) در تفسیر پیشبینی هیتلر گفته بود که پس از خروج یکی از دو ابرقدرت از میدان و برقرار شدن نظمی نوین در جهان، دیری نخواهد پایید که ابرقدرت واحد با هدف حفظ سلطه (دامینانس) خود بر مناطق جهان به صورت جداگانه، با قدرتهای بالقوه (نه بالفعل) هر منطقه وارد معارضه خواهد شد و این معارضه از مناطق ثروتمند و دارای منابع سرشار (مثلاً خاورمیانه) آغاز میشود و بنابراین، این معارضه عمدتاً ریشه اقتصادی خواهد داشت. پس از آغاز این معارضات (که تراشیدن بهانه برای شروعشان آسان است)، قدرتهای خفته تا روزی تماشاگر صحنه و منتظر میمانند که احساس کنند نیروی «ابرقدرت واحد» تحلیل رفته و دچار دشواری شده است و سپس در برابر آن سربلند میکنند و جهان دارای نظام دیگری خواهد شد.
اصحاب نظر سالهاست که میگویند و مینویسند که معارضه (جنگ سرد) آمریکا با ایران به این دلیل است که آمریکا نمیخواهد ایران قدرت برتر (دامینانت پاور) خاورمیانه شود، میخواهد خودش بر خاورمیانه ثروتمند و استراتژیک مسلط باشد. بنابراین، عنوان کردن برنامههای اتمی ایران بهانه و دستاویز است. طرح معارضه با ایران از سال 1992 در دست تهیه بود. واشنگتن میداند که طبق منطق برتری (لاجیک دامینانس)، در خاورمیانه امتیازات ایران بیش از آمریکاست، زیرا وارث امپراتوری پارسیان است که بیش از 1200 سال حاکم بر منطقه بود و پس از آن نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران هیچگاه کاهش نیافت. تمدن ایرانیان همچنان ستاره درخشان آسمان منطقه است. بسیاری از عراقیها و ایرانیان بستگان یکدیگرند. به علاوه، سازمان نظامی ایران شالوده خوبی دارد و دیر زمانی است که قدرت نظامی اول جهان اسلام است. حال آنکه کار دولت واشنگتن اینک به جایی رسیده است که برای جلب افراد جهت استخدام در ارتش خود به هر کدام 20 هزار دلار جایزه نقدی میدهد و اگر داوطلب، خارجی باشد، وعده تابعیت. دولت واشنگتن با همه زیانهایی که از اشغال نظامی عراق دیده است از استقرار نظامی درازمدت در این کشور دست برنخواهد داشت. این زیانها؛ از جمله کاهش شدید ارزش دلار به دلیل فروش 32 میلیارد از این اسکناس در طول دو هفته اخیر، به گونهیی که نرخ برابری هر یورو به یک دلار و چهل سنت و نرخ برابری یک پاوند انگیسی به بیش از دو دلار رسیده است و در این شرایط اگر چین دلارهای خود را وارد بازار کند دشواری بزرگی برای آمریکا پدید خواهد آمد. بهای یک بشکه نفت خام شیرین در 13 سپتامبر 2007تنها به دلیل کاهش ارزش جهانی دلار به بشکهیی 80 دلار رسید، حال آنکه دو روز پیش از آن اوپک تصمیم به افزایش تولید گرفته بود و بهای نفت خام قاعدتاً باید کاهش مییافت، نه افزایش. جرج دبلیو بوش رئیسجمهور آمریکا در نطق پنجشنبه شب خود (13سپتامبر 2007) گفت که با وجود خارج ساختن 20 تا 30 هزار نظامی از عراق در طول امسال و سال آینده، شمار نیروهای آمریکایی در عراق را از 130 هزار تن کاهش نخواهد داد و برای حفظ آرامش منطقه (از خطر ایران!) آمریکا باید در عراق و منطقه حضور نظامی داشته باشد. آژانس فرانس پرس (خبرگزاری فرانسه) دهم سپتامبر از قول یک منبع نظامی گزارش داده بود که آمریکا میخواهد در نزدیکی مرز ایران در عراق یک پایگاه نظامی تاسیس کند و به همین صورت در نزدیکی مرز سوریه. در این میان اسرائیل مایل است که خودمختاری کردستان عراق تحکیم شود که میان سوریه، ترکیه و ایران قراردارد و ... دولت آمریکا از پایان جنگ جهانی اول چنین طرحی داشت.