صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۳:۴۵  ، 
کد خبر : ۵۲۱۰

بررسی ساختار سیاست آینده آمریکا در جهان/دکتر علی اکبر ولایتی


قبل از هر چیز مناسب است که طرحی بدهیم مبنی بر اینکه دریافت ما از طرح کلی آمریکائیها برای آینده سیاستشان چیست . دریافت ما این است که آمریکائیها هر چیزی را که در ذهن شان هست برملا نمی کنند فقط هر چه را مصلحت بدانند آن را علنی می کنند مثل همین نطق آقای بوش . مثل بخشی از گزارش آقای « بیکر ـ هامیلتون » که منتشر شد. حتما یک بخش های منتشر نشده ای هم دارد. ما به عنوان مردمی که در منطقه حضور داریم و در منطقه خاورمیانه زندگی می کنیم باید از روی تجربیات و قرائن و شواهد دریافت درست و جامع الاطرافی داشته باشیم از اینکه آمریکایی ها می خواهند در آینده در خاورمیانه چه بکنند تا براساس آن تکلیف خودمان را بدانیم و اقدامات خودمان را سامان بدهیم . ما که عرض می کنم منظورم دولت ایران مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی است و ما به عنوان یک شهروند ایرانی نظراتمان را می دهیم تا نظام هم متناسب با مقتضیات تصمیم خودش را بگیرد. فکر می کنم ساختار سیاست آمریکایی ها در آینده به این شکلی است که عرض می کنم .
آمریکائیها بعد از فروپاشی شوروی تصمیم گرفتند سیاست شان را در دنیا بازنگری کنند. از مهم ترین کارها و برنامه هایشان خاورمیانه بود.
طرح نظم نوین جهانی توسط بوش پدر در ابتدای دهه 90 قرن بیستم پایه اصلی سیاستهای بعدی آمریکاست . اگر بخواهیم طرح آمریکائیها درباره خاورمیانه را بدانیم که چیست باید نگاه کنیم ببینیم اینها ظرف این مدت چه کرده اند و چه اظهارنظرهایی داشته اند و کدامیک از این اظهارنظرهایشان اظهارنظرهای پایه ای و اساسی است . همین طرح نظم نوین جهانی یک طرح پایه ای و قاعده برای سیاست آمریکاست . در این طرح خیلی حرف وجود دارد. طرح نوین جهانی یک طرح نوین بعد از نظم دو قطبی است . یعنی نظم تک قطبی . البته نگفته اند نظم تک قطبی اما واقعیت امر این است که نظم تک قطبی است . طرح نظم نوین جهانی مکمل هایی دارد مثل طرح دهکده جهانی « مک لوهان » . دهکده یعنی دنیا به منزله دهکده ای است که کشورها مثل خانه های این دهکده می مانند که همه در کنار هم هستند و از یک سرنوشت برخوردار هستند. این دهکده لابد کدخدایی هم می خواهد. کدخدایش هم لابد آمریکاست !
در حوزه اقتصادی اینها سازمان تجارت جهانی را شکل دادند. تا زمانی که نظام جهانی دو قطبی بود اقتصاد جهانی به دلیل تقابل شرق و غرب شکل نمی گرفت . در حوزه اقتصاد سازمان تجارت جهانی را تصویب کردند و به سرعت هم ایجاد گردید و شد یک سازمان که یک دروازه بان دارد که این دروازه بان دم در دروازه ایستاده و هر کس می خواهد برود داخل از او باج می گیرد. مثل باجی که اخیرا آمریکائیها از روسیه گرفتند. بعد هم می گویند کسانی که عضو سازمان تجارت جهانی باشند می توانند چنین و چنان بکنند!
ملاحظه می کنید که در حوزه سیاسی با نظم نوین جهانی و در حوزه اقتصادی با سازمان تجارت جهانی و در حوزه فرهنگی با فرهنگ تجارت جهانی و در حوزه فرهنگی هم آمدند احتمال دیگری را مطرح ساختند. بحثی که در ایران توسط مقام معظم رهبری تحت عنوان « شبیخون فرهنگی » مطرح شد اشاره به همین موضوع است . شبیخون فرهنگی علیه فرهنگ ما از طریق ماهواره و اینترنت شروع شد. اینترنت چه بود یک امکان اختصاصی بود که متعلق به وزارت دفاع آمریکا بود. اینها اینترنت را عمومی کردند و گفتند عصر عصر انفجار اطلاعات است و حسابی هم در دنیا از اینترنت بویژه در جهان سوم استقبال شد. درستش هم همین است . باید استقبال می شد. برای اینکه اطلاعات به یک صورت گسترده و سخاوتمندانه در اختیار همه قرار می گیرد. اما این یک روی سکه است ; یک روی دیگر سکه این است که از خلال همین امواجی که به شما می دهند فرهنگ سازی هم می کنند. یعنی شبکه ای می شود که اختیار و کلید اصلی اش در اختیار آنهاست اما این شبکه سر و ته ندارد.
معنای این حرف نفی ارتباطات جهانی نیست . ما باید بدانیم چه می گذرد و چگونه اینها فرهنگ غرب را که قرنها بود به دنبال تحمیل آن به جهان بودند و بسیار هم در این زمینه اقدامات انجام دادند و گام های بزرگی برداشتند یک مرتبه با اینترنت و ماهواره سرعت شان چند برابر شد. در جهانی سازی فرهنگ غربی با دید آمریکایی در حوزه سیاسی نظم نوین جهانی و بعد هم در حوزه تجاری با سازمان تجارت جهانی تلاش کردند بر جهان مسلط شوند. در سازمان تجارت جهانی به ظاهر می گویند تجارت آزاد است . حرف به ظاهر منطقی است . وقتی می گوئیم ما حاضریم عضو سازمان تجارت جهانی شویم می گویند : نه ! عضویت در سازمان تجارت جهانی شرایطی دارد. شما باید اول حقوق بشرتان را درست کنید اول صلح با رژیم اشغالگر قدس را سامان بدهید و بعد دست از فعالیتهای هسته ای بردارید! و از این قبیل شرط و شروطها.
این شرط ها چه ربطی به تجارت آزاد دارد معلوم است که در حوزه اقتصادی دنیا شرایط و محیطی درست کرده اند که هر کشوری بخواهد وارد آن شود باید باج سیاسی بدهد به دروازه بان شهری که درست کرده اند و هر کس بیرون بماند یعنی بیرون از امنیتی می ماند که در این شهر ایجاد کرده اند و خارج از آن را ناامن کرده اند. هر کس بخواهد در دنیا از امنیت اقتصادی برخوردار بشود باید حتما باج به این دروازه بان بدهد.
در مورد بین المللی هم دیدند سازمان ملل متحد میراث جنگ دوم جهانی است . میراث زمانی است که تازه جهان شکل دو قطبی گرفته بود. سال 1945 سال پایان جنگ است . هنوز جنگ جهانی دوم پایان نیافته بود نظام دو قطبی پایه هایش شکل گرفت . تا آنجایی که تانکهای روسیه آمد و تانکهای متفقین نیز از آن طرف آمدند این شد خط فاصل اینها. حتی در آلمان اینها تا برلن آمدند نقطه توقف این دو شد آلمان شرقی و آلمان غربی .
سران 3 کشور آمریکا روسیه و انگلیس در « کریمه » جمع شدند و پایه های جهان دو قطبی را گذاشتند . سازمان ملل در سال 1945 تشکیل شد و محصول جهان دو قطبی بود. اینها آمدند سازمان ملل را تضعیف کردند. سازمان ملل اگر در خدمت آمریکایی ها بود از آن استفاده می کنند اگر نبود جدای از آن به هدفهای خود باید فکر کنند. برای اینکه این کار را بکنند ناتو را توسعه دادند. و برای اینکه حاکمیت سیاسی صحنه بین المللی را درست کنند گروه 7 و هفت کشور صنعتی را شکل دادند و بعدها هم با گرفتن امتیازاتی از روسیه آنرا به این گروه 7 اضافه کردند که گاهی می گویند 1 +7 و گاهی می گویند گروه هشت . در همه جاها و در همه لابی هایشان روسیه را خودی نمی دانند ولی در مجموع روسیه را با منت می پذیرند.
غرب هر جا بتواند برای نفوذ و اشغالگری از طریق شورای امنیت عمل می کند. اگر با بن بست مواجه شود از طریق کلاه آبی ها عمل می کند باز به بن بست برخورد کنند از طریق ناتو عمل می کنند. به همین دلیل ناتو را توسعه دادند. ناتو را تا کجا توسعه دادند تا مرز چین . الان ناتو در افغانستان هست افغانستان کجاست جنوب روسیه است .
افغانستان را به عهده ناتو گذاشته اند ولی عراق را به عهده ناتو نگذاشتند. برای اینکه همه غرب را در مواجهه با چین شریک بکنند آمدند افغانستان .
آمریکا افغانستان را ترک نخواهد کرد و همه را هم در اشغال افغانستان شریک خواهد کرد. از ناتو در ماجرای بالکان استفاده کردند. در ماجرای بالکان از کلاه آبی های سازمان ملل نتوانستند استفاده کنند ولی از ناتو استفاده کردند.
در عراق هر جور دلشان خواست عمل کردند. آمریکا و انگلیس رفتند داخل عراق و گفتند هر کشوری می آید بیاید نمی آید نیاید. آلمان و فرانسه که مخالفت با اشغال عراق کردند در آن زمان آقای رامسفلد که در اوج قدرت بود گفت : « فرانسه و آلمان پیرو پاتال های اروپا هستند. ما از جوانان اروپا استفاده می کنیم . » برای همین بوش به کشورهای بالتیک توجه می کند. مثل لتونی و استونی و.... در آنجا شروع می کند رجزخوانی برای روسیه و آلمان و فرانسه . در این شرایط است که ما باید ببینیم در منطقه چه خبر است .
اینها آمدند در منطقه و خاورمیانه بزرگ را طراحی کردند. تعریف خاورمیانه جدید اقتضائاتی دارد و اقتضائات آن هم همین وقایعی است که ملاحظه می کنید. اشغال عراق از جمله این وقایع است . اشغال عراق طرح از قبل آماده شده بود. هیچ کشوری آماده تر از عراق برای استقرار در خاورمیانه نبود. بدلیل اینکه حکومت صدام حکومتی متزلزل بود. به بهانه جمع آوری سلاحهای کشتار جمعی حمله به عراق کردند. وقتی سلاحهای کشتار جمعی در عراق پیدا نشد و بهانه از دستشان گرفته شد گفتند آمده ایم برای ایجاد دموکراسی در عراق . صدام را که سرنگون کردند نظامی را حاکم عراق کردند بعد که با اعتراض مردم عراق مواجه شدند آقای « برمر » را حاکم عراق کردند. مردم عراق که مقاومت از خود نشان دادند اشغالگران مجبور شدند حکومت برمبنای آرا مردم را در عراق بپذیرند.
وقتی اشغالگران در عراق به بن بست رسیدند دنبال چاره گشتند از دمکراتها و جمهوریخواهان و رفتند تحقیق کردند. نتایجی که اعلام شده و اعلام نشده این است که حضور اشغالگران در عراق کاهش خواهد یافت . نیروهای نظامی از خیابانها به پادگانها خواهند رفت .
آمریکایی ها پادگانهایشان را در عراق حفظ خواهند کرد. سفارت آمریکا در بغداد تبدیل به یک دژ نظامی شده است . زمانی که قرارداد « رژی » را برای تنباکو در ایران بستند دفتر کمپانی « تالبوت » در خیابان فردوسی که اسم سابقش خیابان علاالدوله بود در همین جایی که الان بانک مرکزی و ملی هست ; اینجا معروف بود به باغ ایلچی . در کنار باغ ایلچی دفتر کمپانی تالبوت را تاسیس کردند برای اینکه نظارت و ساماندهی بکند بر اجرای قرارداد رژی . این دفتر را مثل قلعه درست کردند. بر سر دیوارهای قطور و بلند و بالایش هم توپ کار گذاشتند. این کار را انگلیسی ها در فاصله چند صد متری کاخ گلستان و مرکز حکومت ایران انجام دادند. در کنار کاخ گلستان توپ کار گذاشتند.
آیت الله حاج ملاعلی کنی نامه ای به ناصرالدین شاه درباره قرارداد رویتر نوشت که با این قرارداد رویتر ایران را یک سره می دهید دست انگلیسی ها و بر سر ایران همان خواهد آمد که بر سر هند آمد. در هند هم اول با بهانه تجارت وارد شدند. به هر حال همین الان هم ملاحظه می کنید که آمریکائیها سفارتشان در بغداد را تبدیل به یک دژ نظامی کرده اند.
آن وقت از دولت عراق می خواهند که امنیت را مستقر کنند! آنچه ما می فهمیم این است که سیاست آمریکا ماندن در منطقه است ; هم در افغانستان و هم در عراق .
از حوادث مهم اخیر نیز می توان به فشار امریکا و غرب به رژیم اشغالگر قدس برای امتیاز دادن به دولت آقای محمودعباس اشاره کرد که عقب نشینی رژیم اشغالگر قدس از غزه در چارچوب همین سیاست است . مذاکرات با محمودعباس در همین جهت است .
از دیگر برنامه های آمریکا در منطقه دامن زدن به اختلاف قومی است . آمریکائیها در صدد تشدید اختلافات بین شیعه و سنی هستند.
از طرف دیگر اتفاقات مهمی نیز در اردوگاه مقابل آمریکا و غرب دارد رخ می دهد و آن بیداری مسلمانان جهان است . اساسا این طرحها و برنامه ها و افزون طلبی های آمریکا و غرب بواسطه بیداری مسلمانان است . فقط عراق را هم نمی گویم . تمام مردم جهان اسلام بیدار شده اند. جهان اسلام از جنوب شرقی آسیا از جنوب فیلی پین که مرز اقیانوس آرام است تا شمال نیجریه یکسره مسلمانها رو در روی این توسعه طلبی آمریکا ایستاده اند.
آمریکائیها برای اینکه بتوانند سیاست خودشان را از همه طرف محافظت کنند آمدند به تعبیر خودشان سومالی را اشغال کنند. اتیوپی را تشویق کردند به سومالی حمله کند. آمریکائیها با نیروی دریایی خودشان از شرق مدیترانه از کانال سوئز و دریای سرخ و باب المندب خلیج عدن اقیانوس هند دریای عمان و خلیج فارس تمام این مناطق را محاصره کرده اند. برای اینکه به تعبیر خودشان سومالی را امن کنند. برای اینکه سومالی را امن کنند اتیوپی را تشویق و تحریک کردند و پول دادند تا به کمک دولت موقت مورد حمایت آمریکا برود. دولت محاکم اسلامی در اکثر نقاط سومالی از شمال مگادیشو تا جنوب تا مرز کنیا در بخش اعظم سومالی حاکم است . دولت محاکم اسلامی سومالی وقتی روی کار آمد بعد از 15 سال امنیت را در سومالی حاکم کرد . برای اولین بار حکومت دولت محاکم اسلامی سومالی تجارت را در سومالی رونق داد. بنادر سومالی فعال شد. مردم رفاه و امنیت را دیدند. آمریکا دولت موقت سومالی را حمایت کرد. این دولت موقت سومالی در شهری در نزدیکی مرز اتیوپی مستقر بود و در معرض سقوط نهایی و نابودی قرار داشت . آمریکائیها آمدند اتیوپی را تشویق کردند اتیوپی آمد و سومالی را اشغال کرد. الان نیروهای اتیوپی خاک سومالی را تحت حمایت آمریکا به اشغال درآورده اند. نیروی هوایی آمریکا بارها به کمک اتیوپی رفته و مواضع دولت محاکم اسلامی را بمباران کرده و می کند. این هم نمونه دیگری است از جنایات و تجاوزات آمریکا. آمریکا عوامل محلی مزدور خود را برای پیشبرد سیاستهای خودش به کار می گیرد و از آنها پشتیبانی دریایی و هوایی می کند. این کارها جزو توصیه های گروه « بیکر ـ ها میلتون » است . این گروه به دولتمردان آمریکا توصیه کرده که نیروی زمینی آمریکا نباید درگیر شود. نیروی زمینی با مقاومتهای مردمی مواجه می شود . آمریکا در عراق تاکنون حداقل 3000 کشته داده است . در هر کجای جهان اسلام مردم آمریکایی را می کشند.
نقطه مقابل همه این فعالیتها بیداری اسلامی جهان اسلام است . مردم دنیا آگاه شده اند و خوب فهمیده اند که اهداف غرب و آمریکا چیست و هم عزم لازم را برای مقابله با تجاوزات آمریکایی ها دارند. مردم جهان اسلام به جهاد و مبارزه رو آورده اند و مبارزه با آمریکا و غرب و اشغالگران را یک جهاد مقدس می دانند. شما ملاحظه کردید که در لبنان غرب بنا داشت حزب الله لبنان و فلسطینی ها را تضعیف کند. رژیم اشغالگر قدس مامور شد حماس را تضعیف کند. از طرف دیگر باز رژیم اشغالگر قدس مامور شد به لبنان حمله کند. ملاحظه کردید که مقاومت مردم لبنان و فلسطین باعث شد آمریکا نتواند به اهداف خود در این دو کشور دست یابد. حمایت از دولت سنیوره لبنان توسط آمریکا در واقع عدم موفقیت سیاستهای آمریکا در لبنان است . در عراق همه آنچه آمریکائیها می خواستند نشد. چرا به دلیل مقاومت مردم و دولت مردمی عراق . بعد از اعدام صدام حسین توسط دولت عراق برخی از کشورهای عربی و کشورهای غرب از دولت عراق خواستند تا از اعدام برزان (برادر نانتی صدام ) و عواد البندر جلوگیری کنند. اما اینکه دولت عراق ایستاد و برزان و عواد النبدر را هم اعدام کرد حکایت از عزم راسخ دولت عراق می کند. علی رغم خواست آمریکا و غرب و برخی از کشورهای عربی دولت عراق ایستاد و هم صدام را اعدام کرد و هم برزان و عواد البندر را.
معنای این اقدامات این است که دولت مردمی عراق محکم و استوار ایستاده و با قدرت دارد عمل می کند.
در افغانستان هم آمریکا ناموفق است . تعداد 13 استان افغانستان یا کاملا تحت نفوذ طالبان است یا به صورت نسبی . حتی اینها حاضر شدند به طالبان امتیاز بدهند. آقای بلر رفت به افغانستان و حاضر شد به طالبان امتیاز بدهند . 6 استان جنوبی افغانستان را حاضر شدند بدهند به طالبان تا حکومت خودمختار تاسیس کند اما طالبان حاضر نشد. قطعا سرنوشت ناتو در افغانستان بهتر از سرنوشت پیمان ورشو در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق نخواهد بود. در آن زمان هم اشغال افغانستان فقط توسط شوروی سابق انجام نشد کشورهای عضو پیمان ورشو هم در افغانستان نیرو پیاده کردند. از کشورهای اروپای شرقی عضو پیمان ورشو هم به افغانستان آمدند. حتما سرنوشت ناتو بهتر از آنها نخواهد شد. دولت انگلیس بخاطر اعزام نیرو به افغانستان در معرض سقوط است . حزب محافظه کار حزب کارگر را شکست خواهد داد. بعید نیست انگلیسی ها نیروهایشان را با روی کار آمدن حزب محافظه کار و شکست حزب کارگر از افغانستان بیرون بکشند و آمریکایی ها در افغانستان تنها خواهند ماند مثل جنگ ویتنام . مسلمانهای جهان در مقابل آمریکا ایستاده اند. این همه مخالفت با حماس در فلسطین شد اما حماس همچنان به عنوان یک دولت مقتدر در راس حکومت فلسطین قرار دارد و اکثریت مجلس را در فلسطین دارد. این همه مخالفت با حزب الله لبنان شد حزب الله همچنان پر قدرت در لبنان و مقتدر است ./ جمهوری اسلامی

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات