گزارش اخیر سازمان جاسوسی آمریکا که برخی آن را در تناقض با گزارش دو سال گذشته آن سازمان در خصوص فعالیتهای هستهای ایران عنوان میکنند، بهرغم "تناقض ظاهری" در باطن نهتنها با آن متناقض نیست بلکه در طول گزارش سابق قرار داشته و انتشار آن در این مقطع نوعی کاربرد "دیپلماسی محتاطانه" و "عقب نشینی هماهنگ" از سوی واشنگتن است.
16 سازمان اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا با انتشار گزارشی 100 صفحهای اعلام کردند که جمهوریاسلامی ایران برنامه تسلیحات اتمی خود را در سال 2003 به حالت تعلیق درآورده و این برنامه به احتمال زیاد همچنان در حالت تعلیق قرار دارد.
به گزارش مهر، سازمانهای جاسوسی آمریکا همچنین در این گزارش ادعا میکنند که ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد و لذا خواهد توانست طی هشت سال آینده سلاح هستهای تولید کند اما تاکنون دلیلی برای ساخت سلاح هستهای از سوی تهران بهدست نیامدهاست؛ در همینحال نویسندگان آن با طرح این اطمینان نسبی که ایران در استفاده از تجهیزات جدیدش هنوز با مشکلات فنی قابلتوجهی روبرو است، نتیجهگیری کردهاند که کشورمان تا دوره زمانی 2010 - 2015 به اورانیوم غنیشده کافی برای ساخت سلاح هستهای دست نخواهد یافت.
توجه به چند نکته دربارهاین گزارش که مباحث و جنجالهای فراوانی را در آمریکا و سایر نقاط جهان برانگیخته و واکنشهای متفاوتی را در رسانههای داخلی و خارجی بههمراه داشتهاست، لازم بهنظر میرسد:
1- انتشار این گزارش با توجه به اعلام ناامیدی سولانا از مذاکرات با جلیلی به جهت تاکید دبیر شورای عالی امنیت ملی بر حقوق قانونی ملت ایران جای بسی تعجب داشته، چرا که برخی صاحبنظران دیدگاه اعلام شده مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را زمینهساز اجماع 1+5 در برابر ایران میدانند، که به گفته کارشناسان این روند "اقدامی مشکوک" است.
2- این گزارش بهگونهای ماهرانه، ضمن سلب مشروعیت و رفع بهانههای لازم برای انجام اقدام نظامی آمریکا علیه ایران، تشدید تحریمهای بینالمللی علیه تهران را توجیه کرده و مشروعیت میبخشد؛ این گزارش به بهترین وجه رویکرد آتی واشنگتن جهت تحمیل «بازی لب پرتگاه» به جمهوریاسلامی ایران را موجه میسازد و از آنجا که واکنش «کشور هدف» به این بازی دو گزینه «تسلیم» یا «حمله» خواهد بود، آمریکا با توجه به هزینههای کلان گزینه دوم و مشکلات بیشمار خود، تمام تلاشش را برای تسلیم ایران از راه تنگتر کردن حلقه محاصره تهران دنبال خواهد کرد.
3- درقسمتی از این گزارش آمده که «ایران کشوری خودسر و غیرمنطقی نیست و تصمیمهای این کشور در مورد پیگیری برنامه اتمی خود متکی بر منطق سود و هزینه است و ایران حاضر نیست بهرغم هزینههای سنگین اقتصادی، سیاسی و نظامی در راه دستیابی به تسلیحات اتمی پافشاری کند.» بدون شک ذکر چنین خصوصیاتی برای ایران از سوی کارشناسان جاسوسی جدیترین مخاصمش خالی از «اهداف خاص» نیست، براین اساس ایران بهعنوان کشوری با پتانسیلهای مذاکراتی مناسب برای بازی آتی آمریکا معرفی میشود.
4- نکتهای که مورد تاکید اغلب کارشناسان قرار گرفته، ارتباط رسانهای شدن این گزارش جاسوسی در آستانه تشدید رقابتهای انتخاباتی آمریکاست. در شرایطی که جمهوریخواهان با چالشهای سنگینی در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین مواجه هستند، بدیهی است که درگیر شدن با چالشی جدید در خاورمیانه که بدون شک سلسلهای از مشکلات را برای کاخسفید به ارمغان خواهد آورد، حکم عقل نیست.
5- لذا آمریکا با انتشار گزارشی که برخی کارشناسان حتی بر بیسند بودن مندرجات آن تاکید دارند، تلاش کرده تا ضمن تثبیت سطح برخورد و مواجهه آتیاش با جمهوری اسلامی، حداقلها و حداکثرهای این مواجهه را تعیین کرده و به بیانی خط قرمزهای خود برای برخورد با ایران را با زبانی خاص به جهانیان اعلام کند؛ البته در این صورت باید گزارش مذکور را واکنشی به وضعیت شکننده جمهوریخواهان و چشماندازهای نهچندان روشن آنها در عرصه سیاست داخلی ایالات متحده دانست.
6- با توجه به این که انتشار این گزارش تا حدودی معادله رفتاری آتی واشنگتن در عرصه سیاست خارجی آمریکا را مشخص میکند اما برای مشخصتر شدن این معادله باید در انتظار نتیجه دور بعدی گفتگوهای ایران و آمریکا در قالب مذاکرات بغداد بوده و رویکرد آتی کاخسفید در عراق و افغانستان را در این چارچوب مدنظر قرار دهیم.
7- از سوی دیگر در حالی که آمریکا با انتشار گزارش مذکور، حداقل در کوتاهمدت حرکت در «فاز سیاسی» مواجهه با ایران ولو با «رویکردی رادیکال» را تثبیت کرده، با برگزاری کنفرانس به اصطلاح صلح در آناپولیس حرکتی را برای حل بحران فلسطین انجام داده است، در همین حال شرایط عمومی در عراق و افغانستان نیز در مقایسه با روزهای پرآشوب گذشته، دورانی آرام را سپری میکند؛ لذا به نظر میرسد در ادامه این روند باید در انتظار بازی آمریکا برای تعیین جهت کلی تحولات سیاسی در لبنان نیز باشیم تا به این ترتیب «حلقه تحولات خاورمیانهای مورد نظر واشنگتن» تکمیل گردد.
8- نکته قابل توجه در واکنشها و اعلام نظرهایی که درباره این گزارش منتشر شده، تمرکز تمام این موارد بر «فعالیتهای هستهای جاری» در ایران است که بر مبنای اطلاعات جاسوسی آمریکا ایران در حال حاضر فعالیتی برای ساخت بمب اتمی ندارد؛ این در حالی است که تمام فعالیتهای هستهای جاری ایران به طور کامل تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد و مدیرکل این نهاد بینالمللی نیز بارها بر صلحآمیز بودن این فعالیتها تاکید کرده است، با این مقدمه قطعا تاکید دستگاه جاسوسی بر این واقعیت «معنایی خاص» مییابد.
9- بنا بر نکات مذکور به نظر میرسد برخلاف مواضعی که این گزارش را در تناقض با گزارش دو سال گذشته سازمان جاسوسی آمریکا در خصوص فعالیتهای هستهای ایران، عنوان میکنند، باید آن را گزارشی بدانیم که علیرغم «تناقض ظاهری» با گزارش دو سال گذشته، در باطن نه تنها با آن گزارش متناقض نیست بلکه در طول همان گزارش سابق قرار داشته و انتشار آن در این مقطع زمانی نوعی کاربرد «دیپلماسی محتاطانه» و «عقبنشینی هماهنگ» است.
10- مسئله قابل توجه دیگر در این گزارش «فراگیر بودن» آن است؛ این نکته به آن معناست که گزارش مذکور به گونهای تنظیم شده که هر کس میتواند به سود خود از آن استفاده کند؛ تهران از این گزارش استقبال میکند، چین و روسیه با اتکا بر آن لزوم تداوم دیپلماسی در موضوع هستهای ایران را مورد تاکید قرار میدهند، آلمان و فرانسه با اشاره به آن تداوم رفتار گذشته 1+5 را بررسی میکنند و آمریکا و انگلیس نیز با پذیرش آن، تشدید تحریمها علیه ایران را خواستار میشوند!
این خصوصیت گزارش سازمانهای جاسوسی آمریکا باعث جلب توجه همهجانبه، پذیرش و تصریح بر نکات مندرج و تاکید بر لزوم مدنظر قرار گرفتن آن در عملکرد آتی طرفهای مقابل ایران در موضوع هستهای خواهد شد و این دقیقا همان چیزی است که آمریکا از انتشار این گزارش پیگیری میکند.