تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۷  ، 
کد خبر : ۵۷۳۱۵
گزارشی از همایش جان راولز و مراسم تقدیر از عزت‌الله فولادوند

سلامی از سر انصاف به آقای راولز


علی حجوانی
دو اصل عدالت جان راولز: 
همایش «جان راولز فیلسوف عدالت» نشستی رسمی، فلسفی بود که در محیطی دانشجویی برگزار می‌شد. سالن فردوسی، این بار قرار بود طعمی فلسفی و تئوریک را از سیاست بچشد و حال و هوایی داشته باشد که به تازگی در فضای دانشجویی ایران هوادار پیدا کرده است، اندیشه سیاسی و نه سیاسی‌اندیشی. سخنرانی میانسالان برای مخاطبان جوان، تلاشی به نظر می‌رسید برای تبیین مفهومی متفاوت از عدالت. گویی همه تلاش می‌کردند از زبان راولز دغدغه‌های خود را نسبت به مفهوم عدالت و رابطه آن با آزادی بیان کنند. سیدعلی محمودی اولین سخنران این همایش بود که به تحلیل و ارزیابی دو اصل عدالت جان راولز پرداخت. او ابتدا درباره زندگی راولز توضیحاتی داد و سپس به بررسی کتاب «نظریه‌ای در باب عدالت» پرداخت. این کتاب تا پایان نیز محور اصلی سخنرانی او بود. او درباره این کتاب گفت: «راولز در کتاب نظریه‌ای در باب عدالت، ابتدا موقعیتی فرضی را ترسیم می‌کند که در آن افراد برابر، آزاد و خردمند در یک موقعیت اولیه دور هم گرد می‌آیند و گفت‌وگو می‌کنند تا اصول عدالت را برگزینند. این افراد در این شرایط در پشت حجاب نادیده‌انگاری قرار دارند و توانایی ندارند تمام حقایق را ببینند. این افراد در انتخاب اصول عدالت از منافع فردی فاصله می‌گیرند. همچنین موقعیت اجتماعی، طبقه، هوش و مفهوم خیر و ارزشی که از خود دارند را نادیده می‌گیرند. این در حالی است که آنها برداشت جامعی از وضع سیاست، اقتصاد، سطح فرهنگی، روانشناسی و سازمان‌های اجتماعی دارند. افراد در موقعیت اولیه در پس این پرده نادیده‌انگاری، محاسن اولیه را برمی‌گزینند که هر کدام خصوصیاتی دارد.» سیدعلی محمودی که سال‌ها پیش کتاب «عدالت و آزادی» را منتشر کرده بود در ادامه سخنان خود، دیدگاه راولز را با تفسیری کانتی تبیین کرد و گفت: «کانت بر چند اصل مهم و اساسی تاکید داشت که یکی از آنها «هر چه بر خود می‌پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه بر خود نمی‌پسندی بر دیگران هم نپسند» بود. همچنین کانت انسان‌ها را غایت فی‌نفسه می‌دانست و عقیده داشت انسان‌ها در قلمرو و غایات، افرادی خردمند، آزاد و برابر هستند و رفتار انسان‌ها باید به گونه‌ای باشد که قاعده آن به عنوان قاعده عمومی رفتار بشر درآید.» او افزود: «در «موقعیت اولیه» راولز هم این قضیه وجود دارد. در آن وضع فرضی، افراد فقط برای شخص خود تصمیم نمی‌گیرند بلکه تصمیم آنها برای همه انسان‌ها و نوع بشر است. راولز نیز اعتقاد دارد عمل بر پایه اصول عدالت همانند عمل بر پایه همان اصول اساسی کانت است.» بخش بعدی سخنرانی دکتر محمودی به بیان اصول عدالت راولز اختصاص داشت: «اصل نخست عدالت راولز می‌گوید هر شخص باید از حق برابری برای استفاده از گسترده‌ترین نظام حقوق و آزادی‌های سازگار با حقوق و آزادی‌های مشابه دیگران برخوردار باشد. او همچنین آزادی‌های اساسی را به شش بخش تقسیم می‌کند: «آزادی‌های عمومی، آزادی بیان، آزادی عقیده و مذهب، آزادی‌های شخصی، آزادی نگهداری دارایی‌های شخصی و مصونیت در برابر دستگیری تحکمی و خودسرانه.» سیدعلی محمودی همچنین درباره اصل دوم عدالت راولز گفت: «این اصل می‌گوید نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی باید چنان سامان یابد که هم انتظارات نابرخوردارترین افراد جامعه را بیشینه سازد و هم مشاغل و موقعیت‌ها به نحو منصفانه بر همگان گشوده شود. راولز در اصل دوم، وجود نابرابری‌ها را می‌پذیرد.» اما نکته دیگری که محمودی به آن اشاره داشت، تفاوت دو تعبیر فرصت‌های برابر و برابری فرصت‌ها بود: «فرصت‌های برابر به این معنا است که تساوی کمی و عددی بین افراد مورد توجه قرار گیرد و فرصت‌ها به گونه‌ای مساوی تقسیم شود اما برابری فرصت‌ها به این معنی است که در جامعه، فضاها، فرصت‌ها و امکاناتی برای افراد وجود دارد اما نه به این معنا که همه فرصت‌ها برای همه افراد برابر باشد بلکه حکومت، فرصت‌های متفاوتی را بر افراد جامعه عرضه می‌کند و آنها براساس استعدادها و توانایی‌هایشان به سمت این فرصت‌ها می‌روند. راولز برابری فرصت‌ها قائل است.» او افزود: «راولز اعتقاد دارد افراد آزادند علایق خود از مواضع قانونی و به طور اخلاقی در جامعه پیگیری کنند و یکی از مهم‌ترین مباحث راولز موضوع اولویت آزادی است. هر چند او عقیده دارد برای رسیدن به آزادی لازم است حداقل امکانات مالی و اقتصادی موجود باشد.» محمودی سپس به بیان نقدهای منتقدان بر آرای راولز پرداخت: « یکی از نقدهایی که بر نظریه راولز در باب آزادی وارد می‌شود این است که داشتن برخی حقوق در عمل تنها برای عده‌ای ممکن است. مثلاً تنها ثروتمندان می‌توانند از حق داشتن اشیای گرانقیمت برخوردار باشند. در نگاهی کلی‌تر نظام اقتصادی که راولز تعریف می‌کند مبتنی بر بازار آزاد و رقابتی است و در این جامعه تنها ثروتمندان و قدرتمندان می‌توانند اهداف خود را دنبال کنند.» محمودی در پایان سخنانش، به تفسیر نظرات راولز در باب آزادی پرداخت و سخنانش را با این جملات به پایان برد: «راولز اعتقاد دارد آزادی تنها می‌تواند از طریق آزادی محدود شود اما در شرایطی خاص، لازم است آزادی نادیده گرفته شود و منافع عمومی و امنیت مورد توجه قرار گیرد. راولز دلایل تئوریک و همچنین محدوده آزادی‌ها را بیان نمی‌کند و این نقدی است که بسیاری بر او گرفته‌اند.»
راولز و لیبرالیسم سیاسی
سخنران بعدی این همایش، عزت‌الله فولادوند بو. او که چون همیشه در عین تواضع محکم و منسجم سخن می‌گفت، تلاش کرد تا گوشه‌های تاریک اندیشه لیبرالیسم و آرای جان راولز را روشن کند و محور سخنان خود را کتاب لیبرالیسم سیاسی قرار داد. سخنان او ادامه بررسی سیر افکار راولز بود. او ابتدا به تبیین مفهوم لیبرالیسم پرداخت و سپس آرای راولز را در باب لیبرالیسم بررسی کرد. سخنرانی او این گونه آغاز شد: «لیبرالیسم مفهوم سیاسی سابقه‌داری است که 300 سال از عمر آن می‌گذرد و پس از فروپاشی شوروی سابق، پررونق‌ترین بازار فکری دنیا را دارد. هدف فلسفه سیاسی لیبرال، تحقق بنیان‌ها و اصولی مانند دموکراسی است و لیبرال‌ها اعتقاد دارند وجود تشکیلات سیاسی را فقط می‌توان به مسائل فردی ربط داد. هدف لیبرالیسم، پی‌ریزی چارچوبی است که بتواند بین اهداف گوناگون بشر سازش برقرار کند تا افراد به اهداف خود برسند. لیبرالیسم سیاسی بر این اعتقاد است که محور دموکراسی بر حکومت قانون، آزادی بیان، تساهل، احترام به حقوق افراد و مخالفت با هرگونه تبعیض است.» او همچنین درباره گونه‌های مختلف لیبرالیسم سخن گفت و هدف راولز را برقرار کردن تعادل میان دو نگرش اصلی لیبرالیسم برشمرد. بخش دوم سخنان این اندیشند و مترجم حوزه علوم انسانی، به راولز و نظریه لیبرالیسم سیاسی او اختصاص داشت.
او گفت: «راولز از نظریه‌ای قدیمی با عنوان پیمان اجتماعی برای برپایی نظریات خود استفاده کرد. سئوال کلیدی او در کتاب لیبرالیسم سیاسی این بود که نهادهای اساسی جامعه برای تحقق ارزش‌های بنیادی و دموکراسی باید چه ترتیبی داشته باشند تا هم عادلانه و هم مشروع به حساب آیند. دولت عدالت‌پرور تا حد ممکن از تحلیل هر عقیده واحد در باب هدف و معنای زندگی، خودداری می‌کند. جامعه‌ای به حکم عدالت، راه پلورالیسم را در پیش گیرد و مردم تا جایی که متوجه مقتضیات جامعه هستند در عمل آزادند. بحث دیگر، مفهوم ثبات است زیرا هنگامی که کسی از عدالت سخن می‌گوید کافی نیست آن را در نظریه بیان کند بلکه لازم است این امر ثبات هم داشته باشد. راولز در کتاب دوم خود می‌گوید هر قدر هم مردمی که در «شرایط فرضی» اصول عدالت را برمی‌گزینند کاملاً معقول و منطقی باشند باز هم در اصول با هم اختلاف خواهند داشت. براساس نخستین اصل عدالت، راولز اعتقاد دارد تنها در شرایطی یک ایدئولوژی یا تفکر امکان ثابت دارد که قدرت سرکوبگر دلوت آن را تداوم بخشد. او حتی می‌گوید برای قبولاندن نظریه خود به جامعه نیز باید از دولت استفاده کرد البته این امر با لیبرالیسم مخالف است. در واقع خود راولز است که بر نظریه خود ایراد وارد می‌کند و من غیر از او تنها ویتگنشتاین را دیده‌ام که سال‌ها بعد مطالبی رد مخالفت با نظریه خود نوشت.» فولادوند همچنان با صدای گرم خود ادامه می‌داد و از دغدغه‌های راولز در باب لیبرالیسم می‌گفت. انگار اینها دغدغه‌های خود او نیز بودند: «درگیری ذهنی دیگر راولز این بود که آیا دموکراسی، با آموزه‌های جامع دینی و غیردینی سازگار است یا نه. او 20 سال با این مفاهیم دست و پنجه نرم کرد که آیا می‌توان در کنار وجود آموزه‌های فراگیر، جامعه را با لیبرالیسم اداره کرد؟ راولز به این نتیجه رسید که اگر قرار است به تصوری منسجم از لیبرالیسم رسید، باید مفهوم حق و حقیقت را کنار گذاشت و انصاف و عقلانی بودن را جایگزین کرد زیرا ایدئولوژی‌ها هیچ‌گاه به توافق نمی‌رسند و تنها امیدی که باقی می‌ماند این است که میان حوزه‌های فردی و جمعی تفاوت بگذاریم. در واقع او اعتقاد داشت لیبرالیسم سیاسی باید نسبت به هر نظر فراگیر، بی‌طرف باشد و بقای جامعه، مستلزم احترام متقابل بین شهروندان گوناگون است. راولز اعتقاد دارد انسان‌ها باید خود را شهروندان دموکراسی بدانند.» فولادوند خصوصیت این نگاه را رویکرد مستقل آن از نظریه‌های فراگیر دانست که امکان طرح آن را در هر شرایطی فراهم می‌کند. او وجه تمایز لیبرالیسم راولز با دیگر لیبرالیست‌ها را در این دانست که فرض او جامعه‌ای مرکب از افراد آزاد و برابر است. او افزود: «راولز عقیده دارد جامعه‌ای که انصاف در آن حاکم نباشد جامعه‌ای ناپایدار است و کار اصلی فلسفه سیاسی، تعریف این انصاف است.» فولادوند همچنین جملاتی در باب مشروعیت و عدم مشروعیت لیبرالیسم گفت و سخنانش را این گونه به پایان برد: «راولز به این پرسش اساسی فلسفه سیاسی که «چگونه می‌توان بر سر اصول لیبرالیسم به توافق رسید» اینگونه پاسخ می‌دهد که شهروندان باید عاقل و منصف باشند و هنگامی می‌توان آنها را عاقل و منصف نامید که حاضر باشند براساس منصفانه‌ترین عدالت، شرط همکاری را فراهم کنند و موافقت داشته باشند تا با هم زندگی کنند.»
آرمان شهر واقع‌گرایانه
موضوع سخنرانی دیگر این همایش، گستره شمول قانون ملل جان راولز بود که از سوی علی‌رضا بهشتی ارائه شد. او کتاب قانون ملل را نشانگر آخرین مرحله تکامل نظریات راولز دانست و این کتاب را بسط افکار راولز در عرصه بین‌الملل توصیف کرد. آرایی که او تاکنون در میان افراد یک جامعه طرح کرده بود و این بار می‌خواست تصویری جهانی از اصول خود ارائه کند.
بهشتی سخنان خود را با جملاتی از کتاب قانون ملل راولز آغاز کرد: «منظور من از قانون ملل یک مفهوم سیاسی خاص از حق و عدالت است که در اصول و هنجارهای بین‌المللی به کار گرفته شده باشد و این اصول نمایانگر «آرمان شهری واقع‌گرایانه» است.»
او افزود: «در واقع این کتاب، سعی دارد خصوصیات یک حکومت لیبرال عدالت محور را در عرصه بین‌الملل تشریح کند و بر رسیدن همه ایدئولوژی‌ها به اصولی قابل پذیرش از مفاهیمی چون حق و عدالت تاکید می‌کند. راولز برخلاف تصور موجود که کشورها را بازیگران اصلی عرصه بین‌الملل می‌داند بر رفتارهای مردم در این روابط تاکید دارد. او در این زمینه چند اصل را به عنوان اصولی که ملت‌ها باید رعایت کنند مطرح می‌کند. مثلاً اعتقاد دارد که همه ملت‌ها آزاد هستند، ملت‌ها باید به عهدنامه‌ها پایبند باشند، شأن همه ملت‌ها یکسان است، ملت‌ها باید در عدم مداخله پایبند باشند، حق دفاع از خود را دارند اما حق جنگ و تهاجم برای هیچ کسی قابل تصور نیست. ملت‌ها باید حقوق بشر را محترم بشمارند و در قبال ملت‌هایی که در شرایط غیرعادلانه به سر می‌برند مسئولند.» بهشتی در ادامه سخنان خود، تقسیم‌بندی‌های راولز از ملت‌ها را برشمرد و به بیان نقدهای وارد بر قانون ملل پرداخت. او در پایان حرکت راولز را حرکتی جهان شمول، عام و براساس مفاهیم فربه اخلاقی دانست و گفت: «حرکت راولز قابل تمجید است اما به دلیل این که او در چارچوب‌های لیبرالیسم باقی مانده است، حرکتی ناقص به نظر می‌رسد.»
عدالت هرمنوتیک
بوی تئوری و نظریه و اندیشه بیش از آنچه انتظار می‌رفت در فضای سالن دانشکده ادبیات، پیچیده بود و انگار شخصیت‌های اساطیری شاهنامه نیز که بر تابلوهای نقاشی دور تا دور سالن نقش بسته بودند، دست از رزم و بزم کشیده و پدیده‌ای جدید به نام راولز را به نظاره نشسته بودند. راولزی که ادبیات نوشته‌هایش بی‌نهایت خشک است و انگار هیچ کس بهتر از حاضران آن نشست این خشکی را احساس نمی‌کردند. دکتر احمد واعظی نیز در این همایش بحثی پیرامون رویکرد هرمنوتیکی راولز مطرح کرد. او در ابتدا گفت: «جان راولز در کتاب اول خود با پیش فرض قرار دادن شرایط اولیه، در واقع محیطی انتزاعی و غیرهرموتیک را تصویر می‌کند که فارغ از زمان، مکان و فرهنگ مشخصی است. همچنین او برای نظریه سیاسی خود توجیهی فلسفی نیز دارد. اما او در کتاب دوم خود، رویکرد هرمنوتیکی را اتخاذ می‌کند و برای طرح مسائل خود باز هم دست به صورت‌بندی فلسفی می‌زند اما این بار تعهدی بر استدلال فلسفی برای پاسخ‌های خود ندارد و استدلال‌های خود را با سنت و فرهنگ خاصی گره می‌زند. در واقع راولز در کتاب نظریه عدالت به سیاست رویکرد انتزاعی دارد و در کتاب لیبرالیسم سیاسی نگاه هرمنوتیکی را وارد می‌کند.» حجت‌الاسلام واعظی همچنین نقدهایی را به رویکرد هرمنوتیکی راولز وارد کرد: «مهم‌ترین نقد این دیدگاه راولز این است که این رویکرد، فضایی برای نقد نمی‌گشاید و معیارهای نقد را برنمی‌تابد.» دکتر اعوانی نیز به تبیین مفهوم عدالت از زمان افلاطون تا امروز پرداخت و همچنین شیوه راولز را در تدوین کتاب‌هایش بی‌نظیر خواند. دکتر یونسی نیز به بررسی تطبیقی آرای افلاطون و جان راولز پرداخت.
من از تو هیچ نخواهم / جز آن که دیر بپایی
اما این همایش در کنار پرداختن به آرای جان راولز شاهد مراسم تقدیر از عزت‌الله فولادوند نیز بود. تقدیری که به نظر می‌رسید به خاطر دانشجویی بودنش بیش از آن که رنگی از ریا داشته باشد مجالی بود تا دوستان این اندیشمند ارادت خود را به او ابراز کنند.
غلامرضا اعوانی رئیس موسسه حکمت و پژوهش ایران در سخنان کوتاهی فولادوند را فردی استثنایی در عرصه فرهنگ و اندیشه ایران دانست و گفت: «اگر بخواهید در جریان جدید‌ترین افکار و آرای اندیشمندان در هر گرایشی از علوم انسانی قرار بگیرید بهترین مرجع، آقای فولادوند است.» خشایار دیهیمی نیز به روی سن رفت و درباره فولادوند گفت: «او مترجمی است که تمام خصوصیات یک مترجم خوب را با هم دارد، هم خوب خوانده، هم اطلاعات عمومی فراوانی دارد، بر زبان‌های مبدأ و مقصد کاملاً مسلط است. هر چند اگر بسیاری، همه این خصوصیات را داشته باشند باز هم نمی‌توانند فولادوند باشند زیرا او علاوه بر این صفات، فصل جدیدی را در تفکر و اندیشه ما گشوده است و ما با او وارد دنیای جدید ترجمه شده‌ایم.» مصطفی ملکیان نیز در این همایش حضور داشت و جملاتی را درباره فولادوند ایراد کرد: «من سه دهه است که شاگردی ایشان را می‌کنم و وظیفه دارم بدون چرب‌زبانی و تملق چند خصوصیت ایشان را یادآوری کنم. ایشان در حوزه‌های مختلفی دست به ترجمه زده‌اند اما بیشترین حوزه کار ایشان، غریب‌ترین حوزه یعنی اندیشه سیاسی است. ایشان با پرداختن به این حوزه، بزرگ‌ترین نیازهای ما را برآورده کرده‌اند. ضمن این که ایشان، هم کتاب را خوب ترجمه می‌کنند و هم کتاب خوب را ترجمه می‌کنند و انتخاب‌های ایشان بیشترین ارتباط را با مسائل روز دارد. همچنین زبان ترجمه و پیشگفتارهایی که بر کتاب‌هایشان می‌نویسند بی‌نظیر و قابل توجه است. ملکیان سخنانش را این گونه به پایان برد:
من از تو هیچ نخواهم / جز آن که دیر بپایی.»
همچنین لوح یادبودی از سوی انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به عزت‌الله فولادوند اهدا شد.
فولادوند نیز که در ابتدای همایش، با وقار و منسجم، مقاله خود را خوانده بود در حالی که کمی بغض در گلو داشت، با بیانی خودمانی و البته صدای زیبای خود با چند جمله از حاضران تشکر کرد و گفت: «در طول تاریخ هر مصیبتی که بر سر ما آمده به خاطر بی‌اطلاعی ما بوده است. شاید علت این مصیبت‌ها این بوده که ما همواره از قافله فکر و اندیشه عقب بوده‌ایم و لازم است هر کدام از ما با هر بضاعتی، در مسیر ارتقای اندیشه مردم این آب و خاک تلاش کنیم.» مهمانان همایش جان راولز فیلسوف عدالت، پنج ساعت به بررسی و تفکر درباره آثار او پرداختند. خیلی‌ها گفتند همین اولین همایش می‌تواند با همه کاستی‌هایش آغاز خوبی برای نقد بیشتر آثار او در باب آزادی، عدالت و لیبرالیسم باشد و بسیاری تصمیم گرفتند او را بیشتر بشناسند. پس از تمام شدن همایش، در راهروی دانشکده و در میان دود سیگار مهمانان خسته، مردی با عینک ته‌استکانی و چهره‌ای خندان کنار در سالن ایستاده بود. همه مهمانان هنگام ورودشان به سالن بی‌تفاوت از کنار او گذشته بودند اما حالا همه می‌دانستند او آقای راولز است که دم در ایستاده و از مهمانانش خداحافظی می‌کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات