*حکم مورخ 26/6/1364 حضرت امام(ره) به سردار محسن رضایی فرمانده سپاه در هشت سال دفاع مقدس، نقطه عطفی در به رسمیت شناخته شدن روند توسعه سازمان رزم سپاه بود. این روند توسعه از آغاز تا 26 شهریور 1364 چگونه بود که حضرت امام(ره) در این تاریخ چنین تصمیمی گرفتند و با شجاعت آن را ابلاغ کردند؟
**دکتر علایی: بسماللهالرحمنالرحیم. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از روزهای آغازین جنگ، به صورت گسترده در جبهههای جنگ حضور داشت. در آغاز، سپاه شهرستانهایی که در نوار مرزی غرب کشور و در نقاط پیشروی ارتش بعث عراق بودند، به طور طبیعی وارد جنگ شدند که از آن جمله میتوان به سپاه شهرستانهای آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، اهواز، قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب اشاره کرد. عملاً در این شهرستانها، سپاه سازماندهی نظامی پیدا میکرد و تغییر ساختار اداری سپاه به سوی سازماندهی نظامی به شکل یک ضرورت برای دفاع از کشور درمیآمد. آرام آرام که سیستم فرماندهی سپاه از مرکز نشینی خارج و در جبهههای جنگ مستقر شد و به عنوان یکی از ارکان طرحریزی عملیاتها برای بیرون راندن ارتش بعث عراق به فعالیت پرداخت، به ضرورت سازماندهی نظامی ساختار سپاه برای اجرای عملیاتهای گوناگون پی برد. از سوی دیگر، نیروهای داوطلب بسیجی به صورت گسترده برای اجرای عملیات به جبهههای جنگ میآمدند و این مسأله نیاز به سازماندهی نیروهای داوطلب در ساختار جدید را برجستهتر میکرد. از عملیات ثامن الائمه که حصر آبادان شکسته شد، سپاه به این نتیجه رسید که جز با سازماندهی نظامی مناسب نمیتواند حجم گسترده نیروهای داوطلب حاضر در جبهه جنگ را در عملیاتهای گوناگون به کار بگیرد؛ بنابراین به ایجاد ساختارهای جدید در سازماندهی نظامی جنگ پرداخت. پیش از عملیات ثامن الائمه هم برخی مسئولان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که باید گردانهای رزمی در سپاه به وجود بیاید. طرح این گردانهای رزمی تهیه شد و به عنوان برنامه در دستور کار قرار گرفت، اما عملاً پس از عملیات طریق القدس، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسید که برای طرح ریزی و اجرای عملیاتهای بزرگ باید سازماندهی نظامی گسترده ای در جبهههای جنگ انجام دهد.بنابراین پیش از عملیات فتحالمبین، فرمانده وقت سپاه آقای محسن رضایی طرح تشکیل تیپهای رزمی متشکل از پاسدارها و نیروهای داوطلب بسیجی را اجرا کرد و این تیپها پس از عملیات طریق القدس، عملاً تشکیل شده بودند ولی چون برای عملیات فتحالمبین، نیاز به سازماندهی گستردهتر و تیپهای بیشتری از سپاه بود، فرمانده وقت سپاه آقای محسن رضایی به محور کردستان و غرب سفر کرد و از فرماندهان مستقر در آنجا مثل سردار حاج احمد متوسلیان خواست که به کمک حاج همت و شهید شهبازی یک تیپ رزمی را تشکیل بدهد و نیروهای سازماندهی شده را به منطقه جنوب منتقل کند.
البته پیش از آن، نیروهای مستقر در جبهه جنوب به صورت تیپ سازماندهی شده و تیپ امام حسین(ع) به فرماندهی سردار شهید حسین خرازی، تیپ نجف اشراف به فرماندهی سردار شهید احمد کاظمی، تیپ 7 ولیعصر(عج) به فرماندهی سردار رئوفی و تیپ المهدی(عج) به فرماندهی سردار فضلی تشکیل شده بود.این سازماندهی ادامه پیدا کرد تا این که فرماندهی سپاه در عملیات والفجر مقدماتی که پس از عملیات رمضان انجام شد، سازماندهی لشکر را برای سازماندهی طرحهای واحدهای خود انتخاب کردند و هر تیپ پس از گسترش سازمانی تبدیل به یک لشکر عملیاتی شد. البته باید گفت که از عملیات فتح المبین به بعد، تعداد گردانهایی که در هر تیپ سپاه به کار گرفته میشد، به استعداد یک لشکر و بیشتر بود. مجموعه این اقدامها موجب گسترش ظرفیتهای رزمی سپاه و تحول جبهههای جنگ شد.پس از عملیات بیتالمقدس، ارتش بعث عراق با یک برنامه تحولی، توان رزمی خود را گسترش داد و فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به برتری نسبی در مقابل ارتش بعث عراق و تغییر موازنه قوا به سود ایران، نیاز به یک تحول دیگر در سازماندهی جدید نیروها دارند. نیاز به توسعه سازمان رزم به طور مرتب به مسئولان ارشد کشور یعنی آیت الله خامنهای، رئیسجمهور وقت و آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت منتقل میشد ولیکن سازماندهی گسترده سپاه نیاز به یک تصمیم ملی داشت که فقط شخص حضرت امام(ره) میتوانست به عنوان فرماندهی کل قوا تصمیم بگیرد.پس در این شرایط در سال 1364 از یکسو نیاز به به رسمیت شناخته شدن سازماندهی نظامی سپاه از سوی مسئولان کشور وجود داشت که سپاه بتواند بودجه و اعتبار لازم را به طور رسمی از مراجع رسمی کشور دریافت کند و همه مسئولان هم سازماندهی نظامی سپاه (در قالب تیپ و لشکر و ...) را بپذیرند و از سوی دیگر، ضرورتهای موجود در جبهههای جنگ نیاز به تحول را برجسته میکرد و سپاه به عنوان نیروی اصلی و فعال و تعیین کننده شرایط جبهههای جنگ برای این مهم نیاز به توسعه کیفی و کمی داشت.در چنین شرایطی حضرت امام(ره) تشخیص دادند که توسعه فقط در ظرفی به نام سپاه میتواند رخ دهد، به این دلیل که از یک سو سپاه اسیر ساختارهای از پیش تعیین شده نبود و از دیگر سو، تنها سازمانی که میتوانست نیروهای داوطلب مردمی را به خوبی و با گستردگی سازماندهی و به کارگیری کند، سپاه بود. حضرت امام(ره) این دو واقعیت را تشخیص دادند و به این نتیجه رسیدند که تنها سپاه میتواند ظرف مناسبی برای نیروهای داوطلب مردمی و توسعه توان رزمی کشور باشد و به این ترتیب، نقش جدی در ایجاد قدرت نظامی جدید برای کشور ایفا نماید.بنابراین با چنین ملاحظاتی حضرت امام(ره) با ابتکار خودشان و با تماسی که از طریق فرزندشان حاج احمدآقا با فرمانده سپاه آقای محسن رضایی برقرار کردند، از سپاه خواستند که درخواستی را در این زمینه بنویسند و به این ترتیب در پاسخ به این نامه بود که دستور تشکیل نیروهای سه گانه سپاه را صادر فرمودند.حضرت امام(ره) در حکم مورخ 26 شهریور 1364 دو ویژگی را برای این نیروها در نظر گرفتند و مقرر کردند که این نیروها اولاً سریع تشکیل شوند و ثانیاً قوی باشند.
در آن شرایط زمانی، تنها سپاه میتوانست عملاً نیروهای جدید را با سرعت و قوت به وجود بیاورد، زیرا پیشتر با توسعه سازمان رزم خود زمینه این کار را فراهم کرده بود و عملاً سپاه سالها بود که در حوزه موضوع این حکم در قالب یگانهای زمینی، دریایی و هوایی مشغول به فعالیت بود؛ بنابراین، حضرت امام(ره) به درستی تشخیص دادند که ظرف توسعه سریع قدرت نظامی کشور در سپاه بوده و این سپاه است که میتواند چنین توسعه کمی و کیفی را در ساختار نظامی کشور پدید آورد.از سوی دیگر، برای ارتش، منعی در توسعه کمی و کیفی قوای خودش وجود نداشت و دارای سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی بود و پیش از این، به میزانی که امکان داشت، توان رزمی خود را در این سه حوزه توسعه داده بود ولی ساختارها و روشهای تعریف شده در ارتش، به گونه ای بود که توسعه توان رزمی در قالب تشکیل یگانهای جدید بسیار زمانبر بود؛ بنابراین، سپاه در آن شرایط توانست نیاز کشور را به افزایش قدرت نظامی برطرف کند.البته باید گفت که سپاه عمدهترین تجهیزات مورد نیاز برای گسترش سازماندهی نظامی خود را با استفاده از غنایمی که در هر عملیات از دشمن به دست میآورد، تأمین میکرد. برای مثال، تشکیل واحد توپخانه سپاه با استفاده از توپهای غنیمتی در عملیات فتحالمبین میسر شد و تشکیل لشکر زرهی در سپاه هم با تانکها و نفربرهای غنیمتی به دست آمده در عملیاتهای گوناگون، از جمله ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس صورت گرفت.
*حضرتعالی پیش از صدور این دستور حضرت امام(ره)، فرماندهی یگان دریایی سپاه را بر عهده داشتید و پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه هم نخستین فرمانده این نیرو بودید. توان و عملکرد یگان دریایی سپاه پیش از صدور این حکم چگونه بوده است و چه ظرفیتهایی در این بخش به وجود آمده بود که زمینه ساز تشکیل نیروی دریایی شد؟
**دکتر علایی: از آغاز پیروزی انقلاب، به دلیل تشکیل سپاه در سراسر کشور، در سپاه شهرستانهایی مثل بوشهر، جزیره خارک، بندرعباس، گناوه، بندر لنگه و انزلی که در کنار دریا قرار داشتند، واحدهای شناور دریایی شکل گرفت. در کنار این واقعیتهای پراکنده، سپاه از سالهای آغازین پیروزی انقلاب، در فکر داشتن واحدهای شناور برای انجام مأموریتهایی در داخل دریا بود.برای مثال، در همه مأموریتهای دریایی در خلیج فارس، سپاه با عنوان یگان دریایی حضور فعال داشت. مثلاً وقتی ارتش بعثی به کشتیها در خورموسی حمله کرد، سپاه در کنار برادران ارتش برای تأمین امنیت کشتیها فعالانه وارد عمل شد و فرماندهان یگان دریایی سپاه حتی در کمیسیون فرعی شورای عالی دفاع شرکت و نظراتشان را مطرح میکردند. همچنین یگان دریایی سپاه در کنار برادران ارتش با حضور فعالانه در روند کمکرسانی به کشتیهای آسیب دیده خلیج فارس، با کمک سپاه ماهشهر که دارای واحدهای شناور بود، برای تعیین مسیر جدیدی برای کشتیهایی که به مقصد بندر امام خمینی(ره) رفتوآمد میکردند، اقدام کرد.
*عملکرد این سه نیروی سپاه در سال نخست تشکیل چگونه بود؟ آیا پس از صدور این حکم، تحول مورد توقع حضرت امام (ره) در جبهههای جنگ ایجاد شد؟
**دکتر علایی: نیروی زمینی سپاه از همان آغازین جنگ، عملاً تشکیل شده بود و همه عملیاتهای بزرگ مثل ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، بدر و خیبر عملاً توسط این نیرو انجام شد، ولی در این مقطع به طور مشخص از نام «نیروی زمینی سپاه» استفاده نمیشد.نیروی زمینی، دریایی و هوایی سپاه به فاصله پنج ماه از صدور حکم حضرت امام(ره) به طور رسمی در تاریخ بیستم بهمن 1364 تشکیل شدند و در نخستین گام، عملیات بزرگ فاو را انجام دادند و ارتباط رژیم بغداد با دریا را کاملاً قطع کردند. نیروی دریایی سپاه در همین فاصله، در عملیات مقابله به مثل در جنگ نفتکشها، در عملیات کنترل خطوط کشتیرانی، در عملیات حفظ آبراههای مسیر رفتوآمد کشتیها، در عملیات حفظ جزایر هفده گانه خلیجفارس و همچنین در عملیات ویژه ای که با نام کربلای 3 انجام شد و در آن، اسکله الأمیه عراق به تصرف نیروهای ما درآمد، توانست در کل خلیج فارس مستقر شده و مأموریتهای لازم را انجام دهد.نیروی هوایی سپاه هم با تشکیل واحد پدافند ضدهوایی توانست نخستین هواپیمای میگ 25 ارتش بعث عراق را در آسمان اصفهان مورد حمله قرار دهد و سرنگون کند. به این ترتیب، سپاه در فاصله یک سال توانست سازماندهی رزمی قبلی خودش را به نیروهای سه گانه تبدیل کند و به صورت گستردهتر در نبردها وارد عمل شود.بنابراین، اگر عملیات بزرگ فاو را نتیجه این حکم حضرت امام(ره) و نیز نتیجه طبیعی سیر رشد توان رزم سپاه بدانیم، میتوان گفت سپاه در تأمین نظر حضرت امام(ره) و تأمین مصالح کشور در زمینه ارتقای اقتدار دفاعی کشور و دستیابی به یک مدل دفاع مردمی، موفق بوده است.