تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۰  ، 
کد خبر : ۷۰۸۵۴

نقش ایران در سازندگی فرهنگ و تمدن اسپانیا و اروپا

نویسنده: علی معروفی اشاره: پس از گسترش فتوحات اسلامی در آن سوی اسپانیا و بالاتر از پرتغال امروزی، دانش و فناوری های علمی و ادبی و پزشکی ایرانیان قلب اروپا را نشانه گرفت و معلومات و دانش پارسیان در حوزه های علمی این قاره نفوذ عجیبی پیدا کرد. مقدمه: "از این ایرانیان در حیرتم که هزار سال سلطنت کردند،بی آنکه یک روز به ما نیاز داشته باشند، در حالی که ما در طول صد سالی که از حکومت مان می گذرد حتی یک روز نتوانسته ایم از آنها بی نیاز شویم"خلیفه اموی ،سلیمان بن عبدالملک(717-715) این مقاله تا حدودی یک فصل فراموش شده تاریخ تمدن اسلامی است که در طول قر ن ها از طریق اسپانیا ی مسلمان سهم خود را بر جریان عظیم علمی و فرهنگیی دنیای غرب افزوده است.مورخان ، وقایع نگاران و پژوهشگران بسیار ، در بسیاری از کتاب ها و رساله ها که به تنهایی یک کتابخانه عظیم شرق - غرب را تشکیل می دهد، این پدیده تمدن ساز را به بحث و نقد و تجزیه و تحلیل گذاشته اند. ما در این مقاله کوشیده ایم تا به ایران جای بر حق و شایسته اش را با تکیه بر مطالعات و پژو هش های دانشمندان نامدار غربی و عربی باز دهیم ، در عین حال از مراجعه به منابع ایرانی پرهیز کرده ایم تا مبادا به جانبداری و وطن پرستی متهم شویم.تمدن اسلامی با تمام پرتو های نیرومندش در طول سده های دهم تا سیزدهم میلادی فروزان بود،لیکن تمدن های دیگر ، میراث های دیگر ،ذخائر فرهنگی دیگر و دانشمندان دیگر بودند که این تمدن را به درجات رفیع و اعتدال رساندند.تمدن عرب از کوله بارهای سرشار و سنگین فرهنگ های یونانی ، لاتینی ، شامی ،صائبی ، هندی ، چینی و به خصوص به نسبتی بالاتر از همه از میراث فرهنگی ایران و ایرانیان تقذیه کرده است.پس از گسترش فتوحات اسلامی در آن سوی اسپانیا و بالاتر از پرتغال امروزی، دانش و فناوری های علمی و ادبی و پزشکی ایرانیان قلب اروپا را نشانه گرفت و معلومات و دانش پارسیان در حوزه های علمی این قاره نفوذ عجیبی پیدا کرد. اعراب این تاثیر و شگفتی را از آن خود نامیدند و بر این باور بودند که زبان عربی و یادگیری آن توسط ایرانیان سبب پیشرفت دانش و فرهنگ ایرانی در اروپا گردید. بسیاری از مورخان عرب می نویسند: اسلام عرب در اندک زمان مقهور نفوذ ایران شد.خلفای عرب به تدریج و به گونه ای روز به روز بیشتر ، رونوشت شاهان بزرگ ایران شدند و به ترتیبی روز به روز شیوخ عرب عناوین و القاب ، اندیشه ها و روش زندگی کردن از ایران تقلید شد.

ایران و اسپانیای پیش از اسلام
وقتی از مناسبات میان ایران یا از نفوذ ایران در اسپانیا سخن به میان می آید ، بسیاری کسان فورا به عناصری می اندیشند که در دوران دراز تسلط مسلمانان وارد شبه جزیره ایبری شده است. لیکن واقعیت این است که هم این روابط و هم این نفوذ ، بسیار پیش از تصرف عرب در اسپانیا و جود داشته است و بعد از پایان این تصرف هم دوام یافته است.مایکل مک کلاین :اسپانیا و ایران ایبریا ،بعدا هیسپانیا و بعد از آن اندلس از یک سو و ماد ، پارس ، هخامنشی ،پارت ، پارت ساسانی از سویی دیگر و سر انجام اسپانیا و ایران امروز در تمام ادوار تاریخ مناسبات سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و بازرگانی دائم داشته اند که گاه این ارتباطات از طریق دنیای بیزانسی و گاه ارتباط مستقیم بوده است.به یقین در تاریخ مناسبات صد ساله این دو قوم که از نظر جغرافیایی دور از هم اما از نظر ویژگی های رفتاری و ظرافت های فرهنگی به یکدیگر بسیار نزدیک هستند. این دوران عصر پر شوری است که نمی توان به دلیل تاثیری که بعدا بر تمدن اسپانیای عرب گذاشته است آن را از این موضوع که در این مقاله آمده است و موضوع بحث ماست جدا کرد.
اسپانیا و کیش میترا (مهر) در اسپانیا و اروپا
یک قرن پیش از تولد مسیح دین تازه ای قدرتمندانه وارد امپراتوری روم شد و به اصطلاح فرانتس کومون چون یک فتیله باروت سرتاسر امپراطوری روم را از این سو تا ان سو در نوردید:این مذهب تازه ، آیین میترا ، کیش بزرگ ایرانی بود:گسترش کیش پارسی با سرعتی شگفت انگیز عملی شد.آئین ها و مراسم های مذهبی میترایی تقریبا همزمان ،حضور و وجود خود را در سرزمین های دور از هم آشکار کردند: در روم ، در کارنونتوم، در منطقه دانوب و بر دشت های دکو مات . این مزدائیسم اصلاح شده آشکارا جاذبه ای پر قدرت و کشش اعمال کرده است که امروز هم ما علل و اسباب آن را به صورت کامل در نیافته ایم.دین ایرانی میترا به سرعت در اروپا و اسپانیا و آسیای صغیر پراکنده شد. مطابق نوشته پلو تارک آئین میترا بوسیله لژیون های رومی پمپه که به جنگ دزدان دریای کیلیکه رفته بود دند به روم آورده شد .
هنر و معماری
ایرانیان در انتقال هنر ، فرهنگ و معماری برای مردم سکاها ،سرمت ها و آلن ها که همگی از اقوام ایرانی هستند باعث پیشرفت فرهنگی و معماری آنها شد.ایرانیها در ایجاد نوآوری برای اقوام اروپایی و اسپانیایی و تقییر عادات و نوآوری های پوششی، هنرهای اسب سواری تغییر ییلاق و قشلاق و ساخت خانه های زیبا و محکم تغییرات اساسی بوجود آوردند.و.هید ،درکتاب "تجارت شرق در قرون وسطی" در مورد فرهنگ و هنر ایرانی در اروپا می نویسد:"ایرانیان در تمام ادوار راه های اروپا را می شناختند و همیشه به آسانی در این مسیرها سفر کرده اند. در روسیه ، آلمان ،سوئد،انگلیس و حتی در ایسلندتعداد فراوانی از سکه های ایرانی کشف شده است. در کناره های رودخانه راین یک سگک متعلق به یک افسر ساسانی یافته اند." بسیاری از مورخان اروپایی مثل سزار دوبلر ،ارنست کوهنل و ویل دورانت معتقدند، تعداد قابل توجهی از عناصر هنرهای بومی در اروپا به خصوص هنر مجسمه سازی ، تصویر سازی از حیوانات، اصل و منشاء ایرانی داشته اند.ویل دورانت در کتاب (تاریخ تمدن)ش می نویسدعناصر و اجزاء هنری ایرانی به وسیله اقوام "گت"به غرب انتقال داده شده است.اروپای قرون وسطی برای امپراتوری بیزانس که به روابط خود با ایران ساسانی می بالیده است.رسم تشریفات و تاج گذاری پادشاهان و امپراطوران اروپای قرون وسطی تا بخش زیاد رونوشت فرایافت های امپراتوری بیزانسی - ساسانی بوده است.عنصر هنری دیگر که از اقوام ایرانی به اروپا و بویژه اسپانیا وارد شد، نقش های برجسته دیواری است که یکی از وجوه برجسته آن نقش های برجسته ومذهبی بیزانسی است.تالبوت رایس کارشناس نامدار آمریکایی در کتاب " ایران و بیزانس" به وضوح و آشکار می نویسد :اگر معماری ایرانی در آغاز زیر نفوذ بیزانس قرار نگرفته بود آیامی توانست په پیشرفت و توسعه نائل آید و به درجه ای برسد که ما امروز شاهد آنیم؟افتخارات بزرگ معماری بیزانسی مانند کلیسای سنت - صوفی کلیسای حواریون مقدس و....هرگز به کما ل نمی رسیدند و به عنوان نمونه سبک معماری بیزانسی به شمار نمی رفتند اگر از عناصر هنرو معماری ایرانی نصیب کافی نبرده بودند.طرح های جانوری که در هنر ایرانی بسیار متعددند و یکی از شناخته ترین آنها نبرد شیرو گاو وحشی است در غرب به مقیاس زیاد مورد تقلید واقع شده است.گنجینه معروف "نگی سزنت میکلوس "در مجارستان شرقی به عنوان مثال به وضوح الهام ایرانی دارد.دنیای بیزانسی ، صنعت ساخت پارچه های زربفت با رنگهای تابان و درخشنده را نیز مدیون هنر غرور آفرین ایرانی است.تاریخ ایران در یونان و امپراطوری روم به میانجیگری آثار مورخان متعددووقایع نگاران یونانی و لاتینی یک تاریخ شناخته شده است.
مذهب
م.ا.مکی عالم مصری ، مولف یک بررسی موسوم به التشیع فی الا ندلس می نویسد :"در اسپانیای مسلمان آئین تشیع نتوانست موفقیت زیادی بدست آورد ، زیار از یک طرف گرایشهای موافق خلافت اموی که مخالف شیعه بود و از طرف دیگر اسلام مالکی اندلس که اسلامی بسیار ارتدکس بود ، امکان زیادی به رسوخ تشیع نمی داد.با این همه انقلاب های مذهبی از نوع شیعی در فرصت های مختلف ولو بصورت محدود اتفاق افتاد به ویژه این که عمال دولت فاطمی شمال آفریقا که دولتی شیعی بود پیوسته سهمی در توسعه این گرایش دینی در اندلس داشتند.درعین حال بسیاری از اندلسی ها به مشرق زمین ، به ایران مسافرت می کردند و این خود عامل مساعدی برای آشنایی آنها با آئین تشیع بود".اولین تجسس ها پیرامون شیعه در اسپانیا ی مسلمان و اهمیت و پیامدها ی آن را مدیون فرانسیسکو کودرا شرق شناس اسپانیایی هستیم. پژوهشگران متعدد بعدها به این فصل از تاریخ اسپانیا علاقمند شدند.با این حال مذهب شیعه در اسپانیا بنا بر قول مورخان و تحلیلگران غیر ایرانی در اروپا و اسپانیا وجود داشته است و این تاثیرات خودش را در قالب های گوناگون نشان داده است. با این وجود اسامی چند تن ازبرجسته ترین شیعیان این دوران بر ما معلوم است که از آن جمله :ابن الا بار (محمدبن عبدالله )، عالم اهل والنسیا که مردی ادیب ، شاعر ، مورخ و سنت گرا بود .وی مولف یک رساله شیعی در مورد امام حسین (ع)، مشهور ترین و محبوب ترین شهید تاریخ اسلام شیعی بود. ابن الا بار اولین مولف آندلسی بود که در ملاء عام و بصو رت آشکا را خلفای سه گانه اول را انکار کرد و امویان را بی قید و شرط و غاصب نامید.و باز هم وی نویسنده ی بود که در اسپانیا عنوان کرد که در انتظار فرارسیدن روزی است که امام زمان (عج) ظهور نماید.و به این ترتیب تعهد خود را د رمبارزه آزادی بخش شیعیان نشان داد.پس مذهب شیعه وگسترش آن در قلمروی بیزانسی یکی دیگر از نقش های سازنده ایرانیان در فرهنگ سازی ونمای از آئین پاک و خدا پرستی در قلب اروپا می باشد. البته شاعران و مورخان مهم و مشهور دیگری وجود دارد که عاقبت آنها در راه عملی کردن مذهب شیعه جز شهادت چیز دیگری نبود.
فلسفه
براساس نوشته صاعد الاندلسی ورود فلسفه به دنیای اسلام توسط ایرانیان به کلیه مناطق در قلمرو حکومت اسلامی منتشر شد.اما فلسفه در نزد اعراب مقامی نداشت و در آن نوعی تجاوز به جرم های مذهبی می دیدند.سرزمین برگزیده فلسفه در دو قرن اول اسلام ایران بود که ارثیه ای گران از ماثر پیش از اسلام و مبادلات فرهنگی با هند و یونان بیزانسی داشت.فلسفه اسلامی و علوم وابسته در اندک زمانی به وسیله مبلغان به اروپا گسترش یافت.محمدبن ذکریای رازی که او را طبیب الفقراء می نامیدند ، افکار و عقاید فلسفی وی در اسپانیای مسلمان شناخته شده بود.و گفته می شود که محمدبن موقلط از میان شاگردان او اولین کسی بود که کتابهای او را به اسپانیا وارد کرد.تداوم اندیشه های رازی د راسپانیا از حمله شدید ابن حزم بر می آید که در 150سال بعد د رکتاب التحقیق فی نقد کتاب العلم الا لهی عقاید ثنویت گرایی رازی را که ناشی ازآئین زردشتی بوده است رد می کند.همچنین نوشته های فارابی که در دنیای اسلام به عنوان کاملترین تفاسیر ارسطو مکتب ارسطوئی شناخته می شود در سال (256-339)با سرعت وارد اسپانیا شدو طنینی بزرگ یافت.قابل ذکر است احصاء العلوم زمانی دراز در مدرسه های مسیحی و یهودی غرب تدریس می شد در سراسر اروپا انعکاس وسیعی یافت و در پایان قرن نوزدهم درانگلستان از طریق دانیل اف مورفی که شاگرد گراردو داکر مونا در تولدو بوده است شناسانده شد.اسپانیای مسلمان و ایران ، دو سرزمین برتر گرایش عرفان در دنیای اسلام بوده اند.در هیچ یک از کشورهای اسلامی عرفان حتی اگر نمایندگان نامداری نیز داشته است شکوفایی حیرت انگیزی که در این دو کشور به آن دست یافت،نرسید و این سخن لااقل تا برآمدن امپراطوری عثمانی که به نوبت خود خاک مساعد دیگری برای رشد صوفیگری شد، صادق است.
زندگی اجتماعی
هانری پرز در کتاب "شعر اندلس به عرب کلاسیک در قرن یازدهم میلادی " در مورد اقتباس زندگی مردمان اندلسی ، اسپانیایی و اروپایی می نویسد :زندگی عمومی و خصوصی مردمان اندلس به نظر ما تماما تحت تاثیر سنت های شرقی قرار داشته است. و این ایران است که بی گفت و گو خطوط اصلی تمدن خود را به طبقه حاکم اسپانیا و طبقات حاکم تمام دنیای اسلام عرضه داشته است.این خطوط که هانری پرز از ان بحث می کند و از طریق خلفای عباسی شرق یا مسقیما از طریق ایران به اسپانیا منتقل شده اند ، واقعا در زندگی اجتماعی و روزانه آندلسی ها در عادات پوششی ،غذائی ، بازارها ، حمام های عمومی ، تفریحات ، ورزش ، شکار ، اسب دوانی ، سرگرمی ها یا حتی خلقیات که گاه عشرت طلبانه داوری شده است بازتاب یافته اند.م.لمبار در کتاب "اسلام در نخستین دوران عظمت خود"می نویسد:غرب مسلمان (بلاد اندلس) نقطه ورودامواج عناصری است که از مشرق حرکت کرده اند : مدل های پوششی ، لباسهای خوش دوخت و شیک ، پارچه های مخطط پهن تقلید شده از ایرانیان و ردای نخی شفاف خوزستان که بعدها در اندلس بافته شده ند،همه زیر تاثیر عناصر ایرانی اند که عمیقا جامعه شهری اندلس را در اوج شکوفائی تغییر دادند و منشاء تمدن اندلس شدند.مدهای وارداتی ایران در نوع کلاه ها نیز تاثیر گذاشت.ابن سعید نویسنده اندلسی قرن سیزدهم می گوید که برخلاف کوه نشینان اندلس که عموما از عمامه استفاده می کردند، مردم قرطبه و اعیان شرق اندلس قالبا قلانسووا برسر می گذاشتند که یک شبه کلاه بلند از منشآ ایرانی بود.در ورزش های مردم اروپا و بویژه مردم اسپانیا ورزش چوگان بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت .این بازی که اصل آن ایرانی است به روزگار خلافت شرقی حکومت عباسیان با اسم ایرانیش (چوگان ) به اسپانیا راه یافت.در پارس ساسانی این بازی بخشی از آموزش های اشرافی ایرانیان بود.زندگی خصوصی مردم غرب اروپا و اسپانیا بطور کامل غالبا از رنج هایی که متعصبان مذهبی ، فقها و سنت گرایان موعظه می کردند، به دور و بیشتر به شاد زیستن و سلیقه ایرانی خوشگذراندن نزدیک تر بود.
جشن‌های ایرانی در اسپانیا
دو جشن از مهم ترین و زیباترین ودر عین حال اصیل ترین جشن های سنتی ایرانی ،زمانی بسیار دراز در زندگی اجتماعی مردم آندلس نقش داشتند و تا آخرین روزها ی سلطنت خاندان نصیریان در غرناطه نیز برجای ماندند مانند جشن نوروز و جشن مهرگان.نوروز از زمانهای بسیار دور ، مهم ترین عید ایرانیان و نماد هویت قومی ،تاریخی و فرهنگی این مردم بوده است و سرچشمه آن در اساطیر ایرانی ، به نخستین انسان و نخستین شهریار است.در اینجا باید به این نکته مهم توجه و اشاره نماییم که از یک سرود قرن شانزدهم ایالت soriaدر شمال اسپانیا آورده شده است:"هرچند که جشن سوریائی برجشن آتش ایرانیان بنیاد نهاده شده است ، امروز ما به عنوان جشن مسیحی سن خوان بر پا می کنیم،زیا در اینجا هم مردمان مانند پارسی ها آنرا بر فراز شعله های آتش درود می گویند".ملاحظه می کنید که در قرطبه و د رتمام اسپانیا ی مسلمان و بخش غربی اروپا نوروز و مهرگان با همین استقبال بسیار گرم مواجه شده اند و یاد هر دو قرین شادی و شعف بوده است.ادبیات اندلس نیز مانند ادبیات ایران اشعار فراوان در ستایش نوروز و مهرگان دارد.در خصوص مهرگان ، موضوع بکلی متفاوت است. در ایران مهرگان در شانزدهمین روز پائیز (8اکتبر )جشن گرفته می شد و از نظر زمانی مقارن با ماه مهر (آفتاب)بود که اسم خود را از خورشید و هم از میترا ایزد مهری گرفته است. در اسپانیا "مهرگان "را با تعادل تابستانی قرین کرده اند که جشنی است مختص روز 24ژوئن - روز یوحنا (سن ژان)مسیحیان وانصاره مسلمانان به مناسبت بزرگداشت درازترین روز سال . شب انصاره یا به قولی شب جشن یوحنا به خصوص با بر افروختن آتش همراه بوده است که د راسپانیا و هم د رفرانسه هنوز هم آن را آتش های سن ژان می نامند.در اسپانیای امروز ، هنوز هم جشن های نوروز و مهرگان و نیز آداب آتش هیزم ، با شوق و حرارت فراوان از سوی تمام ایرانی های که دست روزگار آنها را به این کشور دوست کشانده است ، و بیش از همه شاید بوسیله جامعه زردشتی این کشور که پاسدار و نگهبان هزاران ساله فرهنگ ایران است، رعایت و اجرا می شود.
ایرانیان در آندلس
در طول دوران حاکمیت اسلام در اسپانیا ،یک روند مداوم سفر،تماس و مبادله برای امور تجاری یا به دلائل فرهنگی و هنری میان ایران و اندلس برقرار بوده است.شماری از ایرانیان اسم خود را د رتاریخ اسپانیا به یادگار گذاشته اند. جدا از دو فاتح اندلس که احتمالا ایرانی بوده اند ،یعنی موسی بن نصیر و طارق - باید از دو رستم :یکی محمد بن رستم فرمانده کل ارتش عبدالرحمان دوم و فاتح نرماندها که به همین لقب منجی اندلس به او داده شد و برادرش عبدالرحمن رستم وزیر امیر عبد الرحمان دوم نام برد .این افراد بر تمام عرصه های اندیشه و روشنفکری و هنری و اجتماعی اسپانیای مسلمان اثر گذاشتند.همچنین باید از سه نسل رازی : موسی ، احمد و عیسی،بنیانگذاران تاریخ نگاری و جغرافیانویسی اندلس ، به خصوص احمد که به مثابه بزرگترین مورخ اسپانیایی مسلمان نگریسته می شود یاد کرد.یک اندلسی دیگر که به عنوان یکی از بزرگترین یا به تعبیری بزرگترین نویسنده اسپانیایی عصر اسلام شناخته می شود ، ابن حزم نویسنده ،شاعر،فیلسوف و در عین حال مرد سیاست بود که مدت دو سال وزیر اعظم عبد الرحمان دوم بود و خود را از نواده های یک ایرانی نجیب زاده می دانست.در کنار این شخصیت های درجه اول ، وقایع نگاران از تعداد زیادی ایرانی که همگی عالم ، ادیب ، حقوق دان ، نحوی، هنرمند،معمار و بازرگان بوده اند نام برده اند که یا بصورت موقت یا بصورت دائم دراندلس اقامت داشته اند و در آنجا به شهرت رسیده اند.علاوه براین بزرگان باید از هنرمندان کاشی کار یا بافندگان و به ویژه از متخصصان فن حفرقنات نام برد که همگی بصورت گروه های مشخص در نقاط مختلف اندلس واز جمله در مالاگا ، المریا و مورسیا سکونت داشتندو نیز از صوفیان ایرانی غرناطه یاد کرد که ابن بطوطه در طول سفر خود در قلمرو حکومت نصیریان با ایشان دیدار داشته است.
آندلسی ها در ایران
گروه زیادی از اهالی اندلس ، اعم از بازرگانان ، جغرافیدانان ، مورخان ،حقوقدانان، ادیبان ، دانشمندان،یا افرادی که مایل بودند در محضر درس علمای مشهور بهره مند شوند در ایران اقامت گزیدند. نیکلسون ، نویسنده کتاب "تاریخ ادبیات عرب"می نویسد :با توجه به دوری مسافت های جغرافیایی و مشکلات امنیتی و ارتباطی سفرها، فراوانی رفت و آمد میان ایران و آندلس به نظر ما شگفت انگیز می آید .با این همه می بینیم که هدف های اساسی چون موضوعات آموزشی و مذهبی چه اندازه بر همه این مشکلات غالب می آیند.و چنین است که دانشمندان اسپانیائی در جست و جوی دانسته های نو از اندلس به شرق عربی و ایران و حتی به ماوراء النهر عزیمت می کردند.اولین مسافر اسپانیای مسلمان به ایران یک خاخام به نام بنیامین دو تو دلا بود.شخصیت های اسپانیایی دیگری که از ایران بازدید کردند و سفرنامه و کتاب نوشتند می توان به روی گونزالس دکلا ویخو سفیر هانری سوم پادشاه کاستیل ،ابن جبیر سیاح بزرگ اندلس و یکی از برجسته ترین زائران مدائن،نور الدین ابو الحسن علی الغرناطی ،معروف به ابن سعید مغربی،صاحب دایره المعارف 15 جلدی در شرح تاریخ جهان، محمدبن عبدون الجبلی طبیب اندلسی،ساموئل بن یحیی مغربی یهودی اسپانیای و..... اشاره کرد.
زبان فارسی در اندلس
زبان عرب اندلس مثل زبان عربی که در شرق اسلام و آفریقای شمالی به آن تکلم می شد ، حامل بسیاری از کلمات فارسی معرب بود. این موضوع ناشی از یک ضرورت بود تا غنی کردن آگاهانه زبان . داده های فارسی به لغت نامه عرب و ورود کلمات فارسی به این زبان ، سرچشمه نگارش لغت نامه های بسیار به وسیله مؤلفان ایرانی ، عرب و حتی کلده ای بوده و در طول دو قرن اخیر موضوع تفحص های بسیار قرار گرفته است.با این همه ضرورت دارد که از یک کلمه فارسی یاد کنیم که راه درازی را طی کرده است.و این کلمه ایرانی آبدست است.به معنای وضو.واین کلمه در شهر مایورکا بسیار بکار برده می شود.این کلمه در نزد مسلمانان چینی و برخی برخی مسلمانان آفریقایی بکار می رود. و این نشانه ای است از راه دراز ایبری ، چینی ، آفریقایی پیموده شده از سوی این کلمه ایرانی ، حال آنکه در سرزمین مادری خود ایران امروز به کلی فراموش شده است.ادغام منحصر به فردعناصرفرهنگ و تمدن ایرانی در فرهنگ و تمدن اسپانیایی و اروپا،تحسین و اقتباس فر هنگ ایرانی بعنوان تمدن برتر توسط مسیحیان اندلس و تاثیر پذیری متقابل مسلمانان از فرهنگ ایرانی. شکوفایی فرهنگی و علمی، در موقعی که سراسر اروپا در جهل و بی خبری کامل بود ایران به تنهایی پرچمدار دانش و تمدن در غرب بود. احیای حیات شهری و شهر نشینی در اندلس، رونق و شکوفایی حیات شهری و شهرسازی و توسعه آن از جمله یادگارهای پارسیان در اروپا و اسپانیا بود. جمله آخر این که تمام فرهنگ های جهان در هر پاره زمان دچار تغییر و تحولاتی شده است .
این فرهنگ ها یا بر اثر مجاورات و یا بر اثر جنگهای ویرانگر یا بر اثر ارتباطات مستمر یا بر اثر تهاجمات فرهنگی اصالت و غنای فرهنگی و تمدنی خود را از دست دادند. اما فرهنگ و تمدن ایران حتی در اثر حملات ویرانگر مغول جوهر و ثبات خود را از دست نداد و براثر گذشت زمان از قوم مغول مردمی با فرهنگ، ادب دوست و هنر پرور ایجاد کرد تا آنجا که خود برای توسعه حیات فرهنگی و سیاسی ایران دست به اقدامات فرهنگی زدند، مانند گوهر شاد. فرهنگ و تمدن ایران چون قطره اشکی در مانند و سوزان بر هر پیکره بی رمق ویا تمدن دار جهان فرونشست ، اقیانوسی بی بدیل از خلاقیت و غنائی بزرگ ازتبلور فرهنگی و ادبی برجای گذاشت.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات