*ایسنا : تلاش غرب برای دست یابی به منابع نفت وگاز منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
**تمامی کارشناسان قبول دارند که ذخایر نفتی حوزه دریای خزر کمتر از 10 درصد ذخایر نفتی خاورمیانه است. لیکن براساس برخی پیشبینیها تا سال 2050 خلیج فارس و حوزه دریای خزر مسئولیت امنیت تامین انرژی مورد نیاز جهان تا بیش از 80 درصد را عهدهدار خواهند بود.
در واقع خلیج فارس وحوزه دریای خزر بهطوریکه در بعضی از گزارشها آمده است روی هم حدود 800 میلیارد بشکه نفت ومعادل مقداری انرژی گازطبیعی را دارند. در حالیکه در مقام مقایسه آمریکا و اروپا روی هم کمتر از160 میلیارد بشکه ذخایر نفتی و انرژی دارند و این ذخایر نیز براساس محاسبات بهعمل آمده تا قبل از سال 2030 تمام خواهند شد. فدراسیون روسیه در حال حاضرمهمترین تامین کننده گاز طبیعی اتحادیه اروپا است وتا سال 2030 بیش از 50 درصد گاز وارداتی اروپا از روسیه تامین خواهد شد.
دولت ایالات متحده آمریکا در بعضی از گزارش هایی که منتشر کرده مدعی است که تا سال 2015 مصرف و تقاضای جهانی نفتخام به ترتیب به 98.3 و 103 میلیون بشکه در روز و در سال 2030 روزانه حدود 118 میلیون بشکه خواهد بود. این افزایش تقاضا برای مصرف، این معنی را دارد که تولید نفتخام در جهان باید حداقل حدود 25 درصد افزایش یابد.
در این راستا آقای Andris Piebalgs مدیر بخش انرژی اتحادیه اروپا بنا به گزارش The Associated Pressمورخ 13 آوریل 2007 ضمن ابراز نگرانی از وابستگی اروپا به شرکت گازپروم روسیه پس از ملاقات با مقامات یونانی و استقبال از احداث خط لوله گاز ترکیه –یونان گفته است:" خیلی مهم است که این خط لوله گازطبیعی از حوزه دریای خزر را نیز انتقال دهد... ما باید گازطبیعی ازسایر تولید کنندگان
شامل جمهوری آذربایجان،قزاقستان،ترکمنستان،ایران وعراق را هم دریافت کنیم و فقط متکی به روسیه نباشیم."
*ایسنا: نقش کلیدی و ژئوپلیتیک ایران در بازی بزرگ نفت وگاز منطقه چگونه است؟
**در دهه 1990 میلادی اروپا روی نقش ایران برای صادرات نفت وگاز منطقه به اروپا که اقتصادی ترین واز نظر حفظ محیط زیست مناسب ترین مسیر بود و در حال حاضر نیز است، نگاه ویژهای داشت و با هزینه برخی ازشرکتهای اروپایی مطالعات مقدماتی اقتصادی و فنی نیز انجام شد. همچنین سپس بهدلایل سیاسی راههای صادراتی غیراقتصادی دیگر مانند CPC و BTC بهدلیل اهمیت استراتژیکی که برای فدراسیون روسیه، آمریکا و اروپا داشتند، سرمایه گذاری وساخته شدند که در حال حاضر مورد بهره برداری قرار دارند. درنهایت دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در چارچوب اهداف همکاری با کشورهای دوست و همسایه منطقه که محصور به خشکی هستند، سرمایهگذاریهای لازم را از محل امکانات داخلی بهعمل آورد و زیرساختهای مورد نیاز مانند ساخت بندر و پایانه نفتی نکا، ساخت 312 کیلومتر خط لوله نکا - ری، تغییرات مورد نیاز در واحدهای پالایشگاههای تهران و تبریز وغیره را ایجاد کرد.
علاوه بر طرح های زیر ساختاری، عملیات لرزه نگاری دو بعدی و سه بعدی، ساخت سکوی حفاری بالارونده ایران- خزر، ساخت سکوی حفاری نیمه شناور ایران- البرز وشناورهای پشتیبانی آن بهانضمام توسعه بندر و پایانه نفتی نکا برنامه ریزی و اجرا شدند ویا در دست اجرا قرار دارند.
*ایسنا : شرایط خط لوله قزاقستان، ترکمنستان به ایران که به KTI شهرت یافت را توضیح دهید؟
**در دهه 1990 میلادی موضوع ساخت این خط لوله مطرح شد و چند شرکت اروپائی هم مطالعاتی را انجام دادند، در حال حاضر با توجه به برنامه توسعه ظرفیت پالایشگاههای کشور، ساخت پالایشگاههای جدید توسط بخش خصوصی و بهویژه ساخت پالایشگاه جدید در شمال کشور بر این اساس که حداقل 50 درصد نفتخام آن از حوزه دریای خزر( برای نمونه کاشگان قزاقستان) تامین خواهد شد، موضوع احداث خط لوله KTI را دوباره مورد توجه قرار داده است. ولی با توجه به برنامه تولید نفتخام میدان نفتی کاشگان، نفتخام این میدان برنامه صادرات و فرآورش در مسیر ایران در دو مرحله صورت خواهد پذیرفت. در مرحله اول از طریق نفتکشها، بندر و پایانه نفتی نکا، در مرحله بعد از طریق ساخت خط لوله و اتصال آن به خط لوله نفت ایران که به Iran oil pipeline – iop شهرت یافته است.
*ایسنا : آیا در بندر نفتی نکا نفتکشهای 12 و 63 هزار می توانند تخلیه و بارگیری کنند؟
**درحال حاضرنفتکشهای 12 هزار تنی نمیتوانند در بندر و پایانه نفتی نکا پهلو بگیرند و نفتکشهای 63 هزارتنی هم هماکنون وجود ندارند و در دست ساخت هستند.
*ایسنا : وضعیت دیپلماسی انرژی در این منطقه چیست؟
**در تاریخ 11 ماه می 2007میلادی رؤسای جمهوری اوکراین، لیتوانی، جمهوری آذربایجان، گرجستان و لهستان بهمنظور توسعه ظرفیت انتقال خط لوله BTC و ساخت خط لوله نفتوگاز از عرض دریای خزر با هدف امنیت تأمین انرژی اتحادیه اروپا، به میزبانی لهستان در شهر کراکو(KRAKOW) گرد هم آمدند. آقای نظربایف رئیس جمهوری قزاقستان پیشتر پذیرفته بود که در اجلاس فوق شرکت کند ولی بهدلیل برنامه سفر آقای پوتین -رئیس جمهوری فدراسیون روسیه- به آستانه و متعاقبا سفر دو رئیس جمهور بههمراه یکدیگر به ترکمنستان، در اجلاس کراکو (KRAKOW) شرکت نکرد و معاون وزیر انرژی قزاقستان را به اجلاس یاد شده اعزام کرد.
دیپلماسی انرژی آقای پوتین در همکاری و رقابت با اتحادیه اروپایی، آمریکا، چین، هند، ترکیه، پاکستان و ایران پس از اجلاس G-8 در جولای 2006 میلادی در سنت پترزبورگ فعالترعمل کرد. روسیه پس از سفر آقای پوتین به خلیج فارس و شرکت در اجلاس کشورهای صادرکننده گاز در قطر(9 آوریل 2007) با دو کشور مهم صاحب منابع نفتوگاز آسیای مرکزی قزاقستان با 3.3 درصد ذخایرنفتی جهان و ترکمنستان با 1.6 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان توافقاتی بشرح زیر بهعمل آورد: بهطور مشترک گاز طبیعی قزاقستان در شهر روسی Orenbury پالایش و به اروپا صادر میشود؛ بهطور مشترک قزاقستان و روسیه غنی سازی انرژی هسته ای را انجام خواهند داد؛ بهطور سهجانبه و مشترک ( قزاقستان،روسیه و ترکمنستان ) خط لوله گاز طبیعی از کنار بخش شرقی دریای خزر به روسیه را خواهند ساخت؛ روسیه و شرکتهای دولتی و غیردولتی نفتی روسیه در قزاقستان و ترکمنستان برای اکتشاف، توسعه، تولید وانتقال منابع هیدروکربوری حضور فعال داشته و سرمایه گذاری خواهند کرد؛ قزاقستان اعلام کرده است که قصد دارد حداکثر ممکن نفت خام خود را از مسیر روسیه صادر نماید.
*ایسنا : نقش جمهوری اسلامی ایران در بازی بزرگ انرژی منطقه را توضیح دهید؟
**با توجه به اقدام روسیه در توافقات اخیر با قزاقستان و ترکمنستان بهانضمام تلاش جمهوری آذربایجان، ترکیه برای همکاری با اروپا و آمریکا و رقابت کشورهای عمده مصرف کننده انرژی آسیا برای دست یابی به منابع هیدروکربوری آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر و قفقاز بهنظر میرسد یک موقعیت و فرصت مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران در برقراری تعادل و ایفای نقش محوری در منطقه فراهم آورده باشد زیرا، ایران میتواند با همکاری تمامی رقبای درگیر دربازی بزرگ انرژی علاوه بر بازاری مطمئن برای مصرف مواد هیدروکربوری تولیدی در منطقه و صادرات مواد هیدروکربوری ایران به بازارهای جهانی امنیت تامین انرژی را برای مصرف کنندگان عمده در آسیا، خاوردور و اروپا تضمین کند.
همچنین در برخی از کشورهای منطقه مانند قزاقستان دولت در مالکیت منابع هیدروکربوری با سرمایهگذاران در قراردادهای مشهور به مشارکت در تولید (PSA) شریک است. بنابراین طبیعی است که دولتهای منطقه و شرکتهای نفتی سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز منطقه و دولتهای اروپایی و آسیایی به ایران بهعنوان دروازه طلایی همکاریهای نفت و گاز حوزه دریای خزر و خلیج فارس نگاه کنند و ایران می تواند نقش بسیار برجستهای را در بازی بزرگ انرژی منطقه ایفا کند.
*ایسنا: برای ایفای این نقش چه پیشنهادی دارید؟
**همانطور که بازیگران در بازی بزرگ انرژی منطقه الویت اول را به امور استراتژیک و امنیت تامین انرژی دادهاند و مسائل اقتصادی را در درجه دوم اهمیت مورد توجه قرارمیدهند، بهنظر می رسد که ابتدا برای ایفای نقش در بازی باید قواعد بازی را مد نظر قرار داد که در این رابطه گفتمان بین ایران و کشورهای منطقه در جریان است.
*ایسنا : دیپلماسی انرژی در منطقه دریای خزر را چگونه توصیف می کنید؟
**پس از فروپاشی شوروی سابق کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر و قفقاز سیاست جداسازی از وابستگی مطلقی که به روسیه داشتند را در سیاست خارجی خود تعریف کردند و در سال 1992 میلادی به عضویت سازمانهای بینالمللی و منطقهای مختلفی از جمله سازمان همکاری ECO در آمدند. در همین راستا آمریکا و اتحادیه اروپائی، فدراسیون روسیه و سایر کشورها نیز با هدفهای مختلفی که داشتند، دیپلماسی انرژی فعال در منطقه را در سیاست خارجی شان تعریف کردند.
در سال 1998 آمریکا یک نماینده ویژه انرژی در امور دریای خزر تعیین کرد و بهطور رسمی و آشکارا اعلام کرد که حوزه دریای خزر از مناطقی در جهان است که برای آمریکا دارای منافع ویژه هیدروکربوری و انرژی است. از سوی دیگر اتحادیه اروپایی با تخصیص میلیونها دلار در چارچوب کمکهای فنی به کشورهای مستقل مشترک المنافع تحت عنوان "TACIS" دیپلماسی انرژی خود را به نوع دیگری در منطقه مورد توجه قرار داد.
*ایسنا : دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف شد؟
**جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سازمان همکاری اقتصادی ECO برای توسعه همکاریهای منطقهای انرژی سیاستهای خوبی را پیگیری کرد. پس از آن با اتخاذ تصمیمات در مورد سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختار در بندرو پایانه نفتی نکا، همچنین ساخت خط لوله تا پالایشگاههای تهران و تبریز امکاناتی ایجاد شد که در مقطعی موضوع تاسیس و تشکیل سازمان همکاریهای اقتصادی کشورهای همسایه و ساحلی دریای خزر نیز مطرح شد.
*ایسنا : در این دوران فدراسیون روسیه چه اقداماتی را در سیاست خارجی خود برای منطقه تعریف کرد؟
**فدراسیون روسیه با مشکلات داخلی فراوانی مواجه بود و دولتهای گربوچف و یلتیسن اقدام مهمی هبعمل نیاوردند. در سال 2000 میلادی دولت پوتین، دیپلماسی انرژی ویژهای را برای آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر و قفقاز تعریف کرد و نماینده ویژه انرژی فدراسیون روسیه برای منطقه نیز تعیین شد.
در نتیجه دول منطقه بههمراه آمریکا و اتحادیه اروپایی پذیرفتند که نمیتوانند نقش مهم روسیه در منطقه را نادیده بگیرند و شرکتهای نفتی روسی بهطور فعال در تمامی کنسرسیومهای مشارکت در تولید نفتوگاز منطقه در کنار شرکتهای آمریکایی و اروپایی سهامدار شدند.
فدراسیون روسیه دو گروه کاری همکاری انرژی با آمریکا و اتحادیه اروپایی تشکیل داد و بهطورمستمر گفتمان بینالدولی مرتبط با امنیت تأمین انرژی با اروپا و آمریکا را پیگیری میکند، درواقع این گفتمانها در چارچوب اجلاسهای سران گروه 8 (G8) از مباحث اصلی و مهم محسوب می شوند.
*ایسنا : دیپلماسی انرژی سایر کشورهای منطقه چگونه است؟
**توضیح در اینباره وقت زیادی را می طلبد، بهطور خلاصه می توان گفت در سیاست خارجی چین، ژاپن، هند، پاکستان، ترکیه، کشورهای خلیج فارس، مالزی، کره و بسیاری دیگر، برقراری روابط و مشارکت در صنایع نفت و گاز آسیای مرکزی و حوزه دریا ی خزر جایگاه ویژهای دارد. بههمین دلیل موقعیت جغرافیایی و به اصطلاح ژئوپلتیک و ژئوانرژی جمهوری اسلامی ایران اهمیت ویژه ای دارد و بسیاری از صاحبنظران جایگاه ایران در منطقه را بهعنوان دروازه طلایی بازگشت سرمایهگذاریها در صنایع نفت و گاز آسیای مرکزی و دریای خزر و همچنین صادرات آنها به بازارهای بینالمللی نفتوگاز مور تاکید و تایید قرار دادهاند.
*ایسنا : جایگاه ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این بحث که ایران و ترکیه در منطقه رقیب یکدیگرند، بهنظر شما صحیح است؟
**ترکیه مانندهر کشور دیگری که فاقد منابع غنی نفتوگاز است، کشف منابع هیدروکربوری در منطقه آسیای مرکزی و دریا یخزر را برای خود یک امتیاز در امنیت تامین انرژی تعریف کرد. بههمین دلیل بهطور جدی در منطقه حضور یافت و دیپلماسی فعالی را بهکار گرفت و این کار ادامه دارد.
دیپلماسی انرژی ترکیه در روابطی که همزمان با روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپایی و دولتهای منطقهای آسیای مرکزی و قفقاز پیگیری کرد. برای ساخت دو خط لوله بسیار گران و غیراقتصادی یعنی خط لوله اتصال نفت خام باکو – تفلیس – جیهان ( BTC ) و خط لوله گاز شاه دنیز(باکو)، تفلیس، ازروم(BTE) در مسیر ترکیه بههمراه خط لوله انتقال گاز روسیه از عمق زیاد دریای سیاه به ترکیه موسوم به خط لوله بلواستریم ( Blue Stream) بدون تردید برای این کشور دوست و همسایه ایران موفقیت مهمی در سیاست خارجیاش محسوب میشود.
علاوه بر خطوط لوله ای که بیان شد، ترکیه در روابط دیپلماسی انرژی با جمهوری اسلامی ایران نیز موفق بود و خط لوله انتقال گاز ایران به ترکیه که حدود چهل سال مطرح بود، سرانجام ساخته و عملیاتی شد . بنابراین ترکیه تنوع منابع تامین انرژی مورد نیاز خود را بهدست آورد . ولی این واقعیت را ترکها قبول دارند که برای واردات گاز طبیعی مورد نیازشان تا حدود 65 درصد وابسته به فدراسیون روسیه هستند و در مورد گاز شاه دنیز نیز با کنسرسیوم شاه دنیز اختلافاتی بر اساس برخی از گزارشها بروز کرده است؛ زیرا ترکیه قیمت گاز وارداتی از شاه دنیز را حدود 120 دلار در هر هزار متر مکعب قرارداد بسته است و کنسرسیوم شاه دنیز با توجه به افزایش جهانی قیمت گاز خواهان تجدید نظر در قیمت قرارداد با ترکیه شده است.
بهنظر من ایران با هیچ کشوری برای راهیابی کشورهای محصور به خشکی آسیای مرکزی به بازارهای بین المللی انرژی بهویژه از مسیر خلیج فارس رقیب نیست. در واقع توافقی که بهتازگی بین جمهوری اسلامی ایران و ترکیه برای صادرات گاز طبیعی ایران به اروپا صورت پذیرفت، این واقعیت را مورد تایید قرار میدهد.
*ایسنا : بهنظر شما بهتر است، گاز ایران صادر شود، یا آنطور که برخی معتقدند گاز به چاههای نفت تزریق و نفت خام صادر شود ؟
**اجازه دهید من در این باره اظهارنظری نکنم ولی باید این واقعیت را پذیرفت که تدوین یک خط مشی کلان انرژی در کشور بیش از پیش ضروری است. ما هم مانند هر کشور دیگری چارهای نداریم جز اینکه قبول کنیم موضوع امنیت تامین انرژی و مصرف آن در کشور بهطور مستقیم و غیر مستقیم امنیت اقتصادی و سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار می دهد .
بهنظر من باید شجاعت مجلس هفتم و دولت نهم را برای تصمیم و اقدام برای کاهش مصرف سوخت در کشور تحسین کرد. مردم باید متوجه این واقعت بشوند که علاوهبر افزایش تقاضا برای مصرف سوخت در داخل کشور، بهدلایل مختلف صنعت نفت کشور با کاهش توان تولید و عرضه سوخت مواجه است و در نتیجه هر روز بیشتر از پیش امنیت تامین انرژی مورد نیاز ما به واردات از خارج کشور بهصورت یکطرفه وابسته میشود و باید اقدامی جدی صورت میگرفت.
*ایسنا: منظور شما از بهصورت یکطرفه چیست؟
**منظورمن این است که باید فرآوردههای نفتی وارد می کردیم، درحالیکه چنانچه مانند نفتخام از کشورهای آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر وارد کنیم و در ایران پالایش شوند، درآنصورت خیابان امنیت تامین انرژی دو طرفه خواهد بود. بهاین معنی که ما نیازمند امنیت تامین نفتخام برای پالایشگاههای شمالی کشور هستیم و آنها نیازمند امنیت تامین تقاضا برای تولید نفتخامی که سرمایهگذاری سنگینی در تولید آن کردهاند و باید آنرا به بازار مصرف جهانی صادر کنند و مسیرجمهوری اسلامی ایران از این بابت اقتصادیترین و از نظر محیط زیست بهترین مسیر توصیف شده است.
*ایسنا : چرا طی سالهای گذشته بحث واردات و فرآورش نفتخام منطقه آسیای مرکزی و حوزه دریای خزرجدی در نظر گرفته نشد؟
**یکی از دلایل اصلی آن ارزان بودن قیمت سوخت در ایران بود . نباید در اینباره دولتهای قبلی را مورد انتقاد قرار داد، چراکه در ایران پالایشگاه نساختند. در واقع در ایران پالایشگاه جدید بر اساس پیش بینی های افزایش مصرف سوخت طراحی و احداث شدند که می شود از پالایشگاه اراک و بندر عباس نام برد . ولی در آن دوران مصرف جهانی انرژی هم بهدلیل رکود اقتصادی دربسیاری از کشورها بهویژه فدراسیون روسیه، کشورهای تازه استقلال یافته ازشوروی سا بق کاهش یافته بود. بهگونهایکه در دهه 1980 میلادی قیمت نفت خام در منطقه خلیج فارس باوجود جنگ تحمیلی علیه ایران، تا حدود پنج دلار درهر بشکه هم رسید. بهخاطر دارم در سال 1376 قیمت نفتخام به حدود 9 و 10 دلار رسید و کارشناسان نفتی با توجه به کشف میادین جدید هیدروکربوری در آسیای مرکزی وحوزه در یای خزر با پیشبینی عرضه بیشتر نفتخام به بازار معتقد بودند که قیمتها باز هم سقوط خواهدکرد ولی بهتدریج مشخص شد که تولید نفتوگاز از میادین جدید کشف شده در آسیای مرکزی قفقاز و حوزه دریای خزر از یکسوارزان نیست واز سوی دیگرهزینه حمل به بازارهای مصرف نیز گران است. علاوه بر آن تولید از منابع نفتوگاز دریای شمال انگلیس رو به کاهش دارد و رشد تقاضا برای مصرف در چین با رشد اقتصادی حدود 11.5درصد و هند با رشد اقتصادی حدود 10 در صد با جمعیتی رویهم رفته حدود 2.5 میلیارد نفر علاوه بر سایر نقاط جهان وهمچنین کمبود ظرفیت پالایش در آمریکا موجب شد که امروز قیمت نفت خام به مرز 80 دلار رسیده و من احتمال می دهم تا 85 و 90 دلار هم بهدلائل تنشهای سیاسی در منطقه خلیج فارس افزایش پیدا کند. افزایش قیمت نفت خام موجب افزایش قیمت گاز طبیعی نیز شده و خواهد شد. بههمین دلیل شعار اینکه حالا باید اتومبیلها را گاز سوز کنیم و همه ناگهان بهطرف گاز فشرده طبیعی ( CNC) هجوم ببریم، کارشناسان آشنا به مسائل انژری رابا توجه به اینکه تکنولوژی مرتبط به آن نیز وارداتی می باشد را نگران کرده است .
*ایسنا: بهنظر شما شرکتهای اروپایی باوجود فشارهای سیاسی آمریکا به سرمایهگذاری درصنعت نفتوگاز ایران ادامه خواهند داد؟ به عبارت دیگر آیا کمشدن جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت میتواند دلیلی بر تغییر وزیر نفت باشد؟
**البته من بهعنوان یک کارشناس تخصصی نفتوگاز نمیتوانم درخصوص دلایل سیاسی این موضوع نظر بدهم ولی تصور میکنم تجربه غنی و طولانی آقای وزیری هامانه وزیر سابق نفت ایران و همکاران ایشان در مدیریت صنعت نفت موجب شد باوجود مشکلات غیرقابل انکاری که کشور و بهویژه صنعت نفت با آن روبرو است، موقعیتی را ایجاد کرده که شرکتهای مستقل بینالمللی نفتی به ادامه حضور در ایران و سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران تمایل نشان می دهند .
اجازه بدهید من پاسخ بهاین سؤال را با نقل قول از آقای Frank Harris مدیر بخش گاز طبیعی گروه مهندسین مشاور Wood Mackenzie در اسکاتلند کوتاه کنم که وی براساس گزارش روزنامه The Wall Street Journal در تاریخ 12 جولای 2007، اهمیت توجه به ذخایر عظیم گاز طبیعی در ایران را مورد تأکید قرار داده و همچنین خانم Critina Gallach سخنگوی آقای سولانا - مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپایی- تاکید کرده است که طبق مقررات سازمان ملل و اتحادیه اروپا سرمایهگذاری در منابع نفتوگاز ایران مجاز است. در واقع بهنظرمیرسد بهتدریج اروپاییها با توجه به اهمیت امنیت تامین انرژی مورد نیازشان و با در نظر گرفتن نقشی که ایران میتواند در تامین امنیت، امنیت تامین انرژی اروپا ایفا کند، بهاین نتیجه رسیده باشند که سیاست مستقل گفتمان با ایران را در دیپلماسی انرژی خود را الویت بدهند.
*ایسنا : آینده روابط دیپلماسی انرژی فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا را چگونه ارزیابی می کنید؟
**پاسخ به این سوال آسان نیست. روابط اخیر و اختلاف فدراسیون روسیه با بلاروس بر سر موضوع قیمت گاز که از ژانویه 2007 شروع شد، اروپا را متقاعد کرد که در دیپلماسی انرژی خود، حرف تازهای را مطرح کند و خانم آنجلا مرکل- صدر اعظم آلمان - در ملاقاتی که با آقای پوتین در تاریخ 21 ژانویه 2007 داشت گفت: " ... ما از این تفکر که روسیه به اوکراین و بلاروس گاز طبیعی را به قیمت بازار بفروشد حمایت می کنیم واهمیت تامین نفت و گاز اروپا را مورد تاکید قرار می دهیم..." .
در سال 2006 گازپروم روسیه 140 میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر کرد که در حدود 26 درصد میزان مصرف گاز در اروپا و 40 درصد گاز وارداتی به اروپا محسوب می شود. تخمین زده می شود که میزان مصرف گاز اروپا در سال 2010 به حدود 436 میلیون تن معادل نفت خام برسد، درحالیکه تولید گاز طبیعی در اروپا از حدود 200 میلیون تن کنونی به 178 میلیون تن کاهش خواهد یافت. برخی از کارشناسان انرژی معتقدند که در طول همین مدت زمان یعنی 10 سال آینده تولید گاز طبیعی در فدراسیون روسیه هم کاهش خواهد یافت و به سطح 150 میلیارد متر مکعب در سال خواهد رسید. بنابراین، اتحادیه اروپا طی 10 سال آینده با کمبود گاز طبیعی مواجه خواهد بود.
*ایسنا : کنسرسیوم NABUCCO برای تامین کسری گاز اتحادیه اروپا چه وظیفهای دارد؟
**کنسرسیوم NABUCCO را اتحادیه اروپا پایهگذاری کرد که با واردات گاز طبیعی تولیدی در آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر از وابستگی کشورهای اروپایی به گاز وارداتی از فدراسیون روسیه کاسته شود. خط لوله گاز NABUCCO از ترکیه و پنج کشور عضو اتحادیه اروپا شامل مجارستان و اتریش عبور خواهد کرد. مجارستان بهتازگی ابراز علاقه کرده است که با مشارکت گازپروم روسیه خط لوله دوم بلواستیرم (Blue Stream 2 ) را ساخته و گاز روسیه را از طریق ترکیه به مجارستان و اتریش انتقال دهد. این ابراز تمایل مجارستان عکس العمل تندی از سوی اتحادیه اروپا داشت و مجارستان متهم به این شد که سیاستهای امنیت تامین انرژی اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در واقع کارشناسان بین المللی انرژی بر این باورند که چنانچه مشارکت مجارستان و گازپروم بهطور جدی عملی شود و خط لوله دوم بلواستیریم ( Blue Stream 2) را بسازند، ساخت خط لوله NABUCCO بهکلی منتفی خواهد شد.
انتقاد اتحادیه اروپا از توافق مجارستان و گازپروم روسیه با عکسالعمل آقای Kinga Gonz وزیر امور خارجه مجارستان روبرو شد و رسانهها گزارش کردند که ایشان به بروکسل یادآوری کرده است که آلمان، ایتالیا، رومانی و بلغارستان هم توافقات و قراردادهایی با گازپروم امضا کردهاند و چرا آنها متهم به این نشدهاند که سیاستهای امنیت تامین انرژی اروپا را تحتالشاع قرار میدهند؟
*ایسنا : این تصور درست است که در بازی بزرگ انرژی رقابت برای نفتوگاز حوزه دریای خزر خیلی جدی است؟
**برخی اعتقاد دارند که حوزه دریای خزر بیشتر یک منطقه گازی است تا نفتی و بههمین دلیل رقابت برای ساخت خط لوله گاز و دستیابی به منابع گازی منطقه موضوعی است که رقیبان لحظهای از حرکت رقیب در بازی بزرگ انرژی غفلت نمیکنند.
*ایسنا : وضعیت و نقش دریای سیاه در بازی بزرگ انرژی دریای خزر چیست؟
**در حال حاضر هر خط لوله صادرات نفتخام که از مسیر روسیه و گرجستان ساخته شود به دریای سیاه ختم می شود. راه خروجی از دریای سیاه تنگه بسفر و داردانل نمیتوانند حجم زیاد تردد نفتکشها را تحمل کند. بنابراین ترکیه در چارچوب اهداف دیپلماسی انرژی به روسیه پیشنهاد داده است که از بندر سامسون (SAMSUN) ترکیه در دریای سیاه خط لوله ای جدید به بندر جیهان(انتهای خط لوله BTC در شرق دریای مدیترانه) مشارکت کند ولی روسیه ترجیح داده است با یونان و بلغارستان مشارکت کند و در تاریخ 15 مارس 2007 روسیه و یونان در آتن تفاهم نامهای را به امضا رساندند که بهموجب آن خط لولهای از بندر بورگاس (BURGAS) بلغارستان در دریای سیاه به بندر الکساندرپولیس (ALEXANDROUPOLIS) یونان در دریای مدیترانه بسازند. روسیه تاکید کرده است که نفت خام عبوری از این خط لوله را تضمین می کند و در ساخت آن هم سرمایه گذاری میکند تا بهاین وسیله ترکیه و تنگه بسفر را دور زده باشد.
*ایسنا : آیا فکر می کنید این خط لوله ساخته شود؟
**دیپلماسی انرژی بلغارستان و یونان با دیپلماسی انرژی ترکیه مشغول تبادل نظر هستند؛ زیرا کارشناسان انرژی ترکیه معتقدند چنانچه این خط لوله نفتخام که برای آن نام خطوط لوله ترانس بالکان (Trans – Balkan Pipeline) گذاشتهاند، ساخته شود این زمینه را فراهم خواهد آورد تا روسیه نفوذ و کنترل خود را در خط لوله دیگری که در دست احداث است یعنی خط لولهای از ترکیه و از طریق یونان به ایتالیا برای صادرات گاز افزایش دهد. در هر حال، اتحادیه اروپایی با احداث خط لوله نفت ترانس بالکان و خط لوله گاز ترکیه که هر دو آنها نفت و گاز حوزه دریای خزر را از مسیر دیگری غیر از روسیه به اروپا می رساند، خرسند است ولی چنانچه خط لوله گاز بلواستریم2(Blue Stream 2) ساخته شود با احتمال قوی طرح اتحادیه اروپایی برای واردات گاز طبیعی از مسیر و خط لولهای که روسیه در آن مشارکت نداشته باشد با شکست مواجه خواهد شد. بههمین دلیل است که توافق اخیر بین ایران و ترکیه برای صادرات گاز طبیعی ایران به اروپا و موضوع ترانزیت گاز طبیعی ترکمنستان از مسیر ایران به بازارهای مصرف توجه بسیاری را جلب کرده است و دیپلماسیهای انرژی توافق و مخالفت با آن بهشدت فعال شدهاند.