بصیرت:روزی که رایس وزیر خارجه سابق آمریکا موفق شد نمایندگان کنگره این کشور را قانع کند تا بودجه 75 میلیون دلاری را برای تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران در اختیار سازمان سیا و مرکز عملیات براندازی نرم این سازمان یعنی «خانه آزادی» قرار دهد، خود نیز هرگز باور نمی کرد که «آشوب سبز» در داخل کشور، رؤیای «انقلاب آمریکایی» را جانی دوباره خواهد بخشید. رایس که بعدا موفق شد 10 میلیون دلار دیگر به این بودجه بیفزاید در نزد نمایندگان کنگره چنین استدلال میکند که «ما توانستیم با یک براندازی نرم از لهستان و با جنبش همبستگی تا پشت مرزهای روسیه، انقلاب های رنگین را سامان دهیم و رژیم های حاکم را ساقط و رژیم های دمکراتیک مورد نظر آمریکا را به قدرت برسانیم. تنها راه برای تغییر نظام در ایران، استفاده از همین تجربه است.»
راهبرد سازمان سیا و خانه آزادی1 برای یک انقلاب آمریکایی در ایران، یارگیری از نیروهای درون کشور و نظام بود. این راهبرد که در یک مقطع خاص از میان جریان سیاسی دوم خرداد در قالب طیف افراطی درون این جریان نتیجه داد و منجر به شورشهایی با نماد رنگین در تهران و برخی شهرها شد، اما با تدبیر نظام و هوشیاری و حضور در صحنه ملت بزرگ و سلطه ستیز ایران در نطفه خفه شد، بنظر می رسد که این روزها با «نماد سبز» حیاتی دوباره می یابد و شاید طراحان اصلی این راهبرد هرگز تصور نمیکردند که یارگیری تا این حد پیش برود که عناصر با سابقه و مدعی در انقلاب و نظام، خواسته و یا ناخواسته، در تحقق همان راهبرد تلاش کنند و کسانی بازیگر انقلاب آمریکاییِ «آشوب سبز» شوند که سابقه و نشانهای به اصطلاح افتخار خود را نیز یدک کشیده و به رخ ملت بکشند.
نکته قابل تامل، رابطه بسیار معنی دار بین هم زمانی توصیه های راهبردی سازمان سیا و خانه آزادی به گروههای سیاسی داخل کشور در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم با حرکت به اصطلاح «انقلابی به رنگ سبز» یکی از نامزدها بود که طیفی از اشخاص و گروهکهای سیاسی را نیز با خود همراه نمود.
«خانه آزادی»، بنیاد سیاسی وابسته به سازمان جاسوسی امریکا(سیا)، با انتشار دستورالعملی، توصیههای سازمان سیا را برای صیانت از سلامت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران منتشر ساخت.
در مطلبی که "دانیل کالینگرت" عضو رسمی سازمان جاسوسی امریکا (CIA) و معاون مدیریت برنامههای «خانهی آزادی» با عنوان "انتخابات مهندسی شده، و راههای مقابله با آن" منتشر کرد، به موفقیت شیوههای اعمال شده سازمان جاسوسی امریکا در مسیر انقلابهای مخملین اشاره نموده و تاکید میکند: "افشای اِعمال کنترل در انتخابات در سرنگونی حاکمان دیکتاتور صربستان در سال 2000، و در گرجستان در جریان «انقلاب سرخ» سال 2003، در اوکراین در جریان «انقلاب نارنجی» سال 2004، و در قرقیزستان در «انقلاب لاله» سال 2005، موثر واقع شد."2 وی شورای نگهبان که برابر اصل 99 قانون اساسی3 و ماده 8 انتخابات ریاست جمهوری4تنها مرجع صلاحیت دار نظارت بر انتخابات است، را مانع اصلی قلمداد کرده و توصیههایی را برای مخدوش کردن قانون و اصول آن و عبور از شورای نگهبان را ارائه میکند. به نظر میرسد آنچه که با عنوان «کمیته صیانت آرا» در جلسهای که در منزل آقای هاشمی رفسنجانی و با حضور آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی، محمد خاتمی و... اعلام موجودیت نمود و مهدی هاشمی از سوی پدر، علیرضا بهشتی و محتشمی از طرف میرحسین و کرباسچی و الویری از جانب کروبی نمایندگان ویژه و هسته اولیه آن را تشکیل دادند5، چیزی نبود مگر همان پروژه «عبور از قانون اساسی و شورای نگهبان».
"خانه آزادی" سپس راهکارهای اقدام را ارائه نموده و تصریح میکند: «ناظران احزاب مخالف و گروهها باید بتوانند یافتههای خود را با ناظران و رسانههای بینالمللی در میان بگذارند تا توجه افکار عمومی جهان را به مداخلات و تخلفات انتخاباتی جلب کنند.»
اظهارات گستاخانه و مداخله جویانه اوباما رئیسجمهور آمریکا، "جوزف بایدن" معاون اول رئیسجمهور امریکا، "هیلاری کلینتون" وزیر خارجه آمریکا، "دیوید میلیبند" وزیر خارجه انگلیس، "برنارد گوشنر" وزیر خارجه فرانسه و برخی دیگر از مقامات امریکایی، صهیونیستی و اروپایی و رسانههای نظام سلطه این روزها در حمایت از «آشوب سبز» و تحریک آشوب طلبان، نشان از معنی داری حرکتهای آشوب طلبانه و اقدامات غیر قانونی با طرح «انقلاب آمریکایی» دارد.
ملت حماسه ساز ایران که خود را آماده جشن بزرگ حضور شکوهمند و بی نظیر 85 درصدی انتخابات دهم نموده بودند، با اقدامات غیر قانونی برخی نامزدها و سوء استفاده فرصت طلبان برای ایجاد آشوب و ناامنی، اینک این سئوال بزرگ پیش روی ملت ایران قرار دارد که نسبت نامزدها و اقدامات غیر قانونی آنها با آشوب طلبان چیست؟ چه رابطه ای بین این حرکات با سناریوهای انقلاب رنگین امریکایی و راهبردهای سازمان سیا و خانه آزادی وجود دارد؟ این رویه و پیامدهای آشوب در جهت وحدت ملی، امنیت و منافع ملی ایران است یا در جهت خواست دشمنان انقلاب و نظام که دندان تیز کرده اند تا با شکاف در وحدت ملی، انتقام همه ناکامی ها و شکستهای سه دهه گذشته خود در قبال انقلاب اسلامی، را به یکباره از نظام و ملت عزت مند ایران بگیرند؟ این رفتار غیر قانونی، غوغاسالاری و آشوب اخیر در جستجوی کدام منفعت است، منفعت ملت ایران و نظام و انقلاب یا دشمنان ملت؟ چگونه میتوان مدعی کرسی ریاست بر قوهای بود که وظیفه و رسالت اصلی آن اجرای قانون است اما قانون و رویه و مراجع قانونی را برای به قدرت رسیدن برنتافته و بر چنین رویه و روندی اصرار می شود؟
امیدوار شدن غرب و صهیونیستها به تشدید اختلافات و دامن زدن به آشوبها و پیامدهای ناشی از آن در حالی است که در نتیجه رویکرد و اقدامات دولت نهم، «عزت ملی و اقتدار ایرانی» مورد اعتراف جهانیان و حتی دشمنان قسم خورده نظام نیز واقع شده است. "برانت اسکوکرفت" مشاور امنیت ملی سابق رئیس جمهور آمریکا می گوید: «در سال 2003 میلادی عملا فرصت مذاکره با ایران را به دلیل اشتباه مسلم دیک چنی از دست دادیم و حالا اینکه با این کشور چگونه تعامل داشته باشیم، به یک راز نهفته تبدیل شده است. آنقدر با آنها مذاکره نکردیم که امروز به قدرت بی نهایت رسیده اند و خودمان هم نمی دانیم چه باید بکنیم.»6 برژنسکی اعتراف میکند که «دوران حماقت ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده است، ما متکبرانه، یکجانبهگرا و بدتر از همه با وحشت [با جهان] برخورد کردیم. ما ممکن است حتی بدون پیششرط با ایران مذاکره کنیم.7"برنارد کوشنر" وزیر خارجه فرانسه که این روزها در حمایت از آشوب طلبان برخواسته است قبلا در مصاحبه ای با CNN تصریح داشت که: «ایران کشوری بزرگ با تاریخی بزرگ است. اگر امروز بخواهیم از افغانستان سخن بگوییم، باید با ایران صحبت کنیم. اگر میخواهیم از خاورمیانه، عراق و سوریه سخن به میان آوریم، باید با ایران صحبت کنیم. پس واقعگرا باشیم و با این اشخاص صحبت کنیم.»8
تسلیم شدن غرب در برابر ملت انقلابی ایران در سایه استقامت و استواری ملت و دولت بر اصول و آرمانهای اسلامی و انقلابی و ملی بوده است. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب «استقامت کردن در مقابل فریب و تهدیدهای دشمن، هنر بزرگی است که اگر یک ملت این هنر را داشته باشد، آن وقت به قله می رسد، به جایی می رسد که دیگر دشمن فایده ای در تهدید نمی بیند و مجبور است یا با او بسازد و یا در مقابل او تسلیم شود. »9
تردیدی نیست که رمز بقاء و ماندگاری نظام و انقلاب در وحدت ملی، ایستادگی در برابر زیاده خواهی های نظام سلطه، استواری و مقید بودن به آرمانهای اصیل اسلام و انقلاب بوده است. کسانی که با رفتارهای غیر قانونی همه دستاوردهای انقلاب، نظام و ملت در طول سه دهه را نشانه رفته اند، به ملت و عزم ملی و حماسه افتخار آمیز آنها در 22 خرداد توهین می کنند و تلاش دارند در مردم نسبت به نظام و کارآمدی آن و نیز نسبت به مسئولین، نهادها و رویه های قانونی نظام، تردید و یاس القاء نمایند، یقینا به دشمن و اهداف او خدمت می کنند.