تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۱  ، 
کد خبر : ۹۷۵۴۴

فعالیت هسته‌ای از عقب نشینی در دولت دوم خرداد تا پیشرفت‌ها در دولت نهم


یکی از مراکز تحقیقاتی با نادیده گرفتن روند عقب نشینی در دولت دوم خرداد ، عملکرد سراسر غرور برانگیز و افتخار آمیز دولت نهم در پیشبرد اهداف صلح آمیز هسته ای را تخطئه کرد.
مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز با حمله به دولت نهم، دستاوردهای مذاکرات تیم اسبق هسته‌ای با وزرای اروپایی معروف به «مذاکرات سعدآباد» را یکی از نشانه‌های پرافتخار تدبیر و تعقل خوانده است. در بیانیه‌ایی که با امضا «روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام » منتشر شده ، نتیجه مذاکرات سعدآباد تثبیت حقوق هسته‌یی ایران و شکست و ناکامی آمریکا و رژیم صهیونیستی برشمرده و از حضور سه وزیر خارجه اروپایی که برای تحمیل شروط خود به ایران آمده بودند بعنوان مصداق بارز «عزت ملی » نام برده شده است! پیش از آن که بار دیگر این وقایع تلخ را بازخوانی نموده و میزان صداقت مرکز یاد شده را بررسی نمائیم، بخشی از سخنان رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ 13/10/86 در جمع دانشجویان یزدی درباره پرونده هسته‌یی کشورمان در زمان مسوولیت آقای روحانی مرور کنیم:
«یک روزی بود که اینها (آمریکائی‌ها) حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکره‌ی با اروپا (تیم مذاکراتی آقای روحانی) حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نمی‌شود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نمی شود. اگر می گفتند یکی، باز هم می‌گفتند نمی شود! امروز چندین هزار تا سانتریفیوژ دارد کار می‌کند، تعداد زیادی هم آماده‌ کار گذاشتن است... این یکی از آن رخنه‌هاست که اعتماد به نفس ملی را ضربه می‌زند؛ همچنان که در چند سال قبل متاسفانه این کار شد. یعنی همین مسئله‌ انرژی هسته‌ای را که باید پشتوانه‌ مستحکم اعتماد به نفس ما ملت ایران می شد، خواستند وسیله‌ای بکنند برای اینکه اعتماد به نفس را از ما بگیرند... هی فشار آوردند که باید این را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید. رسیدند به کارخانه‌ یو.سی.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل کنید. آن مقدمات اولی است. بنده‌ آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم که توی این کشور هست، کلا یک جا جمع کنید بدهید به ما ... این فرآیند عقب‌نشینی البته برای ما یک فایده‌ای داشت- بی‌فایده نبود این عقب‌نشینی‌ها، فایده‌اش این بود که هم خودمان وعده‌ها و حرفهای رقبای اروپائی و غربی را تجربه کردیم، هم افکار عمومی دنیا تجربه کرد .... لیکن عقب‌نشینی بود دیگر؛ عقب‌نشینی کردند.
من همان وقت هم در جلسه‌ مسئولین - که از تلویزیون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه‌ پی در پی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می شوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقب‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانه‌ی یو.سی.اف اصفهان راه‌اندازی شود، و راه‌اندازی هم شد، و دنبالش هم بحمدالله این پیشرفتهای بعدی است تا امروز ....»
«روند عقب‌نشینی» تیم اسبق در پرونده هسته‌ای کشورمان نتایج ذیل را در پی داشت:
- انعقاد توافق‌نامه‌های سعدآباد؛ بروکسل؛ پاریس؛ و بدنبال آن:
-تعلیق کامل غنی سازی در ایران؛
- تعلیق فعالیت‌های باز فرآوری اورانیوم در ایران؛
- تعلیق مونتاژ و نصب دستگاه‌های سانتریفیوژ؛
- تعلیق ساخت قطعات سانتریفیوژ؛
- تعلیق واردات هرگونه قطعه و یا دستگاه سانتریفیوژ؛
- تعلیق فعالیت‌های طرحی و ساخت راکتور تحقیقاتی آب سنگین؛
- تعلیق پروژه آب سنگین در ایران؛
- تعلیق کلیه فعالیت‌های تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی؛
- تعلیق کامل فعالیت‌های تبدیل اورانیوم یعنی تعلیق تبدیل کیک زرد به ای یو سی؛
- تعلیق تبدیل ای یو سی به دی اکسید اورانیوم؛
- تعلیق تبدیل دی اکسید اورانیوم به تترا فلورید اروانیوم (UF4)؛
- تعلیق تبدیل تترافلورید اورانیوم به هگزا فلورید اورانیوم (UF6):
- مهرموم کردن و پلمپ نمودن تاسیسات و تجهیزات هسته‌ای و به عبارت دیگر به تعطیلی کشاندن فعالیت‌های هسته‌ای کشور و پراکندن بذر یاس و نامدیدی در جوانان متخصص هسته‌ای کشور در طول تعلیق به مدت 5/2 سال.
- پذیرش و اجرای پروتکل الحاقی؛
- تبدیل توافقات دوجانبه به توافقات یک جانبه بین‌المللی؛ توافقات دوجانبه سعدآباد، بروکسل و پاریس با 3 کشور اروپائی، متاسفانه با تصویب در شورای حکام به توافقات بین‌المللی یک جانبه تبدیل گردید؛
- صدور «7 قطعنامه» در شورای حکام آژانس از سپتامبر 2003 تا سپتامبر 2005 که در تمامی آنها درخواست غیرقانونی تعلیق تکرار شده بود. یادآور می‌شود قطعنامه اول قبل از توافق سعدآباد، قطعنامه دوم پس از توافق سعدآباد، قطعنامه سوم و چهارم و پنجم پس از توافق بروکسل، قطعنامه ششم پس از توافق پاریس و قطعنامه هفتم 4 روز قبل از پایان فعالیت جناب آقای روحانی بعنوان مسوول پرونده هسته‌ای کشورمان صادر شد. همچنین در تمامی این قطعنامه‌ها تعهدات طرف ایرانی بوضوح درج می‌شد لیکن از تعهدات طرف دیگر خبری نبود!
- باز شدن مباحث غیر حقوقی و متعهد کردن کشور به انجام دادن درخواست‌های غیرقانونی 3 کشور اروپائی با درج عباراتی دو پهلو و قابل تفسیر و تاویل در قطعنامه‌های شورای حکام از قبیل لزوم «اعتمادسازی»‌و انجام «اقدامات شفاف‌ساز» توسط ایران، این مفاهیم و عبارات تاکنون در هیچ سند بین‌المللی تعریف نشده‌اند. لازم به یادآوری است این فزون‌خواهی‌ها در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران تعهدات خود را در توافق‌هایش با 3 کشور اروپایی گسترش داده بود و با این روند متاسفانه نه تنها دستاوردهای ادعائی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام تحقق نیافت و موضوع هسته‌ای ایران از دستور کار شورای حکام خارج نشد، بلکه قطعنامه‌های پی‌درپی و تند یکی پس از دیگری در شورای حکام تصویب شد و روز به روز با درخواست‌هیا فراتر از تعهدات حقوقی کشور و سوالات و ابهامات ساختگی جدیدی که در قطعنامه‌ها الزام‌آور شده بود مواجه شدیم.
متاسفانه این روند عقب‌نشینی به گونه‌ای هدایت شد که 3 کشور اروپائی پیرو مذاکره با ایشان، و بعد از حدود 2 و نیم سال تعلیق و محقق شدن دستاوردهای یاد شده!‌به خود جرأت دادند که در بسته‌ای پیشنهادی در اوت 2005 در اقدامی توهین‌آمیز، وقیحانه و برخلاف معاهده NPT خواستار اقدام ایران در کنار گذاشتن کل چرخه سوخت شوند و در مقابل،‌ 3 کشور اروپایی برای افراد متخصصی که در نتیجه این اقدام بیکار خواهند شد کاریابی کنند!
بد نیست برای اطلاع ملت ایران بخشی از نامه ایران خطاب به مدیرکل آژانس که در تاریخ 10/5/84- یعنی تنها چند روز پیش از پایان کار دولت قبلی- بر روی تلکس خبرگزاری مهر رفته مرور شود:
«...متاسفانه ایران در مقابل اقدامات اعتمادساز و داوطلبانه خود اگر نگوئیم هیچ، ما به ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر روبرو شد... ایران در نوامبر 2004 موافقت نمود تعلیق داوطلبانه خود را بیشتر گسترش دهد به نحوی که تاسیسات تبدیل اورانیوم که به وضوح توسط دبیرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از «فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی» تعیین شده بود را دربر گیرد. سه کشور اروپایی/ اتحادیه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقت‌نامه نوامبر 2004 پاریس... عمل نکرده‌اند. پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقت‌نامه پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپایی/ اتحادیه اروپا خواهان مذاکرات طولانی و بی‌حاصل است... اکنون مشخص است که مذاکرات، آن‌گونه که در توافقنامه پاریس خواسته شده بود، در حال پیشرفت نیست و این به دلیل خط‌مشی سه کشور اروپایی/ اتحادیه اروپا در طولانی نمودن مذاکرات بدون کمترین تلاش برای حرکت به سوی برآورده ساختن تعهداتشان طبق توافقنامه‌های تهران و پاریس می‌باشد. این استمرار کش‌دار، منحصرا معطوف به تامین این مقصود است که تعلیق را تا جایی که امکان دارد حفظ کند تا آن را در عمل، به توقف تبدیل نماید.»
باستناد این نامه روشن است که تیم وقت هسته‌ای خود نیز به بی‌فایده بودن توافق‌های خود و مذاکراتش و پوشالی بودن دستاوردهای آن کاملا واقف بوده و هست ولی آنچه جای تعجب دارد آن است که چرا هم اکنون و در هنگامه انتخابات با تحریف حقایقی که خود نیز بر آن صحه گذاشته، ارکان نظام را وجه‌المصالحه قرار داده و تهمت و افترا به دولت نهم نسبت می‌دهند؟‌این درحالی است که غربی‌هایی که زمانی حاضر به پذیرش یک ماشین سانتریفیوژ فعال نیز- به تعبیر رهبر معظم انقلاب- نبودند، امروز در اثر مواجه شدن با مقاومت مستحکم ملت ایران و دولت نهم و بی‌نتیجه یافتن فشارهای خود حاضرند مطابق آنچه از جانب سولانا رسما به ایران گفته شد وضع فعلی برنامه ایران را بپذیرند و مذاکرات را بدون پیش شرط تعلیق آغاز کنند. و این چیزی است که مسوول وقت پرونده هسته‌ای و تیمشان حتی به خواب هم نمی‌دیدند.
حال قضاوت با ملت عزیز است و جای این پرسش وجود دارد که آیا دستاوردها - بخوایند فجایع- صورت گرفته‌ ادعایی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام در جهت «عزت ملی» بوده است یا ...؟

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات