کد مطلب: ۴۹۵۱
تاریخ: ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
دکتر سیامک باقریچوکامی/ «موسیقی مانند سایر ابزارهای هنری کارکردهای دوگانه مثبت و منفی دارد. در اندیشه اسلامی نیز موسیقی به دو دسته حلال و حرام تقسیم شده است؛ موسیقی میتواند هدایتگر و تعالیساز انسان باشد. پایه و بنیان چنین موسیقی، الهی و مظهر فطرت الهی است.» (امام خامنهای، 9/5/1375) در عین حال، «موسیقی میتواند گمراهکننده باشد، انسان را غرق در ابتذال و فساد و پستی کند.» (13/11/1377)
با این وجود، هنر موسیقی به دلیل تغییر نرم دولتها و تأثیرگذاری آن بر عواطف و احساسات انسانها، جایگاه ویژهای در انتقال ارزشهای غربی و ضد دینی و سیاستهای براندازانه آمریکا از دوران جنگ سرد تاکنون پیدا کرده است. «فرانسیس ساندرس»، روزنامهنگار و پژوهشگر آمریکایی در کتاب مهم خود به نام «جنگ سرد فرهنگی: سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر» ضمن اشاره به سرمایهگذاریها و حمایتهای عظیم مالی سازمانهای اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) برای برگزاری مجالس موسیقی و کنسرتهای مختلف و همچنین تأمین هزینههای مالی هنرمندان، موسیقیدانان و انتشار مجله موزیکال در آمریکا، به ایجاد مدرسه موسیقی، تشکیل شورای موسیقی بینالمللی، کنگره آزادی فرهنگی و همچنین پرداخت یارانه (با حمایت مؤسسه فارفیلد) برای تشکیل گروههای موسیقی و اجرای کنسرتهای مختلف مبادرت ورزیدهاند. البته کمکهای این مؤسسه و سازمان سیا بسیار هدفمند و برنامهریزی شده در راستای اهداف سیاست خارجی آمریکا بود. آنها در تقابل با کمونیسم تلاش میکردند تا هنرمندان در این زمینه را جذب کرده و علیه اتحاد جماهیر شوروی به کار گیرند. برای نمونه، ساندرس مینویسد: «سازمان سیا کمکهزینه سالانه بلاعوضی به مبلغ 2000 دلار را در 12 قسط برای آندره پانوفنیک(Andrzej Panufnik)، آهنگساز تبعیدی لهستانی که فرار مخوفی از ورشو به لندن داشت و همچنین کمکهزینه ماهانه 300 دلاری را برای جورجیس انسکو(Georges Enesco)، موسیقیدان تبعیدی رومانیایی پرداخت میکرد که از این طریق توانست وفاداری این افراد را به دست آورد و از آنها برای اجرای کنسرتها و برنامههای مورد نظر خود در مکانهای مختلف اروپا استفاده کند. (ساندرز، 1382: 363 ـ 362)
با این حال، هنر موسیقی، به دلیل تأثیر شگرفش بر عواطف و انگیزههای مردم، به سلاحی نرم برای نفوذ در ساختارها و استحکامات حریف در دوران جنگ سرد تبدیل شده بود. به تعبیر سفیر سابق مجارستان در آمریکا، موسیقی «راک»، اینترنت دهههای 1960 و اوایل دهه 1970 بود. اشنایدر سفیر آمریکا در هلند در فصل هشتم کتاب «دیپلماسی عمومی نوین؛ کارکرد قدرت نرم در روابط بینالملل» نوشت: «تأثیر موسیقی، مخصوصاً موسیقی «جاز» و «راک» که شکاف در نمای کمونیست را آشکار کرده و با آزادیهای غربی ارتباط برقرار ساخت، به طور مستدلی حتی از ادبیات نیز نیرومندتر بود. موسیقی جاز و راک از طریق برنامههای شبانه «موسیقی ایالات متحده آمریکا»؛ که ویلیس کانور از سال 1955 تا زمان مرگش، یعنی سال 1996 اجرا میکرد، به داخل پرده آهنین نفوذ کرد.»
دولتمردان و استراتژیستهای آمریکایی پس از فروپاشی کمونیسم، تجربه نقش مؤثر دیپلماسی موسیقی در کشورهای کمونیستی را برای مقابله با بیداری اسلامی و جمهوری اسلامی بسیار کارساز دانستهاند. چنانکه «جمیز کی، گلاسمن» معاون سابق دیپلماسی عمومی آمریکا و مدیر اجرایی مؤسسه مطالعاتی جرج بوش نیز معتقد است که ایرانیها را باید با موسیقی و هنر به مبارزه برای آزادی دعوت کنیم.(تابناک، ۲۶ /2/۱۳۹۰) البته هیلاری کلینتون رقیب انتخاباتی ترامپ نیز معتقد بود: «گاهی موسیقی بهتر از یک سخنرانی قادر به انتقال ارزشهای آمریکایی است.»
ناگفته پیدا است که در زمینه موسیقی نیز دستهای مرئی و نامرئی صهیونیستها را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا شرکتهای متعدد تولید موسیقی در ایالات متحده آمریکا در اختیار آنها است. بر این اساس، سرمایهگذاری هدفمند و درازمدتی برای رواج و گسترش موسیقی مبتذل و حرام قطعی از طریق شبکه مختلفی، از جمله شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و فضای مجازی برای تغییر ارزشهای جامعه ایران به نفع ارزشهای غریی صورت گرفته است.
براساس آمارهای موجود، 4/5 میلیون گیرندة ماهوارهای غیرمجاز در کشور فعال است و از 17 هزار و 666 شبکة ماهوارهای جهانی، نزدیک به سه هزار شبکه در داخل کشور، قابل دریافت است. از این تعداد، 380 شبکه به موسیقی و 74 شبکه به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش اختصاص یافتهاند و 273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و 235 شبکه به برنامههای مبتذل میپردازند. این آمار نشان میدهد که رویکرد به هنر موسیقی برای تغییرات مورد نظر در جمهوری اسلامی ایران جدی است. به موازات سرمایهگذاری در زمینه موسیقی در شبکههای فوق، شاهد اقداماتی در شکلگیری و ترویج موسیقیهای زیرزمینی در کشور هستیم. براساس تحقیقات خداپرست(1389) ویژگیهای محتوایی موسیقی زیرزمینی عبارت است از: شيوة زندگي به سبك فراآمريكايي، يعني افراط در رعايت ارزشهاي آمريكايي و به طور كلي غرب در زندگي؛ دوريگزيني از مسائل سياسي؛ برخورد به اصطلاح طنزآميز با مسائل اجتماعي؛ بيبندوباري در تمامي عرصههاي زندگي فردي و اجتماعي؛ بيتوجهي به نقش خانواده و به ويژه والدين؛ گرايش مفرط به عشق نه به معناي واقعي بلكه به معناي نازل و مبتذل روابط جنسي؛ گرايش به موادمخدر از جمله سيگار به هر ميزان ممكن میباشد. موسیقی پاپ، راک، هویمتال و هیپهاپ یا رپ و... از جمله موسیقیهای وارداتی هدفمند به ایران هستند. اکثر گروههای فعال در سبک موسیقی پاپ، گروههای فاسد و ضد اخلاقی هستند و در حال حاضر عامل اصلی تهاجم فرهنگی در کشور ما همین نوع موسیقی است. براساس تحقیق خسروپناه، موسیقی هویمتال که به صورت زیرزمینی در ایران اجرا میشود، به نوعی سبب ایجاد اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی در انسان میشود. (خسروپناه، ۱۳۸۹: ۱۰۴) موسیقی راک و رپ نیز به همین ترتیب مروج فساد و انگیزههای ضداخلاقی و تخدیرکنندگی است. طبق آمار، میانگین سن تولیدکنندگان موسيقي راك زيرزميني 5/29 سال می باشد. (داورپناه، ۱۳۹۰)
با این حال، کارکردهای اصلی موسیقیهای زیرزمینی در ایران، تغییر ذائقه و در پی آن تغییر در سبک زندگی جوان ایرانی میباشد. بازیگران نرم به جد به دنبال تبدیل کردن این حرکت زیرزمینی به یک جنبش اجتماعی هستند. بیتردید مقابله با تهاجم نرم، نیازمند بهرهگیری از اصول و تکنیکهای دفاع نرم است. اصول دفاع نرم ایجاب میکند که روشها و تکنیکهای نرمی از جنس خودش برای مقابله با جنگ نرم در عرصه هنر به ویژه موسیقی به خدمت گرفته شود.