جریان‌شناسی فکری ـ فرهنگی ایران معاصر‌ـ 9۴
نمادها و نمودهای بهائیت در دوره پهلوی دوم
 جعفر ساسان‌- داوود عسگری/  
در شماره گذشته با زمینه‌ها و عوامل گسترش سریع بهائیت در زمان پهلوی دوم آشنا شدیم. نکتۀ مهم این است که اجرای این نقشه، با کودتای 28 مرداد همزمان شده و قرار بود تا ۱۰ سال آینده به نتیجه برسد؛
نقشۀ ۱۰ ساله، شامل 28 هدف جزئی بود که به طور عمده بر افزایش عده پیروان بهائی در سرتاسر جهان، مضاعفه عدد اقالیم که در ظل امر الهی وارد گشته و مضاعفه عدد مشرق‌الاذکار در جامعۀ بهائی، خرید مکان‌های مقدس بهائی در ایران و افزایش چهار برابر تعداد محافل مرکزی روحانی متمرکز بود.(۱)
شاید مهم‌ترین هدف نقشه را بتوان تأسیس بیت‌العدل اعظم در اسرائیل (ارض اقدس) دانست که قرار بود پس از تشکیل محکمۀ بهائی در این سرزمین و انتخاب «هیئت تشریعیۀ پیروان امر الهی صورت گیرد.»(۲)
شوقی افندی که عقیم بود و فرزندی نداشت، برای رهایی بهائیت از بحران رهبری و زمینه‌سازی سلطۀ این فرقه بر ایران و دیگر کشورها، تدوین نقشۀ ۱۰‌ ساله و تأسیس بیت‌العدل را در دستور کار قرار داد، تا از فروپاشی این فرقه پس از خودش جلوگیری کند؛ اما این اقدام سبب اختلاف در بهائیان شد؛ چراکه بر طبق وصیت عباس افندی، ولی امرالله باید در زمان حیات خویش، ولی امر بعدی را تعیین و با اسم معرفی می‌کرد؛ از سویی دیگر، بیت‌العدل در کنار ولی امر مشروعیت داشت، نه بدون او؛ با این حال، وی اعضای هیئت بین‌المللی بهائي را که در واقع، جنین بیت‌العدل شناخته می‌شود، به این شرح معرفی کرد؛
1ـ ایادی امرالله امه البها، روحیه خانم ماکسول: عضو رابط بین ولی امرالله و هیئت؛
2ـ ایادی امرالله، چارلز میسن ریمی: رئیس؛
3ـ ‌ایادی امرالله، املیا کالنر: نایب رئیس؛
4ـ ‌ایادی امرالله، لیروی‌ ایواس: منشی؛
5ـ ‌ایادی امرالله، یوگوجیاگری: عضو سیار؛
6ـ ‌ایادی امرالله، امه اله جسی رول: امین صندوق؛
7ـ ‌ایادی امرالله، امه اله اتل رول: معاون منشی برای مکاتبه با غرب؛
8ـ ‌ایادی امرالله، لطف‎الله حکیم: معاون منشی برای مکاتبه با شرق؛
9ـ امه اله سیلوا‌ ایواس.(۳)
شوقی افندی با تشکیل بیت‌العدل و طراحی نقشۀ ۱۰‌ سالۀ بهائیت، در سال 1335، 27 نفر از بهائیان را در سمت‌ ایادی امرالله منصوب کرد تا به حفاظت و تبلیغ بهائیت بپردازند. وی با این کار، مأموریت خود را به سرانجام رساند و در سال 1336 درگذشت. پس از او، بر سر رهبری بهائیت میان اعضای بیت‌العدل اختلاف افتاد و گروهی پیرو ریمی، رئیس بیت‌العدل و گروه دیگر پیرو ماکسول، همسر شوقی شدند. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه در سال 1342 انتخابات عمومی تعیین اعضای بیت‌العدل برگزار شد. با پایان یافتن برنامۀ ۱۰ ساله، در سال 1343 برنامۀ نه سالۀ بهائیت از سوی بیت‌العدل ابلاغ شد که گسترش امر بهائي در جهان، هدف اصلی آن بود. در راستای اهداف این برنامه، محفل ملی ایران در سال 1345، کشور ایران را از لحاظ امری به 24 قسمت تقسیم کرد و برای هر قسمت، مرکزی معین گردید و محفل روحانی آن منطقه نیز محفل روحانی مرکز قسمت امری نامیده شد.(۴)
پس از آن، نقشۀ یک‌‌ساله (۱۳۵۳ ـ ۱۳۵۲)، نقشۀ پنج‌ساله (۱۳۵۸ ـ ۱۳۵۳) و نقشۀ هفت‌ساله (۱۳۵۸ ـ ۱۳۶۵) از سوی بیت‌العدل ابلاغ شد که چهار هدف اصلی را تعقیب می‌کردند: 
۱ـ تقویت تشکیلات فرقۀ بهائیت و گسترش کمّی و کیفی آن؛
۲ـ افزایش عده بهائیان از طریق تبلیغات گسترده؛
۳ـ نفوذ در سازمان‌های بین‌المللی؛
۴ـ نفوذ در ارکان حکومتی کشورها.
در همین دوره است که با نخست‌وزیری هویدای بهائی که طولانی‌ترین دورۀ نخست‌وزیری را در کل دورۀ پهلوی، از ابتدا تا انتها داشت، دولت ایران عملاً به دست بهائیان افتاد و افزون بر وی و برخی از وزرای کابینه، نبض اقتصاد مملکت نیز در اختیار سرمایه‌داران بهائي، نظیر هژبر یزدانی و ثابت پاسال و جان شاه مملکت شیعه در دست عبدالکریم ایادی، پزشک بهائی، قرار گرفت.
اما ظهور حضرت امام(ره)، خواب بهائیان و سردمداران صهیونیست و آمریکایی آنان را آشفته کرد؛ به گونه‌ای که به تبعید وی اقدام کردند. تفاوت امام(ره) با علمای دیگر در این بود که به ‌جای مقابله با شاخه، به مقابله با ریشه پرداخت و حکومت پهلوی را که زمینه‌ساز نفوذ بهائیت در ایران بود، هدف قرار داد. در نتیجۀ این حرکت مبنایی امام، با پیروزی انقلاب اسلامی و انقراض حکومت پهلوی، سیطرۀ حدود ۵۰ سالۀ بهائیت و صهیونیسم بر ایران پایان یافت و می‌توان آن بزرگوار را احیاگر ایران دانست؛ چنانکه احیاگر اسلام نیز بود.

نمادها، نمودها 
و آثار جریان بهائیت
مهم‌ترین نماد بهائیت در این دوره، تشکیلات بهائی است که در قالب بیت‌العدل اعظم در فلسطین اشغالی به دست شوقی افندی تأسیس شد و در واقع رهبری بهائیت را پس از او در دست گرفت. بیت‌العدل، دارای ساختاری حزبی است و بر تمام شئون جامعۀ بهائی نظارت دارد. این تشکیلات، برای رفع بحران مشروعیت در بهائیت پدید آمد؛ ولی بحران مشروعیت این فرقه را تشدید کرد؛ زیرا بنا به وصیت رهبران بهائی، بیت‌العدل در کنار ولی امرالله مشروعیت داشت، نه به ‌تنهایی. به هر حال، رهبری بهائیت پس از شوقی در دست این تشکیلات افتاد و تمام برنامه‌ها و فعالیت‌های مجامع بهائی از آن صادر شده و تاکنون نیز به فعالیت خود ادامه داده است.
نمادهای دیگر، معابد بهائیت به نام «مشرق‌الاذکار» بود که به دستور شوقی افندی یکی پس از دیگری در قاره‌های مختلف تأسیس گردید و مرکز تبلیغ، فعالیت سیاسی و گسترش نفوذ بهائیت شد. پس از مشرق‌الاذکار عشق‌آباد، ساخت مشرق‌الاذكارهایی در شهرهای شیکاگوی، فرانكفورت، سیدنی، اوگاندا، پاناما و ... در دستور کار بهائیت قرار گرفت. نخستین مشرق‌الاذکار در این دوره، در سال ۱۹۵۳م در آمریکا در شمال شیکاگو در ویلمت، کنار دریاچۀ میشیگان ساخته شد. شوقی در این ‌باره می‌گوید:
«در ‌ایالات ‌متحدۀ آمریکا که مرکز ادارۀ عملیات متنوعۀ این جهاد روحانی است، باید به نهایت همت کوشید تا مشروع تاریخی اولین مشرق‌الاذکار غرب، در موعد خود که مقارن با برگزاری جشن صد سالۀ ١٩٥٣م خواهد بود، اتمام پذیرد. مساعی فوق‌العاده‌ای که برای بنای این معبد جلیل، یعنی مقدس‌ترین معبدی که پیروان حضرت بهاءالله مرتفع ساخته‌اند و تا به حال برای آن بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار خرج شده و لااقل نیم میلیون دیگر نیز برای اتمام آن ضروری است، نباید لحظه‌ای متوقف شود.»(۵)
به نوشتۀ پایگاه اینترنتی ایرانیکا، یکی از برنامه‌های نقشۀ ۱۰ ‌ساله، ساخت مشرق‌الاذکار تهران به دستور شوقی افندی بود؛ ولی به دلیل موفق نبودن، مشرق‌الاذکار کامپالا در سال 1334 شروع و در سال 1339 تأسیس شد.(۶)
پس از آن نیز مشرق‌الاذکار سیدنی در سال 1961م (1340ش)، فرانکفورت در سال1962م و کامپالا در سال 1972م تأسیس شدند.(۷)
نمود بهائیت را در این دوره، می‌توان حضور آشکار در عرصۀ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران، همچنین فعالیت تبلیغی در دیگر کشورهای جهان دانست. در ایران به دلایلی که پیش‌تر اشاره شد، بهائیان به چنان نفوذی دست یافتند که آشکارا به تبلیغ، تشکیل محفل روحانی، انتشار کتب و نشریات، حضور در پست‌های حساس دولتی و فعالیت اقتصادی می‌پرداختند و از موضع قدرت با مردم ایران برخورد می‌کردند. از ابتدای شکل‌‎گیری بهائیت که اساسش بر باطل نهاده شده، در بین رهبران آن اختلاف و درگیری بوده است و آنان گاه تا حذف یکدیگر نیز پیش می‌رفتند. نمونۀ آشکار آن، اختلاف برادران نوری بر سر جانشینی باب و اختلاف فرزندان بهاءالله بر سر جانشینی او بود.
*پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.