مسکو دریافته است که ترامپ مرد وعده‌های محقق نشده است و لذا دلبستن به وعده‌ها و شعارهای او دستاوردی نخواهد داشت و در نهایت این زبان زور است که آمریکا را تسلیم خواهسته‌هایش خواهد کرد

از یک سو ادعای سران اروپا که مدعی به رسمیت شناختن کشور فلسطین و امدادرسانی به غزه هستند، دروغ و فریبی بیش نمی‌باشد و از سوی دیگر نیز افکار عمومی جهان حتی در اروپا و آمریکا دیگر پذیرنده چنین روایت‌های دروغینی نمی‌باشند و فریاد حمایت از حماس و غزه سر می‌دهند

سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به پاکستان را باید نقطه عطفی در سیاست خارجی دو کشور در همگرایی منطقه‌ای دانست که در کنار منافع مستقیم برای دو کشور می تواند تاثیرات بسیاری بر آینده تحولات منطقه داشته باشد.

آنچه در سفر ویتکاف به غزه مسلم گردید، آن است که درد و رنج مردم غزه با سفرهای تبلیغاتی که احتمالاً توسط مقامات اروپایی نیز صورت می گیرد، رفع نخواهد شد. غزه نیازمند اقدامات عملی از جمله امدادرسانی گسترده زمینی، خروج نیروهای اشغالگر از غزه، پذیرش حق دفاع مشروع فلسطینی‌ها، مجازات رژیم صهیونی به جرم نسل کشی و جنایت علیه بشریت است. در غیر این صورت هیچ کارکردی برای حل فاجعه انسانی غزه وجود ندارد.

اکنون زمان آشکارسازی ابعاد فاجعه بار این توافق فرا رسیده است. در این معادله "فن در لاین"که برخی تحلیلگران از آن به عنوان مهره اصلی بازی واشنگتن در اتحادیه اروپا یاد می کنند، امتیازاتی به کاخ سفید داده که آورده ای جز "تراز منفی تجاری"برای اروپاییان نخواهد داشت!

برخلاف اروپا که به خاطر ناتوانی اقتصادی و نظامی تن به تعرفه‌های سخت آمریکا داد، روسیه با اقتدار نظامی در کنار وابسته نشدن به اقتصاد سرمایه داری و بهره گیری از رویکرد شرق گرایانه نیازی به تن دادن به زیاده خواهی آمریکا ندارد و به احتمال زیاد ترامپ شکستی دیگر را در برابر مسکو متحمل خواهد شد.

غربی‌ها با ترفند تمدید مکانیسم ماشه به دنبال مشروعیت بخشیدن به مکانیسم ماشه هستند تا در زمانی دیگر آن را اجرایی سازند در حالی که از یک سو ایران با پذیرش این تمدید رسما خود مشروعیت بخش به این ادعای دروغ غربی‌ها بوده و از سوی دیگر فشار غرب به جامعه جهانی برای اجرای تحریم‌ها و همراهی با مکانیسم ماشه شدت می‌گیرد.