بررسی آخرین تحولات پرونده رضا ضراب و بابک زنجانی
«اعتماد» رابطه ايران و اروپا در ٤ سال گذشته را بررسي كرد
بررسي تازهترين تحولات سوريه در ميزگرد اطلاعات با كارشناسان
اشاره: سير تحولات سوريه پس از حمله ناگهاني آمريكا به پايگاه هوايي«الشعيرات» اين كشور وارد فاز تازهاي شد. در اين ميان برخي گمانهزنيها درباره چرايي عدم واكنش روسيه در سوريه مطرح شد. محافل سياسي احتمال ميدهند واكنش صبورانه مسكو به اين حمله هوايي، شايد در راستاي تلاش براي جلوگيري از وقوع جنگ جهاني سوم كه حتي از آن با عنوان «آرماگدون» نيز ياد ميشود، انجام شده باشد. حال برخي ديگر نيز از احتمال توافق پشت پرده كرملين و كاخ سفيد خبر ميدهند. اين در حالي است كه حمله هوايي به پايگاه ارتش سوريه در حالي انجام شد كه نيروهاي سوري با كمك ايران، حزبالله و روسيه موفقيتهاي بسياري را در بعد نظامي و سياسي كسب كرده بودند و اين مهم ميتوانست دست دولت اسد را در مذاكرات آتي بازتر كند. در همين راستا، براي بررسي علل حمله آمريكا، نحوه واكنش روسيه و تحولات سياسي ـ نظامي سوريه پس از حمله به «الشعيرات» با دكتر جعفر قنادباشي، سفير سابق ايران در ليبي و كارشناس مسائل منطقه و دكتر حسين احمدي، عضو هيأت علمي دانشگاه و كارشناس مسائل روسيه به گفتگو نشستيم كه متن اين مصاحبه را در ادامه ميخوانيم:
مقدمه:
مدتی پیش در فضای مجازی شبههای از قول فقیه بزرگ شیعه آخوند خراسانی در خصوص لزوم برکنار بودن فقها از حکومتداری و سیاست مطرح شده و در آن ازپیامدهای منفی بودن فقها در پستهای حکومتی و سیاسی سخن گفته شده است. در مطلب پیش رو این ادعا و شبهه مورد بررسی و تحلیل و نقد علمی قرار گرفته و دیدگاههای برخی فقهای بزرگ مطرح شده است.
مشارکت 72 درصدي به معناي اعتماد به نظام اسلامي است
مقدمه:
دونالد ترامپ روز شنبه وارد ریاض شد و مورد استقبال ملک سلمان قرار گرفت و در مذاکرات با مقامات عربستان، از تقویت مناسبات اقتصادی مبتنی بر یک چشم انداز مشترک، سخن به میان آورده است. در این میان، تحلیل و ارزیابی ابعاد گوناگون سفر رئیسجمهور آمریکا و بررسی اهداف واشنگتن از حضور دیپلماتیک در ریاض، امری ضروری و بایسته به نظر میرسد.
ترامپ در سفر دو روزه خود به عربستان علاوه بر دیدار و مذاکره با مقامات عربستان و امضای سند چشم انداز مشترک دو کشور، در نشست مشترک با سران و نمایندگان برخی از کشورهای عربی و اسلامی در ریاض شرکت کرد.
با توجه به تحولات سیاسی منطقه راهبردی خاورمیانه، بررسی واقع بینانه و دقیق سیاستهای واشنگتن از حضور دیپلماتیک در عربستان و تاثیرات احتمالی آن بر تحولات خاورمیانه، امری ضروری به نظر میرسد و نگاهی دقیق به نکات ذیل، قابل مطالعه است:
آلسعود از واشنگتن 300 میلیارد دلار سلاح میخرد
اشاره:
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، قرار است سوم خرداد به عربستان برود و در این سفر وی، قرار است میان ریاض و واشنگتن قراردادهای تسلیحاتی به ارزش حدود 100 میلیارد دلار امضاء شود و بر اساس اظهاراتی که از آمریکا به گوش میرسد، قرار است که سقف ارزشی قراردادها میان طرفین طی یک دهه آینده به 300 میلیارد دلار برسد. در مجموع، نشانههایی که از ماجرای سفر ترامپ به چشم میرسند، از مزمن شدن بحران در غرب آسیا خبر میدهند. بحرانی که به اقتصاد آمریکا پیوند خورده و دلال آن، شخص ترامپ است. اما به هر حال، باید دید که این دلال مدعی تا چه حد حرفهای است و تا چه اندازه میتواند انبان خود را پر کند. علاوه بر آمریکا، دیگر کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و انگلیس هم از قبل برای خود توبره دوختهاند و تاکنون نیز میلیاردها دلار از بازار مکاره غرب آسیا بردهاند.
مطلب حاضر که مبتنی بردادههای خبرگزاریها و رسانههای مختلف است، سودهایی را که سه کشور انگلیس، آلمان و آمریکا فقط از قبل جنگ یمن بردهاند منعکس کرده و در مورد پیامدهای سفر ترامپ به ریاض نیز تحلیلی ارائه میدهد.
سرویس خارجی
نگاه سرمايهداري و كاهش سرمايههاي اجتماعي يك دولت
آيا غرب با «دموكراسي» سعادتمند ميشود؟
اشاره:
بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، بسياري از صاحبنظران و مفسران غربي از جمله فرانسيس فوكوياما، ليبرال دموكراسي را غايت آمال و آرزوهاي نوع بشر معرفي كردند و اعلام نمودند كه تاريخ به پايان خود رسيده است و نوع بشر در سير تحول عقيدتي خود به نقطه پاياني وارد گرديده و ليبرال دموكراسي غرب به عنوان شكل نهايي حكومتي كه بشر در پي آن بوده، در اقصي نقاط كره خاكي حاكم شده است. افرادي چون ليوتار نيز پايان ايدئولوژي را جشن گرفتند و به تمامي فرا روايتها، اسطورهها و آرمانها پشت پا زدند و ايدئولوژيها و ارزشهاي آرماني و انساني را به موزههاي تاريخ سپردند، چراكه از نظر اين افراد از جمله فريد زكريا، دموكراسي تنها يك شكل بيشتر ندارد و به مثابه يك ظرف، فقط يك مظروف يعني «ليبراليسم» براي آن متصور است. از نظر اين متفكران، ليبراليسم ايدئولوژي نيست و به همين خاطر دموكراسي از نظر اين افراد همان ليبراليسم است و به عبارتي سادهتر، يك نوع اين هماني بين دو دموكراسي و ليبراليسم برقرار است.
ساموئلهانتينگتون نيز با اعلام نظريه جنگ تمدنها غرب را مترادف با آزادي، تساهل و تسامح و شرق را مترادف با جمود، تعصب و خشونت معرفي نمود و به تمامي سياستمداران دنيا هشدار داد كه تمدنهايي چون اسلام، كنفسيوس و... خطر و تهديدي براي ارزشها و دموكراسي غربي هستند (عباسي، 1382: 63). بهرغم چنين نظرات ايدئولوژيك و متعصبانه، تجربه دنيا نشان داده است كه اول اينكه ليبراليسم لزوماً منجر به دموكراسي نميشود كه مصداق عيني آن حكومت پينوشه در شيلي بود كه بهرغم ليبراليسم اقتصادي حاكم بر آن كشور سالهاي متمادي ديكتاتوري عرياني در آن كشور حاكم بود. نمونه ديگر براي صحت اين مدعا، كشور تركيه است كه با وجود ليبراليسم حاكم بر فضاي كشور و رشد كمي و دست باز سرمايهداري بخش خصوصي، اين نظاميان تركيه هستند كه به وقت و بهوقت در نظام به ظاهر دموكراتيك اين كشور سنگاندازي ميكنند.
دوم اينكه دموكراسي لزوماً با ليبراليسم همخواني ندارد كه نمونه آشكار آن مردمسالاري ديني در جمهوري اسلامي ايران است. از اين رو بديهي است در فضاي ايدئولوژك به گونهاي علمي به نقد دموكراسي بپردازيم و حتي با مطالعه سرگذشت حكومتهاي دموكراتيك و نيز تئوريسينهاي دنياي غرب به عنوان مهد دموكراسي، به تبيين دقيقتري از اين پديده دست يابيم. واقعيت آن است كه متوسل شدن به پوزيتويسم و اعلام اين معادله كه هر جا ليبراليسم هست، دموكراسي هم هست و هر جا ليبراليسم نيست، دموكراسي هم نيست چيزي جز تأويل من عندي نيست. با عطف توجه به نكات فوق الذكر است كه بررسي، بازخواني و بازشناسي واژه دموكراسي و تعاريف مرتبط با آن اهميت پيدا ميكند.
«لزوم شفافسازي نحوه گزينش نامزدهاي ليست شوراي شهر اصلاحطلبان»