اشاره: كشور افغانستان در جريان به سه دهه جنگهاي داخلي تمامي ساختار نيروهاي مسلح و امنيتي خود را از دست داد. در مدت ياد شده ارتش 150 هزار نفري افغانستان از هم پاشيد و ساختار پليس آن كاملا نابود شد. گزارش زير به بررسي نيروهاي خارجي و ارتش و پليس ملي افغانستان ميپردازد.
عربمازار از نتایج پژوهشی درباره مقایسه بین دولتهای نهم و دهم و دوره هشت ساله جنگ خبر داد
مقدمه:
اولین تصور از اقتصادهای دولتی در اذهان نخبگان و حتی غیرنخبگان، فساد گسترده در آن و گسترش دامنه اقتصاد پنهان است. حال آنکه نتایج مطالعات انجامشده در این زمینه چیزی دیگر میگوید؛ حتی در قیاسهای جهانی هم کشورهای کمونیستی و کشورهایی که از بند کمونیست رها شدهاند و هنوز آثار آن را در کشور خود تجربه میکنند، پس از کشورهای بسیار توسعهیافته، با اقتصاد پنهان کمتری به نسبت دیگر کشورها با اقتصاد آزاد مواجهاند.
این نگاهی است که میتوان در دو دولت جنگ و دوران تحریمها نیز تشابه آن را یافت؛ دو دوره زمانی که اقتصاد ایران با فشارهای بینالمللی روبهروست و درعینحال بیشترین تمرکز دولتیبودن را تجربه میکند. البته در دوره احمدینژاد استثنائی هم وجود دارد. این استثنا به این برمیگردد که تلاشهای پرشماری از ناحیه این دولت برای خصوصیسازی انجام گرفت که البته ازآنجاکه به بخشهای خصوصی غیرواقعی واگذار شد، باز هم وجهه دولتیبودن در آن پررنگ بود؛ بااینحال روند بهتربودن اوضاع در اقتصاد پنهان را در دولت احمدینژاد شاهد نیستیم.
براساس مطالعاتی که از سوی علی عربمازاریزدی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در قیاس دولتهای جنگ (هشت سال دفاع مقدس) و دو دولت نهم و دهم صورت گرفته، دولت احمدینژاد رکورددار اقتصاد پنهان در تاریخ اقتصادی ایران به شمار میرود. براساس این مطالعه که نتایج آن در مؤسسه دین و اقتصاد ارائه شد: «اندازه نسبی اقتصاد پنهان در دولت احمدینژاد به مراتب بالاتر از دوره مهندس موسوی بوده؛ علاوه بر آنکه اندازه نسبی اقتصاد پنهان در دوره احمدینژاد از میانگین عملکرد بلندمدت هم به مراتب بالاتر بوده است». در نگاهی قیاسی، حداکثر اندازه اقتصاد پنهان در دولت جنگ، ١٨,٥٥ درصد و در دولتهای احمدینژاد، ٣٨.٥ درصد بوده است. نتیجه این پژوهش را در ادامه بخوانید.
چكيده:
پديدهي اختلاف، به ويژه در عرصهي انديشه و حكومت؛ واقعيتي است كه در هر نظام فكري و سياسي وجود دارد؛ لكن در مباني انسانشناسي و جهانبيني نظامهاي گوناگون فكري و سياسي، نوع و سنخ پديدهي اختلاف متفاوت ميشود. در نظام ليبرال، كه انشانشناسي اومانيستي و اصالت فردي (با حاكميت سود و لذت) سيطره دارد، اختلاف بر سر تزاحم منافع افراد است، امال در نظام ديني در مقام تعريف چون انسانشناسي الهي و اصالت كمال فرد و جامعه (با حاكميت معنويت و اخلاق) سيطره دارد؛ اختلاف نه بر سر تزاحم منافع شخصي افراد، بلكه بر سر تشخيص مصاديق بهتر و اولويتها در طريق كمال فرد و جامعه است.
احزاب و گروههاي مختلف از يك طرف براساس اختلاف ديدگاهها و از طرف ديگر براساس نزديكي و اشتراك ديدگاههاي درون گروهي پديد ميآيند. احزاب در نظام ديني به واسطهي جهانبيني و انسانشناسي الهي براساس آرمانهايي متعالي و بر افق اصول مشترك شكل ميگيرند.
در نظام ديني، هر فرد آدمي، بنابر مسئوليت وجودي خويش در برابر موهبت آزادي و اختيار، خواستهاي خود را محدود به ضوابط و شرايط طريق كمال مينمايد.
وضعيت درون حزبي احزاب در نظام ليبرال از قبيل همكاري براساس منافع مشترك است، ولي وضعيت درون حزبي احزاب در نظام ديني از قبيل همدلي براي آرمانهاي مشترك است.
وفاداري به اصول مشترك توسط احزاب مختلف ضمامن اتحاد ملي و همدلي درون حزبي ضامن انسجام دروني جامعه است.
واژگان كليدي: اختلاف، احزاب، اتحاد، همدلي، همكاري، اصول.
مکتب فکری آمریکا با کودکان مسلمان چه کرده است؟
اشاره: کودکان قربانیان اصلی فتنه غربی- عربی-عبری در منطقه غرب آسیا هستند. روزی نیست که تصویر کودک به خون خفته یا غرق خونی در یمن، سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان در رسانههای بینالمللی منتشر نشود. اروپا و آمریکا چشم خود را بر روی کشتار زنان و کودکان از سوی گروههای تروریستی- سلفی تکفیری بستهاند. از تروریسم دولتی سعودیها و صهیونیستها حمایت میکنند و در بسیاری از موارد نیز خود عامل، مباشر و مشوق این جنایتها هستند. سؤال اینجاست که چرا دولتهای غربی علیرغم تاکیدی که بر دموکراسی و حقوق بشر میکنند اما در عمل درست بر خلاف اظهارات و ادعاهای خود به این جنایتها دست میزنند؟
چكيده: نظام سياسي عربستان از اتحاد آل سعود و آل شيخ (محمد بن عبدالوهاب) شكل گرفته است؛ يعني از ابتداي به قدرت رسيدن اين حكومت، اين ائتلاف بر عربستان حاكم بوده است. در صورتي كه هر يك از اين دو شاخه متزلزل شود يا با ديگري اختلاف پيدا كند، نظام را با چالشي جدي روبهرو ميكند. صرف نظر از نگرانيهاي فوري حكومت عربستان، اين كشور به صورت بنيادي با چالشي به مراتب پيچيدهتر روبهروست و آن بحران جانشيني در حكومت اين كشور است.
ملك عبدالعزيز نخستين پادشاه عربستان سعودي وصيت كرده بود كه تا پسرانم زندهاند قدرت به نوهها منتقل نميشود. امروز با پير شدن فرزندان عبدالعزيز رقابتهاي گسترده چهار هزار شاهزاده سعودي بسياري را به اين نظر رسانده كه در سالهاي آتي، احتمال وقوع بحراني گسترده در خاندان سلطنتي سعودي بسيار زياد خواهد بود. اين مقاله با بهرهگيري از روش توصيفي – تحليلي در پس پاسخ به سوال اصلي تحقيق است كه چالش جانشيني چه تاثيري بر ثبات نظام سياسي عربستان سعودي دارد.
واژگان كليدي: مشروعيت، بحران جانشيني، عربستان سعودي، ثبات سياسي.
شرمندگی واشنگتن از متحدان و تروریستها
اشاره:
نگاه به تحولات یک ماه اخیر سوریه در سه مقطع قبل از آتشبس، دوران آتشبس (22 تا 29 شهریور) و پس از آن، حقایق بسیاری را درباره بحران این کشور برای ما آشکار میکند؛ این نگاه ما را متوجه میکند که مدتی است تحولات از ریل مورد نظر آمریکا خارج شده و این مسیر همان مسیری نیست که محور غربی، عربی و عبری در سال 2011 تدارک دیده بودند.
همچنین، با بررسی این مقطع، متوجه میشویم که ایالات متحده، روسیه را در سوریه، مانع بزرگی برای سیاستهای خود میبیند و گزینههای زیادی در برابر این قدرت اتمی ندارد.
این روزها وزیرخارجه آمریکا از یک طرف مقامات مسکو را به تحریمهای بیشتر تهدید میکند و از طرف دیگر، به مخالفان مسلح سوری میگوید نباید انتظارات زیادی از آمریکا داشته باشند. به عبارت دیگر، تنها ابزار کنونی آمریکا علیه روسیه، «تحریم» است که چندان بازدارنده نیست و وعدههای واشنگتن به مخالفان نیز تغییر ماهیت داده است و اکنون از آنها میخواهد برکناری «بشاراسد» از قدرت را فراموش کنند. این تغییر مسیر دیپلماسی آمریکا در متن تحولات یک ماهه سوریه در مقاله حاضر بررسی میشود.
سرویس خارجی
مقدمه:
دولت یازدهم از همان ابتدا که بر سر کار آمد برنامههای فوری اقتصادی ارائه داد و با ابتکار عملی خاص در زمینه جلب نظر افکار عمومی و فضاسازیهایی از جنس «عوام فریبی» با پمپاژ امید و البته شعارهایی «مردم پسند» مانند آنچه که از تدبیر و عقلانیت در مقام سخن بر زبان رانده میشد، توانست «موقتا و عجالتا» موج تودهای از مردم را که از مجموع «تدابیر انتخاباتیاش» برآمده با خود همراه سازد؛ موجی که البته فرازی داشت با وعدههای شتاب گونه و صرفا برای جلب نظر آرای مردم - مانند وعده صد روزه اقتصادی، سبد کالا، توافق هستهای برای اقشار متعدد و متکثری از مردم و حتی وعدههایی فرهنگی و سیاسی چون رفع حصر و تهییج افکار عمومی برای قشری دیگر از مردم - و فرودی دارد چرا که عیار درستی و راستی آن در محک واقعیتها مشخص میشود.
رودخانه را دیدهاید که موانع پیش رو را برداشته، یا میبلعد یا در سطح روان خود نگه میدارد، اما گاه حباب و کف روی آب باریکهای که با شدت رها شود، شاید در ابتدا بسیار به نظر آید، غافل از آنکه در مواجهه با وزن سنگین موانع موجود، خیلی زود ماهیت خود را نشان میدهد. «صحنه عمل» که جدا از میدان رزمآرایی انتخاباتی و سخنرانیهای آن چنانی است، صحنهای است که باید با کنار زدن موانع در جهت خدمت به یک ملت و روراستی با مردم در آن گام برداشت که البته این مهم برای مدیران متکبر و منتگذار در برابر خیل عظیم مردم به ویژه مستضعفین، مدیران تجملگرا و ثروتاندوز از خزانه ملت و مسئولان جدا از مردم بسیار گران و سخت مینمایاند. در ادامه به یک اقدام دولت که با وعدههای بزرگ اما کاذب انجام و خسارتهای سنگین و بیثمری آن مشخص شد میپردازیم و بررسی میکنیم که چرا با وجود روشن شدن چاه از راه، دولت بر ادامه این مسیر انحرافی پای فشرده و به دنبال قرارداد پرابهام و محرمانه دیگری از جنس برجام هستند؟
حقوقهای نجومی و فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان قابل پیشگیری نبود؟
اجرای برجام، هسته تلاشهای دیپلماتیک تهران در نیویورک
چرا منطقه در وضعیت بغرنج کنونی گرفتار آمده است؟