تجاوزگری رژیم صهیونی و آمریکا به ایران هر چند که با وحدت ملی و توان دفاعی بومی ایرانیان با پاسخی سخت همراه شد، اما این درس را برای همگان داشت که هیچ اعتمادی به آمریکا وجود ندارد و تنها زبانی که آمریکا و به تبع آن اروپایی‌ها و صهیونیست‌ها متوجه می شوند زبان زور است. به عبارتی دیگر خیانت آمریکا به دیپلماسی رویه‌ای را در جهان بنا نهاد که بر اساس آن دیگر کشورها اعتمادی به دیپلماسی غربی نداشته باشند.

برای حل فاجعه انسانی تحمیلی به غزه نیاز به آتش بس جدیدی نیست بلکه همان مرحله دوم توافق آتش بس قبلی باید اجرایی شود که خودداری آمریکا و صهیونیست‌ها از ورود به این مرحله دروغین بودن و فریبکاری آتش بس اخیر آنها را نشان می‌دهد.

با سابقه گروسی می‌توان گفت که اصرار غربی‌ها از جمله فرانسه مبنی بر بازرسی‌های جدید برای برآورد خسارت و زمینه‌سازی برای تجاوزگری جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی است و لذا او عنصر نامطلوبی است که حق ورود به ایران را ندارد.

سازمان همکاری شانگهای به دلیل برخورداری از ظرفیت های متنوع و گسترده می تواند به عنوان ابزاری برای تقویت همبستگی منطقه ای، چندجانبه گرایی و کاهش تنش های ژئوپلیتیکی در مقابله با یکجانبه گرایی غربی و ایجاد تعادل در نظام بین الملل نقش مهمی ایفا نماید.

موضوع هسته‌ای ایران از دستور کار خارج و مباحثی همچون برکناری گروسی از مدیر کلی آژانس به دلیل خیانتش به ان پی تی، لغو تحریم‌ها و مجازات رژیم صهیونی می‌تواند اساس این دیپلماسی باشد.

ضعف عراق در تامین امنیت و نیز تسلط نداشتن آن بر حریم هوایی خویش این حق بین‌المللی را برای ایران ایجاد می‌کند که از تمامی ابزارها برای دفاع از خویش بهره گیرد و آنچه را که عراق توان انجام آن را ندارد محقق سازد

تمام شواهد نشانگر نقش آمریکا و شرکای اروپایی آن در این جنایت است لذا آنها نیز باید در جمع تنبیه شوندگان قرار گیرند که هدف قرار گرفتن پایگاه‌های آنها در منطقه، ممنوعیت تردد هر گونه نفت کش و کشتی از خلیج فارس تا زمانی که افسار یاغی خویش یعنی رژیم صهیونیستی را مهار کنند، می‌تواند بخشی از استراتژی دفاعی ایران باشد.