جنگ اوکراین در حالی همچنان یکی از اصلیترین چالشهای نظام بین الملل است که نقشی موثر در سرنوشت نظم آینده دارد. به گفته منابع روسی و آمریکایی، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در غرب آسیا احتمالاً ششم آگوست (۱۵ مرداد) به روسیه سفر میکند. این سفر به عنوان بخشی از مذاکرات میان دو کشور در حالی صورت می گیرد که در باب آن یک سوال مطرح است و آن میزان اثر گذاری آن بر مناسبات دو کشور و آینده جنگ است.
علنی شدن ماهیت جنگ افروزانه ترامپ
هر چند که ترامپ در روزهای آغازین حضورش در کاخ سفید ادعای پایان دادن به جنگ اوکراین ظرف چند روز را سر داد و حتی دیدارهایی میان مقامات آمریکا و روسیه در ریاض و ترکیه برگزار شد، اما در نهایت ترامپ نتوانست این نقاب را حفظ کند و دست جنگ افروزش برملا شد. در میانه مذاکرات با حمایت آمریکا، اوکراین حمله پهپادی به پایگاههای هوایی روسیه انجام داد و پس از آن نیز ترامپ رسماً با اتهام زنی به پوتین از حمایت نظامی از اوکراین خبر داد.
تنشها بین مسکو و واشنگتن پس از تهدید ترامپ به اعمال تعرفه علیه مسکو در صورت عدم دستیابی به توافق با اوکراین ظرف ۱۰ روز و ادعای ترامپ مبنی بر اینکه دو زیردریایی هستهای آمریکا در «جایی که باید باشند» مستقر شدهاند، عملاً فضای دیپلماسی را مسدود کرده است. این رویکرد جنگ افروزانه چنان است که متیو ویتِیکر نماینده آمریکا در ائتلاف نظامی ناتو گفت که کشورهای اروپایی هزینه تأمین مهمات و تجهیزات جنگی برای اوکراین را میپردازند و آمریکا پس از 17 سال از استقرار بمبهای هستهای در لندن خبر داده است. این فرایندها نشان میدهد که عملاً ترامپ رویکردی به دیپلماسی نداشته و همچون روسای جمهور قبلی آمریکا جنگ اساس اول و آخر آن است.
مسکو حاضر به کوتاه آمدن نیست
به رغم فشارهای گسترده آمریکا، رفتارهای روسیه نشان می دهد که این کشور حاضر به دست کشیدن از اهدافش و نیز مقابله با تهدیدات نیست. سخنان و توصیههای هشدار گونه پوتین به ترامپ درباره ادامه درگیریها و نیز بازآفرینی راهبرد هستهای روسیه و تأکید بر ادامه یافتن جنگ در اوکراین، تاکید مسکو بر توسعه روابط با چین و ایران و سازش نکردن با زیاده خواهی آمریکا نمودی از این وضعیت است. این رویکرد تقابل تا آنجا پیش رفته است که وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که شرایط برای حفظ تعلیق یکجانبه استقرار موشکهای زمینی میانبرد و کوتاهبرد (INF Treaty) از بین رفته است و دیگر مسکو خود را متعهد به رعایت آن نمیداند. این بیانیه میافزاید: در پی اقدامات هدفمند ایالات متحده، پیمان نیروهای هستهای میانبرد در سال ۲۰۱۹ از بین رفت و در سالهای پس از آن، فدراسیون روسیه به طور فعال تلاشهایی را برای حفظ خویشتنداری در این زمینه انجام داده اما آمریکا علیه این پیمان اقدام کرده است.
در همین حال کاخ کرملین پس از اعلام دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر دستور انتقال دو زیر دریایی هستهای به مناطق نامشخص، هشدار داد که باید در مورد سلاحهای هستهای با احتیاط صحبت شود. پیش از این نیز مدودف معاون رئیس شورای امنیت روسیه، به ترامپ درباره تهدیدات تعرفهای و هستهای هشدار داده بود. در همین حال سرویس اطلاعات خارجی روسیه در بیانیهای فاش کرد که غرب در حال برنامه ریزی یک خرابکاری بزرگ علیه ناوگان سایه این کشور به منظور تهدید جلوه دادن حمل و نقل نفت مسکو برای کشتیرانی بین المللی است. با توجه به این مولفهها می توان دریافت که هر چند روسیه درهای دیپلماسی را نخواهد بست، اما حاضر به تسلیم شدن نیز نیست و دیپلماسی برای آن نه یک سازش، بلکه ابزاری برای تکمیل قدرت نظامی و تثبیت مواضع است.
واقعیتهای میدانی جنگ
در میدان جنگ نیز اما حقایق از آن حکایت دارد که هیچ گونه مصالحهای در کار نیست. در یک سو معادله روسیه به پیشروی در اراضی اوکراین ادامه میدهد و هر روز منطقهای را به خاک خود ضمیمه می کند و از سوی دیگر نیز اوکراین و شخص زلنسکی حاضر به پذیرش مذاکره نبوده و جنگ را مولفه ماندن در قدرت میداند، چنانکه در کنار برخی تغییرات در ساختار سیاسی و نظامی، رئیس جمهور اوکراین مدعی است که شهروندان چندین کشور آسیایی و آفریقایی در ارتش روسیه خدمت می کنند و مشغول جنگ با اوکراین هستند. زلنسکی در بیانیهای ادعا کرد: سربازان [اوکراینی] در این جبهه حضور مزدورانی از چین، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان و کشورهای آفریقایی را ثبت کرده اند. ما پاسخ خواهیم داد. زلنسکی اخیرأ از اعمال تحریم علیه روسیه و کشورهایی همچون ایران، چین و کره شمالی خبر داده بود. در همین حال در تحولی مهم لمی وزیر خارجه انگلیس در گفت و گو با گاردین رسماً عنوان می کند که جنگ اوکراین بعید است تا یک سال دیگر پایان یابد و این یعنی اینکه غرب برنامهای بلند مدت برای ادامه جنگ و کشتار دارد و دیپلماسی صرفاً بهانهای برای توجیه این جنگ افروزیهاست.
بخشی از تقابل ها میان مسکو و واشنگتن بر سر اینده بریکس است لذا عملا تعامل میان طرفین از جمله در قبال اوکراین دور از ذهن می نماید بویژه آنکه غرب جنگ مذکور را ابزار تضعیف روسیه می داند.
جنگ بر سر بقا یا حذف بریکس
یک واقعیت در منازعات میان روسیه و آمریکا وجود دارد و آن نقش بریکس در آن است. بریکس که کشورهای بزرگی همچون چین، روسیه، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی، مصر و... در آن عضو هستند به قطب بزرگ اقتصاد جهان مبدل شده است، چنانکه نشست آن در برزیل با خشم ترامپ و تهدید به تعرفهها و تحریمها همراه شد. آمریکا با ابزارهای مختلف علیه هر کدام از اعضای بریکس به دنبال حذف آن از معادلات جهانی است، حال آنکه روسیه بریکس را یک مولفه قدرت می بیند و آنها اعلام کردهاند پاسخ تحریمهای غرب را با توسعه روابط با بریکس خواهند داد. با توجه به این مولفه بخشی از تقابل ها میان مسکو و واشنگتن بر سر آینده بریکس است، لذا عملاً تعامل میان طرفین از جمله در قبال اوکراین دور از ذهن می نماید، بویژه آنکه غرب جنگ مذکور را ابزار تضعیف روسیه می داند.
دیداری به دور از اعتماد و نتیجه
بر این اساس میتوان گفت که سفر ویتکاف به مسکو نه یک دیدار دوستانه بلکه دیداری برای خط و نشان های تازه علیه یکدیگر است. چرا که هیچ گونه مولفهای برای مصالحه طرفین وجود ندارد و جنگ تنها محلی است که تعیین کننده سرنوشت ماهیت رفتاری آنها خواهد بود. مسکو دریافته است که ترامپ مرد وعدههای محقق نشده است و لذا دلبستن به وعدهها و شعارهای او دستاوردی نخواهد داشت و در نهایت این زبان زور است که آمریکا را تسلیم خواهستههایش خواهد کرد، چنانکه هر کشوری که با این زبان در برابر ترامپ قرار گرفته،عقب نشینی کرده و هر کشوری که دل بسته دیپلماسی و وعدهها شده است در نهایت با افزایش زیاده خواهی های آمریکا مواجه شده است که تن دادن اروپا به توافق استعماری و برده دارانه ترامپ برای کاهش تعرفهها نمودی از این وضعیت است.