تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۷  ، 
شناسه خبر : ۲۸۹۷۳۹

(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/08/14 ـ شماره 10448 ـ صفحه 7)

با گذشت بیش از 17 ماه، لبنان همچنان بدون رئیس جمهور است. از 4 خرداد 1393 تاکنون که میشل سلیمان کاخ ریاست جمهوری این کشور را ترک کرد، نمایندگان پارلمان لبنان به رغم ده‌ها بار برگزاری رسمی جلسات برای انتخاب رئیس جمهور (به دلیل اختلافات بین دو جناح 8 و 14 مارس) هیچ‌گاه به حد نصاب قانونی نرسیده و لذا رئیس جمهوری نیز انتخاب نشده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری ایسنا از لبنان، با وجود بحران سیاسی و خلاء ریاست جمهوری، جبران باسیل، وزیر خارجه لبنان از جمله طرفهای شرکت‌کننده در مذاکرات وین برای سوریه بود. برای بسیاری این سوال مطرح بود که لبنان چرا در مذاکرات وین حاضر بود؟ در پاسخ به این سوال ایده‌ها و افکار مختلفی طرح شده است:

1- لبنان میزبان حدود دو میلیون پناهنده سوری است.

2- حزب‌الله لبنان در نبردهای سوریه حضوری پر رنگ و بسیار سرنوشت ساز دارد و توانسته مرزهای شرقی این کشور در مجاورت سوریه را از لوث وجود نیروهای تروریستی داعش و جبهه النصره پاکسازی کند.

3- طرفهای بین‌المللی و منطقه‌ای اکنون اجماع دارند تا از ورود لبنان به جنگهای داخلی مشابه جنگهای جاری در سوریه جلوگیری کنند.

4- ارتش لبنان با آن که نقشی در جنگهای سوریه ندارد اما با ایجاد دژهای دفاعی در شرق لبنان به عنوان سدی در برابر داعش و النصره و جلوگیری از امداد رسانی لجستیک به این مجموعه‌های تروریستی تبدیل شده است.

5- لبنان درگیر بحران سیاسی ناشی از عدم انتخاب رئیس جمهور است و لازم است با کمکهای سیاسی، منطقه‌ای و بین‌المللی به سرعت از این بحران خارج تا به عرصه درگیری‌های میدانی تبدیل نشود.

6- لبنان تنها همسایه غربی سوریه است که اخلال در توازن امنیتی و نظامی‌اش می‌تواند بحران سوریه را عمیق‌تر کند.

7- لبنان همسایه شمالی فلسطین اشغالی است و ورود لبنان به جنگهای مشابه سوریه می‌تواند امنیت رژیم صهیونیستی را به شدت با خطر مواجه کند.

8- گروه‌های تروریستی داعش، النصره و برخی دیگر از این مجموعه‌ها در شمال و شرق این کشور در منطقه عرسال دارای پایگاه‌هایی هستند که حداقل از آن به عنوان امداد نظامی، غذایی و بیمارستانی استفاده می‌کنند.

9- تحولات سوریه تاثیری مستقیم بر تحولات سیاسی و نظامی لبنان دارد، امری که باعث شده است تا به موازات تقسیم بندی‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، دو جریان حامی و مخالف نظام سوریه در لبنان نیز تشکیل شود.

10- بروز بحران‌های امنیتی و نظامی در لبنان می‌تواند حضور پناهندگان میلیونی سوریه را به انبار باروتی تبدیل کند که همانند درگیری‌های جاری در سوریه نیز در لبنان مشاهده شود.

با دخالت نظامی روسیه در سوریه و شکل گیری ائتلاف روسی، ایرانی، سوری و عراقی علیه داعش و النصره عملا حزب‌الله لبنان نیز به این ائتلاف چهارگانه پیوسته است؛ پس لبنان، خواهی نخواهی یکی از حلقه‌های کاملا متصل به تحولات سوریه است. حزب‌الله یک جریان عادی در تحولات سوریه نیست بلکه نیرویی است که توانسته در طی سه سال اخیر تاثیری شگرف و غیرقابل انکار در تغییر موازنه‌ها به سود نظام، ارتش و نیروهای دفاع ملی سوریه ایفاء کند.

از همین رو حضور جبران باسیل، وزیر خارجه لبنان در مذاکرات وین امری اجتناب ناپذیر بوده است و علی‌القاعده این حضور در ادامه مذاکرات باید استمرار داشته باشد. اگر نقش لبنان را با کشورهای دیگری مثل قطر یا آلمان در مذاکرات وین مقایسه کنیم می‌بینیم که حضور لبنان امری کاملا ضروری‌تر از حضور برخی دیگر کشورها بوده است.

اما سوال این است که آیا حضور لبنان در مذاکرات وین می‌تواند بحران سیاسی لبنان درخصوص انتخاب رئیس جمهور را پایان دهد؟

1- تمامی کشورهای موثر در تحولات لبنان در مذاکرات وین حضور داشته‌اند. آمریکا و فرانسه در کنار ایران و پادشاهی سعودی از نگاه سیاستمداران لبنانی چهار عامل بین‌المللی و منطقه‌ای به شمار می‌روند که می‌توانند نقشی مثبت در حل بحران لبنان ایفاء کنند اما مواضع آنها فاصله‌های قابل توجهی با هم دارد.

2- فرانسه که خود را متولی سنتی لبنان می‌داند بر حضور لبنان در مذاکرات وین اصرار داشته است، این کشور اخیرا رایزنی‌هایی با همه طرفهای لبنانی از جمله حزب‌الله برای بازکردن گره انتخاب رئیس جمهور لبنان داشته است. آنها به خوبی می‌دانند که حزب‌الله در جریان 8 مارس معادله‌ای غیر قابل انکار در حل بحرانهای سیاسی لبنان است. فرانسوی‌ها پس از توافق رسمی برجام، گفت‌وگوهایی در باره لبنان با مقامات کشورمان نیز داشته‌اند.

3- سعودی که پیشتر خود را بازیگر بلامنازع لبنان می‌دانست اکنون نمی‌تواند کاندیدای خود یعنی سمیر جعجع را به کاخ ریاست جمهوری لبنان برساند، از همین رو نگاه‌های خود را به هم پیمانانش یعنی فرانسه و آمریکا دوخته است و چاره‌ای ندارد تا در قالب خط و مرزهای آنها در لبنان حرکت کند. جریان 14 مارس که هم پیمان سعودی در داخل لبنان محسوب می‌شود به دلیل تحولات سوریه و قرائتهای غلط از این تحولات و انتقال موج تروریسم از سوریه به لبنان، نمی‌تواند دیکته‌های سعودی را در داخل ترجمه کند.

4- با آن که میشل عون کاندیدای حزب‌الله و جریان 8 مارس لبنان برای ریاست جمهوری لبنان تلقی می‌شود و علی القاعده ایران نیز باید از این موضع حمایت کند اما در چهارچوب رعایت اصول دیپلماتیک، ایران انتخاب رئیس جمهور را امری داخلی و لبنانی می‌داند.

اگر بنا برآن باشد که مذاکرات وین برای سوریه به نتیجه برسد و راه سیاسی در دستور کار قرار گیرد بدون شک بحران سیاسی لبنان حل شده و به سرعت رئیس جمهور لبنان نیز انتخاب خواهد شد که در این حالت این رئیس جمهور، رئیس جمهوری توافقی یا میانه خواهد بود. اما این دیدگاه هم مخالفانی برای خود در لبنان دارد:

1- وقتی نخست‌وزیر لبنان از میان اکثریت اهل سنت انتخاب می‌شود و دارای مواضعی روشن است (مثل این که نخست‌وزیر سنی کنونی لبنان خود را متمایل به سعودی می‌داند یا آن که وی انتخاب سیاسی نیروهای سنی اکثریتی جناح 14 مارس است) پس چرا رئیس جمهور لبنان باید فردی میانه باشد؟

2- نخست وزیری لبنان حق اکثریتی اهل سنت است پس رئیس جمهور لبنان نیز باید حق اکثریتی مسیحیان باشد(یعنی این که هر حزب مسیحی که اکثریت نماینده را در پارلمان دارد از همان حزب باید رئیس جمهور مسیحی انتخاب شود).

3- تعیین کردن مواضع سیاسی رئیس جمهور فرضی پیش از انتخاب رئیس جمهور همچون ساختن عروسکی سیاسی می‌شود که زمام امور را در کشور از دست می‌دهد و خود را بدهکار نیروهای منطقه‌ای و بین‌المللی می‌داند که او را انتخاب کرده‌اند، به همین دلیل چنین دیدگاهی غیر قابل پذیرش است و رئیس جمهور در چهارچوب مصالح ملی لبنان و حقوق مردم باید دارای مواضعی ثابت، پایدار و مستقل باشد.

با این همه روشن است که دخالت آشکارتر روسیه در سوریه و خاورمیانه می‌تواند موازنه‌های سیاسی را در کشوری مثل لبنان نیز بر هم بزند و عاملی جدید در شکل گیری روند سیاسی آن ایجاد کند. به همین دلیل است که پس از آغاز مذاکرات وین در باره سوریه جزم بیشتری ایجاد شده است که پرونده انتخاب رئیس جمهور لبنان می‌تواند سرعت بیشتری برای حل و فصل پیدا کند اما همه اینها مرهون آن است که مذاکرات وین به سوی حل سیاسی پیش رود اما اگر منجر به لشکرکشی بیشتر در سوریه شود آنگاه بار دیگر امیدها به حل بحران سیاسی لبنان کمتر خواهد شد.

اما اگر خوشبینانه بگوییم که روسیه از یکی از جریانات سیاسی لبنان حمایت می‌کند (که در سایه ائتلافهای موجود به شکل طبیعی باید از 8 مارس حمایت کند) آنگاه می‌توانیم بگوییم شانس بیشتر خروجی انتخاب رئیس جمهور در پارلمان باید میشل عون و یا فردی از میان جریان 8 مارس باشد با این همه و به دلیل سرعت تحولات نظامی و امنیتی در خاورمیانه باید همچنان منتظر باقی ماند تا سرنوشت مذاکرات وین در باره سوریه بیشتر روشن شود زیرا امید به راهیابی سریع مذاکرات به فرمول سیاسی جامع برای سوریه کمی خوشبینانه به نظر می‌رسد و این همه نشان می‌دهد همچون چهار دهه اخیر، بازهم تحولات سیاسی لبنان به تحولات سوریه بستگی دارد و تصمیمات در این کشور همچنان بر انتخاب‌ها و تصمیم‌های سیاسی لبنان سایه می‌اندازد.

http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=68553

ش.د9404817