تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۲۹۲۱۵۰
گفت‌و‌گوی «وقایع اتفاقیه» با مرتضی اشراقی نوه حضرت امام خمینی(ره):
مقدمه: مرتضی اشراقی، نوه حضرت امام خمینی‌(ره) از جمله کسانی است که در زمان حیات حضرت امام در دامان اندیشه وی تربیت یافت و از نزدیک با شیوه و اخلاق وی آشنا شد. او مانند اکثر نوه‌های امام طلبه حوزه علمیه قم است. اگرچه اشراقی، برای شرکت در انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی کاندیدا شد اما صلاحیت وی در مرحله اول از طرف شورای نگهبان احراز نشد. او در این گفت‌وگو به ابعاد مختلف شخصیت حضرت امام پرداخته و درباره نگرش نسل جدید جامعه ایرانی به اندیشه‌های امام، اظهار نظر کرده است. مشروح این گفت‌وگو را بخواهید:
(روزنامه وقايع‌اتفاقيه - 1395/03/12 - شماره 141 - صفحه 1)

* به عنوان نوه امام و کسی که در فضای خانوادگی متاثر از ایشان رشد کرده‌اید، پررنگ‌ترین ویژگی و بُعد شخصیت بلند ایشان را چه می‌دانید؟

** حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) به گواه تاریخ، بزرگان هم‌دوره‌ای و شاگردان ممتاز در بسیاری از زمینه‌ها سرآمد روزگار خود بودند. اصولا افرادی که سرمنشأ تحولات عظیم اجتماعی می‌شوند، افراد چند‌وجهی و چند‌بعدی هستند. این افراد غالبا به عنوان مصلحان اجتماعی ظهــــور می‌کنند و در مدتی مشخــــص، به دلیل همین توانمندی‌های متنوع با تفوق بر جریان تحولات و سایر اشخاص و گروه‌ها نقش کاریزما را می‌یابند؛ لذا این‌گونه افراد که در تاریخ ملل زیاد هم نیستند، غالبا افرادی با چند وجه برتری و تمایز هستند که انتخاب یک وجه وجودی این افراد به عنوان وجه برتر، کار سختی است. درباره حضرت امام‌(ره) قبل از پاسخ به این پرسش، باید به شئون مختلف زندگی ایشان توجه کنیم. ایشان مانند غالب افراد جامعه یک‌سری شئون خصوصی دارند، مانند پدر‌بودن، همسربودن و... .

در زمینه علمی، ایشان استاد برجسته فلسفه و اخلاق بوده‌اند و البته به عرفان و ادبیات هم تسلط بسیار بالایی داشتند اما فقاهت بارزترین صفت ایشان است. حضرت امام (ره)، در ردیف بزرگان تاریخ باشکوه مرجعیت شیعه هستند و دایره مقلدان ایشان بخش عمده جهان تشیع را در برگرفته بود. درزمینه اجتماعی و سیاسی نیز ایشان رهبری یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های تاریخ جهان را برعهده داشتند؛ انقلابی که اکثر تحلیلگران اجتماعی وقوع آن را نه‌تنها سخت، بلکه غیر‌ممکن می‌دانستند. انقلابی که موجب برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی شد و حضرت امام 10 سال، عالی‌ترین مقام این نظام نوپا بودند. از لحاظ معنوی هم علاوه بر سیر‌و‌سلوک عرفانی که ایشان داشتند، تربیت جوانان خداجویی که مرزهای عرفان علمی و عملی را درنوردیده و مست از باده شهادت، یک‌شبه ره صد‌ساله پیمودند، بهترین نشان قدرت معنوی آن عزیز سفر کرده است.

همان‌طور که در ابتدا اشاره کردم، برای چنین عمر پر‌برکتی، مشخص کردن پررنگ‌ترین بعد، کار سختی است؛ بالاخص که شخصیت یک فرد برآیند صفات متعدد آن فرد در مدت زمان و مکان ایام زندگی است. بی‌شک شجاعت حضرت امام‌(ره) بی‌نظیر است. شجاعتی که باعث می‌شود در اوج خفقان و در رفتاری غیر‌مرسومِ رفتار بزرگان آن زمان، ایشان پرچم قیام علیه حکومت ستم شاهی را بلند کند. این شجاعت سبب می‌شود که حضرت امام، اعلی درجه امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر را که درباره سلطان جائر است، محقق کند. شجاعت امام موجب می‌شود که آموزه‌های فقهی از دایره کلاس درس و بحث، خارج شده و در اجتماع تعین یابد. ایمان امام نیز یک ایمان فوق‌العاده و بی‌نظیر و در یک کلام، ایشان «فنا‌فی‌الله» بودند. بهترین تعبیر درباره ایمان حضرت امام‌(ره) را مرحوم شهید مطهری دارند که می‌فرماید: «چهار «آمن» در امام خمینی‌(ره) دیدم: آمن بهدفه، آمن بسبیله، آمن بقوله و آمن بربه».

نتیجه این ایمان، صبر جمیلی است که سبب می‌شود نه سختی غربت و تبعید، نه سختی غم از‌دست‌دادن فرزند و نه سختی از‌دست‌دادن بهترین یاران، ایشان را از هدفشان بازنگرداند. نتیجه این ایمان می‌شود نترسیدن از غیر‌خدا، همین ‌روحیه است که باعث می‌شود در تمامی تحولات چه پیروزی و چه شکست، امام را بر مدار آرامشی عرفانی ببینیم. انسان وقتی به درجه‌ای برسد که فقط از خدا بترسد، توفیقات و ناکامی‌های مادی ظاهری، کوچک‌ترین تغییری در وی ایجاد نمی‌کند. بی‌شک امام خمینی‌(ره) در این زمینه به بالاترین درجات دست یافته بودند. زهد و البته عدم زهد‌فروشی امام‌(ره) نیز کم‌نظیر است و ده‌ها فضیلت دیگر که شمارشش از حوصله این مقال خارج است.

اما اگر بخواهم در ایشان فقط‌و‌فقط یک ویژگی برتر را بیان کنیم که متناسب با شرایط امروز جامعه باشد، بی‌شک آن ویژگی «نوگرا بودن» است؛ این صفت در تمام شئون زندگانی ایشان ساری و جاری است. این صفت هم در زندگی شخصی و هم در ساحت اجتماعی و هم در مکتب فقاهتی ایشان مشهود است. سیر زندگانی حضرت امام‌(ره)، یک زندگی نوگرایانه است. اصلا این نوع مبارزه که تبدیل به انقلاب می‌شود، یک حرکت نوگرایانه است. به یاد داشته باشیم در اوایل قیام حضرت امام‌(ره)، خیلی از متعصبین ظاهرگرا می‌گفتند، شاه شیعه است؛ چرا باید با وی مبارزه کرد؟ بسیاری از فتاوای حضرت امام‌(ره)، از حلیت شطرنج گرفته تا فتاوای تقریب‌گرایانه ایشان، نمود نوگرایی است. الگوی حکومت ایشان که پیوند جمهوریت و اسلامیت است، الگویی نوگرایانه است یا اصولا طراحی نهاد حکومتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، یک رفتار نوگرایانه فقهی است.

برخورد ایشان با مقوله صدا و سیما و موسیقی و... یک رفتار نوگرایانه است. این نوگرایی سبب می‌شود، ایشان هیچ‌وقت از سیر تحولات عقب نباشند. این نوگرایی سبب می‌شود نسل جوان و روشنفکر آن زمان در جریان انقلاب همراه ایشان شوند؛ لذا فکر می‌کنم نوگرا‌بودن مهم‌ترین وجهه حضرت امام‌(ره) است. این نوگرایی به ایشان قدرت حل مسائل و بن‌بست‌ها را در عین حفظ اصول می‌دهد. امام‌(ره)، فرد نوگرایی است که اسیر پیرایش و آرایش‌های خرافی نمی‌شوند، لذا می‌توانند تحولات زمان را با شریعت مقدس هماهنگ کنند؛ از‌همین‌رو هم هست که ایشان به‌شدت مورد انتقاد متحجران قرار می‌گیرند.

خود حضرت امام خمینی، سختی‌ای که از دست این متحجران و متعصبان متحمل شده بودند، در ردیف بالاترین سختی‌ها می‌دانستند. در اندیشه امام خمینی‌(ره)، شرایط زمانی و مکانی، شرط اصلی افتاء درباره مسائل سیاسی و اجتماعی و... است که خود همین موضوع، کلید حل بسیاری از معضلات اجتماعی امروز در ساحت‌های مختلف است. اشتباه است که فکر کنیم، حضرت امام‌(ره) از روز اول مبارزه جایگاهی داشتند که تمام جامعه و شخصیت‌های مذهبی از ایشان اطاعت می‌کردند اما این قدرت امام بود که در عرف زمانه خود محصور نماند و یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات تاریخ این کشور را رقم زد.

* چگونه امام را باید نگریست تا برای تمام نسل‌ها الگویی دست‌یافتنی و کارآمد باشد؟

** قبل از پاسخ به این پرسش باید به یک آسیب مرسوم در تعامل بین نسل‌ها اشاره کنم و آن این است که نسل فعلی از منظر خودش تاریخِ گذشته را می‌نگرد و نسل قبل نیز می‌خواهد با منطق خودش، امروز را بسازد. در این مواقع شکاف بین‌‌نسلی که کاملا هم طبیعی است، امکان دارد به یک گسست فرهنگی تبدیل شود؛ لذا در انتقال بین‌نسلی مفاهیم باید دقت و ظرافت بسیار زیادی صورت بگیرد؛ بالاخص که ظهور فناوری‌های جدید، باعث عمیق‌شدن شکاف بین نسلی شده است. بی‌شک انبوه اطلاعاتی که از طریق فضای مجازی به جوان امروز می‌رسد، قابل قیاس با نسل قبل نیست. امروز فاصله جوان با انواع مکاتب فکری، در حد فاصله وی با گوشی تلفن همراهش یا رایانه شخصی وی می‌باشد؛ پس با نسلی مواجه هستیم که به سرعت می‌تواند بیاموزد و به همان سرعت نیز می‌تواند تشکیک کند؛ لذا از همین منظر بنده پاسخ سؤال شما را خواهم داد.

تفکر و مسلک حضرت امام‌(ره) برای ما مانند یک میراث گرانسنگ می‌ماند؛ این میراث باید نسل به نسل منتقل شود. شرط مهم بقای خط امام‌(ره) همین انتقال بین نسلی است؛ لذا در معرفی و شناساندن حضرت امام باید به منطق، ادبیات و اولویت‌های نسل‌های جوان واقف باشیم و آن را محترم بشماریم به عبارتی باید فرزند زمانه خویشتن شد. در اینجا لازم است متذکر شوم که برخورد و روش‌های قهری با جوانان اثر عکس خواهد داشت و منتج به فاصله‌گرفتن نسل جوان خواهد شد. خوشبختانه گفتمان امام نیز قابلیت این انعطاف را دارد؛ چراکه برگرفته از تفکر اجتهادی شیعه است که عنصر زمان و مکان در آن تعیین‌کننده است. در این چارچوب باید به اصول دستگاه فکری حضرت امام مراجعه کرد و اجازه داد موضوع، مصداق و اولویت‌ها را خود نسل‌ها تعیین نمایند. در این صورت است که تفکر خط امام نسل به نسل ادامه می‌یابد؛ البته اجتهاد در مقابل نص صریح جایز نیست.

این صحیح نیست که برای جذب عده‌ای، ما کلیت ساختار اندیشه امام را تغییر دهیم؛ بلکه کافی است ما اندیشه امام را با ادبیات نسل جوان و متناسب با دغدغه‌های این نسل بیان کنیم. متأسفانه امروزه ‌گاهی شاهد آن هستیم که عده‌ای می‌خواهند امام‌(ره) را به نفع تفکر و جریان فکری خاص خود مصادره نمایند و برای این مصادره نیز از هیچ تلاشی فروگذار نیستند؛ این مصادره برای پیشبرد اهداف و تزریق تفکر خود به جامعه به اسم خط و راه امام‌(ره)، گناهی نابخشنودی است که همه موظف به جلوگیری از این نوع رفتارها هستیم. اندیشه و راه امام خمینی‌(ره) مختص به یک جریان فکری و سیاسی خاص نیست که بشود از این ذخیره، به نفع خود و جریان فکری خود بهره‌برداری نمود. یقینا اگر ما در معرفی اندیشه و راه امام درست رفتار نماییم، نسل جوان امروز با تمام وجود آن را می‌پذیرد. من در برخورد با متولدان دهه 70 که چند سال بعد از رحلت امام به دنیا آمده‌اند، علاقه و عشق به امام‌(ره) را به وضوح می‌بینم که این امر نشان از قابلیت تفکر امام برای زنده‌ماندن در امتداد زمان دارد.

* بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر امام(ره) در جامعه ایران را در کدام حرکت ایشان می‌دانید و ارزنده‌ترین یادگار ایشان برای ملت ایران چیست؟

** سؤال شما ناظر بر ایران است، بنابراین از این منظر باید به این پرسش پاسخ داد، هرچند قطعا پیام و هدف انقلاب اسلامی محدود به این خاک پرگوهر نیست اما همان‌طور که مرحوم شهید مطهری قائل به خدمات متقابل اسلام و ایران بودند، قطعا می‌توانیم قائل به خدمات متقابل انقلاب اسلامی به رهبری امام(ره) با ایران باشیم. از این درگاه، بنده مهم‌ترین خدمت انقلاب اسلامی و امام(ره) به ایران را واژگونی نظام‌های سلسله‌ای و وراثتی و استقرار یک نظام مبتنی‌بر آرای مردم می‌دانم و البته تأکید می‌کنم، این پاسخ یک پاسخ عام برای همه سلیقه‌های ایرانیان است و قطعا تلاش‌ها و مجاهدت‌های امام(ره) مملو از دستاوردهای فراوانی بـــوده و احیــای دین در عرصه اجتماعی، تثبیت استقلال سیاسی کشور، ایجاد حس خودباوری در بین جوانان و تربیت جوانان مؤمن، بسط و گسترش گفتمان عدالت‌طلبی و توجه به اقشار ضعیف، ظلم‌ستیزی، استکبارستیزی و... همه از آثار پربرکت زندگانی امام‌(ره) است که از نظر هر فردی، یکی از این دستاوردها می‌تواند مهم‌ترین دستاورد امام‌(ره) باشد اما عنایت بفرمایید طبق پرسش شما، بنده باید از منظر ایرانیت پاسخ این پرسش را بدهم.

به نظر می‌آید همه ایرانیان به غیر‌از بعضی جریان‌های محدود فرقه‌ای که از خشونت و تنش در این جغرافیا استقبال می‌کنند، باتوجه به روحیه صلح‌طلبانه قاطبه ملت شریف ایران خواستار صلح و ثبات در کشور هستند و جریان‌ها و سلایق متفاوت هیچ‌کدام از بروز ناامنی و درگیری در کشور استقبال نمی‌کنند. بی‌شک وجود صندوق‌های رأی که امکان جابجایی قدرت‌ها را در کمال آرامش فراهم می‌کند، یکی از متغیرهای مهم برقراری این آرامش در کشور است. با نگاهی به اوضاع خاورمیانه که در آن تحولات سیاسی، غالبا با خشونت‌های شدید همراه است، اهمیت این دستاورد مهم انقلاب اسلامی بیشتر نمایان می‌شود و اینکه ملتی با تنوع قومیتی و تکثر فکری در منطقه‌ای با تاریخی مملو از تنش و خشونت، مسیر آتی خود را در کمال آرامش از صندق‌های رأی بگذراند، نشان از اهمیت دستاورد بزرگی است که امام‌خمینی(ره) برای ملت ایران به ارمغان آوردند.

درواقع انتخابات- که همان سهیم‌کردن عموم جامعه برای انتخاب روش اداره کشور است- ضامن استمرار انقلاب اسلامی و ثبات ایران است و امام‌خمینی‌(ره) بخش عمده‌ای از عمر پربرکت خویش را هم در بعد نظری و هم در بعد عملی به تبیین اهمیت انتخابات و استحکام‌بخشی این مهم در جمهوری اسلامی ایران صرف کردند. تأکید امام‌‌(ره) بر انتخابات مختلف، یک تأکید کم‌نظیر است و کاملا مشهود است که ایشان سعی می‌کنند همه پایه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران براساس آرا و نظر عموم جامعه باشد و اینکه در شرایط ترور و جنگ و... هیچ انتخاباتی حتی یک روز عقب نمی‌افتد نشانِ معماری مستحکمی است که امام‌(ره) دراین‌زمینه بنا کرده‌اند. رجوع به خواست عمومی مردم برای انتخاب روش اداره کشور، مهم‌ترین شاخصه فکری امام‌(ره) است.

ایشان مردم را ولی‌نعمت می‌دانند که درواقع نیز همین است، بنابراین هرکس از مردم فاصله بگیرد یقینا بدانید از اندیشه و راه امام‌(ره) نیز فاصله گرفته است. خوشبختانه این مسیر مراجعه به آرای مردمی برای جابجایی در ارکان تصمیم‌ساز کشور هنوز به شیوه‌ای کاملا کارآمد در تقویت نظام و ثبات کشور در حال عمل‌کردن است. وقتی صندوق رأی در یک کشور تثبیت شود، تغییر و تحولات در قدرت، دیگر تبدیل به زلزله‌های مهیب ویرانگر سیاسی نمی‌شود؛ زلزله‌هایی که می‌تواند به تجزیه یک کشور منجر شود. هرچند از مشروطه بیش از صد سال می‌گذرد و قبل از انقلاب اسلامی انتخابات مجالس را داشته‌ایم اما به‌جز مقاطعی خاص، تغییرات حاصل از انتخابات در ساختار قدرت، تغییرات قابل توجهی نبوده است، درحالی‌که در جمهوری اسلامی ایران این‌طور نیست و جابه‌جایی‌ها در قدرت از طریق انتخابات بسیار معنادار است.

بی‌شک اعتقاد راسخ امام‌خمینی‌(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای، دو رهبر عالی انقلاب اسلامی به رأی مردم، یکی از دلایل تثبیت مکانیزم صندوق‌های رأی در جمهوری اسلامی ایران و به‌طور میانگین برگزاری سالی یک انتخابات در کشور است و این نکته وقتی بارزتر می‌شود که توجه کنیم، تحولاتی که در دولت‌ها و مجالس از مجرای انتخابات به‌وجود می‌آید، تغییرات جزئی و بی‌اهمیت نیستند بلکه جابجایی‌هایی در قدرت رخ می‌دهد که معادلات جهانی را متأثر می‌کند و این یعنی ثبات و پایداری یک ساختار سیاسی که می‌تواند این جابجایی‌های گسترده در قدرت را در چارچوب خود تحمل کند؛ ثباتی که به حفظ و آرامش ایران منتج می‌شود و به‌همین‌دلیل است که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «مردم همه شرکت کنند در انتخابات حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند.» همین فرمایش معظم‌له گواه این است که انتخابات، مایه آبرو و اعتبار کشور است و در نتیجه مراجعه به آرای عمومی برای مشخص‌کردن روش اداره کشور را می‌توان مهم‌ترین دستاورد امام‌خمینی‌(ره) دانست.

* فکر می‌کنید کدام بخش اندیشه امام(ره) امروز بیشتر در معرض تحریف قرار گرفته است؟

** قطعا نسبت به اندیشه امام‌(ره) تحریفاتی هدفمند می‌شود و بی‌تردید افراد و جریانات داخلی و خارجی که از حرکت تاریخ‌ساز ایشان ضربه خورده‌اند، خوب می‌دانند امام(ره) از دل و ذهن و اعتقاد این ملت حذف‌شدنی نیست، بنابراین تنها چاره‌ای که می‌ماند، تحریف تفکر امام(ره) است که این یک بخش قضیه است اما عدم شناخت صحیحِ امام(ره)، جنبه دیگری هم دارد و آن این است که شخصیت امام(ره) شخصیت جامعی است که برای اکثریت جامعه، نزدیک‌شدن به این جامعیت کار سختی است، بنابراین ناخواسته و برحسب ظرفیت‌ها، علایق، استعدادها، تجارب و موقعیت‌های اجتماعی خود، به بخشی از ابعاد تفکر امام(ره) گرایش و اشتیاق بیشتری پیدا می‌کنند. حالا تصور کنید برخی از این افراد، مراجع فکری و اجتماعی جامعه باشند؛ یقینا نحله‌ها و گروه‌هایی شکل می‌گیرد که به‌طور جمعی درکی کامل و تفسیری جامع از تفکر امام‌(ره) ندارند.

امروز شاید یک جریان ما در کشور بیشتر به وجوه مبارزاتی امام(ره) تأکید کند و یک جریان دیگر بیشتر بر روحیه آزادی‌خواهانه ایشان. جالب است بعضی از بندهای وصیتنامه امام‌(ره) جزء ادبیات لاینفک هر دو جناح عمده کشور شده و کمتر دیده شده که جریان مقابل از آن بخش‌ها استفاده کند. حال کدام‌یک درست می‌گویند؟ واقعیت این است که هر دو جریان، بخشی از حقیقت تفکر امام‌(ره) را می‌گویند اما ناقص. امروز بیشتر ما با این مسئله مواجه هستیم که جریانات، حسب مسائل خود امام(ره) را معرفی می‌کنند و این امر واقعا پسندیده نیست. متأسفانه برخی مواقع، اصول بنیادین تفکر امام(ره) که با هیچ تفسیری قابل تغییر نیست، مورد مناقشه قرار می‌گیرد و ما نباید با تفکر امام‌(ره) گزینشی برخورد کنیم.

من بارها گفته‌ام، هم تفکری که رأی مردم را تزئینی می‌داند و معتقد است امام(ره) از سر مصلحت واژه جمهوری را در الگوی حکومت به‌کار برده‌اند در مقابل اندیشه امام(ره) هستند و هم آنهایی که شعار جمهوری ایرانی می‌دهند. درواقع بیان امام(ره) دراین‌زمینه بسیار صریح و قاطع است و جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد است. الگوی مطلوب حکومت امام(ره) کاملا روشن است و جمهوری اسلامی ایران مبتنی‌بر آرای مردم با هدایت و رهبری ولایت فقیه که نقش ستون فقرات نظام را دارد. این الگو اساسا قابل خدشه نیست و اگر کسی این اصول را نپذیرفت، بی‌تردید در اعتقادش به امام(ره) باید تردید کرد.

* امام(ره) برای شما یک پدربزرگ است یا رهبر انقلاب؟

** طبیعی است که هر دو قطعا نوه امام‌بودن بدون التزام به مبانی تفکر امام(ره) هیچ ارزشی ندارد. بنده و تمامی بیت امام(ره) سعی داریم همواره در مسیر ایشان گام برداریم و معتقدم در غیر‌این‌صورت نتوانسته‌ایم شکر نعمت انتساب به ایشان را به جای بیاوریم. نواده بزرگمرد تاریخ ایران افتخاری است که خداوند قسمت من کرده و خداوند را از این بابت سپاسگزارم. اینکه انسان در فضایی رشد کند که آکنده از یاد امام(ره) باشد، مایه مباهات است اما این انتساب همان‌قدر که شیرین و روح‌ا‌فزاست، سخت هم هست. به‌ویژه‌اینکه بعد از گذشت قریب به سه دهه هنوز محبت مردم و حتی جوانان و نوجوانانی که امام(ره) را ندیده‌اند در دل مردم زنده است. اینکه پیوسته با شاخص‌های رفتاری این انسان بزرگ سنجیده شوی مسئولیت بسیار دشواری است و همواره از خداوند مسئلت دارم که مرا پیوسته در مسیر این انسان بی‌نظیر که به تعبیر مقام‌معظم‌رهبری تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفت، قرار دهد.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/4639

ش.د9500581