تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۲۷۳
پایگاه بصیرت / محمد صرفی
(روزنامه كيهان - 1396/02/17 - شماره 21616 - صفحه 2)

عبید زاکانی حکایت می‌کند؛ مردی از کسی چیزی خواست. او را دشنام داد! گفت: مرا که چیزی ندهی چرا دشنام رانی؟ گفت: خوش ندارم که تهی‌دست روانت سازم! این حکایت، داستان توده‌های مردم و برخی سخنان نامزدهای دولتی در مناظره دوم انتخابات است. پاسخ‌های آقای روحانی و جهانگیری برای شمار زیادی از مردم که پای تلویزیون نشسته بودند تا ببینند نامزدهای انتخابات چه حرف و طرح و برنامه‌ای برای حل مشکلات ریز و درشت آنان دارند، از این جنس بود. وقتی صحبت از وارد کردن پوشاک از سوی دختر یکی از وزرای دولت شد، آقای جهانگیری ژستی حق به جانب گرفت و با لحنی طلبکارانه گفت؛ دختر آقای وزیر کارشناسی ارشد داشته و بیکار بوده و دنبال کار شرافتمندانه‌ای رفته و 200 میلیون تومان پوشاک وارد کرده است. مردم مظلومیت دولت را ببینید!

لحن معاون اول رئیس جمهور –که به عنوان نامزد مسلط بر آمار و ارقام وارد گود شده تا رئیس خود را یاری کند- در بیان رقم ارزش این محموله پوشاک به نحوی بود که اصلاً 200 میلیون تومان هم پول است که شما حرفش را می‌زنید؟! البته باید حق را به ایشان داد. وقتی بیش از 10 هزار میلیارد تومان از پول فرهنگیان در دولت یازدهم از سوی یک گروه 30 نفره و فامیلی خورده می‌شود و رئیس دولت آن را معوقه می‌نامند، صحبت کردن از واردات 200 میلیون پوشاک بچگانه، بیشتر شبیه شوخی است. بدون شک بسیاری از مخاطبان درک درستی از 10 هزار میلیارد تومان در ذهن ندارند و البته خرده‌ای نیز به آنها نمی‌توان گرفت! با 10 هزار میلیارد تومان می‌شود 100 بیمارستان پیشرفته (هر کدام 10میلیارد) ساخت، 20هزار کتابخانه (هر کدام 500 میلیون)، حدود 700 دانشگاه(هر کدام 15 میلیارد)، وام ازدواج 10میلیونی به یک میلیون جوان، ایجاد شغل خانگی برای 2میلیون نفر (هر نفر 5 میلیون وام)، وام 10 میلیونی به‌هر معلم و... اما در این صندوق فردی تنها با ارائه سه فقره چک به عنوان ضمانت 800 میلیارد تومان وام دریافت کرده است. مظلومیت دولت را ببینید!

البته اگر چنین رسوایی‌هایی رخ ندهد جای تعجب دارد. وزیر یا باید به حوزه عریض و طویل و دارای هزار و یک مشکلش بپردازد و یا حواسش به تجارت خانوادگی‌اش باشد که فلان محموله با برند ایتالیایی از چین بارگیری شد یا نشد؟ رسید یا نرسید؟ وضع دخل چندین فروشگاه شمال تهران در چه حال است؟ خدا خیرشان بدهد. نه تنها به فکر آموزش و پرورش بچه‌های مردم هستند، برای تامین لباس کودکان هم دغدغه دارند! حال جناب آقای وزیر شاکی نیز شده و از صداوسیما درخواست وقت برای دفاع کرده است. ‌ای کاش وقت بدهند و در کنارش چند تصویر هم از فروشگاه‌های خانوادگی ایشان را نشان ملت بدهند تا بیش از پیش با عمق مظلومیت دولت آشنا شوند! بد نیست متن اصل 141 قانون اساسی هم همزمان زیرنویس شود که وزیران به صراحت از ریاست و مدیریت عامل یا عضویت در هیئت مدیره انواع مختلف شرکتهای خصوصی منع شده‌اند.

از آن جالب‌تر و قابل تامل‌تر سوالی بود که نصیب آقای روحانی شد و این هم از لطایف چرخ روزگار است که از میان 6نامزد و 6 سوال، باید سوال ساده زیستی و آقای روحانی به هم برسند و پاسخ‌های ایشان نیز از همان جنس بود که مخاطبین دست خالی نروند! آقای روحانی در پاسخ به این سوال از شفافیت گفت؛ باید شبکه‌ای ایجاد کنیم که در آن همه چیز شفاف باشد. در این زمینه دولت به دنبال قانون شفافیت و اجرای آن است آیین‌نامه‌های آن را نیز نوشته و دستگاه‌ها در حال آموزش در این زمینه هستند. چنانچه همه چیز شفاف باشد در آن زمان اعتماد، ‌اطمینان و ساده‌زیستی حاصل می‌شود.

دولت یازدهم و شفافیت هم از آن حرفهاست! دولتی که به پرونده همه چیز مهر محرمانه می‌زند – از قرارداد با خودروساز فرانسوی تا ضمائم و پیوست‌های محرمانه برجام- چطور می‌تواند دم از شفافیت برای رسیدن به ساده‌زیستی بزند؟! دولتی که عمرش به پایان رسید و دو تن از وزرایش هنوز لیست اموال خود را اعلام نکرده‌اند، دولتی که کل خانواده یکی از وزرایش ساکن ایتالیا هستند، و بالاخره دولتی که نامش با حقوق‌های نجومی گره خورده است، با چه رویی از راه‌های رسیدن به ساده‌زیستی می‌گوید؟ تعریف آنها از ساده‌زیستی چیست؟!

این همان دولتی است که وقتی بعد از 10 سال قانون رسیدگی به اموال مسئولان و مدیران در مجمع تشخیص آن دوره تصویب شد و برای انتشار دهندگان آن زندان و شلاق تعیین کردند، سخنگوی رسمی دولت از این قانون حمایت کرد! و مدعی شد؛ مقتضی نیست مردم بدانند مسئولان چند جفت کفش دارند! از این دولت انتظار دارید لیست اموالش را به مردم اعلام کند؟ ساده‌زیست باشد؟ درد مردم را بداند؟ هرکسی هم حرفی از مردم و دردشان بزند، به سرعت برچسب پوپولیست می‌خورد و کم هم نیستند مسئولان و کارشناسان و رسانه‌هایی که به میدان بیایند و با تکبر و ژست‌های همه‌چیزدانی، آرمان رسیدگی به محرومان را پای میز محاکمه و توبیخ بکشند.

همین متکبران وقتی نوبت به خارجی‌ها می‌رسد چنان متواضع و خاشع می‌شوند که گویی بدهکاری خاصی به چشم آبی‌ها دارند. اگر کسی به برجام بگوید بالای چشمت ابرو، آقایان در وزارت خارجه حتی جمعه‌ها نیز در آماده‌باش هستند تا به خیال خودشان توی دهان بی‌سوادها و بی‌شناسنامه‌ها بزنند که مبادا گردی به دامن آفتاب تابان دولت بنشیند، اما اگر وزیر خارجه فرانسه در سفر سه ماه پیش خود به تهران، در پاسخ به این سوال که نگران واکنش ایران به همزمانی سفرتان با رزمایش مشترک فرانسه و آمریکا و چند کشور دیگر در خلیج فارس نیستید، بگوید؛ «خیر! دولت ایران به این سفرها احتیاج دارد و مطمئنم که هیچ اعتراضی در جلسات فردا هم نخواهیم شنید» صدا از سردر باغ ملی درمی‌آید اما از قهرمانان دیپلماسی هرگز! خدا بر درجات امام راحل بیفزاید که می‌فرمود؛ «خاصیت حکومت رفاه‌طلبان است که در مقابل سفارتخانه‌های خارجی ذلیل بودند و در مقابل رعیت خودشان و قشر محرومین با کمال قلدری رفتار می‌کردند.»

دولت پس از چهار سال، همچنان مدعی آواربرداری است اما واقعیت آن است که عملکرد این دولت خود بزرگ‌ترین آوار است؛ معلمان زیر آوار صندوق ذخیره فرهنگیان، تولیدکنندگان شریف زیر آوار تعطیلی صنایع، کارگران زیر آوار واردات بی‌رویه، منتقدان زیر آوار فحاشی و شکایت، کارمندان زیر آوار حقوق‌های نجومی، جوانان زیر آوار بیکاری و...

وقتی جان برنان رئیس سابق سیا درباره سرنوشت و ارزیابی مردم از دولت یازدهم ابراز نگرانی کرد، عده‌ای پرسیدند و تحلیل کردند که چرا باید رئیس سیا از دولتی در ایران حمایت کند؟ اما وقتی به حجم و وزن آواری که مسبب آن هستند نگاه کنیم، سوال درست این می‌شود؛ چرا نباید رئیس سیا از این دولت حمایت کند؟! دولت یازدهم راست می‌گوید و ایران را به جامعه بین‌المللی بازگردانده است. همه از دولت اعتدال راضی هستند؛ از کارگران چینی گرفته تا بازرگانان ایتالیایی، صنعتکاران فرانسوی و حتی رئیس سیا! چه؟ معدنچیان آزادشهری که ماه‌ها حقوق عقب افتاده داشتند؟! نباید سخت گرفت و امید و شادی جامعه را خدشه‌دار کرد. حادثه است دیگر، پیش می‌آید. سر برجام سلامت!

http://kayhan.ir/fa/news/103232

ش.د9600190