تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۰۲۱
گمانه‌زنی‌ها برای هدف بلند مدت ترکیه برای تداوم جنگ در شمال سوریه
پایگاه بصیرت / آرش فرحزاد

(روزنامه آسمان آبي – 1396/11/19 – شماره 569 – صفحه 12)

بلندپروازی رجب طیب اردوغان برای سوریه و منطقه دردسرساز شده است. رئیس‌جمهوری ترکیه که در آغاز بحران سوریه در سال 2011 خواستار کناره‌گیری بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه بود با گذشت نزدیک به هشت سال از آن زمان و شکست داعش در سوریه، تا حد زیادی از مواضع افراطی اولیه خود در قبال سوریه عقب‌نشینی کرده است. با این حال ظاهرا در تحولات پس از عقب‌نشینی داعش از مناطق مهم سوریه، اردوغان باز هم اشتباه محاسباتی دیگری مرتکب شده است.

ایالات متحده که به نظر می‌رسید در تحولات سوریه پس از داعش به حاشیه رانده شده باشد در اقدامی که خشم آنکارا را در پی داشت اعلام کرد قصد دارد در منطقه مرزی سوریه با ترکیه و عراق حدود 30 هزار مرزبان مستقر کند که اغلب آن‌ها را اعراب و کردهای «نیروهای دموکراتیک سوریه» تشکیل می‌دهند. ترکیه، شبه نظامیان کرد «یگان مدافعان خلق‌ها» را زیرمجموعه حزب کارگران کردستان و گروهی تروریستی می‌داند و به همین دلیل نه‌تنها با طرح ایالات متحده مخالفت کرد بلکه 20 ژانویه نظامیان خود را نیز برای تصرف عفرین، وارد خاک سوریه کرد. در ابتدای عملیات اعلام شده بود طی دو هفته، عفرین در نزدیکی مرز ترکیه و سوریه از حضور کردهای یگان مدافعان خلق‌ها پاکسازی خواهد شد. با این حال بیش از دو هفته از آغاز عملیات «شاخه زیتون» می‌گذرد و ارتش ترکیه نتوانسته با وجود تجهیزات و تسلیحات مدرن وارد عفرین شود.

دلیل ناکامی ارتش ترکیه به‌عنوان متحد ایالات متحده و عضو تأثیرگذار ناتو در عملیات عفرین را می‌توان در پاکسازی‌های پس از کودتای جولای 2016 جست‌وجو کرد. حکومت اردوغان پس از این کودتا، اقدام به بازداشت و اخراج تعداد زیادی از افسران ارشد و با تجربه ارتش ترکیه کرد و این پاکسازی گسترده باعث شد تا توان و تجربه نیروی انسانی در ساختار نظامی ترکیه با وجود برخوردار بودن از پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش یابد. مسعود اسداللهی، کارشناس ارشد تحولات خاورمیانه در نشست تخصصی بررسی تحولات سوریه که در مؤسسه آینده‌پژوهی جهان اسلام برگزار شد در مورد دلایل عملیات ترکیه در عفرین، گفت: «در کنار برنامه ایالات متحده برای استقرار مرزبانان کرد در مرز سوریه و ترکیه، آنکارا انگیزه دیگری هم برای ورود به خاک سوریه داشت.

کرد‌ها با حمایت ایالات متحده قصد داشتند پیوندی میان مناطق کردنشین سوریه، عراق، ایران و ترکیه برقرار کنند و یکی از آخرین حلقه‌های این پیوند که امکان دسترسی به دریای مدیترانه را برای کردها فراهم می‌کرد، منطقه عفرین بود. کردها می‌خواهند در قالب نیروهای دموکراتیک سوریه موفق شوند تا پیوندی میان عفرین و منبج و دیگر مناطق کردنشین شمال سوریه تا خاک عراق و منطقه خودمختار شمال عراق ایجاد کنند.» این کارشناس ارشد تحولات خاورمیانه علاوه بر هدف قرار دادن کردها به‌عنوان هدف عملیاتی، دلایل دیگری را در حوزه سیاسی و راهبردی نیز به‌عنوان انگیزه‌های اردوغان در ورود به خاک سوریه بر شمرد: «اشغال عفرین و خارج کردن کردها از این شهر و نیز ممانعت از پیوند جغرافیایی مناطق کردنشین اهداف کوتاه‌مدت ترکیه به شمار می‌آید. آنکارا در بلند‌مدت قصد دارد تا جغرافیای جمعیتی شمال سوریه را تغییر دهد به‌طوری که از قدرت و نفوذ کردها کاسته شده و در اقلیت قرار گیرد.

در سال‌های اخیر و در پی جنگ داخلی سوریه صدها هزار شهروند سوری که اغلب آن‌ها را اعراب تشکیل می‌دهند به ترکیه پناه برده‌اند. اردوغان قصد دارد پس از آرام شدن وضعیت سوریه، این پناهندگان سوری را در مناطق شمال و شمال شرق سوریه اسکان دهد تا وزنه به سود اعراب سنگین‌تر شود و کردها به‌عنوان مهم‌ترین تهدید امنیت ملی ترکیه در اقلیت قرار گیرند. در واقع تبدیل منطقه کردی شمال سوریه به منطقه عربی مهم‌ترین برنامه اردوغان به شمار می‌آید. ترکیه اهدافی سیاسی و راهبردی را نیز در سوریه دنبال می‌کند. با وجود فروکش کردن عطش اردوغان برای احیای امپراتوری عثمانی هنوز هم این انگیزه مهم‌ترین عامل تحریک آنکارا در تحولات منطقه است.

اردوغان قصد دارد با احیای عثمانی‌گری خلافت اسلامی را تحت سیطره قومیت ترکی شکل دهد و این انگیزه‌ای است که اگر قدرت مانور بیشتری داشته باشد می‌تواند بیش از امروز منطقه را به آشوب بکشد. یکی دیگر از انگیزه‌های اردوغان در ورود به خاک سوریه در پیش بودن انتخابات سال 2019 است. ترکیه در سال‌های اخیر نه‌تنها نتوانسته تا نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد بلکه در مواردی از مواضع و خواسته‌های خود عقب‌نشینی کرده است. در داخل ترکیه نیز پس از پاکسازی‌ها و خشونت‌های حکومت اردوغان پس از کودتا، افکار عمومی چندان حامی رئیس‌جمهوری ترکیه نیست. به همین دلیل اردوغان دست به چنین قماری زده تا با موفقیت در آن شکست‌های منطقه‌ای خود را جبران کند و جایگاه خود نزد افکار عمومی را بهبود بخشد.

در صورتی که این عملیات با پیروزی همراه شود اردوغان نه‌تنها می‌تواند جایگاه خود را ارتقا بخشد، بلکه موقعیت هواداران خود در جهان عرب و خاورمیانه از جمله قطر، اخوان‌المسلمین و سودان را در برابر اتحاد مصر، عربستان و امارات تقویت خواهد کرد.» مسعود اسداللهی موقعیت ایران در چالش اخیر در سوریه را پارادوکسیکال می‌داند و می‌گوید: «ایران در وضعیتی دشوار قرار دارد. از یک سو نمی‌تواند طرف کردها را در تقابل با ترکیه بگیرد و نه می‌تواند جانب آنکارا را داشته باشد. کردها می‌خواهند پیوندی میان مناطق جغرافیایی تحت کنترل و مدیریت خود ایجاد کنند و به دریای مدیترانه دست یابند. ترکیه هم می‌خواهد از زیر سایه ایران و روسیه در سوریه خارج شود. هیچ‌کدام از این اهداف مورد نظر ایران نیست و پیروزی هر کدام از طرفین می‌تواند به ضرر ایران تمام شود و موفقیت ترکیه زیان بیشتری نسبت به پیروزی کردها برای تهران دارد، چرا که ایران و کردها در شمال سوریه همکاری نزدیک‌تری دارند.

بهترین گزینه برای ایران فرسایشی شدن این جنگ است.» نکته درخور تامل در مورد عملیات عفرین عدم واکنش حامیان حکومت سوریه از جمله روسیه بود. به گفته مسعود اسداللهی: «قبل از آغاز عملیات ترکیه، روس‌ها از مناطق مورد نظر ترکیه عقب‌نشینی و عملیات هوایی خود در عفرین را متوقف کردند. این اقدام نشان از هماهنگی روسیه و ترکیه دارد. این هماهنگی با حکومت سوریه نیز صورت گرفته است. مدت‌ها بود که منطقه ابوظهور و فرودگاه آن تحت کنترل شبه نظامیان مورد حمایت آنکارا قرار داشت و تلاش‌های ارتش سوریه برای کنترل مجدد بر این منطقه با مقاومت روبه‌رو می‌شد، اما تقریبا همزمان با عملیات ترکیه در عفرین، ارتش سوریه بدون کمترین مقاومتی توانست ابوظهور و فرودگاهش را تحت کنترل بگیرد. با توجه به این شواهد به نظر می‌رسد توافقی میان ترکیه و سوریه بر سر عفرین و ابوظهور صورت گرفته باشد تا دو طرف در این مناطق درگیر نشوند.»

طرح واشنگتن علیه ابتکار عمل روسیه و ایران

عملیات ترکیه در عفرین کمتر از 10 روز قبل از کنفرانس سوچی و بحث بر سر آینده سیاسی سوریه صورت گرفت. ارتباط این عملیات و تلاش ترکیه برای حضور مقتدر‌تر در سوچی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. محمد رضا رئوف شیبانی، سفیر سابق ایران در سوریه در تحلیل خود نسبت به روند سیاسی سوریه و چالش‌های پیش روی این کشور، در نشست بررسی بحران سوریه در مؤسسه آینده‌پژوهی جهان اسلام با اشاره به نشست سوچی گفت: «از زمان آغاز بحران سوریه در سال 2011 بازیگران مختلفی تلاش کردند تا با انگیزه‌های متفاوت به راه حلی سیاسی برای این بحران دست یابند.

در ابتدا اتحادیه عرب بود که با تأکید بر خواسته‌های خود شامل توقف خشونت، آزادی بازداشت‌شدگان، آزادی تردد خبرنگاران کشورهای عرب عضو این اتحادیه، تشکیل دولت وحدت ملی و برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر اتحادیه عرب به نا آرامی‌هایی که هنوز به ظهور گروه‌های تروریستی و جنگ داخلی منجر نشده بود، پایان دهد. با شکست این طرح رهبران اتحادیه عرب و در صدر آن‌ها قطر در فوریه 2012 خواستار ورود سازمان ملل و شورای امنیت به بحران سوریه شدند. از همین زمان بود که سازمان ملل فرستاده ویژه برای سوریه تعیین کرد و نخستین فرستاده کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل بود. عنان طرحی 6 ماده‌ای برای پایان خشونت‌ها ارائه داد، اما نشست ژنو چالش‌ها را افزایش داد. ایالات متحده و روسیه نشستی را در ژنو برگزار و مدیریت کردند و بیانیه پایانی آن به پایه و اساس خواسته‌های مخالفان بشار اسد تبدیل شد.

این مخالفان خواستار برکناری رئیس‌جمهوری سوریه و آغاز دوره انتقالی بودند که مورد موافقت حکومت دمشق قرار نمی‌گرفت. پس از ناکامی کوفی عنان، اخضر ابراهیمی ماموریت حل بحران سوریه را از طرف سازمان ملل عهده‌دار شد. در این دوره نیز اختلاف میان دمشق و مخالفان بر سر اولویت مذاکره بر سر دوره انتقالی یا مبارزه با تروریسم سرنوشتی مشابه کوفی عنان را برای ابراهیمی رقم زد. استفان دی میستورا نیز با وجود ایجاد چهار گروه کاری شامل حاکمیتی، قانون اساسی، انتخابات و تروریسم نتوانست موفقیتی به دست آورد. در میانه تلاش‌های سازمان ملل دولت سوریه هم ابتکار‌هایی برای پایان بحران ارائه کرد که با موفقیت همراه نبود.» همزمان با این تلاش‌ها برای دستیابی به راه‌حل سیاسی، با ورود روسیه تحولات جبهه نبرد با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی به سود حکومت سوریه تغییر کرد تا روسیه با همراهی ایران و ترکیه ابتکار عمل را در سوریه در دست بگیرند.

نخستین گام در مذاکرات آستانه برداشته شد و بر سر ایجاد مناطق امن در ادلب، غوطه شرقی، درعا و حمص توافق حاصل شد که با موفقیت نسبی همراه بود. رئوف شیبانی نتایج مثبت حاصل از مذاکرات آستانه را مقدمه برگزاری مذاکرات سوچی می‌داند و می‌گوید: «با نتیجه بخش بودن مذاکرات در آستانه، روسیه با تمرکز بر آینده سیاسی سوریه مذاکرات سوچی را پایه‌گذاری کردند که یکی از مهم‌ترین ماموریت‌های مذاکره‌کنندگان ایران، ترکیه و روسیه در سوچی تشکیل کمیته قانون اساسی سوریه با نظارت این سه کشور بود. اما به حاشیه رانده شدن آمریکا در تحولات سوریه، باعث شد تا واشنگتن طرحی جداگانه با برخی متحدان خود برای سوریه مطرح کند. در طرح واشنگتن که با حضور فرانسه، بریتاینا، عربستان و اردن مورد بررسی قرار گرفته، ایجاد حاکمیت غیرمتمرکز در سوریه، ارائه استقلال نسبی به مناطق، انتقال قدرت تحت نظارت سازمان ملل، سلب اختیار از رئیس‌جمهوری و تشریفاتی کردن این سمت و انتخاب نخست‌وزیر از سوی پارلمان مهم‌ترین موضوعات ارائه شده است.

در صورتی که ایالات متحده بتواند خواسته‌های خود را با اعمال فشار پیش ببرد، تمام تلاش‌های مسکو، تهران و دمشق برای برقراری ثبات در سوریه بی‌نتیجه خواهد ماند.» این سفیر سابق ایران در سوریه وضعیت و خواسته‌های بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی در سوریه را نیز این‌گونه تحلیل می‌کند: «سوریه به‌عنوان صحنه وقوع جنگ داخلی و مبارزه با داعش خواستار آن است تا دامنه حل بحران و روند سیاسی پس از آن را محدود به دوستان و متحدان خود کند. ایالات متحده با همراهی رژیم صهیونیستی و اعراب حامی خود خواستار استمرار بحران در سوریه و انتقال حاکمیت هستند. سازمان ملل بنا بر نقش سنتی خود خواستار کاهش بحران انسانی است و در برخی موارد نیز با مخالفان حکومت سوریه همراهی می‌کند. ایران و روسیه تلاش می‌کنند حاکمیت فعلی حفظ و اصلاح شود و معارضان خوش خیم نیز در روند سیاسی سوریه مشارکت داشته باشند. برای ترکیه نیز حذف کردها و اعطای کمترین امتیاز به حکومت سوریه در اولویت قرار دارد.»

https://asemandaily.ir/post/13519

ش.د9605000