صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۵۵۲۹۵
پایگاه بصیرت / فرامرز عرب‌عامری/ مجتبی کرمی/ گروه جوان
 لیله‌الرغائب
شب شب لیله‌الرغائب بود
حس راز و نیاز غالب بود
هر کسی غرق حاجتش اما
صبح جمعه، امام غائب بود
روی ماهش به شب نمی‌آید
دل ما به رجب نمی‌آید
ما که مشغول زندگی خودیم
پس نگوییم عجب نمی‌آید
گرم دنیای غصه و دردیم
با امام زمان خود سردیم
روی لب‌هاست، یا «من ارجوه» و
در پی «کل خیر» می‌گردیم
غرق در روزگار جنجالی
هفته‌هامان ز جمعه‌ها خالی
شب، شب آرزو و اما ما
غرق در آرزوی پوشالی
ندبه‌هامان فقط تظاهر بود
نامه از رو سیاهی‌ام پر بود
منتظر با دو چشم خواب‌آلود…
جمعه، آقا، فقط تلنگر بود
مجتبی کرمی
 
روز غزه
در شهر صدای آتش و آوار است
برخیز، کدام خفته‌ای بیدار است
ای خواب‌دلانِ ساحلِ آرامش!
یک شهرِ شکسته آن‌ورِ دیوار اس
این قافله قصدِ دودمانت دارند
نیرنگ برای آسمانت دارند
امشب شبِ جشن است و خدایانِ جهان
صد نقشه برای کودکانت دارند
این قوم به انجماد دادند تو را
سرمایۀ غم زیاد دادند تو را
آنان‌که چو بید از تو می‌لرزیدند
ای شمع! به دستِ باد دادند تو را
از خاکِ خودت محافظت کن، غزّه!
از این‌همه گل مراقبت کن، غزّه!
تا لحظۀ زیبای شکفتن در خون
با جان و تنت مقاومت کن، غزّه!
ای کاش دوباره عشق آغاز شود
تا بار دگر غزّه سرافراز شود
صدها غزل نگفته دارند، اگر
یک‌روز دهانِ سنگ‌ها باز شود
فرامرز عرب‌عامری