عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به بررسی لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی و لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی (پالرمو) در شورای نگهبان اظهار داشت: ایرادات مجمع تشخیص مصلحت نظام به این دو لایحه همچنان به قوت خود باقی
 است و باید رفع شود.

صبح صادق با بررسی ادله موافقان و مخالفان پیوستن به CFT در گفت‌وگو با مهدی پازوکی و محمد دهقان تاکید می‌کند
علیرضا جلالیان/کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم الزام چهل و یکم از الزامات پذیرش گروه اقدام مالی موسوم به FATF و حاشیه‌سازترین این الزامات بود که با رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب شد و منتظر تأیید شورای نگهبان است. به سبب اهمیت این موضوع برای کشور بر آن شدیم تا ابعاد موضوع پذیرش یا ردّ این کنوانسیون، نتایج و گزینه‌های محتمل را بررسی کنیم. به همین منظور با دو کارشناس مطلع در این زمینه به گفت‌وگو نشستیم؛ مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه(موافق) و دکتر محمد دهقان، حقوقدان و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی(مخالف).
مهدی پازوکی، اقتصاددان

* به دلیل نداشتن مطالعه افراد و حتی بخشی از نخبگان روایت‌های گوناگونی از FATF مطرح می‌شود که گاهی اشتباه است؛ بنابراین در قدم اول لطف کنید FATF را تعریف کنید.
FATF یک سازمان بین دولی است که در سال ۱۹۸۹ در پاریس تأسیس شد. مؤسسان آن گروه موسوم به جی7، یعنی هفت کشور صنعتی بودند که البته بعدها کشورهای دیگری نیز به این گروه پیوستند؛ هدف‌ این سازمان هم مبارزه با پولشویی بود. پس از یازده سپتامبر و حمله تروریست‌ها به برج‌های دوقلو در نیویورک، مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم به اهداف این گروه اضافه شد و در حال حاضر 35 کشور عضو اصلی دارد و دو اتحادیه؛ یکی اتحادیه اروپا و دیگری شورای همکاری خلیج‌فارس عضو این گروه شده‌اند.

* آیا پیوستن به این گروه برای کشورها الزامی است؟
خیر. FATF در واقع یک سازمان و کنوانسیون نیست و یک گروه اقدام مالی برای شفافیت است و اتفاقاً به نفع اقتصاد ایران است که مقررات آن را بپذیرد. یکی از مشکلاتی که اقتصاد ایران با آن روبه‌رو است، نبود شفافیت و در نتیجه آن فساد است که به ویژه در شبکه بانکی بیشتر دیده می‌شود. من در مقام یک ناظر آگاه به شما می‌گویم اگر این شفافیت وجود داشت، مؤسسات پولی غیر مجاز مانند ثامن‌الحجج و بخشی از بانک‌های خصوصی که پولشویی می‌کنند، قادر به این امر نبودند. سال گذشته دولت اعلام کرده است ۵/۱۲ میلیارد دلار قاچاق کالا داریم که با ارزش ارز رسمی دولتی، معادل 50 هزار میلیارد تومان می‌شود. این آمار به معنای آن است که پولشویی رخ داده، ارزی دریافت شده، در فرایندهای بانکی جابه‌جا شده و بعد قاچاق شده است. درباره مواد مخدر هم پول حاصل شده را پول کثیف می‌خوانند؛ برای نمونه، افرادی این پول‌ها را در چند حساب به نام‌های گوناگون می‌ریزند و در حساب‌ها جا‌به‌جا می‌کنند و سپس به شیوه‌های گوناگون برداشت کرده و به اصطلاح پول کثیف را به پول تمیز تبدیل می‌کنند. در واقع، هر تلاشی به تأمین مالی نیاز دارد و خود ما که با تروریسم درگیر هستیم، با این مسائل مواجهیم. بنابراین، به نفع ماست که به چنین کنوانسیونی بپیوندیم. اینکه مخالفان تبلیغ می‌کنند حساب‌های بانکی 81 میلیون ایرانی را رصد می‌کنند، اصلاً این‌طور نیست. نظارت به عهده بانک مرکزی است؛ ولی مشکل ما این بوده که بانک مرکزی و شبکه بانکی ما را رصد نمی‌کند. الآن در آمریکا یا در کشورهای دیگر، شما حتی اگر یک دلار هم جا‌به‌جا کنید، بررسی می‌شود و اگر منبع آن مشخص نباشد، برخورد می‌کنند.
فرار مالیاتی در ایران بسیار زیاد است. چرا مالیات نمی‌دهند؟ چون ما شبکه پولی را رصد نمی‌کنیم. واسطه‌گران و قاچاقچیان و کلاهبرداران قابل رصدند. اگر این رصد بود، برای نمونه یکی مانند بابک زنجانی و خیلی‌ها شبیه او نمی‌توانستند فرار مالیاتی انجام دهند؛ پس این شفافیتی که ایجاد می‌شود، به نفع ماست. 

* آقای پازوکی، آن هنگام که بحث شفافیت در موضوع یارانه‌ها مطرح شد و بنا بر تصویب مجلس، دولت با توجه به منابع درآمدی هر خانوار باید به دهک‌های هدف، یارانه را پرداخت می‌کرد، دولت گفت که نمی‌تواند به حساب مردم سرک بکشد؛ اما امروز همان دولت می‌خواهد خودش و اعضای این گروه مالی به همه تراکنش‌های مردم سرک بکشند که این تناقض دارد؛ نظر شما در این باره چیست؟
در حال حاضر، یکی از اشکالات این است که دارند به 76 میلیون نفر از 81 میلیون ایرانی یارانه می‌دهند و به عبارتی، 95 درصد مردم یارانه می‌گیرند؛ اما قانون چیز دیگری می‌گوید و ما اگر سیستمی داشته باشیم که بتوانیم سه دهک پایینی را شناسایی کنیم و یارانه بدهیم، این درست است. هر دهک هشت میلیون نفر است؛ از این رو باید به 24 میلیون نفر یارانه بدهیم، نه 76 میلیون نفر. یک‌سری تحت پوشش مراکز حمایتی هستند و شناسایی شده‌اند و مابقی هم افراد با درآمدهای پایین هستند که باید شناسایی شوند. اینکه تبلیغات می‌کنند با تصویب این کنوانسیون سردار سلیمانی را می‌گیرند و اینها هم غلط است. 

* ولی شما پاسخگوی موضوع اصلی پرسش نبودید. خب بحث اینکه نرم‌افزاری نصب می‌شود و تراکنش‌ها به صورت برخط رصد می‌شود، چیست؟
من طرفدار این هستم که نرم‌افزار نصب کرده و رصد کنند تا کلاهبردارها و دزدها شناسایی شوند. باید شفافیت در کشور ایجاد شود و این امکان هم وجود دارد؛ اما FATF در امور داخلی ما دخالت نمی‌کند. ما وقتی مقررات را پذیرفتیم؛ برای نمونه وقتی عضو فیفای فوتبال شدیم، باید مقررات فدراسیون فوتبال را رعایت کنیم. اگر عضو FATF هم شدیم، باید با قوانین آنها هماهنگ شویم. 

* الآن مشکل اصلی در بحث تعریف تروریسم در موضوع CFT است؛ یعنی همین الآن یک سری از نهادهای مهم کشور ما در فهرست تروریست‌ها هستند و یک‌سری هم در شرف ورود به این فهرست که این خودتحریمی را ایجاد می‌کند.
آنهایی که در فهرست هستند و به صورت مشترک از سوی 194 کشور پذیرفته شده‌اند، پنج تا هستند، مانند داعش و القاعده. مابقی این‌طور نیست؛ ولی من به این اشاره می‌کنم که الآن شرکای تجاری مهم ما مانند روسیه، چین، ترکیه و عراق همه این را پذیرفته‌اند. آقای ظریف در مجلس هم اعلام کرد که در سفر اخیر رئیس بانک مرکزی به روسیه، رئيس بانک مرکزی این کشور به آقای همتی گفته است شما باید FATF را بپذیرید تا ما با شما مراوده تجاری داشته باشیم. حتی الآن تجار افغانی هم در این مسئله دچار مشکل هستند و برای تجارت با ما دارند پول را از طرق غیر بانکی جا‌به‌جا می‌کنند. فقط ما ماندیم و کره شمالی، اگر بخواهیم با جهان کار کنیم حق ملت ایران است و باید به این مقررات بپیوندیم.
چینی‌ها نوکر آمریکایی‌ها نیستند، دنبال منافع خودشانند؛ ولی عضو شدند. عقل اقتصادی ایجاب می‌کند ما به سمت خودتحریمی نرویم؛ برای نمونه الآن که از برجام خارج نشدیم، داریم از مزایای آن استفاده می‌کنیم و اروپایی‌ها موظفند با ما کار کنند. حالا اروپا پیغام داده ما یک بانک مشترک در سوئیس با شما باز می‌کنیم، مشروط بر اینکه مقررات پولشویی را رعایت کنید. اگر این نباشد هیچ کشور اروپایی با شما کار نمی‌کند. حال اگر ما بخواهیم جزء 10 اقتصاد برتر جهان شویم، به مبادله با همه جهان نیاز داریم.
آمریکا که بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان است و 24 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را مختص خود کرده، اگر بیش از شش ماه مبادله با جهان نداشته باشد، اقتصادش سقوط می‌کند. استقلال این نیست که با جهان تعامل نکنیم؛ اگر این‌گونه بود، پس چرا عضو سازمان ملل هستیم؟ مگر هرچه می‌گویند قبول می‌کنیم؟ تازه حق عضویت هم می‌دهیم. 
اگر نظام بانکی بخواهد با جهان و شرکای تجاری‌مان، مانند ترکیه، روسیه، چین و عراق کار کند، لازمه آن پذیرش اقدامات این کارگروه است. الآن آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان آرزوی‌شان این است که ما این مقررات را قبول نکنیم تا مشکل درست کنند. 
امروز وظیفه بانک مرکزی انضباط پولی و بانکی است و باید اقتدار و استقلال بانک مرکزی به رسمیت شناخته شود و رئیس بانک مرکزی در مقابل درخواست‌های سیاسی مقامات اعم از هر سه قوه بایستد. بانک مرکزی نباید نوکر دولت باشد؛ بلکه باید نوکر ملت باشد و اگر بانک مرکزی مستقل داشته باشد، موفقیم. 
* عرض کردم مشکل در مصادیق تروریسم است که برای ما مسئله‌ساز می‌شود. در این باره باید چه کار کرد؟
سیدحسن نصرالله به دلیل اینکه آمریکایی‌ها می‌خواستند بانک‌های لبنان را تحریم کنند، به طور رسمی اعلام کرد ما با جمهوری اسلامی ایران هیچ ارتباط بانکی نداریم و پول‌مان از طریق کشتی و چمدان می‌آید. او برایش مهم بود که بانک‌های لبنان تحریم نشوند؛ زیرا لبنان هم مقررات FATF را پذیرفته و از طریق شبکه بانکی نمی‌توانیم به حزب‌الله کمک کنیم. البته در شانزده ‌بندی که وزارت خارجه ایران مطرح کرد، یکی از پرسش‌ها حزب‌الله بود و آنها پاسخ دادند که معیار ما متفاوت است؛ اما در مصادیق تروریست همه جهان روی چند گروه شاخص متفقند.

* بحث سپاه در فهرست تروریست‌های FATF مطرح است؟
من ندیدم. صهیونیست‌‌ها می‌گویند که حرف مفت می‌زنند.

* موضوع حساسیت روی FATF بیشتر به این دلیل است که این نهاد زیر نظر وزارت خزانه‌داری آمریکا هم فعالیت می‌کند و می‌تواند وسیله‌ای برای هوشمندسازی و هدف‌گیری نقطه به نقطه تحریم‌ها علیه ما بشود؛ آیا این درست است؟
FATF در کل 17 نفر کارمند دارد. تحریم‌ها را با FATF اشتباه نکنیم. الآن رئيس دوره‌ای این سازمان یک آمریکایی است که قبلاً در بخش خزانه‌داری معاون بود. سال آینده، یعنی در سال 2019 ریاست آن به دست چینی‌ها است. در حال حاضر، چین معاون است و سال آینده رئیس می‌شود. 
من در مجموع FATF را مانعی بر سر پیشرفت اقتصادی ایران نمی‌بینم، اتفاقاً تسهیل‌کننده است. اگر تولیدات‌مان در حد استاندارد منطقه‌ای باشد، بازار منطقه‌ای را به دست می‌آوریم؛ ولی به طور قطعی باید مقررات بین‌المللی را پاس بداریم. مشکل اقتصاد ایران این است که بی‌انضباطی دارد. 
باید به میز تجارت بین‌الملل برگردیم. ایران دو مزیت دارد؛ نخست نیروی تحصیلکرده کارآمد که هیچ یک از کشورهای منطقه ندارند و دوم انرژی ارزان که این دو مزیت برای تولیدکننده است تا به بازارهای منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای راه یابد. محدودیت‌های FATF برای همه جهان است؛ ولی به نفع ما خواهد بود. 

محمددهقان نماینده مجلس

* لطفاً در مقدمه درباره FATF و چیستی کنوانسیون CFT توضیح دهید.
من ابتدا باید توضیحی بدهم تا بحثم در ادامه کاملاً شفاف باشد. ما در کشور دو رویکرد داریم؛ اول اینکه می‌گویند، با آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تعامل مثبت داشته باشیم و سرشاخ شدن با آمریکا برای کشور مشکل پیش می‌آورد؛ لذا باید هنجارهایی که آمریکا و غربی‌ها تعیین می‌کنند، بپذیریم و سعی کنیم آنها را نسبت به رفتار خودمان قانع کنیم و نظرشان را جلب کنیم و اگر نتوانستیم، عقب‌ بنشینیم. برای اینکه مشکلات اقتصادی و مشکلاتی دیگر برای ما پیش نیاورند، باید در همه زمینه‌ها با آنها همکاری کنیم؛ یعنی با جامعه جهانی در همه زمینه‌ها کنار بیاییم، حتی اگر برای‌مان هزینه داشته باشد. برخی‌ها می‌گویند شعار دادن‌ها و این مرگ بر گفتن‌ها برای کشور هزینه دارد. البته این رویکرد صادقانه‌ای است که دارند، چون عده‌آی مطرود شده از صاحبان این رویکرد استفاده کرده و در درون نظام نفوذ کردند که معتقدند باید تسلیم آمریکا شویم؛ یعنی از این حرف‌هایی که صاحبان رویکرد عقب‌نشینی بیان می‌کنند، استفاده می‌کنند که کشور را تسلیم آمریکا کنند. اما رویکرد دیگر رویکرد حضرت امام راحل(ره)، رهبر معظم انقلاب و رویکرد دلسوزان انقلاب است. اینها می‌گویند که اولاً، مشکلات اقتصادی کشور با کوتاه آمدن در برابر آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و دیگر کشورها حل نمی‌شود. کما اینکه در برجام عقب‌نشینی کردید، اما مشکلات کشور حل نشد. دومین مطلب که صاحبان این رویکرد می‌گویند سؤال از حد پایان عقب‌نشینی در برابر آمریکایی‌ها است حد پایانش کجاست، دیروز در برجام بود، امروز می‌گویید تمام اطلاعات تراکنش‌های مالی‌مان را در اختیار FATF قرار دهیم؛ تشکیلاتی که کاملاً تحت نفوذ آمریکا است. می‌گویید مثل بچه خوب کلاس باشیم، هر چه درباره مسائل اقتصادی و تروریستی گفتند، عمل کنیم. این در حالی است که در تحریم همه‌جانبه آمریکا هستیم و با این اوصاف نباید تحریم‌ها را دور بزنیم، چون اگر تحریم‌ها را دور بزنیم مثلاً به پولشویی متهم می‌شویم و مدیران FATF که مدیران آمریکایی هستند از ما ناراحت می‌شوند، این حد یقفش تا کجاست؟ گفتند پولشویی و بعد هم مبارزه با تروریسم. بعداً هم بیایند دست بگذارند روی موشک و سلاح ما تحت همین عنوان، چه؟ ما تا کجا باید عقب‌نشینی کنیم؟
ما ظرفیت‌های بزرگی در کشور داریم، متخصص و نیروی انسانی کارآمد و معادن و منابع فراوانی داریم، اگر بخشی از این ظرفیت‌ها را احیا کنیم در زمینه اقتصادی مقتدر می‌شویم. الآن در زمینه نظامی مقتدر هستیم آمریکایی‌ها نمی‌توانند حمله کنند. در زمینه اقتصادی هم می‌توانیم مقتدر باشیم، به شرط اینکه معتقد باشیم که باید رو پای خودمان بایستیم. 
می‌توانیم نقدینگی در کشور را به سمت سرمایه‌گذاری در نفت و گاز و مسکن و صنایع و ابرپروژه‌های کشور هدایت کنیم و کشور را به لحاظ اقتصادی به یک جهش سوق دهیم. اینها همه ظرفیت‌های کشور را نادیده گرفته‌ و رها کرده‌ و نگاه‌شان این است که در برابر خواسته‌های آمریکا عقب‌نشینی کنید. اما این راه‌ اداره کشور نیست. 
دلیل دیگر که صاحبان رویکرد انقلابی و مقاومت کشور بیان می‌کنند، این است که همه عالم آمریکا و اروپا نیست، بیش از چهار میلیارد نفر در شرق جهان زندگی می‌کنند. همه عالم که در غرب خلاصه نمی‌شو؛ لذا معتقدیم هم توان داریم و هم ظرفیت موجود کشور اجازه می‌دهد که این چنین انقلابی و با نگاه به درون برای ارتباط قدرتمند با بیرون عمل کنیم.
اما درباره CFT و FATF لازم است بدانیم FATF 41 الزام دارد که 37 الزام آن مربوط به خود دولت و 4 الزامش در مجلس به تصویب نیاز داشت. دولتی‌ها از سال 95 که این الزامات را اجرا کردند، متأسفانه از لحاظ اقتصادی کشور را به سمت یک بن‌بست هدایت کردند. الزامات FATF را اجرا کردند. دلار وارد نشد. نفت را رسمی نمی‌فروشند، دلارهای نفتی در خارج کشور مانده است. الآن می‌بینید دلار در کشور گران شده این است که نمی‌توانند پول نفت را رسمی به کشور وارد کنند و غیر رسمی هم نباید عمل کنند. چون دیگر به صورت رسمی متهم به پولشویی می‌شوند. الآن اگر مثلاً 50 هزار دلار از خارج بیاورید متهم می‌شوید، در حالی که کشور به این پول نیاز دارد. وقتی هم که اطلاعات اقتصادی را به آمریکا می‌دهید در وضعیت جنگ اقتصادی، یعنی با دستان خود‌مان تحریم‌های هوشمند را اجرا می‌کنیم. دولت دو سال است که این الزامات را اجرا می‌کند. 

* دولت معتقد است که FATF باید با شفافیتی که ایجاد می‌کند، فعالیت کند تا دنیا با ما کار کند، نظر شما چیست؟
دولت معتقد به حداکثر شفافیت در خارج و حداکثر پنهان‌کاری در داخل است. در مجلس هم مشکل داریم. مدتی است تقاضا داریم فهرست گیرندگان ارز را که بخشی از آنها 20 میلیارد دلار در بحران ارزی اخیر از بانک مرکزی خارج کرده‌اند، منتشر کند که این امر صورت نگرفته است. 
در موضوع کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم با این حجم از مخالفت‌ها و بحث‌های کارشناسی که شد، دیدید که رأی به چه نحوی بود و حتی در رابطه با شفافیت رأی‌دهندگان هم مخالفت داشتند. 
بحث الزامات FATF از جمله کنوانسیون تأمین مالی تروریسم دو سه خطر برای کشو دارد. اول اینکه اطلاعات مالی‌مان را به صورت برخط در اختیارشان می‌گذاریم. دوم از نظر حقوقی و قضایی و تفاوت در تعریف جرم و تروریسم است.
ما در گذشته در تبصره‌ای مبارزه با تروریسم را خودمان تعریف کردیم و گفتیم که گروه‌هایی که در برابر اشغال خارجی و نژادپرستی مبارزه می‌کنند را تروریست نمی‌دانیم. اما اعلام کردند یکی از بندهای ۴۱گانه FATF که به دولت دادند این بود که تبصره این قانون را حذف کنیم و تعریف FATF را بپذیریم. الآن بر این اساس حزب‌الله لبنان، حماس و سپاه پاسداران در فهرست تحریم‌ها قرار دارند. 

* گفته می‌شود چون ما با این سازمان‌ها به صورت بانکی ارتباط مالی نداریم، مشکلی برای‌مان ایجاد نمی‌شود، آیا به لحاظ حقوقی این ادعا صحیح است؟
بله، همه ارتباطات‌مان غیر بانکی است، ما رسماً هم اعلام کردیم ارتباط بانکی نداریم، ولی برای همین امر هر روز باید برویم در سازمان‌های بین‌المللی جواب بدهیم؛ یعنی کافی است که یکی یا چند تا از کشورهای عضو این گروه تقاضا و ادعا کنند، ایران در فلان جا پول را به صورت غیر رسمی به حزب‌الله یا گروه‌های دیگر داده و ما را وارد سیکل بررسی و اقدامات لازم کند. 180 کشور عضو CFT می‌شوند، هر کدام ادعا کند فلان فرمانده و شخص ایران از حزب‌الله حمایت کرده یا فردی که از داخل ایران کمک کرده بر اساس این، یا باید خودمان او را محاکمه کنیم، یا تحویل دهیم. الآن مثلاً انصار‌الله یا هر گروه دیگری در فهرست تروریست‌های آنها باشد فردا ادعا می‌کنند رئیس فلان بانک ایران یا فلان فرمانده ایرانی اقدام به حمایت از این گروه کرده است، برای نمونه اگر ما بگوییم که این کار را نکرده‌ایم و آنها مدرک رو کنند، باید افراد را تحویل دهیم تا محاکمه کنند، یا خودمان محاکمه‌شان کنیم. این کنوانسیون فقط موضوع بانکی ندارد، چندین موضوع دارد. اما تصور کنید وقتی این موضوع مشکل‌ساز می‌شود که قصد کنیم از آن خارج شویم که در این صورت ده‌ها برابر سخت‌تر از ورود به این کنوانسیون برای خروج مشکل خواهیم داشت؛ چرا که اگر به آن پایبند نباشیم طرف مقابل که اتفاقاً هر پنج عضو دائم شورای امنیت هم در آن است، می‌توانند ما را ذیل فصل هفتم ببرند، یا حتی پرونده ما را در دادگاه‌های بین‌المللی مانند لاهه مطرح کنند.

* حق شرط‌هایی از طرف وزارت خارجه پیشنهاد شده، برای پذیرش این کنوانسیون آیا اینها قابل اعتنا است؟
نظر اقوا در حقوق بین‌الملل این است که اکثر این حق شرط‌ها پذیرفتنی نیست، چون کنوانسیون تأمین مالی مبارزه با تروریسم خودش می‌خواهد تروریست را مشخص کند، اینکه ما مشخص کنیم با ذات و هدف آن کنوانسیون در تعارض است و به صورت کلی در حقوق بین‌الملل حق شرطی پذیرفته است که با روح و اصول کلی در تعارض نباشد. لذا آنها این شرط‌ها را نخواهند پذیرفت، اما اصل پیوستن ما را می‌پذیرند، چون الزامات و تعهدات‌مان نسبت به کنوانسیون باقی می‌ماند.
البته، دولت هیچ شرطی پیش‌بینی نکرده بود، یک بیانیه تفصیلی پیش‌بینی کرده بودند که هیچ ارزش حقوقی هم ندارد. بنابراین دولت در لایحه خودش شرط نیاورد، مجلس برای آن شروطی را آورد که اغلب برای کنوانسیون تأمین مالی تروریسم پذیرفتنی نخواهد بود. 
در مجموع، تعهدات غیر قانونی آقای وزیر سابق اقتصاد کشور به اینها در بحث FATF مسئله‌ساز است. نقد جدی بخشی از نمایندگان در اینجا این است که آیا تنها یک مذاکره‌کننده از ایران صلاحیت رقم زدن سرنوشت کشور را داشته است؟ در حالی که باید تیم قوی حقوقی تعیین می‌کردند و می‌رفتند مذاکره می‌کردند با پنهان‌کاری و یک تنه مذاکره کردند، بدون اینکه خبر آن را علنی کنند و این تعهدات محرمانه را امضا کردند؛ یکی از سؤال‌هایی که از سوی نمایندگان در این باره مطرح است.

* از لحاظ قانونی امروز وضعیت FATF در کشور چگونه است؟
الآن از این 41 الزام 40 تا را پیش از CFT تصویب کرده بودیم. 37 تا را دولت اجرا کرد، سه تا را در مجلس تصویب کرده بودیم. حداقل دولت باید مذاکره می‌کرد که مثلاً ما این 41 الزام را پذیرفتیم. یک تضمین می‌خواهیم که پس از این الزامات جدیدی ایجاد نشود. حتی این را هم بحث نکردند و الآن ممکن است چند الزام دیگر هم به ما اعلام کنند که انجام دهیم تا از لیست سیاه خارج شویم. در نامه آمده شما 41 الزام را اجرا کنید، ما گام‌های بعدی را برمی‌داریم. گا‌م‌های بعدی چیست؟ ممکن است الزامات جدید در خصوص موشک، هسته‌ای، دانش و فناوری و... باشد. آقای ظریف در جلسه رسیدگی هم تضمین نداد. لذا هیچ تضمینی وجود ندارد از لیست سیاه خارج شویم. باید مذاکره می‌کردند تا حد توقف و پایان عقب‌نشینی را مشخص کنند. ما نگرانیم. در این جنگ اقتصادی خیلی باید مراقب باشیم که اطلاعات‌مان را در اختیار دشمن قرار ندهیم. گاهی هم شنیده‌ایم که عملیات روانی کرده‌اند و گفته‌اند مخالفان CFT خودشان درگیر مشکلات و مفاسد اقتصادی هستند، نمی‌خواهند برملا شود. حالا نباید پرسید که اصولاً چه کسی در مجلس به جز همین مخالفان این کنوانسیون به دنبال شفافیت و مبارزه با پولشویی در داخل کشور بوده و هستند. چقدر گفتیم دولتی‌ها و مجلسی‌ها بیایند شفاف بگویند حقوق‌شان چقدر است. چرا قراردادهای نفتی، خریدهای خارجی و بسیاری از مسائل کشور از سوی مسئولان محرمانه تلقی می‌شود؟ چرا نماینده‌ها با شفاف‌سازی رأی خود در این مسئله مخالفت کردند؟ چرا حاضر نیستند نسخه‌ قراردادهای مختلف را منتشر کنند. فهرست ارزبگیران را منتشر کنند. ثروت‌های بادآورده اینهایی که سی، چهل سال است از دولت حقوق می‌گرفتند از کجا آمده، چرا شفاف‌سازی نمی‌کنند؟! برخی از قوانین شفاف‌ساز هم با عملیات هوشمندانه دولتی‌ها از دستور کار مجلس فعلاً خارج شده. اما حالا می‌خواهند همه چیز را با FATF برای دشمن شفاف کنند. 
در زمینه یارانه‌ها به دروغ گفتند نمی‌توانیم در حساب مردم سرک بکشیم، در حالی که همیشه دنبال این سرک‌کشی هستند و قانون هم می‌گوید باید این حساب‌ها بررسی شود. خیلی موضوعات دیگر هم هست. اما ما خودمان مدعی شفافیت هستیم و معتقدیم دولت الکترونیک زودتر از اینها باید محقق می‌شده و هنوز معطل است. اما اینها معتقدند که حداقل شفافیت برای مردم و حداکثر شفافیت برای دشمن باید باشد که دلیل آن هم مشخص است.