بحران کره به کجا میرود؟
اشاره:
از بحرانی که ترامپ یک سوی آن و کیم جونگ اون سوی دیگر آن است باید ترسید. مجموعه اخبار و گزارشها گواه این مدعاست که بحران کره به سمت و سوی نامعلومی پیش میرود که ترامپ و کیم جونگ اون هر دو سرمواضع خود ایستادهاند و تا کنون نشانی از عقبنشینی در مواضع دو طرف دیده نمیشود. برخی از تحلیلها از قریبالوقوع بودن جنگ حکایت دارد اما در صورت وقوع جنگ سؤال این است که چه کسی برنده و چه کسی بازنده آن خواهد بود؟ و از همه مهمتر تبعات آن چه خواهد بود؟ آیا آمریکا خواهد توانست در ضربه اول تمام سیستم نظامی کره شمالی را نابود کند یا کره خواهد توانست پیش، همزمان یا بعد از حمله آمریکا حمله ویرانگر خود را علیه کره جنوبی و ژاپن عملی سازد؟
اسارت انسان در گرداب فضای مجازی
اشاره: امروزه استفاده از اینترنت یا دنیای مجازی تمام جنبههای زندگی انسان را دربر گرفته است. در محیط کار، منزل، ادارات، گوشیهای تلفن همراه و... همه و همه جا فضای مجازی با جنبههای واقعی زندگی عجین شده و این ارتباط به گونهای گسترش یافته که فضای مجازی جزیی ضروری از زندگی انسانها شده است اما در کنار استفادههای معقول و مناسب از اینترنت، استفاده بیش از حد از فضای مجازی باعث نوعی اختلال در استفاده و به عبارتی اعتیاد نسبت به آن شده که باعث نگرانی روانشناسان و جامعهشناسان شده است به گونهای که از آن به عنوان «بیماری مزمن قرن» یاد میکنند و درصدد درمان و مقابله با مضرات استفاده از آن هستند.
بررسی ضرر و زیانهای دنیای مجازی در زندگی انسانها و اثرات مخرب آن در جامعه از جمله مباحثی است که در این گزارش به آنها پرداخته شده است:
مقدمه:
به دنبال برگزاري انتخابات رياست جمهوري خرداد 1376، يكي از مشخصات اصلي فضاي سياسي ايران تولد، رشد و رقابت احزاب سياسي با يكديگر بوده است: اهميت اين مهم در حيات سياسي ايران، نه به خاطر تكوين آن براي نخستين بار، بلكه از جهت حيات مقطعي احزاب در تاريخ معاصر ايران پس از اعلام هر فضاي گشوده سياسي و خاموشي چراغ حيات آنها پس از گذشت اندك زمان و بازگشت شرايط انسداد سياسي بر جامعه ايران است. تامل در تحولات سياسي و اجتماعي ايران طي دو سدۀ اخير بيانگر اين مهم است كه مختصات و ويژگيهاي حاكم بر روحيات فكري و رفتاري نخبگان ايران، ذهنيت تاريخي ايرانيان از عملكرد احزاب در ايران و بالاخره واقعيتهاي حاكم بر نحوه تشكيل و فعاليت احزاب در ايران عمدهترين دلايل حيات مقطعي احزاب در ايران بوده است.
از اين رو با توجه به چنين پيش درآمدي به نظر ميرسد مهمترين موضوع براي احزاب و رهبرانشان در مقطع كنوني نهادينه ساختن احزاب و فعاليت آنها به منظور ممانعت از تكرار تجربه تلخ تاريخي (حيات مقطعي احزاب) باشد.
سوال اصلي اين پژوهش عبارت است از: علل تكوين و رشد فعاليت احزاب سياسي در ايران پس از خرداد 1376 چه بوده است و با توجه به تجربيات تاريخي، مختصات فكري و واقعيات حاكم بر نحوه تشكيل و فعاليت احزب در ايران، حيات احزاب كنوني را چه چالشهايي تهديد ميكند و راه برون رفت از اين چالشها كدام است؟
علاوه بر سوال اصلي، سوالات فرعي ديگري نيز مدنظر بودهاند كه عبارتاند از: ايرانيان چگونه با حزب آشنا شدند؟ فعاليت احزاب در ايران معاصر به چند دوره تقسيم ميشود؟ وجه تشابه و افتراق فعاليت احزاب در مقاطع مختلف در ايران معاصر چيست؟ علل ناكامي احزاب در مقاطع قبلي و حيات مقطعي آنها چه بوده است؟ چرا احزاب در ايران معاصر حيات مقطعي داشتهاند؟ چالشهاي فراروي احزاب در ايران معاصر كدامين بودهاند؟ اين چالشهاي ناشي از ماهيت شكلگيري و فعاليت احزاب بوده و يا اين كه از سوي نيروها و نهادهاي خاصي فراروي احزاب ايجاد شده است؟ آيا امكان مقابله و برون رفت از اين چالشها وجود داشته است؟
فرض اصلي ما در اين تحقيق بر آن است كه «تحولات ساختاري – جمعيتي ايران پس از پايان جنگ همراه با ديدگاههاي آقاي خاتمي در خصوص توسعه همراه با برخي عوامل ديگر از عمدهترين عوامل موثر بر تكوين احزاب در موقعيت كنوني ايران بوده است. ضمنا چالشهاي فراروي اين احزاب به دليل برخي واقعيتهاي سياسي، اجتماعي و فكري تا اندازه زيادي شبيه چالشهاي فراروي احزاب در مقاطع قبلي است».
هدف نگارنده در اين پژوهش پاسخ به سوالات مطروحه و بررسي صحت و سقم فرضيه فوق به اتكا به دادههاي تاريخي و اجتماعي است.
مقدمه:
سياست و حكومت در تركيه طي سال 2016 روندهاي پرآشوبي را در عرصههاي داخلي و خارجي تجربه كرد.
مجموعه تحولات سال 2016 و به ويژه سايه شوم تروريسم و بيثباتي سياسي در اين كشور، چهره تركيه را بيش از پيش امنيتي كرده است؛ وضعيت خاصي كه با ترور سفير روسيه و عمليات تروريستي در باشگاه شبانه استانبول در اولين ساعتهاي سال نو ميلادي (2017) به نقطه اوج خود رسيد.
اما در اين نوشتار با تكيه بر اسناد و تحليلهاي شماري از معتبرترين انديشكدههاي غربي، در پي آن هستيم كه دريابيم چه روندهايي براي سياست داخلي و خارجي كشور تركيه در سال 2017 قابل شناسايي است؟ بر اين مبنا، گزارش حاضر، به مرور و تحليل روندهاي پيش رو و تحليل سناريوهاي قابل پيشبيني در سال جاري تركيه از منظر اين انديشكدهها ميپردازد. در عرصه داخلي، حذف احمد داود اوغلو از ساختار قدرت و روي كار آمدن بينالي ييلدريم براي تشكيل حكومت بعد از انتخابات اول نوامبر؛ وقوع كودتاي نافرجام 15 جولاي؛ تداوم اعلام وضعيت اضطراري بعد از كودتا و دستگيري شمار قابل توجهي از نيروهاي منسوب به جماعت گولن در نهادهاي حكومتي، قضايي و ارتش تركيه و همچنين بازداشت بيسابقه روزنامهنگاران؛ وقوع 13 حمله تروريستي و كشته شدن بيش از 270 نفر از شهروندان ترك و تصويب پيشنويس قانون اساسي براي تغيير نظام سياسي اين كشور، از جمله مهمترين رويدادهاي داخلي تركيه بود.
در عرصه سياست خارجي نيز رويدادهايي همچون ورود مستقيم نظامي به سوريه تحت عنوان عمليات سپر فرات و شروع عمليات نظامي عليه داعش و نيروهاي كرد «پي.واي.دي»؛ ورود نظامي به شمال عراق و تاسيس و تجهيز پايگاه البعشقيه؛ تيرگي روابط با اتحاديه اروپا در نتيجه تشديد بحران پناهجويان؛ عاديسازي روابط با روسيه و رژيم صهيونيستي و عقبنشيني رسمي از سياست براندازي دولت اسد در سوريه در قالب همكاري سهجانبه با روسيه و ايران از مهمترين روندهاي سال گذشته در سپهر سياست خارجي تركيه به شمار ميآيند. مجموع تحولات مذكور و به ويژه سايه شوم عمليات تروريستي و بيثباتي سياسي در اين كشور، چهره تركيه را بيش از پيش امنيتي كرده است.
چرایی مواضع ضد ایرانی ترکیه در گفتگوی آفتاب یزد با کارشناسان
طرح دوقطبي كاذب «جنگ- صلح» چگونه شكل گرفت؟
اشاره: کشورها و مردم منطقه آسیای غربی چه بخواهند و چه نخواهند، باید این واقعیت را بپذیرند که جریانهای تکفیری با مطامع راهبردی آمریکا در منطقه گره خوردهاند. به همین خاطر، واشنگتن نسبت به سرنوشت این گروهها و جریانها، حساسیت بسیار زیادی به خرج میدهد.
در حال حاضر، آمریکا نمیخواهد بساط «داعش» در عراق و سوریه و دیگر گروههای تکفیری، به سرعت برچیده شود. در عراق هر چند برای ریشهکنی داعش و اجرای عملیات آزادسازی موصل، ابراز تمایل میکند، ولی دوست دارد آنگونه که خودش میخواهد این شهر آزاد شود.
در سوریه اما، همین یک مقدار تمایل هم وجود ندارد و به نظر میرسد که واشنگتن برنامههای درازمدتتری برای مردم ستمدیده این کشور در سر میپروراند.
در مقاله حاضر، مسئله تعلل و اتلاف وقت کاخ سفید در سوریه و عراق و همچنین، کدورتهایی که میان آنکارا و واشنگتن بر سر مناطق شمالی سوریه پیش آمده است، مورد بررسی قرار میگیرد.