رئیس منطقه اصفهان حزب اتحاد در گفتگو با «بهار»:
اشاره: بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در اردیبهشت سال جاری بسیاری از نیروهای فعال و تحلیل‌گران نزدیک به جریان‌های سیاسی کشور و شماری از اساتید دانشگاه‌ها به وزن سبد آرای حسن روحانی و ابراهیم رئیسی توجه کردند. همزمان نیز و به دلیل واگذار کردن نتیجه از سوی جریان اصولگرا بسیاری از چهره‌های سیاسی به نقد رفتار سیاسی و برنامه‌های اصولگرایان پرداختند و باختن در میدان انتخابات ریاست جمهوری را به دلیل توجه نکردن به خواسته‌های طبقه متوسط و جوانان، دور شدن از فضای عمومی جامعه و شماری از موارد دیگر برشمردند. مرتضی طهرانی، رئیس حزب اتحاد ملت ایران اسلامی منطقه اصفهان و معاون سابق استانداری اصفهان سخنی دیگر دارد، او نه تنها اصولگرایان را در حال تضعیف شدن نمی‌داند بلکه اعتقاد دارد اصولگرایان با رفتن به سوی تشکیل دادن جمنا در حال تجربه سیاست‌ورزی به شیوه اصلاح‌طلبان هستند.
عبدالله ناصري در گفت‌وگو با «اعتماد»:
اشاره: گروه سياسي - ليست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم در شرايطي بسته شد كه اصلاح‌طلبان لااقل به اجبار موقعيت و شرايط، مجبور به استفاده از نيروهاي جديد‌تري شدند. اگرچه بسياري از فعالان سياسي اين امر را گامي مثبت در جهت كادرسازي نيروهاي جوان مي‌دانستند اما به هر حال نمي‌توان اين مساله را ناديده گرفت كه نيروهاي كم‌تجربه مي‌توانند هزينه‌هاي سنگيني را به جريان اصلاحات و كشور تحميل كنند. در چنين شرايطي وظيفه تشكيلاتي جريان اصلاحات چيست؟عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه اگر جريان‌هاي سياسي نسبت به پرورش كادر آينده فكري نكنند، با توجه به كهولت سن كه در عرصه مديريت كشور وجود دارد، به هيچ‌وجه افق روشني را براي كشور و جريان اصلاحات نمي‌توان متصور بود.
نجفقلي حبيبي از بي‌قدرت بودن وزارت علوم مي‌گويد
اشاره: يكي از نخستين مراكز آموزش عالي كه تغييرات رفتن دولت اصلاحات و از راه رسيدن «دولت بهار» را حس كرد، دانشگاه علامه طباطبايي بود. پس از نشستن «صدرالدين شريعتي» بر مسند رياست اين دانشگاه معناي بهار در آموزش عالي خودش را به كمال نشان داد، روند ستاره‌دار شدن دانشجويان، تعطيلي تشكل‌هاي دانشجويي منتقد دولت، اخراج اساتيد، حذف رشته و عاقبت جداسازي جنسيتي از جمله نشانه‌هاي اين بهار متفاوت بود. تا پيش از روي كار آمدن دولت نهم، نجفقلي حبيبي رياست اين دانشگاه را به نمايندگي از وزارت علوم دولت اصلاحات بر عهده داشت. پيش از آن در دوران نزديك‌تر به انقلاب هم تجربه حضور در دانشگاه تربيت مدرس را پشت سر گذاشته بود. حبيبي يكي از كساني است كه همپاي دوره‌هاي گوناگون دانشگاه و انقلاب پيش آمده است و معتقد است كه چالش‌هاي پيش‌روي آموزش عالي هم در تمامي اين مسير آنها را همراهي مي‌كرده‌اند؛ چالش‌هايي كه از نظر او به صورت عمده برخاسته از سختگيري با دانشگاه است: «بله اول انقلاب براي اينكه ضدانقلاب وارد نشود سخت گرفتيم، خيلي هم سخت گرفتيم اما حالا كه ديگر نوبت به بچه‌هاي انقلاب رسيده است با اينها كه ديگر نبايد سخت گرفت. اگر انتقاد هم دارند، انتقاد خودي است. اگر مي‌گويند رفتار من به عنوان رييس دانشگاه بد است، حق انتقاد دارند، منم كه بايد بروم خودم را اصلاح كنم.» حبيبي در گفت‌وگو با «اعتماد» از غلبه سختگيري‌ها مي‌گويد؛ سختگيري‌هايي كه به قول او حالا بچه‌هاي انقلاب را نشانه رفته‌اند.
احمد توکلی در گفت‌وگو با «ایران»:
اشاره: بیش از 10 روز از حوادث و اعتراضات در کشور می‌گذرد، اما هنوز اخبار آن در صدر خبر‌های روز کشور قرار دارد. در روزهای اخیر خبر‌های ضد و نقیضی درباره تعداد بازداشتی‌های حوادث اخیر به گوش می‌رسد. محمود صادقی، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون شفاف‌سازی مجلس می‌گوید تعداد بازداشتی‌های این حوادث در کشور 3 هزار و 700 نفر است. صادقی اعلام کرد که از تعداد دانشجویان بازداشتی آمار دقیقی در دست نیست. از سویی دیگر موضوع نوع برخورد با بازداشت‌شدگان این حوادث نیز خود محل مناقشه است. برای بررسی روند شفافیت در اطلاع‌رسانی خبر‌های اعتراضات اخیر و نحوه برخورد با معترضان به سراغ احمد توکلی رفتیم. احمد توکلی، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است تعداد بازداشت‌شدگان در کشور نزدیک به 2 هزار نفر است. او معتقد است با بازداشت‌شدگان این حوادث بخصوص افراد کم سن و سالی که اطلاعات سیاسی کافی از وضعیت کشور ندارند، باید با رأفت برخورد کرد. او معتقد است روند اطلاع‌رسانی در مورد حوادث اخیر خوب نبوده است. مشروح گفت‌وگوی توکلی با «ایران» در ادامه می‌آید.
عباس عبدي در گفت‌وگو با «اعتماد»:
اشاره: عباس عبدي، تحليلگر اصلاح‌طلب معتقد است كه اينكه جريان‌هاي سياسي نمي‌توانند نامزد حزبي معرفي كنند، ريشه در ساختار سياسي كشور دارد. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب مي‌گويد كه آقاي كروبي هم كه نامزد حزبي بود، حزبي بود كه خودش مسووليتش را داشت و فكر نمي‌كنم ايشان را بتوانيم مصداق چنين چيزي ببينيم. در حزب اعتماد ملي كه آقاي كروبي بود، اهميتش اين بود كه پذيرفت، مسووليت حزبي داشته باشد و از اين طريق نامزد شود. او همچنين تاكيد دارد كه بقيه افرادي كه خودشان را مهم يا شايسته پوشيدن رداي رياست‌جمهوري مي‌دانند، سعي مي‌كنند كه چنين مسووليتي را نپذيرند. ولي به دليل اينكه اجماع قابل‌توجهي روي چنين افرادي هست و تعداد احزاب آنقدر زياد هستند كه به نامزد يك حزب مشخص تن نمي‌دهند، بنابراين افرادي كه وسط احزاب مي‌مانند شانس بيشتري براي نامزد شدن دارند.
تحليل امير محبيان از دلايل مخالفت اصلاح‌طلبان و موافقت اصولگرايان با نظام پارلماني در گفت‌وگو با «اعتماد»:
اشاره: چهار دهه پس از آغاز حيات انقلاب اسلامي كنشگران سياسي هنوز در پي پاسخ به اين پرسش هستند كه چطور مي‌توان ساختار پايدار حزبي را در كشور به وجود آورد و اين زمان بيش از حد به درازا كشيده شده است. حتي پاسخ‌هاي مورد نظر كنشگران سياسي آنچنان درهم ريخته است كه عملا نمي‌توان آن را به عنوان پاسخ پذيرفت. يكي از جديد‌ترين پاسخ‌هايي كه مطرح شده تغيير نظام رياستي به نظام پارلماني است. البته همچنان جاي ترديد است كه چنين تغييري از سوي مطرح‌كنندگان اين ايده و افرادي كه طرفدار چنين تحولي در عرصه سياست ايران هستند، الزاما مساله دموكراسي و تقويت احزاب باشد. مساله‌اي كه امير محبيان، موسس حزب نوانديشان و تحليلگر اصولگرا در اين راستا از دريچه دو جناح به آن اشاره مي‌كند كه اولا اينكه شايد بعضي از اصولگرايان بر اين باور باشند كه چون به هر دليلي تا به حال در تسخير پست رياست‌جمهوري ناتوان بوده‌اند (حتي در دوره احمدي‌نژاد اين پيروزي از آن خود او و نه تشكيلات اصولگرايي بوده است) پس اين محور قدرت را از رياست‌جمهوري به پارلمان كه تسخيرش راحت‌تر و ممكن‌تر بوده است؛ انتقال دهند بهتر است. دوما اينكه به اين دليل قابل فهم اصلاح‌طلبان فعلا به مباحث اينچنيني از موضع راه مفر براي حفظ بقا مي‌نگرند تا مباحث فلسفه سياسي از باب حكمراني!
میزگرد تحلیلی «ایران» با حضور محمد درودیان، مسعود بختیاری و صادق زیباکلام
مقدمه: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از همان روزهای نخست با مقاومت ملی همراه شد و اهداف رژیم بعث عراق را به بایگانی تاریخ سپرد. مردم در یک همدلی بی‌نظیر با رشادت و فداکاری، صحنه‌های حماسی و باشکوهی آفریدند که برای همیشه به خاطره جمعی ملت ایران بدل شده و یادآوری آن خاطرات در هر مناسبتی همبستگی وشکوه روزهای دفاع مقدس را به یاد می‌آورد. طراحی واجرای بیش از یکصد عملیات آفندی که برخی از آنها همچون آزادی خرمشهر و فتح دماغه فاو نخبگان جنگی دنیا را متحیر کرده، معرف جانمایه 8سال دفاع و حماسه است. جنگ اما آزمونی جهت توان سنجی ومهارت چانه زنی انقلاب درعرصه دیپلماسی نیز بشمار می‌رود. قدرت دفاعی ایران که در گذشته متکی به پشتیبانی مستمرخارجی بود درپی تلاش نظام شاهنشاهی با التهابات متعددی مواجه شده و مبانی، ساختار ومؤلفه‌های آن دچار تغییر و دگرگونی شد. آنگونه که سراب به پایان آمدن موازنه قوا در دو سوی اروند را به چشم می‌نشاند. با پیش آمدن شرایط جدید، همسایه غربی که حداقل یک بار بخت خود را در سال 1353 با به راه انداختن جنگی محدود، آزموده و با تن دادن به معاهده صلح الجزایر از معرکه جان به دربرده بود، وسوسه شد تا بار دیگر بخت خود را بیازماید و گرده از گرد حقارت بتکاند. این بود که ماجراجویانه به تکاپو درآمد بلکه کاری از پیش برد و سرنوشت منطقه را جوری دیگر رقم زند. ابتدا با به راه انداختن جنگ قومی وحمایت تسلیحانی از آن سعی کرد زخمی عمیق برجان انقلاب بنشاند و با ایجاد آشوب و بلوا و نا امنی سایه خود را جلو بکشد. صدام در دستیابی به اهدافش آنچنان شتابان بود که گاهی علاوه برصد دامی که پیش پای انقلاب گسترده بود، آشکارا وارد عمل شده و منطق حسن همجواری را بی‌هیچ بهانه‌ای زیرپا می‌گذاشت. در اسفند 1357 تنها یک ماه پس از پیروزی انقلاب، منطقه مسکونی «سیرین» نزدیکی بانه را بمباران کرد و ساکنان بی‌پناه آن را به خاک و خون کشید یا در تلاشی مزورانه با خنجری که در پس شعارحمایت از کرد زبانان پنهان داشته بود، سعی کرد پاوه را از جغرافیای ایران جدا کند و در این راه حتی آسمان شهر را برای مدافعان ناامن کرد وخلبان جسور «محمد نوژه» را به شهادت رساند. به موازات این همه در تدارک به راه انداختن جنگی گسترده وهمه جانبه بود. این را چشم‌های نگران در دو سوی مرز بارها برای مسئولان و رهبران نظام روایت کردند و بروقوع جنگی قریب الوقوع تأکید کردند. کنشگران سیاسی اما اگرچه گزینه‌های زیادی در پاسخ «به چه باید کرد؟» نداشتند، دم دست‌ترین استراتژی یعنی «مهار از طریق سکوت» را پیش گرفتند تا حداقل با تحریک نکردن دشمن، زمان جنگی محتمل الوقوع را به تعویق بیندازند. ارزیابی غالب در میان نخبگان سیاسی کشور این بود که هیبت وهیمنه انقلاب سرانجام بر خام اندیشی‌های دیکتاتور بغداد غلبه کرده واو را برسرعقل خواهد آورد و از دست بردن به خشونت جنگی باز خواهد داشت. این خوشبینی که ملهم از ضمیر بی‌آلایش آنان بود اما مابه ازای بیرونی در عرصه چالش‌های سیاسی نداشت. دکتر ابراهیم یزدی عالی رتبه‌ترین دیپلمات کشور که اتفاقاً با رمز و راز کار سیاسی آشنایی داشت به نمایندگی از سوی انقلاب برای حضور در کنفرانس غیرمتعهدها به هاوانا رفت. در این سفرتجربه مهمی رقم خورد و آنچنان که معمول است با وساطت رئیس جمهوری الجزایر دیداری با صدام انجام گرفت. این دیدار خواه ناخواه سنگ محک دیپلماسی کشور در روزهای بحرانی انقلاب قبل از جنگ است. برخی معتقدند این دیدار می‌توانست ومی باید نقطه آغاز گفت‌و‌گوهای منجر به تفاهم دوهمسایه گردد ولی این‌طور نشد و یک فرصت طلایی از دست رفت. در مقابل صاحبنظرانی با طرح نکاتی از روانشناسی شخصی صدام او را مهار‌ناپذیر قلمداد کرده و می‌گویند جنگ در آن شرایط امری حتمی الوقوع و با اراده آهنین شخص صدام گره خورده بود. هردو نظریه ادله وشواهدی را مطرح می‌سازند که جای تأمل دارد. در این میان اما کم کاری دیپلماسی کشور قابل دفاع نیست و با ظرفیت نیروهای انقلاب برابری نمی‌کند. اینکه دیپلماسی در پیشگیری از جنگ چه رسالتی برعهده داشته سؤالی تاریخی- کارکردی است که با سه نفر از خبرگان حوزه سیاست وتاریخ جنگ، آقایان صادق زیبا کلام استاد دانشگاه وفعال حوزه اندیشه سیاسی، مسعود بختیاری امیر بازنشسته وعضو برجسته گروه معارف جنگ ارتش و محمد درودیان از راویان و پژوهشگران تاریخ جنگ و صاحب تألیفات متعدد در این زمینه، در میان گذاشتیم تا ضمن یک نشست با صراحت علمی به واکاوی این پرسش بپردازند. بی‌تردید دامنه بحث بسیار گسترده و پاسخ‌یابی برای گشودن این گره تاریخی مستلزم برگزاری نشست‌های متعدد است. «ایران» در حد طرح سؤال در سالگرد هجوم سراسری عراق به کشورمان اقدام به برگزاری این نشست کرده و امیدوار است این موضوع از سوی سایر رسانه‌های جمعی به تناوب پیگیری شود.
تشريح آخرين وضعيت اصولگرايان از زبان سخنگوي جامعه روحانيت مبارز در گفت‌وگو با «اعتماد»:
مقدمه: نبود احزاب قدرتمند و فراگير يكي از مشكلات اساسي است كه فضاي سياسي كشور با آن مواجه است. اين امر موجب مي‌شود احزاب در آستانه انتخابات فعال شوند و بعد از انتخابات نيز به خواب زمستاني بروند. غلامرضا مصباحي مقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز معتقد است كه در حال حاضر رسما بيش از ١٠٠ حزب كوچك وجود دارد كه اين احزاب از افراد كمي شكل گرفته است و در اين شرايط تنها اسم حزب وجود دارد نه واقعيت احزاب. او همچنين مي‌گويد كه با توجه به نبود احزاب فراگير نه مقبوليت‌ها حساب شده است و نه نفي و طردها و كنار نهادن‌ها. غالبا در نزديك انتخابات اتفاقاتي مي‌افتد كه اين اتفاقات افكار عمومي را تحت تاثير قرار مي‌دهد و حاصل اين تاثيرگذاري بر افكار عمومي انتخاب يك رييس‌جمهور است. مصباحي مقدم از همين منظر به وضعيت جريان اصولگرايي نيز مي‌پردازد. او معتقد است اين جبهه كه روزگاري يكدست و يكپارچه بود امروز چند شقه شده اما چاره‌اي هم براي رفع آن نيست. در ادامه، مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با غلامرضا مصباحي مقدم، سياستمدار اصولگرا، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و سخنگوي جامعه روحانيت مبارز را مي‌خوانيد:
حميدرضا آصفي، سخنگوي پيشين وزارت خارجه در گفت‌وگو با «اعتماد»:
مقدمه: حسن روحاني، رييس‌جمهور نخستين ماه‌ها از دولت دوازدهم را پشت سر مي‌گذارد؛ دولتي كه قرار است همزمان با تلاش براي حفظ توافق هسته‌اي با جامعه جهاني، اوضاع اقتصادي را سر و سامان بيشتري ببخشد و در حوزه منطقه‌اي نيز به كشورهاي همسايه نزديك‌تر شده يا در مسير تنش زدايي از رابطه با برخي از آنها گام بردارد. در چنين شرايطي در ايالات متحده مردي بر راس قدرت تكيه داده كه نه مشق سياست كرده و نه با حقوق و قوانين بين‌المللي آشناست. مردي كه حميدرضا آصفي، ديپلمات باسابقه كشورمان مي‌گويد بايد او را رييس‌جمهور اشتباهي خواند. ترامپ با ظاهر جمهوريخواهي كه دارد بر شيپور ايران‌ستيزي مي‌دمد و هردم نيز براي اين سر و صدا بهانه تازه‌اي پيدا مي‌كند. در چنين شرايطي اوضاع منطقه‌اي نيز جدا از بحران امنيتي در سوريه، عراق و يمن با برگزاري همه‌پرسي استقلال در منطقه اقليم كردستان عراق وارد فاز جديد و پرمخاطره‌تري شده است. اظهارات ضدايراني ترامپ در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، سخنراني حسن روحاني از تريبون مجمع، نگاه و برنامه رييس‌جمهور جديد امريكا به ايران، دستوركارهاي اقتصادي وزارت امور خارجه كشورمان و مساله همه‌پرسي استقلال كردستان عراق سوژه‌هايي بود كه در مصاحبه با حميد رضا آصفي، سفير پيشين ايران در آلمان شرقي، فرانسه و امارات و سخنگوي وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات با او در ميان گذاشتيم:
منطق فازي ابداع پروفسور لطفي‌زاده در گفت‌وگو با لطف‌الله نبوي
مقدمه: ١٦ شهريور سال جاري پروفسور لطفي‌زاده، رياضيدان، دانشمند علوم كامپيوتري و پژوهشگر هوش مصنوعي، مهندس برق و استاد بازنشسته دانشگاه كاليفرنيا، بركلي در ٩٦ سالگي در گذشت؛ دانشمندي كه به دشواري بتوان براي او مليت خاصي را متصور شد. در سال ١٢٩٩ خورشيدي از پدري اردبيلي كه خبرنگار روزنامه ايران بود و مادري روس كه پزشك كودكان بود، در باكو در جمهوري آذربايجان به دنيا آمد و همان‌جا تحصيلاتش را به زبان روسي آغاز كرد. در ده سالگي به علت قحطي ناشي از سياست‌هاي استالين در باكو با خانواده به ايران مهاجرت كرد. در تهران در مدرسه مبلغان امريكايي، انگليسي و فارسي آموخت و سپس به دبيرستان البرز رفت و ٨ سال در آنجا تحصيل كرد، همان جا نخستين‌بار همسر آينده‌اش في را ملاقات كرد. لطفي‌زاده جوان كه البته نام كاملش لطفعلي رحيم اوغلو عسكرزاده است، در دانشكده فني دانشگاه تهران در رشته برق تحصيل كرد و در دو سال نخست شاگرد اول بود. در سال ١٩٤٣ (١٣٢١ خ.) پس از فارغ‌التحصيلي از مسير قاهره به فيلادلفياي امريكا مهاجرت كرد و موسسه فناوري ماساچوست (ام.‌اي.تي) رفت و از آنجا در سال ١٩٤٦ (١٣٢٤ خ.) مدرك كارشناسي ارشد گرفت و به دانشگاه كلمبيا رفت؛ در حالي كه والدينش در نيويورك اقامت گزيدند. لطفي‌زاده دكتراي مهندسي برق را در سال ١٩٤٩ (١٣٢٧ خ.) از دانشگاه كلمبيا گرفت و سپس به عنوان استاديار ١٠ سال در اين دانشگاه فعاليت كرد. در سال ١٩٥٧ (١٣٣٥ خ.) به سمت استاد تمامي نايل شد و از سال ١٩٥٩ (١٣٣٧ خ.) در دانشگاه بركلي كاليفرنيا مشغول به كار شد. لطفي‌زاده مقاله تاثيرگذارش با عنوان «مجموعه‌هاي فازي» را در سال ١٩٦٥ (١٣٤٣ خ.) منتشر كرد؛ اثري كه تولد نظام نويني در دانش منطق را نويد مي‌داد. در نهايت نيز لطفي‌زاده در سال ١٩٧٣ (١٣٥١ خ.) نظريه منطق فازي را معرفي كرد. با اين همه متاسفانه در ايران كمتر به نام او برخورده‌ايم و حتي خبر درگذشتش انعكاس چنداني در رسانه‌هاي ايراني نيافت. منطق فازي چيست؟ اهميت آن در چيست؟ خاستگاه آن چيست و بر چه مباني‌اي استوار است؟ اين پرسش‌ها و مسائلي مبنايي‌تر درباره خود منطق و تاريخ تحولات آن را با لطف‌الله نبوي، استاد فلسفه و منطق دانشگاه تربيت مدرس در ميان گذاشتيم. دكتر نبوي از معدود اساتيد ايراني است كه سال‌هاست از منطق فازي سخن مي‌گويد و در آثارش به آن پرداخته است.
اقتصاد خير و شر و جست‌وجوي معناي اقتصاد در گفت‌وگو با حسين راغفر
مقدمه: هدف كتاب «اقتصاد خير و شر؛ جست‌وجوي معناي اقتصاد از گيل‌گمش تا وال استريت»، گفتن داستان اقتصاد است. نويسنده كتاب توماش زدلاچك، عضو شوراي ملي اقتصاد در پراگ است و آثارش جزو پرفروش‌ترين كتاب‌هاست. حسين راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا مي‌گويد «اقتصاد خير و شر» به محدوديت‌هاي عقل انسان اشاره‌هاي عميق و دقيق دارد و به اينكه آنچه كه انسان مي‌تواند در نهايت درك كند، خود محصول عوامل فرهنگي، اجتماعي و تاريخي خيلي كهني است كه به او به ارث رسيده است. وي درباره ترجمه كتاب نيز كه توسط احد عليقليان انجام شده مي‌گويد ترجمه اثر، فوق‌العاده روان است. مترجم كوشيده اشعاري كه غالبا حماسي هستند را در همان قالب حماسي ترجمه كند و در نتيجه، توانسته روح كلي افسانه‌ها و فرهنگي كه در كتاب منتقل شده را در ترجمه نيز حفظ كند. متن كامل گفت‌وگو با اين استاد دانشگاه را در ادامه مي‌خوانيد:
علي صوفي در گفت‌وگو با «اعتماد»:
مقدمه: «پايان يا ادامه ائتلاف با اعتدالگرايان و اصولگرايان معتدل» دوراهي پيش پاي فعالان سياسي اصلاح‌طلب در انتخابات آتي است؛ مساله‌اي كه البته سرنوشت جريان اصلاحات را رقم خواهد زد و تصميم‌گيري درباره آن كاري سخت به نظر مي‌رسد. علي صوفي، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه بايد با بررسي شرايط دست به انتخاب زد. او همچنين مساله ائتلاف پس از انتخابات را مطرح مي‌كند و آن را كارآمد‌تر مي‌داند. به گفته صوفي اصلاح‌طلبان از حالا نمي‌توانند براي چهار سال آينده تصميم‌گيري كنند. وزير تعاون دولت اصلاحات در عين حال معتقد است كه حفظ هويت اصلاح‌طلبي براي مديران و بازيگران اين جريان سياسي خط قرمز است. او البته در گفت‌وگو با «اعتماد» به اين مساله هم اشاره كرده كه اصلاح‌طلبان براي انتخابات رياست‌جمهوري كانديداهاي زيادي دارند. صوفي در ادامه با تاييد تحليل عباس عبدي كه گفته بود خطر تندروها در مقام جناح ثالث هنوز كشور را تهديد مي‌كند، گفته است: «تهديد اصلي اين است كه مديريت كشور دوباره در اختيار تندروها قرار بگيرد.»
قبلی۱۸بعدی