در گفتوگو با جمشید انصاری مطرح شد:
مقدمه:
جمشید انصاری هرچند بر صندلی سازمان امور اداری و استخدامیکشور تکیه زده است اما با سوابقی که طی سالیان گذشته با استانداری در دو استان کرد نشین و ترک زبان دارد، بارها و بارها شاهد تجمعات اعتراضی مردم در خیابانها بوده و نیک میداند که تحلیل سطحی این اتفاقات، مرحمیبرای درمانش نیست. برای همین در تحلیل اعتراضات اخیر در ایران، با وسواس از واژهها استفاده میکند، اینکه آیا معترضین نماد همه مردم بودند؟ اعتراضشان فقط به دولت و گرانی بود؟ و... سوالاتی است که او خودش در ابتدای بحث مطرح میکند که نشان میدهد وقایع اخیر را دقیقا زیر نظر داشته است.
او اسامیای که این روزها در مورد تجمعات مردمیبکار گرفته میشود، از «جنبش دهه هفتادیها» گرفته تا «جنبش گرانی» و «اعتراض مالباختگان» را قبول ندارد و با واژه جدیدی به تحلیل این مساله سیاسی روز مینشیند. او معتقد است که نوعی «نارضایتی انباشته» شده، همواره در کشور وجود دارد که اگر روزی بتواند مدیریت شده و رهبری درستی پیدا کند، ممکن است در قالب جنبش اعتراضی سر باز کند.
اگرچه این روزها بسیاری از تریبونهای مختلف در پی شناسایی دستهای پشت پرده و افشای نقش خارج نشینان در تجمعات اخیر هستند اما انصاری در توئیتی در همان روزهای تجمعات نوشته بود: «اینکه خداوند به انسان دو گوش و یک دهان داده است شاید به این دلیل است که دو برابر آنچه سخن میگوید بشنود! امروز ما مسئولان باید بیشتر بشنویم، اعم از پیشنهاد، نقد، اعتراض و حتی فریاد مردم را! آنها صاحبان کشور و ما کارگزار آنهائیم و بدون توجه به نظرات آنان کشور راه به جایی نمیبرد»!!
او این روزها معاون رییس جمهور و رییس سازمان امور اداری و استخدامیاست؛ اما وجهه اصلاحطلبی او و نزدیکیاش با سیدمحمد خاتمیو میرحسین موسوی بر کسی پوشیده نیست. کما اینکه نطقهایش در مجلس هشتم پس از انتخابات پرحاشیه سال 88 را خیلیها هنوز به یاد دارند. از این منظر او یکی از بهترین تحلیلگرانی است که میتواند به مقایسه تجمعات سال 88 و 96 پرداخته و آنها را ریشه یابی کند. چه آنکه آن زمان در مصدری سیاسی بود و امروزه در منصبی اقتصادی است و در هر دو برهه با جنس اعتراضها آشنایی داشت و حرفهایی برای گفتن دارد که اگر شنیده شود، میتواند منشا اثر باشد.
قریب به دو ساعت مهمان خبرآنلاین بود. از سوالات سیاست روز گرفته تا سوالات اقتصادی پیرامون لایحه بودجه 97 و حتی سوالات اجتماعی درباره وضعیت امور استخدامیو اشتغال را یک به یک پاسخ داد. مشروح گفتوگو با جمشید انصاری که از معدود چهرههای اصلاح طلب دولت خاتمیدر دولت حسن روحانی است را در ادامه بخوانید:
ناگفتههای محمد هاشمی از درگذشت «آیتالله»
مقدمه:
«آقای هاشمی در ماههای آخر عمرشان چند باری درباره وضعیت کشور صحبت کردند و تاکیدشان این بود که مردم راهشان را پیدا کردهاند و سفارششان هم به ادامه حرکت اعتدالی بود و در برابر مردم، گروههای افراطی را در اقلیت میدیدند. براساس گفتههای ایشان و آیندهنگریای که داشتند این اقلیت افراطی نمیتوانند کاری کنند هرچند که به حضورشان ادامه میدهند».
یکسالی میشود که «ستون انقلاب» درست در کنار «معمار کبیر جمهوری اسلامی» تن به خاک سپرده است که انتظار میرفت در این ۱۲ ماه تلاش بیشتری برای زنده نگهداشتن یاد آیتالله انجام شود اما از سویی اگر دید دیگری نسبت به ماجرا داشته باشیم بعید نیست با خودمان به این نتیجه برسیم که پذیرش سخنان «آیتالله» از مقطعی از سوی برخی مدعیان کاهش یافت و پذیرش این گزاره، لزوماً نیازمند بررسی حال و روز فعلی نیست. هاشمی از سال 88، آرامآرام پا به صحنهای گذاشت که او، همانی که انگار همیشه باید با صفاتی همچون «رئیس»، «فرمانده» و «سردار» از وی یاد میشد را به جایی رساند که مخالفان، «عمود خیمه فتنه» بخوانندش، «فائزه» و «مهدی»اش را روانه زندان و بازداشتگاه کردند، آخرین خطبه نماز جمعهاش را با شعار «مرگ بر فتنهگر» همراهی کنند، حتی محسن رفیقدوست هم از در کنایه و باب رفیقدوستی در این میان سنگتمام بیندازند! و در عقلانیت او شک کنند.
هاشمی اما انگار نه آن رفتارها را میدید، نه آن شعارها را میشنید، نه آن کنایهها را به خود میگرفت و نه آن رنگعوضکردنها را به روی خود میآورد؛ راه خودش را میرفت و در هر دیدار و مناسبتی که لب میگشود بازهم همان اندیشهها و راهکارهای آشنایش را طرح میکرد و بر آنها پای میفشرد. کار حتی به «عدم احراز صلاحیت»ش در انتخابات هم رسید، اما او بازهم از کوره در نرفت. نه گلایهای کرد، نه مخالفتی نشان داد؛ تنها مردم را به حضور حداکثری در انتخابات دعوت کرد و نتیجهاش هم انتخاب نزدیکترین کاندیدا به او، یعنی حسن روحانی بود.
شخصیتی که سابقه همراهیاش با «فرمانده جنگ» به سالهای دهه ۱۳۶۰ بازمیگردد و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولتش مشابه دولتهای پنجم و ششمِ «سردار سازندگی» و مشی سیاسیاش هم وامدار «اعتدالگرایی» رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اما کم نیستند تحلیلگرانی که گمان میکنند با درگذشت هاشمیرفسنجانی، دولت روحانی هم یتیم شده و شخص رئیسجمهوری دیگر راه و رسم گذشته را فراموش کرده و مسیری تازه پیش گرفته است. مسیری که به تعبیر کسانی همچون صادق زیباکلام به حدی از تصور عمومی دور است که «باید چراغی بهدست گرفت و به دنبال روحانی پیش از ۹۶ گشت».
اما اگر پای سخنان محمد هاشمی برادر کوچکتر آیتالله بنشینیم او برایمان چنین تحلیل می کند که هنوز شش ماه از آغاز دولت دوم روحانی نگذشته است و چهار سال زمان زیادی است؛ بنابراین از حالا نمیتوان سراغ ارائه چنین نظراتی رفت و روحانی را زود به قضاوت نشست. البته تأثیرات غیاب آیتالله به همین بحثها محدود نمیشود. رفتن او به تعبیر محمد هاشمی در این مصاحبه، آنقدر «دور از انتظار و غیرمترقبه» بود که همچنان حواشیاش را ۱۲ ماه به دنبال خود بکشاند و در آستانه سالروز درگذشتش، فائزه از وجودِ ۱۰ برابر حد مجاز رادیواکتیو در بدن پدرش پرده بردارد و فاطمه هم از وجود وصیتنامهای که اینک مفقود شده سخن به میان آورد. حواشیای که به نظر نمیرسد به این زودیها سایهاش از سر ماجرای درگذشت او کنار رود.
در چنین فضایی و در نخستین روزهای ناآرامیهایی که حالا پشت سر گذاشته شده است، محمد هاشمی میزبان ما میشود و در گفتوگویش با ایسنا، هم از حالوهوای خانواده هاشمی در این یکسال میگوید، هم ماجرای راهاندازی کمپین «پشیمانیم» را تحلیل و هم نظرش را درباره تجمعات اخیر بیان میکند. او نتیجه رفتار احمدینژاد با قوه قضائیه را نه صرفاً سخنان یک فرد علیه یکی از ارکان نظام، که سرآغاز ایجاد رخنهای در کشتی جمهوری اسلامی میداند که اگر مسدود نشود، همه را باهم غرق خواهد کرد. رئیس سازمان صداوسیما در دهه ۶۰ همچنین در این مصاحبه از آغاز پروژه هاشمیزدایی در دانشگاه آزاد سخن میگوید و ابعاد آن را تشریح میکند و البته گلایههایش از رویکرد صداوسیما نسبت به برادر بزرگترش را به صراحت به زبان میآورد.
مشروح گفتوگوی محمد هاشمی با ایسنا را در ادامه میخوانید:
واكاوي ناآراميهاي اخير در گفتوگو با محمدرضا تاجيك
اشاره:
سر خیابان، حجله گذاشتهاند. کمی جلوتر ساختمان شرکت ملی نفتکش است که بالاسر آن، تصویر ٣٠ دریانورد جانباخته در حادثه سانچی را نصب کردهاند و صدای قرآن تا نیمههای کوچه به گوش میرسد. دستههای گل سفید و پلاکاردهای عزا، دو طرف کوچه بیشازپیش داغ این روزها را به رخ میکشد. برای مصاحبه با محمدرضا تاجیک وارد دفتر او در همین خیابان شدم تا درباره ماهیت اعتراضات اخير و مواجهه اصلاحطلبان با شرایط جدید صحبت کنیم. تاجیک تلاش کرد در طول مصاحبه تأکید کند پیش از آنکه بخواهد نامی بر این اعتراضها بگذارد و آنها را در ظرف نظری ببرد، بیشتر باید بگوید این پدیده، چه نیست.
او از نفرت و عصبانیت متراکم و متقاطعی در جامعه سخن گفت که نتیجهاش چنین شد و در پاسخم به این سؤال که چرا الان چنین شد، گفت: در انقلابات رنگی که در بلوک شرق اتفاق افتاد، اصطلاحی داشتند: «حالا وقتشه». تاجیک به اصلاحطلبان توصیه کرد با بهمحاقرفتن این وقایع، اصلاحطلبان به تعطیلات تاریخی نروند. او گفت: «کار ما به صورت جدی از حالا شروع شده است. اگر در تعطیلات تاریخی هم بودیم، باید این تعطیلات را رها کنیم و برگردیم. بنشینیم و ببینیم چگونه میتوانیم تدبیر و تمهید کنیم که این وقایع ققنوسوار از خاکستر خود برنخیزد». به گفته او: «فردای بعد از این وقایع در کشور ما، فردای دیگری است. بیتردید، تاریخ ما با این وقایع ورق ميخورد».
احمد توکلی در گفتوگو با «شرق»:
اشاره:
احمد توکلی، سیاستمدار اصولگرا که اقتصاد خوانده و چندین دوره نماینده مجلس بوده در این سالها سعی کرده خود را با برند یک سیاستمدار «ضد فساد» تعریف کند. او مؤسسهای هم با عنوان دیدهبان شفافیت و عدالت تأسیس کرده است. این مؤسسه قرار است به پروندههای حقیقی و حقوقی درباره فساد ورود کند. مؤسسه او گاهی هم نشست خبری برگزار میکند و درباره فعالیتهایش گزارش میدهد. توکلی بارها گفته که فساد اقتصادی در کشور به مرحله «فساد ساختاری» رسیده است. به بهانه تجمعات اعتراضی اخیر با او گفتوگو کردهایم؛ بهویژه که آغاز برخی از این تجمعات هم با ورود مالباختگان مؤسسات مالی به خیابان رقم خورد. احمد توکلی اصولگراست و این ریشه تفکر اصولگرایی او حتی در منش فسادستیزیاش هم نمودار است.
مثلا وقتی از او سؤال میشود که آیا به نظر شما نباید از سهم بودجه مؤسسات غیردولتی بهنفع بودجه عمومی مردم زد؟ مخالفت میکند و میگوید این مؤسسات باید نظارتپذیر شوند در صورتی که بودجههایشان را در راستای اهداف و برنامههای خود مصرف کردهاند، دلیلی بر حذف بودجه آنها نیست. او معتقد است: «اگر آن مؤسسه ١٠درصد هم مقبولیت داشته باشد اما کاری که میکند مورد نیاز جامعه باشد، حق دارد بودجه بگیرد». او ما را متهم میکند که به «دیکتاتوری اکثریت» معتقد هستیم، گویی تعیین بودجه برای برخی نهادهای خاص فرهنگی مرتبط با حریم خصوصی اقلیتی است که حتی مخالفت یک اکثریت در انتخابات با این نگاه خاص هم نمیتواند باعث حذف ردیفهای بودجه خاص شود.
ریشهیابی انتقادات تند وحید جلیلی و باقر قالیباف از اصولگرایان در گفتگوی «بهار» با فیاض زاهد
اشاره: اکنون که آبهای انتخابات از آسیاب افتاده و ائتلاف اعتدالیون و اصلاحطلبان به اهداف خود رسیده اند و کم کم آتش اختلاف میان اصولگرایان شکست خورده از ملت شروع به زبانه کشیدن است. محمدباقر قالیباف در نامهای که اخیرا منتشر کرده، تیغ انتقادها را بر پیکره هم صنفانش کشیده و آب سردی بر پیکره ائتلاف اصولگرای جمنا ریخته است. وی در نامه سرگشاده خود ضمن تاکید بر «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصولگرایی»، حرکت به سمت نواصولگرایی از طریق «خودانتقادی» را چاره کار دانسته است. همچنین وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی مغلوب انتخابات 92 و یار ابراهیم رئیسی مغلوب انتخابات 96 نیز اخیرا در سخنرانی با عنوان «آسیب شناسی جریان اصولگرایی» برای نشان دادن انحراف در جریان اصولگرایی مفاهیم جدیدی را مطرح میکند از جمله «خواص منحرف، اصولگرایی قلابی! حزب الله واقعی و حزبالله دروغین، اصولگرایی سکولار! جریانات هلو – لولو، دوپینگیهای قدیم؛ مافنگیهای جدید!
ارزيابي حكم رهبري در ارتباط با انتصاب اعضاي مجمع تشخيص مصلحت در گفتگوي بهار با داريوش قنبري
مقدمه: در حالی که حکم قبلی مجمع تشخیص مصلحت نظام به سال ۹۰ بر میگردد و با توجه به مدت پنج ساله احکام اعضای این مجمع و همچنین فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص در سال ۹۵، انتظار میرفت انتخاب اعضای جدید سال گذشته انجام شود، اما در نهایت مقام معظم رهبری روز گذشته رئیس مجمع و اعضای حقیقی و حقوقی آن را مشخص کردند. از جمله مهمترین زوایای این حکم انتصاب، انتخاب آیتالله هاشمی شاهرودی به عنوان رئیس مجمع، انتصاب آقایان رئیسی و قالیباف به عنوان اعضای جدید و همچنین ابقای محمود احمدینژاد به عنوان عضو حقیقی در دور هفتم مجمع تشخیص مصلحت است. درباره این حکم و زوایای آن با داریوش قنبری از فعالان سیاسی اصلاح طلب به گفتوگو نشستیم. او معتقد است آیتالله هاشمی شاهرودی فردی معتدل و میانهرو است و میتواند فضا را از افراط و تفریط خارج کرده و به سمت میانهروی هدایت کند، بنابراین بهترین گزینه برای جایگزینی آیتالله هاشمی رفسنجانی است. وی همچنین درباره ابقای احمدینژاد با بیان اینکه او تجربه مفیدی ندارد و نتوانسته منشا خدمات قابل قبولی در کشور باشد و سیاستهای او آسیبهای فراوانی را به کشور زده است، میگوید: «در نهایت، بخشی از افراد جامعه ما تفکری مانند تفکر او دارند و بنابراین این نوع تفکر هم باید در مجمع تشخیص کهترکیب فراجناحی دارد، حضور داشته باشد.» مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
یاسر هاشمی: گزارش شورای امنیت ملی، روحانی را قانع نکرد
مقدمه:
برخلاف دخترها، از لفظ «بابا» برای پدرش استفاده نمیکند. او را «حاجآقا» یا «آقای هاشمی» خطاب میکند. با یاسر هاشمی درباره ١٠ماه پایانی عمر پدرش صحبت کردیم. صبحی که برای گفتوگو رفتیم، در حال تدارک برنامههای بزرگداشت نخستین سالگرد پدرش بود. از او هم، مانند دیگر فرزندان آیتالله، ردی در خاطراتش بهجا مانده است، از جمله روایتی که پدرش در مقدمه کتاب خاطرات مربوط به سال ٦٧ درباره او و مهدی نوشته است: «مهدی و یاسر هم پس از آموزشهای کوتاه نظامی پای ثابت جبهه و در خطوط مقدم بودند و اطلاعات دستاول، نیازها و مشکلات و وضع جبهه را به من میدادند و حتی پس از مجروحشدن یاسر و مصدوم شیمیاییشدن مهدی، پس از معالجات ابتدایی به جبهه بازگشتند».
یاسر، کوچکترین فرزند مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، متولد سال ٥٠ است. در این سالها مدیریت دفتر آیتالله هاشمی در دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات استراتژیک را برعهده داشت و حالا هم در دفتر نشر معارف انقلاب که مربوط به انتشار آثار و خاطرات هاشمی است، مشغول شده است. او در میانههای گفتوگو، گریزی هم به سانسور و ممنوعیتهای پدرش در دولتهای اصلاحات و احمدینژاد زد؛ از اینکه بعضا ممنوعیتهایی برای ملاقاتهای پدرش ایجاد میشد. از نقش آیتالله در نامزدی سیدحسن خمینی برای خبرگان پنجم گفت و جلساتی که برای انتخابات ریاستجمهوری برگزار کرده بود. بعد هم به روایت روزهای آخر زندگی پدرش پرداخت و شبی که فوت شد.
به گفته یاسر، شورای عالی امنیت ملی گزارشی را درباره فوت پدرش تهیه کرده که مورد قبول فرزندان هاشمی قرار نگرفته و حسن روحانی دستور داده تا دوباره پرونده مربوط به درگذشت آیتالله باز شود. از او درباره علت حساسیت آیتالله هاشمی به پرونده مهدی هم سؤال کردم. او از تلاشهای مرحوم، برای بازگشت پرونده به دیوان عالی سخن گفت و جزئیاتی از ملاقات پدرش با مقام معظم رهبری را هم تشریح کرد. ممنوعالخروجی و روایت ارتباط سردار سلیمانی با آیتالله هم از دیگر محورهای این گفتوگوست که مشروح آن در ادامه میآید.
در گفتوگوی «صبح نو» با حجت الاسلام ذوعلم مطرح شد
اشاره:
حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون پژوهشی موسسه حفظ و نشر آثار رهبری است که سهم جدی در تحقق کتاب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب داشته است. با او به گفت و گو نشستیم تا زوایای مختلف این اثر پژوهشی گرانسنگ و تعاملات موسسه حفظ و نشر آثار رهبری و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم.
عبداله ناصری در گفتوگو با «بهار» از همنوایی رادیکالهای داخلی با آمریکا و متحدانش گفت
مقدمه:
استراتژی که ترامپ علیه ایران در پیش گرفته، در داخل کشور از طرف تندروها واکنشی متفاوت داشته است. در حالی که ملت ایران دعوت به وحدت میشوند، گویی برخی از جریانهای تندرو قصد دارند مانند همیشه به طبل تفرقه بکوبند و حتی میگویند در چنین شرایطی نیازی به وحدت همه ملت نیست. با عبداله ناصری درباره رفتار سیاسی تندروها و همچنین وزرایی معرفی نشده دولت برای وزارت خانههای علوم و نیرو به گفتوگو نشستیم. عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات در ارتباط با رفتار سیاسی رسانهای رادیکالها و دلواپسان داخلی نسبت به راهبرد جدیدترامپ معتقد است آنها در برابر برجام کاری جز همصدایی و همنوایی با آمریکا و صهیونیستها و امثال عربستان سعودی ندارند. وی همچنین از دغدغه اش در ارتباط با وزیر علوم دولت روحانی نیز گفت. مشروح گفتوگوی بهار با عبدالله ناصری را در ادامه میخوانید:
شفافسازی درباره موسسات مالی و اعتباری در گفتوگوی «آسمان آبی» با امیر خجسته، نایب رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی
مقدمه: درباره بسته شدن پرونده موسسات اعتباری غیرمجاز تا پایان سالجاری، بارها مباحثی از سوی نهادهای حاکمیتی ازجمله مقامات بانک مرکزی مطرح شده است. موسسات غیرمجازی که به سرعت رشد کرده و سپردههای بخشی از جامعه را با وعده سودهای کلان جذب کردند، اما پس از وقوع بحران، هیچ شخص یا نهادی پاسخگویی در این رابطه را برعهده نگرفت. امیر خجسته، نایب رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور و رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شورای اسلامی ضمن تایید این موارد، بر نقش نظارتی بانک مرکزی تاکید میکند و معتقد است بانک مرکزی بهعنوان متولی کار کوتاهی کرده و باید پاسخگوی مسائل پیش آمده باشد. خجسته همچنین در این گفتوگو، آمادگی خود را برای مناظره تلویزیونی با معاون نظارت بانک مرکزی در رابطه با نظارت بر موسسات اعتباری غیرمجاز اعلام کرد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
«خروج نیروهای مسلح از بنگاهداری» در گفتوگوی «آسمان آبی» با عباس سلیمینمین
مقدمه: صحبتهای امیر سرتیپ حاتمی، وزیر دفاع دولت دوازدهم، درباره فرمان مقام معظم رهبری برای خروج نیروهای مسلح از بنگاهداری، بحثهای زیادی را در زمینه حدود و ثغور این موضوع ایجاد کرد. در راستای این موضوع و مسائل پیرامونی آن با دکتر عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و فعال اصولگرا، گفتوگو کردهایم. در ادامه متن تفصیلی این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
واگذاری بنگاههای نیروهای مسلح در گفتوگوی «آسمان آبی» با محمدباقر بهشتی، استاد اقتصاد دانشگاه تبریز
مقدمه: سرتیپ احمد حاتمی، وزیر دفاع، در گفتوگویی اعلام کرد که مسئولیت واگذاری بنگاههای نیروهای مسلح «از طرف مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار شده و ستاد کل در کل نیروهای مسلح این موضوع را دنبال میکند تا این نیروها از کارهای اقتصادی غیرمرتبط به هر دلیل، خارج شوند.» این خبر تاریخی، اندیشمندان حوزه سیاسی را به یاد این سخن نغز فیلسوف یونانی، افلاطون میاندازد که میگفت «در مدینه فاضله پاسداران و سربازان حق مالاندوزی و فعالیت اقتصادی ندارند.» او معتقد بود جنگاوران باید یکسره در فکر حفاظت شهر از دشمنان باشند. این موضوع، محملی شد که به سراغ دکتر محمدباقر بهشتی، استاد اقتصاد دانشگاه تبریز، برویم و از او درباره این موضوع بیشتر بپرسیم. شرح این گفتوگو را در ادامه خواهید خواند.