تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۵۴۲
پایگاه بصیرت / جعفر بلوری

(روزنامه كيهان ـ 1395/06/28 ـ شماره 21444 ـ صفحه 2)

بزرگترین بسته کمک نظامی تاریخ آمریکا به اسرائیلی‌ها با رقم نجومی 38 میلیارد دلار، همین چند روز پیش از سوی مقامات آمریکا رسما تایید شد. این کمک نظامی برای یک دوره 10 ساله است. کمک نظامی دوره قبلی آمریکا به این رژیم که زمان آن سال 2018 تمام می‌شود، 30 میلیارد دلار بود. برخی مقامات سیاسی آمریکا گفته‌اند، این میزان کمک هنوز ناچیز است! و باید باز هم کمک‌های نظامی بیشتری به اسرائیل کرد! اما همزمان با مسلح‌تر شدن صهیونیست‌ها و خطرات جدی که منطقه از جانب تروریست‌های رنگارنگ با آنها مواجه است، عده‌ای در داخل می‌گویند ایران باید توانمندی‌های نظامی خود را کاهش دهد، دست به «خود تحریمی» و«متحد تحریمی» بزند تا اقتصادش شکوفا شده و قدرتمند شود! وعده‌ای که قرار بود همان 3 سال پیش با مذاکرات هسته‌ای به آن برسیم. در این باره گفتنی‌هایی هست:

1- بنابر اعلام صریح مقامات صهیونیستی، بزرگترین دشمن اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران است. حزب الله لبنان و مقاومت منطقه نیز گروه‌هایی نزدیک به ایران هستند که جزو دشمنان درجه یک اسرائیل محسوب می‌شوند. از طرفی اسرائیل مدتی است، روابط خوب خود با رژیم‌های مرتجع عربی را علنی کرده و نشان داده با این کشورها نه تنها مشکلی ندارد بلکه جزو متحدین استراتژیک آنها نیز هست. بنابراین هدف قطعی از ارائه چنین کمک‌های نظامی بی‌سابقه‌ای، تقویت بنیه نظامی رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و متحدین‌اش است. با وجود چنین حقایق و تهدیدات آشکار، عقل حکم می‌کند، به توانمندی‌های نظامی کشورمان اضافه کنیم یا از آن کم کنیم؟! پاسخ روشن‌تر از آن است که نیاز به استدلال داشته باشد.

2- براساس ایمیل لو رفته‌ای که خبرگزاری‌ها نوشته‌اند متعلق به «کالین پاول»، وزیر خارجه دولت بوش پسر است، در سال 2015 وی خطاب به «جفری لیدز» حامی مالی حزب دموکرات آمریکا می‌نویسد، 200 کلاهک هسته‌ای اسرائیل به سمت ایران نشانه رفته است! سوای از اینکه اسرائیل جرات انجام چنین غلطی را دارد یا خیر، خود این نکته که رژیمی با مختصات اسرائیل به منطقه تحمیل و بیخ گوش کشور عزیزمان ایران قرار داده شده، کافی است تا به لحاظ نظامی کاملا هوشیار و آماده باشیم. حال باید پرسید با وجود رژیمی که به هیچ اصل و اصولی متعهد نیست و جز توهمِ « نیل تا فرات» به چیز دیگری نمی‌اندیشد، و غیر از ایران از هیچ کشوری نمی‌ترسد و برای تضعیف متحدانمان حاضر است دست به هر کاری-تاکید می‌شود- هر کاری بزند، باید از توانمندی‌های نظامی کشورمان کاسته شود؟!

3- این فقط رژیم صهیونیستی نیست که طی سال‌های گذشته اقدام به تقویت بنیه نظامی خود کرده است. بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشور صنعتی ژاپن هم 6 سالی می‌شود که با تغییر قانون اساسی خود و افزایش بی‌سابقه بودجه نظامی‌اش، از لاک دفاعی و وضعیتی که آمریکا با نوشتن قانون اساسی بر آن تحمیل کرده بود، خارج شده است. طبق قانون اساسی تحمیلی آمریکا بر این کشور پس از جنگ جهانی دوم، نظامیان ژاپنی نمی‌توانند در ماموریت‌های برون‌مرزی شرکت کنند، اما با اصلاح قانون اساسی، این کشور در حال ورود به عرصه‌های گسترده‌تر نظامی در سطح جهان است. ژاپنِ پیشرفته و صنعتی هم برای گسترش توانمندی‌های نظامی خود دلایلی عنوان کرده از جمله اینکه گفته، با وجود کشورهایی مثل چین و کره شمالی «باید» توانمندی‌های نظامی‌اش افزایش یابد!

4- هیچ کس منکر این نیست که جمهوری اسلامی ایران در وسط ناامن‌ترین منطقه کره زمین یعنی منطقه غرب آسیا قرار گرفته و هدف همه این ناامنی‌ها نیز همین ایران است. مراکز اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به کمک برخی کشورهای غربی مثل آمریکا و چند کشور مرتجع عربی، با راه انداختن قائله داعش و برای مقابله با ایران است که منطقه را به آتش کشیده‌اند. صدها هزار نفر طی 5 سال گذشته به دست تکفیری‌های آدمخوار، به فجیع‌ترین شکل‌ها سلاخی شده و می‌شوند و همه این جنایات قرار بود در ایران صورت بگیرد تا اسرائیل در حاشیه امن قرار داشته باشد! طبق اعتراف مقام‌های سیاسی و نظامی سابق آمریکا و به گواه مسیری که تحولات به سمت آن هدایت می‌شود، هدف نهایی و اصلی از راه‌اندازی قائله تکفیری‌ها عراق یا سوریه نیست. در چنین شرایطی نباید بزرگترین مانع ورود تکفیری‌ها به ایران یعنی توانمندی‌های خارق العاده نظامی‌مان را به سرنوشت توانمندی‌های هسته‌ای خود دچار کنیم. آن هم با این توهم که کاهش توان نظامی به افزایش رفاه اقتصادی منتهی می‌شود!

5- می‌گویند دلیل بی‌خاصیت شدن برجام، احساس «ناامنیِ احتمالی» است که شرکت‌های خارجی از توانمندی‌های نظامی ایران احساس می‌کنند و اشاره نمی‌کنند به این که، ترس از بازگشت تحریم‌های آمریکا باعث وحشت شرکت‌های غربی از ورود به بازار ایران شده است. اگر آزمایش موشکی ارتش و سپاه باعث ترس شرکت‌های خارجی از ورود به ایران می‌شود، تضعیف توانمندی‌های نظامی کشورمان در حد اولی باعث ایجاد ناامنی در کشور و تبدیل شدن ایران عزیز به افغانستان یا سوریه‌ای دیگر خواهد شد. در این صورت آن یکی دو شرکت کوچکی هم که پس از برجام یکی دو قرارداد غیرالزام‌آور با ایران امضاء کرده‌اند نیز حاضر به همکاری با شرکت‌های ایرانی نخواهند شد.

6- یکی دیگر از مباحثی که توانمندی‌های نظامی و اقتدار منطقه‌ای کشورمان را نشانه رفته، مسئله (Financial Action Task Force) FATFیا همان «گروه ویژه اقدام مالی» است. این اظهارات که باید با کاستن از توانمندی‌های نظامی، اقتصاد را شکوفا کنیم، همان کارکرد را دارد که FATF دارد. این سازمان که ایران را در لیست سیاه خود قرار داده، کارویژه خود را «پیگیری شفافیت مبادلات مالی برای مبارزه با پولشویی» خصوصا در قالب معاملات مواد مخدر و مقابله با تامین مالی تروریسم اعلام کرده است. غربی‌ها می‌گویند ایرانی‌ها برای اینکه بتوانند از شر تحریم‌هایی که قرار بود با برجام خلاص شوند! خلاص گردند، باید به سازوکاری که آنها تعریف می‌کنند، عمل کنند. مثلا در تعریف این سازمان به اصطلاح مستقل سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت دفاع، صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز انصارالله یمن و جنبش حزب الله تروریست است؛ جنبشی که بطور همزمان، با اسرائیل و داعش و النصره می‌جنگد و از قضا روزگار همه آنها را هم سیاه کرده است! این یعنی تا زمانی که ما با داعش و النصره و اسرائیل و گروه‌های وحشی دیگر می‌جنگیم، از لیست سیاه آنها خارج نخواهیم شد! مقابله کردن با جنبشی که پروژه داعش برای ورود به ایران را ناکام گذاشته تنها یکی از خروجی‌های FATF است. مخلص کلام این که، گروه ویژه اقدام مالی قرار نیست موانع شکوفایی اقتصادی را از جلوی راه ایران بردارد، بلکه قرار است موانع ورود تکفیری‌ها به ایران عزیز را از جلوی پای داعش بردارد.

7- تضعیف توانمندی‌های هسته‌ای ایران را اگر نتیجه تحریم‌های غرب بگیریم، نابودی امنیت بی‌نظیر کشورمان را باید نتیجه پذیرفتن FATF و پیشنهاد کاستن از توانمندی‌های نظامی‌مان بگیریم. با این تفاوت که در برجام غرب ما را تحریم کرد اما در FATF قرار است خودمان خودمان را تحریم کنیم!

http://kayhan.ir/fa/news/85782

ش.د9502357