تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۲۶۰
(روزنامه اطلاعات - 1396/02/17 - شماره 26712 - صفحه 12)

انتشار سند جديد حماس که با تغييرات مهمي همراه بوده است اين سوال را مطرح مي‌‌کند که تفسير عملي اين تغييرات در سطح تاکتيکي خواهد بود يا راهبردي و اينکه آيا اين تغييرات به مفهوم خروج اين جريان از مدار مقاومت است يا نه.

به گزارش خبرگزاري تسنيم، رئيس دفتر سياسي حماس از سند جديد اين جنبش رونمايي کرد،اما بلافاصله پس از رونمايي و انتشار اين سند جديد گمانه‌زني‌ها درباره نوع تغييرات و ماهيت اين سند در رسانه‌ها مطرح شد.هر چند که هنوز به اين موضوع آنطور که بايد پرداخته نشده است و سئوالات زيادي درباره اين سند براي افکار عمومي مطرح است .در نماي کلي مي‌توان دليل صدور اين سند را شرايط جنبش مقاومت اسلامي حماس و تلاش آن براي ايجاد تغييراتي متناسب با آن شرايط دانست. هر چند که برخي تلاش مي‌کنند تغييرات ايجاد شده در سند جديد حماس در مقايسه با سند 1988 اين جنبش را به نوعي عقب‌نشيني اين جنبش در زمينه مقاومت قلمداد کنند، حقيقت ماجرا گوياي نکات متفاوتي است.به عبارتي حماس با اين سند جديد چند هدف را در دو سطح داشته است. يکي زمينه‌سازي براي توافق ملي و همکاري با ساير جريان‌هاي فلسطيني و دومي تلاش براي جلب رضايت نسبي برخي طرف‌هاي خارجي. در اين زمينه حماس در واقع نه به سمت طرف خاصي اصطلاحاً "غش" کرده و نه سعي کرده که در مقايسه با گذشته با کشور يا جريان خاصي زاويه قابل ملاحظه‌اي پيدا کند.

پذيرش مرزهاي 1967

از جمله نکات مهمي که پس از انتشار سند جديد در رسانه‌هاي خارجي مطرح شد، به رسميت شناختن مرزهاي 1967 است که در بند 20 سند جديد به آن اشاره شده، اما بند 19 بر اين نکته تاکيد مي‌کند که حماس هرگز رژيم صهيونيستي را به رسميت نخواهد شناخت. به عبارتي حماس با مرزهاي 1967 موافقت کرده اما لزوماً اين مسئله را به معناي عقب نشيني از کل اراضي تاريخي فلسطين نمي‌داند.

فلسطينِ «از نهر تا بحر»

در بند دو اين سند همچنان به فلسطين به عنوان فلسطينِ «از نهر تا بحر» اشاره مي‌شود که از رود اردن در شرق تا درياي مديترانه در غرب است.پذيرش مرزهاي 1967 مي‌تواند دو آورده براي حماس داشته باشد. يکي اينکه از فشارهاي بين‌المللي بکاهد و زمينه را براي تعامل با طرف‌هاي خارجي هموار سازد و از طرفي ديگر در سطح داخلي مقدمات همکاري با جريان‌هاي داخلي از جمله فتح را فراهم کند.

قدس پايتخت کشور فلسطين است

در بند 10 سند بر اين نکته تاکيد شده که «شهر قدس پايتخت کشور فلسطين است». در اين بند همچنان آمده است که «ملت فلسطين هرگز از ذره اي از خاک آن چشم پوشي نکرده و کوتاه نخواهد آمد و تمامي اقدامات رژيم صهيونيستي در قدس اعم از يهودي سازي، شهرک‌سازي و تلاش براي تحريف حقايق و از بين بردن آثار و نشانه‌هاي آن باطل و بيهوده است.»

عدم اشاره به اخوان‌المسلمون در سند جديد

در اکثر نقاط سند جديد از کلماتي نظير «اسلامي» و «مسلمان» استفاده شده است و در آن اشاره‌اي به جريان «اخوان المسلمون» نشده است. اين در شرايطي است که در ميثاق 1988 حماس به روابط اين جنبش به اخوان المسلمون اشاره شده بود. دليل اين اقدام را شايد بتوان به کاهش تنش‌ها با دولت فعلي مصر قلمداد کرد.در شرايطي که نوار غزه در محاصر است، جنبش حماس احتمالاً ترجيح داده است تا در اين زمينه به جلب رضايت طرف مصري نيز بپردازد.محمود الزهار در ژانويه سال 2017 از سفر مقامات حماس به قاهره براي مذاکره با مقامات مصر خبر داده بود. وي آن موقع گفت:اسماعيل هنيه،موسي ابومرزوق و روحي مشتهي در قاهره به سر مي‌برند و با مقامات مصر درباره مسائل مربوط به باريکه غزه و روابط دوجانبه مذاکره مي‌کنند. الزهار همچنين گفته بود که روابط اين جنبش با مصر در حال بهبودي است.

تفکيک بين يهوديت و صهيونيسم

در بند 16 سند جديد حماس در ابتکاري جديد تلاش شده تا بين يهوديت و صهيونيسم تفكيك قائل شود. در اين بند آمده که مبارزه با پروژه صهيونيسم جنگ با يهوديان به علت دين آنها نيست، و حماس هرگز با يهوديان صرفاً بخاطر يهودي بودن وارد نبرد نشده است، بلکه عليه صهيونيست‌هاي اشغالگر و غاصب وارد مبارزه شده است.اين در شرايطي است که در ماده 28 ميثاق 1988 حماس عنوان شده بود که اسرائيل، يهوديت و يهوديان براي اسلام و مسلمانان چالش ايجاد مي‌کنند.به نظر مي‌رسد مخاطب اين بند بيشتر قشر و طرف اروپايي و غربي باشد، چرا که در محافل اروپايي بهانه «يهودستيزي» به عنوان ابزار تبليغات منفي عليه فلسطيني‌ها از جمله حماس استفاده مي‌شود. به عبارتي رسانه‌ها سعي مي‌کنند مشکل و مقابله فلسطيني‌ها با اشغالگري و اقدامات صهيونيست‌ها را به شکلي وارونه و تحت عنوان مشکل با «يهوديت» جلوه دهند،اما به نظر مي‌رسد اقدام جديد در تفکيک بين يهوديان و صهيونيست‌ها بتواند تا حدودي از فشارهاي اروپايي بر حماس بکاهد.

حذف بند مربوط به نابودي موجوديت اسرائيل

يکي از بندهاي مهم تاسيس حماس در سال 1988 که از سوي رهبران اين جنبش بر آن تاکيد شده بود دعوت صريح به لزوم از بين بردن موجوديت اسرائيل بود که در سند جديد حماس حذف شده است.اينکه چرا چنين بندي در سند جديد حذف شده نياز به بحث مفصل‌تري دارد که بايد به آن پرداخت. اما مختصراً مي‌توان حذف اين بند را در نتيجه فشار برخي کشورهاي عربي يا کشورهاي منطقه‌اي دانست که با جنبش حماس در تماس هستند و در طرف ديگر با رژيم صهيونيستي نيز ارتباط آشکار يا مخفيانه دارند. چرا که به زعم آنها اين کار مي‌تواند از شدت فشارها بر اين جنبش بکاهد. هر چند که اين بند در سند جديد حذف شده، اما حماس همچنان بر ادامه مقاومت تاکيد کرده است.

تاکيد بر ادامه مقاومت

در بند يک سند جديد هدف حماس «آزادسازي فلسطين و مبارزه با پروژه صهيونيسم» عنوان شده و در بخش مقدمه آمده است که مقاومت «تا تحقق پروژه آزادسازي، بازگشت آوارگان و تشکيل کشور با حاکميت کامل به پايتختي قدس ادامه خواهد داشت.

سلاح مقاومت روي زمين گذاشته نمي‌شود

در بند 25 سند جديد به بحث سلاح و مقاومت مسلحانه جنبش حماس اشاره شده و بر ادامه مقاومت تاکيد شده است. اين بند مي‌نويسد:«مقاومت در برابر رژيم اشغالگر با تمامي ابزارها و راهکارها حق مشروع و مسلم ملت فلسطين است که اديان آسماني و عرف و قوانين بين المللي آن را به رسميت شناخته است و در راس آن نيز مقاومت مسلحانه قرار دارد که گزينه اي راهبردي براي دفاع از اصول و بازپس گيري حقوق ملت فلسطين است.» سند جديد در اصل ورود حماس به يک روند سياسي جديد است که با پيچيدگي‌هاي خاص خود مواجه خواهد شد. کنار گذاشتن سلاح در اصل ماهيت مقاومتي حماس را مي‌تواند دچار خلل کند. به نظر مي‌رسد اين جنبش با هدف حفظ ماهيت مقاومتي خود و اهرم‌هاي خود در آينده همچنان بر ادامه مقاومت مسلحانه تاکيد دارد.

مخالفت با پيمان اسلو براي عدم تکرار ماجراي سازش فتح

از نکات مهمي که در اين حين مطرح مي‌شود اين است که حماس الان که روند سياسي جديد را شروع کرده، بايد مراقب باشد تا ماجراي دهه 1990 که بر سر جنبش فتح آمد و منجر به پيمان اسلو شد، اين بار براي حماس تکرار نشود. هر چند که حماس در بند 21 سند جديد خود به مخالفت و رد پيمان اسلو تاکيد مي‌کند. بند 21 مي نويسد: پيمان اسلو و ملحقات آن با قواعد آمره حقوق بين الملل تعارض دارد؛ به گونه‌اي که تعهداتي را ايجاد کرده که با حقوق غير قابل دخل و تصرف ملت فلسطين منافات دارد. به همين خاطر حماس اين موافقت نامه‌ها را رد مي‌کند.

جمع‌بندي

در مجموع مي‌توان گفت که حماس در سند جديد خود تقريبا راهبرد اصلي خود يعني «مقاومت» را حفظ کرده، اما در تاکتيک خود تغييراتي را ايجاد کرده است. اينکه «تفسير عملي اين تغييرات چه خواهد بود» و «در عمل چه اتفاقاتي رخ دهد» و سوالاتي از قبيل اينکه «بخش‌هاي سياسي و نظامي حماس در خصوص اين تغييرات آيا اتفاق نظر دارند يا نه»، «طرف‌‌هاي غربي آيا به اين ميزان تغييرات رضايت خواهند داد يا نه» و اينکه «آيا اين تغييرات به همينجا ختم خواهد شد يا نه» سوالاتي هستند که همچنان مطرح هستند.قطعا طرف اروپايي و غربي از برخي تغييرات ايجاد شده در سند جديد حماس استقبال خواهند کرد، اما اينکه آنها به اين ميزان تغييرات قناعت کنند، امري بسيار بعيد است. به همين دليل بايد همچنان انتظار حضور جنبش حماس در گروههاي تروريستي را داشت، چرا که طبق سند جديد بناست که حماس به مقاومت مسلحانه خود ادامه دهد. از سويي ديگر بعيد است که حماس هم براي تغيير اين شرايط سلاح خود را بر روي زمين بگذارد، زيرا هويت اين جريان در «ماهيت مقاومتي» آن گره خورده و هرگونه عقب نشيني از آن به مفهوم خودزني خواهد بود.

شرايط منطقه و جهان در وضعيتي خاص قرار دارد. دولت دونالد ترامپ در آمريکا بر سر کار آمده و ويژگي‌هاي منحصر به فرد خود را دارد. نوار غزه هم مدت‌هاست که تحت محاصره است. اعراب و برخي کشورهاي منطقه‌اي نيز آشکارا يا مخفيانه با اسرائيل رابطه دارند. قمار اخوان در خصوص تحولات سوريه و سوار شدن بر موج اخوان المسلمون در منطقه به همراه ترکيه باعث شده تا اين گروه بازنگري در سياست‌هاي خود را داشته باشد. تنوع تغييرات اين گمانه را مطرح مي‌کند که حماس ضمن تعديل برخي فروع تقريباً بر اصول خود و مهمتر از همه بر «مقاومت» پايبند است.اما اين جريان بايد همچنان مراقب باشد که همانگونه که در مسير مقاومت بوده، در ادامه مسير از طرف‌هاي عربي و غربي بازي نخورده و بلاي دهه 1990 ساف و جنبش فتح بر سر اين جنبش نازل نشود. مقامات حماس به خوبي مي‌دانند که قوت و هويت آنها در راهبرد «مقاومت»شان است و هر گونه تخطي از اين مسير آنها را نزد فلسطينيان بي‌هويت خواهد کرد. به همين دليل است که در سند جديد به صراحت بر ادامه «مقاومت مسلحانه» تاکيد مي‌کنند.

با اين حال، به عقيده استاد دانشگاه تهران، سند سياسي جديد حماس يعني ممکن است شاهد چهره انقلابي‌تر و هجومي‌تري از اين جنبش مقاومت اسلامي باشيم. جنبش حماس سند سياسي جديد خود را در رسانه‌ها منتشر کرد.اين سند سياسي که در حقيقت يک راهبرد بلند مدت براي حماس محسوب مي شود در 42 بند تنظيم شده است.اين سند بر خلاف ديدگاه برخي، که آن را اساسنامه يا ميثاقنامه جديد حماس برشمرده اند، يک اساسنامه جديد نيست و سندي است که راهبرد حماس را در دوره اي که پيش رو دارد تعيين مي کند. دکتر محمد صادق کوشکي در گفتگويي که با تسنيم انجام داد در خصوص اين سند سياسي گفت: در چند ماه اخير شاهد آن هستيم که براي تغيير بخشي از کادرهاي سنتي حماس زمينه‌سازي مي شود.

يعني به موازات حذف تدريجي کادرهاي دفتر سياسي، خصوصا چهره‌هايي شبيه موسي ابومرزوق يا حتي خالد مشعل، ما شاهد روي کار آمدن چهره‌هايي هستيم که رويکرد جهادي‌تر دارند و حتي مثل اسماعيل هنيه ساکن غزه هستند. با توجه به ناکارآمدي‌هايي که جناح سياسي حماس - طيفي که خالد مشعل و موسي ابومرزوق در آن قرار داشتند- داشته‌اند و با توجه به بعد مسافتي هم که دارند و در قطر ساکن شده‌اند خيلي نمي‌توانند مسائل فلسطين را دنبال کنند، به نظر مي‌رسد نيروهايي که نگرش جهادي داشته، به شاخه نظامي، گردان‌هاي عزالدين قسام نزديک تر هستند، در حال قدرت گرفتن هستند. به همين خاطر اين تغيير - که زمينه سازي براي آن طي ماه‌هاي اخير اتفاق افتاد - مي تواند به بحث تغيير در سياست‌هاي حماس منجر شود. اگر اختلالي در اين مسير ايجاد نشود ما مي‌توانيم شاهد چهره انقلابي‌تر و هجومي‌تري از حماس باشيم.

وي در خصوص موانع موجود در مسير اين تغيير گفت: طبيعي است که مقاومت‌هايي در مقابل اين مسئله اتفاق خواهد افتاد يا حتي کارشکني‌هايي ممکن است صورت بگيرد اما اگر اين حرکت بتواند موفق باشد آن گاه ما بايستي با حماسي مواجه باشيم که رشد يافته تر و تکامل يافته تر از حماس نسل قبل است. يعني حماس به نوعي حيات خود را در پيوستن به محور مقاومت مي جويد.البته جريان‌هاي ديگري هم هستند، اين به خاطر اين است که ماهيت حماس يک ماهيت متکثر و پراکنده است. حماس در واقع نامي است که بر مجموعه اي از زير‌گروه‌هاي مختلف نهاده شده که همگي زير يک سقف قرار دارند. يک تشکل آهنين و يکپارچه نيست. در داخل حماس گروه‌هايي بوده و هستند که تمايل چنداني به همکاري با محور مقاومت نداشته، الآن هم تمايل چنداني ندارند و حتي در بين آنها کساني هستند که به ديدگاه‌هاي سازشکارانه‌اي که دولت خودگردان دارد، گرايش پيدا کرده‌اند.

اما فضاي کلي به اين سمت است که نيروهايي که گرايش جهادي دارند و تمايل بيشتري به همکاري با محور مقاومت دارند قدرت گرفته‌اند و به نوعي زمام اختيار را آنها در دست گرفته اند.اين استاد دانشگاه تهران در خصوص اينکه آيا ممکن است اين فرآيند به حذف شخصيتي چون خالد مشعل منجر شود گفت: اين فرآيند مي تواند به حذف رسمي خالد مشعل، محدود کردن اختيارات فعلي وي، يا به سايه بردن وي منجر شود. کساني که اين مسير را دنبال مي کنند دنبال تنش نيستند و مايلند که با حداقل هزينه اين اصلاحات را انجام دهند. اگر امکان آن باشد خالد مشعل کنار برود ولي اگر امکان کنار رفتن خالد مشعل هم نيست، به صورتي در سايه قرار گيرد که منجر به اختلاف و تنش جديدي در حماس نشود. ادامه دارد...

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2017\05\05-06\20-36-46.htm&storytitle=%D3%E4%CF%20%CC%CF%ED%CF%20%CD%E3%C7%D3%BA%20%C2%ED%C7%20%CD%E3%C7%D3%20%CA%DB%ED%ED%D1%20%D1%C7%E5%C8%D1%CF%20%E3%ED%9D%CF%E5%CF%BF

ش.د9600197