تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۰۸۲
متهم رديف دوم در دومين جلسه دادگاه تجديد نظر پرونده فساد نفتي مطرح كرد

(روزنامه شرق – 1396/04/19 – شماره 2907 – صفحه 19)

دومين جلسه رسيدگي به اتهامات دو متهم پرونده موسوم به فساد نفتي روز گذشته، در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به رياست قاضي محمد مقيسه و با حضور نجفي، نماينده دادستان، متهمان «م.ش» و «ح.ف» و وکلاي آنها، وکلاي شرکت ملي نفت، وکلاي بانک مسکن، وکلاي سازمان تأمين اجتماعي و کارشناسان بانک مرکزي برگزار شد.رئيس دادگاه در ابتداي جلسه گفت: «در اين جلسه به اتهامات «م.ش» پيرو جلسه ديروز رسيدگي مي‌کنيم. اتهامات او که نماينده دادستان قرائت کرد افساد في‌الارض از طريق مشارکت در اخلال در نظام اقتصادي با علم به مؤثر‌بودن ضربه‌زدن اقدامات به نظام جمهوري اسلامي ايران، مشارکت عالمانه و عامدانه در تشکيل گروهي که آقاي زنجاني از سران آن است و محکوميتش قطعي شده و دو متهم ديگر آن فلاح‌هروي و شمس مرتکب جعل شده‌اند و با استفاده از اسناد مجعول، کلاهبرداري و پول‌شويي کرده‌اند».

سپس قاضي مقيسه از «م.ش»، متهم رديف دوم خواست در جايگاه قرار گيرد و خطاب به او گفت: «درخصوص اتهام اخلال در نظام اقتصادي و اينکه چگونه يک ارزفروش را در شبکه خود قرار داديد و با معرفي به مسئولان شرکت نفت، مبلغ کلاني در اختيارش گذاشته شد و هنوز نفت فروخته‌شده، پولش پيدا نشده، توضيح دهيد. چهار سال از زمان بازداشت‌ شما مي‌گذرد و همچنان با بابک زنجاني و فلاح‌هروي مي‌گوييد پول‌ها را بازمي‌گردانيد، ولي هنوز نتيجه‌اي حاصل نشده است. توضيح دهيد که نفت‌ها کجا رفته و پولش را کجا برديد. شما يک ارزفروش ساده را با شرکت ملي نفت به وزير اقتصاد و رئيس بانک مرکزي آشنا کرديد که موجب شد قراردادي امضا کند تا نفت تحويلش بدهند، در‌حالي‌که بانکي در مالزي وجود نداشت.

‌«م.ش»: ديروز در خيلي از موارد از مسائل حاشيه‌اي گفته شد، امروز مورد هجمه هستم و انتظارم از رئيس دادگاه اين است که بگذارند از کيفرخواست دفاع کنم و پيش‌داوري، تحکم و محکوميت قبل از دفاع وجود نداشته باشد. از دادستان محترم آقاي جعفري‌دولت‌آبادي تشکر مي‌کنم که امکاناتي مانند تلفن را در اختيارم گذاشتند تا رد مال را پيگيري کنم، اين کار را انجام دادم و نتايج خوبي به دست آوردم که آن را اعلام مي‌کنم. اگر بازداشت هم نمي‌شدم اين کار سه سال پيش به ثمر مي‌رسيد. مطرح کرديد که سه سال پيش گفته بودم اگر رها شدم، پول را از «فال» پس مي‌گيرم و قول داديد با دادستان صحبت کنيد، ولي من دو سال حبس انفرادي بودم، چگونه بايد اين کار را انجام مي‌دادم. در جلسه پيش هم سعي کردم با مستندات سخن بگويم و قصد جسارت نداشته‌ام. از من خواستند به ايران بازگردم و کمک کنم.

‌قاضي: جايي که شما اکنون داريد من در خانه‌ام ندارم، ملاقات داريد،‌ فشاري روي شما نيست. به شما امان‌نامه دادند؟ خير ندادند. شما اعضاي اصلي باند اخلالگري در نظام اقتصادي هستيد. شما يک فرد ارزفروش را در مسير فروش نفت قرار داديد. شما کاري کرديد که سه وزير به او نفت بدهند و نفت را به شما مي‌دهند، مدتي در مالزي وقت تلف مي‌شود و بعد در امارات آن را به فروش مي‌رسانيد. مقداري از عوايد اين فروش را خرج اموال خود مي‌کنيد و مابقي هم مشخص نيست که کجا هست. شما يکي از متهمان واقعي اين پرونده هستيد. دادستان هم بايد همه را در‌اين‌باره دستگير کند و هر که يک ريال هم خورده از گلويش بيرون کشيده شود. جاي تأسف است که پول بيت‌المال در اختيار کسي گذاشته شده که تابعيت خارجي دارد.

‌«م.ش»: من با اجازه مقامات اين کار را انجام دادم که نمي‌توانم دلايلش را هم‌اکنون در دادگاه بگويم، اگر لازم مي‌دانيد به‌صورت خصوصي به شما بگويم. من به مملکتم پشت نکرده‌ام و به‌‌خاطر اين موضوع هم در همان خارج از کشور تحت تعقيب هستم. درباره شش ماه گذشته هم به‌خاطر اقداماتي که به دستور دادستان انجام شده، تشکر کردم.

قاضي: دو سال قبل آن هم هيچ‌گونه فشاري نبوده است.

«م.ش»: من دو سال قبل سه بار به درجه خودکشي رسيدم.

قاضي: خانواده شما مي‌توانستند از خارج از کشور به ملاقات شما بيايند چون شما امکان ملاقات داشتيد. نظام کوچک‌ترين فشاري به شما نياورده، شما بگوييد فردي که متهم است جز زندان به کجا برود. قانون اين موارد را مشخص مي‌کند.

‌«م.ش»: کجاي قانون مي‌گويد فردي دو‌سال‌ونيم در انفرادي باشد؟ کجاي قانون مي‌گويد وکيل نداشته باشم؟ بازپرس پرونده مي‌گفت شما نبايد وکيل در دسترس داشته باشيد.

قاضي: شما اکنون وکيل داريد. اين موضوعي که مي‌گوييد مربوط به تحقيقات مقدماتي است.

‌وکيل‌مدافع «م.ش»: در ابتداي دادگاه قصد داشتم براي چند دقيقه با موکلم ملاقات کنم که نگذاشتند. آقاي قاضي من امروز حتي نتوانستم چند دقيقه‌اي با موکلم ملاقات کنم.

‌«م.ش»: درواقع حرف اصلي من اين است که شما با يک ذهنيت پيشين وارد دادگاه شديد، شما مي‌گوييد بزرگ‌ترين فساد قرن را انجام داده‌ايد.

‌قاضي: تنها کسي که ذهنيت غلطي نسبت به شما و ذهنيت نادرستي از پرونده ندارد، من هستم. من از اين پرونده شناخت کامل دارم. عليه نظام سخن نگوييد و پشت تريبون نگوييد که تحت فشار بوديد. در بهترين حالت از شما پذيرايي مي‌شود. مي‌توانيد دادگاه را قانع کنيد که اين‌گونه نيست. من حرفي ندارم، نه با نماينده دادستان اخوت دارم نه موضوع ديگري. دفاع قانوني کنيد، مدرک بدهيد که اين کارها را انجام نداده‌ايد.

‌«م.ش»: عوامل صيانت از بيت‌المال را رها کرده‌اند و افراد نگون‌بخت را محکوم کرده‌اند. اگر بابک زنجاني دروغ‌گو است، پس چرا من براساس اظهاراتش محکوم مي‌شوم. عده‌اي عافيت‌طلب گوشه‌اي مي‌نشينند و عده‌اي ديگر را به سوي تيغ مي‌فرستند. براي آن زمان شرايط اقتصادي و اضطراري کشور ناديده گرفته شده است.

‌قاضي: شما گفتيد عوامل اصلي را رها کرده‌‌ايد و افراد عافيت‌طلبي در گوشه‌اي نشسته‌اند. شما که قصد خدمت داشته‌‌ايد امروز اينجا هستيد. شما مسئولان قضائي را به عافيت‌طلبي محکوم مي‌کنيد. به ما بگوييد افراد اصلي چه کساني هستند، براي نظام که تفاوتي ندارد.

‌«م.ش»: من کسي را متهم نکردم. اين سخنانم براساس کيفرخواست است. عوامل اصلي مشخص هستند، کسي را هم متهم نکرده‌ام.

‌قاضي: نظام با کسي تعارف ندارد، هرکس که به بيت‌‌المال دست‌درازي کند دستش قطع مي‌شود.

‌«م.ش»: به کسي افترايي وارد نکرده‌ام، سخنان او براساس گزارشات واصل‌شده و حکم ديوان است و افرادي را در اين‌باره معرفي خواهند کرد.

‌قاضي: اگر بدون دليل اتهام بزنيد بايد پاسخ‌گو باشيد.

‌«م.ش»: بايد ببينيم که مفهوم شراکت چيست؟ آيا من از سهم‌ آقاي زنجاني چيزي براي خود برداشته‌ام يا عضو هيئت‌مديره‌اي بودم؟ من سؤال دارم که در کدام شرکت آقاي زنجاني شريک و عضو هيئت‌مديره بوده يا سهام داشتم؟

نماينده دادستان خطاب به «م.ش»: در اين جلسه به جاي اينکه به دفاع از اتهامات پرداخته شود به شايعه‌ها پرداخته مي‌شود. در اين چند سال باوجود همکاري‌ها هيچ نتيجه‌اي در راستاي استرداد اموال انجام نشد. آقاي شمس در ايران و خارج از کشور عليه ايران و اموال ايران هجمه بردند. گناه زنجاني به جاي خودش گناه شما هم به جاي خودش. قرار نيست حتما سهام‌دار باشيد. هر کسي با اشخاصي در عملياتي مجرمانه شرکت کند که در قانون هم اشاره شده مجرم است. مشارکت ممکن است در ميزان مجازات تأثير بگذارد ولي اينکه بگوييم مشارکت نيست خير، مشارکت وجود داشته. مي‌گوييد کيفرخواست بدون سند است و بر اساس اظهارات ديگري است، در حالي که براساس اظهارات خود شماست.

بابک زنجاني در بازجويي در سال ٩٢ مي‌گويد همه ال‌سي‌‌ها بيمه شده و اگر پرداخت نشود پول‌ها را از بيمه مي‌گيرد. پس چرا پول مردم داده نمي‌شود؟ ارزش ١١ محموله که به شرکت ايزو داده شد يك ميليارد و ١٠٥ ميليون يورو بود. بابک زنجاني مبلغي را به پيمانکاران داد. ٧٠٠ ميليون دلار به پيمانکاران داد و مابقي آن چه شد؟ شما در جايي گفتيد بازپرس دانشمند است ولي او را به گمراهي کشيدند. دراين‌خصوص ٢٢٧ نفر فعال بودند و در مسير بازجويي کارها را به صورت دقيق انجام مي‌دادند. ديوان عالي کشور شما را بي‌گناه ندانسته و شما را مؤثر در کمک به بابک زنجاني و در باند اخلالگري دانسته است. آقاي زنجاني در مراکز مهم دولتي و غيردولتي حضور پيدا مي‌کرد و به گونه‌اي نشان مي‌داد که در خارج از کشور پول دارد.

قاضي: شما کسي هستيد که با مديرعامل صندوق بازنشستگي کارکنان صنعت نفت رابطه داشتيد، شما بوديد که گفتيد آقاي زنجاني توانايي دارد و او را به شرکت نفت معرفي کرديد. شما نفت را تحويل گرفته‌‌ايد. بابک زنجاني به شما گفته بود اين نفت را به فروش برسانيد. چند ماه اين نفت را در کشتي‌ها در کشور مالزي سرگردان نگه مي‌داريد و بعد به امارات مي‌بريد و اين نفت را به «فال» مي‌دهيد.

‌«م.ش»: من کارگزار بودم، شما از پيش محکوم مي‌کنيد. اين‌گونه که مي‌گوييد معرفي کرده‌ام خير اين‌چنين نبوده است. گفته مي‌شود کيفرخواست اقرارنامه است، من اين اقرارها را قبول ندارم. به اعتقاد من متن کيفرخواست دروغ است. به من مي‌گفتند شما جهاد مي‌کنيد و پشت بابک زنجاني را خالي نکنيد. به خدا قسم که من کارگزار بودم و بر حمل نظارت داشتم. بانک اف‌‌اي‌‌اي‌‌بي‌ را هم بانک مرکزي تأييد کرده بود. تمام بانک‌ها در آنجا حساب داشتند. من خودم از قربانيان ال‌سي‌هاي جعلي بودم که اينها را توضيح مي‌دهم.

‌قاضي: ما نمي‌گوييم شما در موضوع اف‌‌اي‌‌اي‌‌بي‌ نقش داشتيد. شما تحويل‌گيرنده نفت بوديد. شما يک هيولاي تاجر نفتي از بابک زنجاني ساختيد و اين‌گونه او را به مديرعامل صندوق بازنشستگي نشان داديد. حدود ٥٠٠ ميليون دلار حاصل از فروش را گرفته‌‌ايد، در سال ١٣٩١ مکاتبه‌اي ايميلي درباره سوابق پرداخت‌ها وجود دارد. جواب بابک زنجاني اين بود که خيلي سعي کردم نامه‌نگاري نداشته باشم، لازم دانستم توضيح بدهم که به خود بياييد و متوجه باشيد. شما و گروه‌تان، گروه‌هاي گرفتاري هستيد و خداشناس هم نيستيد.

‌«م.ش»: يک زمان شما دريافت‌هاي نفتي را مي‌گوييد دو ميليارد و در کيفرخواست مي‌گوييد يک ميليارد؛ اين موارد بايد حسابرسي شود.

‌قاضي: اصل شراکت را قبول کنيد، بعد حسابرسي مي‌کنيم.

‌«م.ش»: چرا نامه من که در پاسخ به آقاي زنجاني داده‌ام در کيفرخواست وجود ندارد. من پاسخ دادم و گفتم که تمام اين ال‌سي‌ها دروغ است. من پولي از فال نگرفته‌ام، تمام اسناد پرداختي از فال مشخص است. به شما هم گفتم هر آنچه انجام دادم به دستور بابک زنجاني انجام دادم. شما مي‌فرماييد هر که کمک کرد شريک است، پس چرا فقط من محکوم مي‌شوم؟ اگر ال‌سي‌ها جعلي بود امکان سنجش هم وجود نداشت؟

‌قاضي: به شما اطمينان کردند، براي مثال فلاح‌هروي ٣٠ سال در اين نظام کار کرد و بعد منحرف شد.

‌«م.ش»: سؤال من اين است که من چه کسي را غير دو نفر مي‌شناختم؟ آيا من وزرا را مي‌شناختم؟ مسئولان را مي‌شناختم يا اينکه مديران بانک مرکزي را مي‌شناختم؟ شريک به کسي مي‌گويند که سهام داشته باشد يا منافعي که مي‌برد با مسئوليتش مطابق باشد. من به عنوان کارگزار کار مي‌کردم، مسئولان و خيلي از مقامات آقاي زنجاني را تأييد کردند. اين جمله را کسي به من نقل کرد که نمي‌توانم نام او را ببرم که يکي از مسئولان گفته‌اند زنجاني مورد اعتماد است. چهار وزير، مقامات و دوستان مشترک من، ايشان را تأييد کرده بودند. من به ايشان کمک کردم و قصدم خدمت بوده است. اگر پول‌ها را بازنگردانده گناه من چيست؟ قراردادهاي من با بابک زنجاني نمايندگي و کارگزاري بود.

پس از اظهارات متهم رديف دوم، قاضي مقيسه اتمام جلسه را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدي دادگاه، ٢٥ تيرماه برگزار خواهد شد.

http://www.sharghdaily.ir/News/135661

ش.د9601149