تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۶۱۴

(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/05/21 ـ شماره 4682 ـ صفحه 1)

واکاوی و تحلیل محتوای سخنرانی ها و رفتارهای سیاسی احمدی‌نژاد گویای این است که ایشان حربه ای را بکار می‌گرفتند که باعث می‌شد در بحث‌ها طرف مقابل را به ظاهر شکست دهد و آن استفاده از حساس ترین سیستم انتقال پیام در طرف مقابل است؛یعنی بهم زدن اعصاب طرف مقابل.

احمدی نژاد کاملا به این امر واقف است که حریف وقتی عصبی شود، تمرکز ودقت لازم را از دست می‌دهد و ناخودآگاه دچار آشفتگی در حرف زدن وتناقض گویی می‌شود. وقتی این شرایط ایجاد شود دیگر طرف را براحتی می‌توان به چالش کشید و حتی به مخاطبان به ظاهر نشان داد که حریف از صلاحیت لازم برخوردار نیست؛

دومین مسئله‌ای که به رفتارشناسی روانکاوانه احمدی نژاد مربوط می شود، ساده‌سازی حساس‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل در حوزه مملکت داری است؛ برای هر مسئله تخصصی و پیچیده کلان که روسای جمهور قبلی ظاهرا راهکار نداشتند و یا لاینحل باقی مانده بود، احمدی نژاد طوری وانمود می‌کرد که راهکار ساده و کلی دارد؛ برای مثال در اولین دوره انتخابات عنوان کرد که کمبود بودجه را به راحتی می توان از طریق تعدیل کارکنان و صرفه جویی در مصرف بودجه جبران نمود؛ در حالی که در پایان دوره اش بامازاد نیرو مواجه هستیم که عموما تحصیلات غیرمرتبط و بیشتر از طریق ملاحظات جناحی انتخاب شده‌اند! شعار کوچک سازی دولت تبدیل به تضعیف جامعه مدنی شد، در عمل شاهد تقدم دولت بر جامعه هستیم. در مناظرات هشتاد و هشت تمام مشکلات اساسی کشور را به فساد مرتبط کرد؛تبلیغات گسترده ای هم علیه جناح رقیب به راه انداخت بدون این که سازوکار ومکانیسم اجرایی داشته باشد! به قول هایدگر یک زبان پریشی محض.

به همین خاطر نه تنها در عرصه مبارزه با فساد موفق نشد حتی بزرگترین فسادهای مالی در زمان دولت وی اتفاق افتاد وحتی این فساد از رده های پایینی ومیانی مدیریت به سطوح بالاتر هم سرایت کرده بود.

ناگفته نماند این دوره دوران طلایی فروش و درآمد نفت ایران بود ولی در پایان ریاست جمهوری اش شاخص ها و ملاک‌های اقتصادی بشدت افول کردند و فقر و نابرابری بصورت فزاینده‌ای افزایش یافت، طبقه متوسط که ضامن سلامت جامعه است بشدت تضعیف شد، درآمدهای هزار میلیارد دلاری معلوم نشد کجا صرف شد که حجم بیکاری را بالا برد واقتصاد را با پدیده تورم رکودی مواجه کرد و فرصت‌های اقتصادی نه تنها خلق نشد بلکه نابود شد.

ویژگی بارز بعدی ایشان پوپولیستی بودن اوست؛ پوپولیسم مظهر و آیینه تمام نمای رفتار غیرعلمی بودن و توده‌ای و عامه پسند نمودن سیاست‌های پیچیده اقتصادی و مملکت داری است. پوپولیسم به صورت تمامیت خواهانه همه چیز را برای خودش می‌خواهد؛ در واقع مصداق بارز« قدرت وسیله را توجیه می‌کند» است، در این نوع پوپولیسم از توهین وتحقیر وانگ زنی بسیار استفاده می‌شود، چون سیاستمدار پوپولیستی جایگاهش فقط ظاهری است و پایه عمیقی ندارد به همین خاطر با تحقیر رقبا و از طریق ابزارهای غیراخلاقی برای خودش جایگاهی می‌سازد تا موقتا التیامی برای بیماری ناعلاج پوپولیسم باشد. قدرتی که از مردم سنگری می سازد تا علیه مردم عمل کند؛ یعنی سلاحی که از طریق مردم علیه مردم بکار گرفته می‌شود، برخی از قشرهای مردم دقیقا ستایشگر سیاست‌هایی می‌شوند که از آن فرزندان ناخلفی چون فقر و فساد و هزار و یک معضل متولد خواهد شد؛ دولت آیینه تمام نمای جامعه است نه فراتر از آن است نه فروتر. جامعه و فرهنگ خوب دولت مطلوب می سازد و بالعکس.

البته پیدا کردن رگه های پوپولیسم در این جامعه کار چندان شاقی هم نیست. کافی است به دور و برمان کمی حساس شویم، اکثر امورات آلوده به سم پوپولیستی است. از دانشگاهی اش گرفته تا غیردانشگاهی یا سیاسی ،مصون از این سم مهلک نیستند.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=45995

ش.د9504968